حجتالاسلام علیرضا پناهیان، امروز شنبه، ۲۴ تیرماه در مجمع مبلغان محرم الاحرام اصفهان که در گلستان شهدای اصفهان برگزار شد، اظهار کرد: جریان تبلیغ و مبلغین، جریانی مظلوم و مأجور و پُرثواب در کشور است. مقام معظم رهبری صریح در مورد تبلیغ ابراز نگرانی کردند و فرمودند که متأسفانه امر تبلیغ در حوزه علمیه در اولویت اول قرار نگرفته است. اگر قرار باشد تبلیغ در اولویت حوزه قرار گیرد، لازم است که تحولی در عناوین و سرفصلهای حوزه به وجود آید.
او با اشاره به اینکه یکی از لوازم ارتقای تحصیلی باید توان و تجربه و تمرین تبلیغ توسط طلاب باشد، افزود: آیتالله حقشناس از قول حضرت امام(ره) نقل میکردند که امام به ایشان گفته بود چون شما فعالیت تبلیغی دارید زودتر از دیگران به درجه اجتهاد خواهید رسید و همینطور هم شد. کار تبلیغی تقویت کننده بنیه علمی طلاب خواهد بود.
رکن اصلی در تبلیغ ایجاد انگیزه در مخاطب است
این روحانی و سخنران کشوری ادامه داد: ما در حوزه علمیه به فقه به معنای اخص کلمه، مسائل کلامی و فلسفه میپردازیم. هدف ما در مقام فقه این است که مکلف را از حیرت در مقام عمل خارج کنیم و نمیخواهیم به او انگیزه رفتار دینی دهیم. رکن اصلی در تبلیغ ایجاد انگیزه در مخاطب است و در مورد این مسئله حتی دو واحد درسی هم در حوزه تدریس نمیشود.
پناهیان با بیان اینکه مبلغ باید اسلامشناس باشد نه احکام شناس و حتی اخلاق شناس، گفت: اگر کسی فقه به معنای رایج را دنبال کند حتی میتواند هیچگاه تاریخ اسلام و قرآن را مطالعه نکرده باشد و فقیه هم باشد. چنین کسی اسلامشناس نیست و نمیداند چگونه انگیزه دینداری در مردم ایجاد کند؛ این فرد مبلغ خوبی هم نخواهد بود.
او اضافه کرد: مبلغان دینیِ موفق بیش از هر چیزی از شخصیت خوب بهره میبرند، اما نباید فعالیت تبلیغی را به شخصیت خوب مبلغ واگذار کرد. باید برای کسانی که به مرجع دینی رجوع نمیکنند همفکری کرد. سخن با کسی که با دین مواجه است بهمراتب سختتر از سخن گفتن با کسی است که به عالم دینی مراجعه کرده است.
روانشناسیِ دینی پیشزمینۀ انسانشناسی دینی است
این متخصص علوم دینی یکی از ویژگیهای مبلغ را اسلامشناس بودن آن دانست و گفت: مبلغ باید به مخاطب برای دینداری انگیزه دهد. برای انگیزه دادن به مخاطب، انسانشناسی لازم است. روانشناسیِ دینی پیشزمینۀ انسانشناسی دینی است که باید از متن دینی استخراج کرد. مبلغین نمیتوانند بدون تسلط به روانشناسی دینی در امر تبلیغی موفقیت بالایی حاصل کند؛ همچنین مبلغ لازم است که زمانشناس باشد و به همین دلیل تسلط به تاریخ اسلام برای مبلغ لازم است. مخاطب شناسی، هم از حیث فردی و هم از حیث اجتماعی نیازمند تسلط بر روانشناسی دینی و تاریخ اسلام است.
پناهیان تصریح کرد: پیشازاین نیز مطرح کردهام که بهتر است بهجای پرداختن به مفهوم اخلاق، به مفهوم تقوا بپردازیم، زیرا مردم تصور میکنند که اخلاق، امری ارزشی و درنتیجه غیرواقعی است. خداوند ۲۰۰ مرتبه در قرآن از تقوا سخن به میان آورده و یکبار از اخلاق صحبت کرده است.
اخلاق، دستاویز ضد انقلاب برای مقابله با جامعه دینی شده است
او در خصوص مفهوم اخلاق در دین، تصریح کرد: ما بهجای اخلاق، بیاخلاقی را توصیه نمیکنیم، بلکه در مقام صحبت، تقوا را جایگزین آن میکنیم. طبق نظر علامه طباطبایی منظور از «خُلُق» در آیه «وَ اِنَّکَ لَعَلیٰ خُلُقٍ عَظیم» اخلاق نیست، بلکه مقصود آداب معاشرت است. در اکثر روایات نیز منظور از اخلاق، آداب معاشرت است و ارتباطی به اخلاق افلاطونی ندارد که موضوع آن مَلِکات است. در دین، ما هیچ سروکاری با ملکات نداریم و ملکات انسان در دین، رذیلت یا فضیلت قلمداد نمیشود. ملکه غضب، بخشندگی، تواضع و تکبر هرکدام در افراد مختلف با درجات مختلف دیده میشوند. در دین از ما در مورد اینکه چقدر با بدیها در راه خدا مبارزه کردیم و ویژگیهای خوب را کسب کردیم خواهند پرسید.
