امروز روزی برای ماست. روزی که با نام خبرنگاران عجین شده است. نامی که خود نشانگر روزهایی برای توسعه و پیشرفت است. نقش خبرنگاران در تمام تحولات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی نقش بی بدیلی است که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد.
به گزارش ایسنا، سالهاست خبرنگاران از مطالبات تمام قشرها میگویند و بسیاری از مواقع هم موفق شدهاند صدای آنها باشند؛ اما او که از دیگران میگوید و مینویسد خود، مجالی برای مطالبه خواستههایش ندارد. از همین رو است که ناچار و بنابر مناسبت در روز خبرنگار باید از مشکلات سالیانش بگوید و بنویسد.
به بهانه روز خبرنگار، بار دیگر دفتری گشودیم برای واگویههای خبرنگارانی که همه روزهایشان را به روایت دیگران مشغولند؛ راویانی صادق که آینهای برای انعکاس واقعیتهای جامعهاند؛ مردان و زنانی که شریک روزهای سخت و دشواریهای روزگار مردمند، اگرچه حسی از امنیت شغلی، مالی و جانی را تجربه نکردهاند.
علاقه، من را در این کار ماندگار کرد
نرگس حمیدی یکی از خبرنگاران خراسان جنوبی است که مینویسد:
خبرنگاری جزء مشاغل سخت ولی جذاب است، یک خبرنگار از ثبات شغلی محروم است، خبرنگاران جزء حداقل حقوق بگیران هم نیستند، اکثر فعالان حوزه خبر بانوان هستند، من نیز از سال ۸۷ با طرح کارآموزی دولت وارد حرفه خبری شدم.
در ابتدا به مدت ۱۱ ماه فقط ۱۵۰ هزار تومان حقوق میگرفتم حقوقی که حتی کفاف هزینه رفت و آمدم را نمیداد. اما با وجود تمام این سختی حرفه خبرنگاری و برخورداری از حداقل حقوق و مزایا شاید علت اصلی ماندگاری من در این حرفه عشق و علاقه برای انعکاس مشکلات جامعه و امید به مرتفع شدن آن بوده است. نمیگویم اگر به عقب برگردم حرفه دیگری را انتخاب نخواهم کرد چرا که از کودکی به معلمی علاقه زیادی داشتم ولی قطعاً اگر به عقب و سال ۸۷ برگردم در کنار حرفه اصلی، کار خبرنگاری و قلم زدن برای مردمم را قرار میدادم.
دغدغهای از جنس معاش
حکیمه بهمن زاده دیگر خبرنگار خراسان جنوبی است که مینویسد:
اگر به قبل برگردم اصلا وارد عرصه خبرنگاری نمیشدم. یاد گرفتن فنون و مهارت از طریق فنی و حرفهای و راه اندازی یک کسب و کار را دنبال میکردم.
از جمله مشکلات پیش روی خبرنگاران نبود دادههای دقیق، جوابگو نبودن بسیاری از مدیران، نبود رتبه بندی و امتیاز و نبود چارچوب مشخص برای ورود به این حرفه است. امروز خبرنگاران برای رساندن خود به دانش روز ابتدا باید دغدغه معاش نداشته باشند و بعد عاشق کار خود باشند. بعد نیاز به آموزش روز دارند که این امکان در صورت داشتن وقت و زمان با توجه به شبکههای علم آموزی دانش مسائل در هر رشتهای، از جمله خبرنگاری وجود دارد، اما خبرنگاری که از نظر بیمه، امنیت شغلی، تأمین معاش و غیره مشکل دارد چطور میتواند خود را به روز کند؟ آموزشی که نیاز خبرنگاران است تمام جهات را در بر میگیرد، مثل آموزش پزشکی است، مثل آموزش معلمی و دیگر شغلهاست که اگر ایستا عمل کنند تا آخر یک روزنامهنگار معمولی، یک پزشک معمولی و یک معلم معمولی باقی خواهند ماند.
دلخوشم به دردهای دوا شده
مریم فرخ نژاد از دیکر خبرنگاران مینویسد:
اغلب آن هایی که در شغلی مشغول به کارند حتی اگر از عمق وجود و عشق و علاقه وارد آن عرصه شده باشند چندان رضایتی از کارشان ندارند. پس به طور حتم اغلب خبرنگاران هم از این که وارد این عرصه شدهاند شاید چندان رضایتی نداشته باشند به ویژه وقتی در آماج تیر استرس و گلایهها آن هم برای مطالبه به حق مردمی از سوی مسئولان و متولیان امر قرار می گیرند.
هرچند من نیز اگر به ۲۰ سال قبل برمیگشتم هیچ گاه این شغل را انتخاب نمیکردم چرا که طی این سالها مرارتها، طعنهها، استرسها و گلایههای بسیاری را به واسطه خبرها، گزارشها و یادداشتها از سوی مسئولان متحمل شدهام اما آن چه مرا مصمم بر ادامه راه کرده همان گرههایی که از مردم دوره افتاده ترین نقاط به واسطه گزارشهایم باز شده و دعای خیری که همیشه از سوی آنها بدرقه راهم است.
دلخوشم به همین گرههای باز شده، مطالبههای احقاق شده، دردهای دوا شده، رفع عطش از روستاها و روزهایی که در پیش است. امید که بتوانم در ادامه راه نیز گرهگشا باشم بر گرهها، دوا باشم بر دردها، امیدی باشم بر پایان رنجها و مرارتها.
خبرنگار بودن عشق میخواهد همانند هنرمند بودن، خبرنگاران، عکاسان و تمام اهالی رسانه اگر همچنان در رسانه ماندهاند به واسطه دغدغه مندیها و احساس مسئولیتشان است و نیاز اصلی شان شاید اندکی توجه و احترام باشد.
انتهای پیام
نظرات