حجتالاسلام والمسلمین محمدهادی شهاب، در گفتوگو با ایسنا در مورد فلسفه اشراق سهروردی، اظهار کرد: فلسفه اشراق با زندگی امروزی بشر تناسب بیشتری داشته و گرهگشایی میکند.
وی با بیان اینکه فلسفه اشراق با قرآن و روایات نیز در ارتباط بوده و بسیار به دریافتهای عرفانی بشری کمک میکند، تصریح کرد: فلسفه مَشاء مکتبی از فلسفه است که از آموزههای ارسطو الهام میگیرد.
این استاد فلسفه دانشگاه بیرجند با بیان اینکه سهروردی آغازگر فلسفه اشراق بوده است، افزود: فلسفه اشراق در کنار حکمت متعالی یک اصل فلسفی مهم در فلسفههای اسلامی محسوب میشود؛ بنابراین سهروردی به نوعی توانسته در کنار فلسفه مشاء و فلسفههایی که شخصیتهایی مانند ابن سینا و ارسطو بنیان نهادند جریان فلسفی را ایجاد کند که دوشادوش فلسفه مشاء مطرح میشود.
شهاب ادامه داد: امروزه هر فردی که میخواهد مدرک تحصیلی در حوزه فلسفه دریافت کند، باید در کنار گذراندن واحدهای فلسفه مشاء حتماً واحدهایی را نیز در فلسفه اشراق بگذراند و فلسفه اشراق با سهروردی شناخته میشود.
این استاد فلسفه دانشگاه بیرجند با بیان اینکه یک علت مهم شهرت شیخ اشراق جایگاهی است که توانسته در فلسفه برای خود به واسطه فلسفه اشراق ایجاد کند و همین جایگاه بود که باعث شد ملاصدرا در سالهای آتی تلاش کرده و تلفیق فلاسفه را به نام حکمت متعالیه مطرح کند، تصریح کرد: در دانشگاهها و حوزههای علمیه که فلسفه تدریس میشود، حجم کتابهایی که در فلسفه مشاء و حکمت متعالی خوانده میشود بیشتر است، اما فلسفه اشراق را به نوعی در حکمت متعالیه میبینیم و اشراق راهی را آغاز کرده که ادامهدار است.
وی با بیان اینکه با این وجود شاید با عنوان شخص شیخ اشراق، این فلسفه در کتب حوزوی و دانشگاهی بهصورت شخصی کمتر دیده شود، اظهار کرد: درست است که تفکر فلاسفه دیگر نیز اشراقی بوده، اما اینکه به شکل یک فلسفه مدون شود کاری بود که شیخ اشراق انجام داده و نباید از چنین فردی که این نوع تفکر را جمعآوری کرده، غافل شد.
این استاد فلسفه دانشگاه بیرجند بیان کرد: باید به این جریان فکری نیز در کتب توجه داشته باشیم و امروزه توجه بشر به عرفان افزایش یافته چراکه گرهگشایی در عرفان را برای مسائل بشر امروز میبینیم و از طرفی عرفان تناسب بیشتری با فلسفه اشراق داشته و از این بُعد نیز پایههای فکری عرفان در اشراق بیشتر دیده میشود.
شهاب با بیان اینکه قرآن و روایات ریشه روحی دارد و شیخ اشراق کمک میکند تا روایات و آیات بیشتر در دریافتهای بشری مورد استفاده قرار گیرد، افزود: نباید از یاد برد که فلسفه، علم بشری است، اما زمانی که جنبه اشراقی پیدا میکند راه را برای ورود وحی، الهام و شهودات درونی و قلبی فراهم خواهد کرد.
وی اظهار کرد: با درک فلسفه اشراق، انسان دریافتهای ویژهای را از عالم هستی پیدا کرده و این دریافتها او را قانع میکند که این نیازمند پایه عقلانی است؛ بنابراین هرچه به فلسفه اشراق بیشتر توجه کنیم نشانههای عقلانیت و وحی الهی را بیشتر خواهیم دید.
این استاد فلسفه دانشگاه بیرجند یادآور شد: پایان مسیر زندگی بسیاری از شخصیتهای فلسفی با فلسفه اشراق گره خورده است؛ از طرفی پایان مسیر زندگی انسانها یعنی دوران پختگی آنان به اشراق و عرفان ختم میشود. بنابراین توجه به این مسئله بسیار کمک میکند تا ما اهمیت بیشتری به این نوع نگاه داده و جایگاه آن را برای انسان بهتر ترسیم کنیم.
انتهای پیام
نظرات