مردم از اخلاق برداشت بدی دارند
این سخنران سیاسی_مذهبی با اشاره به اینکه اخلاق، دستاویز ضد انقلاب برای مقابله با جامعه دینی شده است، تأکید کرد: امام جماعت نباید کسی که بهصورت ذاتی متواضع است را به کسی که بهصورت ذاتی خشمگین است، ترجیح دهد، بلکه باید به کسی که زود خشمگین شود بگوید مادامی که تلاش میکنی با این رذیلت اخلاقی مقابله کنی، در طریق تقوا هستی. دعوت ما باید به سوی تقوا باشد نه اخلاق، زیرا مردم از اخلاق برداشت بدی دارند. کسانی که در صف اول ضدانقلاب هستند، عَلَم اخلاق را برای مبارزه با جامعه دینی برافراشتهاند.
پناهیان ادامه داد: برخی مردم مسئله اخلاقی را، مسئله شخصی میدانند. ماسک زدن را مسئله واقعی و اخلاقی میدانند، اما حجاب را شخصی میدانند. معتقدند حیا مسئلهای شخصی و غیر واقعی است، ولی متوجه نیستند با انتخاب شخصی، بیحجابی به دیگران صدمه میزنند. ما داوری اخلاقی درباره حیای درونی افراد نداریم، اما این کار به دیگران صدمه میزند، بنابراین تبلیغ تقوا وظیفه ماست.
او اسلامشناسی را جز با تدبر و فهم قرآن امکانپذیر ندانست و بیان کرد: در درس اصول و عقاید حوزه علمیه عمدتاً شبهات مطرح است، درحالیکه ۹۹درصد مردم هیچ شبههای ندارند به همین دلیل دانش کلام با چند آیه محدود از قرآن بیشتر سروکار ندارد. ما نباید با دانش کلام، تحصیل دینی را آغاز کنیم.
این مدرس علوم دینی در مورد تفاوت فقیه و مبلغ اظهار کرد: در احکام رایج، صدها فقیه فتوا دادهاند و این فتاوای در اختیار عموم قرار گرفته و میگیرد. اکثر آیات قرآن تبلیغی است و تبلیغ امری است که معرفت حقیقی میطلبد. برای تبلیغ نیازمند دانشی گستردهتر از فقه به معنای خاص هستیم. مجاهدتی بیشتر از مجاهدت یک فقیه برای تبلیغ لازم است. فقیه سعی میکند مکلف را از حیرت در مقام عمل خارج کند، اما در امر تبلیغی باید در ساحت روح و فکر مخاطب وارد شویم و تصویر صحیحی از دین را به او منتقل کنیم. دانشهای حوزوی امروزی بیش از ۵ درصد سواد تبلیغی به طلاب نمیدهد. تبلیغ از اساس امری دانشی است که باید تحصیل شود.
نتوانستهایم «دیانت ما عین سیاست ما است» را نهادینه کنیم
پناهیان خاطرنشان کرد: برخی زبان گرم و مهارتهای کلامی خوبی دارند و هر چه بگویند به دل مینشیند. این افراد جمعیتهای خوبی را جذب میکنند، اما به ابعاد اجتماعی دین ورود نمیکنند بلکه دین را کاملاً فردی ارائه میدهند. اعتقادات کافی نیست و لازم است در ادبیات اجتماعی وارد شویم.
او ادامه داد: ما ۴۰ سال است که نتوانستهایم «دیانت ما عین سیاست ما است» را در مساجد خودمان نهادینه کنیم. وضعیت به این صورت است که ادبیات اخلاقی در خدمت تبیین دین و ادبیات فقهی درخدمت تبیین مفهوم ولایت قرار گرفته و ادبیات اعتقادی نیز مفهوم ولایت را جا میاندازد. فقه، احکام اطاعت از ولی را مطرح میکند، درحالیکه کار ولی صرفاً فرمان دادن نیست.
این پژوهشگر دینی با بیان اینکه مقام ولایت درصدد برانگیختن عقول آدمی است، افزود: فرمان دادن، سادهترین کاری است که ولی میکند و قسمت سختتر مسئله ولایت آنجاست که شما باید با بصیرت خود، فرمانی را که ولی مطرح نکرده است، متوجه شوید. شب عاشورا حضرت فرمان نداد، اما ۷۲ تن خودشان تشخیص دادند تکلیف چیست؛ ولی میخواهد ما را به قدرت تشخیص برساند. ولایت تقویتکننده عقل آدمی است. وقتی با ادبیات اعتقادی ولایت را توضیح میدهیم، شیعه انگلیسی متولد میشود.
انتهای پیام
نظرات