مجتبی سپاهی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: برای فهم اسرار رموز و جنبههای باطنی اعمال حج، باید آن را در یک دستگاه و سیستم دید. آنچه برای ما در دین اسلام مشخصشده، مبارزه با شرک و رسیدن به توحید محض و کامل است. اینکه حضرت ابراهیم (ع) مأمور شدند تا خانهای بهعنوان خانه خدا بناکرده و دستوراتی را برای انجام مناسک بیان کنند به لحاظ تاریخی جای شک و شبهه ندارد و تنها کتاب و منبعی که میتواند دلیل این موضوع را بیان کند قرآن کریم است. قرآن در آیات زیادی میگوید که خداوند به حضرت ابراهیم (ع) امر کرد برای نجات بشر از تشتت، تفرق و سرگردانی و ایجاد اتحاد وجودی و شخصیتی و روحی برای افراد، آنها را از پرستش بتها نجات دهد.
او ادامه داد: البته بتپرستی به این معنا است که بشر علاقه و گرایش به خداپرستی را با این نوع فعالیتها سیراب میکرد؛ ضمن اینکه بحثی هم در تاریخ ادیان وجود دارد که بشر از ابتدا مشرک بوده یا موحد؛ دراینباره و در یک نگاه گفته میشود که بشر از ابتدا موحد و یکتاپرست بوده و با نگاه به عالم به حقیقتِ در پس پرده که وجود خداوند است پی برده است. عدهای هم بیان میکنند که بشر در ابتدا حیران بوده و هیچ نوع راهی به شناخت خداوند نداشته و برای نجات از این سردرگمی و حیرانی به توهمِ خود چیزهایی را که قدرتی در آنها میدید، برای خضوع و پرستش برمیگزید و اینگونه در توهم خود این ابزار و بتها را واسطه ارتباط با عالم ماورا و حل مشکلات میکرد، که یکی از مأموریتهای پیامبران از بین بردن همین توهمات و شناختهای غلط بوده است.
عضو هیئتعلمی گروه معارف دانشگاه اصفهان افزود: حضرت ابراهیم (ع) بهعنوان پرچمدار توحید، خانه کعبه را ساختند تا بهعنوان نماد و نشانی از خدای یکتا، مردم گردِ آن جمع شده و عبادت کنند. درواقع به گفته حافظ «کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود» یعنی مردم خدای کعبه را میپرستند نه کعبه را؛ لذا مناسک این سفرِ معنوی و آسمانی که تمام تجلیات اعتقادی ما در آن وجود دارد از لحظهای که حجاج به مدینه وارد میشوند تا زمانی که محرم شده و اعمال حج را انجام داده و به پایان میرسانند، نشانۀ پررنگی از تعبد دارد، به این معنا که انسان فهم عمیقی از ربوبیت الهی در هستی پیدا میکند و خروجی این نگاه و تفکر ربوبی، عبودیت و بندگی محض است که در اعمال یک حاجی عیان میشود.
سپاهی با بیان اینکه تمام فرق و مذاهب اسلامی به حج اعتقاد دارند، گفت: آنچه رفتار فرد را در پس تمام اعمال حج معنادار میکند، عبودیت است و یکی از این رفتارها قربانی کردن است. در تعبیر قرآن وجود دارد که با دستور خدا برای قربانی، گوشت، پوست و استخوان به خدا نمیرسد بلکه تقوای الهی، عمل به دستور خداوند و عبودیتِ فرد چیزی است که اهمیت دارد؛ اگرچه این قربانی نماد است اما باید به فعلیت رسیده و انجام شود و نیت آن کفایت نمیکند و نمیتوان گفت که قصد و نیت قربانی کافی است.، همانطورکه از ما خواسته صدقه بدهیم و نماز بخوانیم و نیت صدقه و نماز کافی نیست. بنابراین کسانی که ایراداتی به قربانی میگیرند، تصور میکنند دین، هر آن چیزی است که در درون شما میگذرد. من در دلم انسان خوبی هستم و نیتهای خوبی دارم، درحالیکه اعمال ما آینه درون ما هستند و وقتیکه انسان درون خوبی داشته باشد فعل خوب دائماً از او صادر میشود.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: بنابراین ما نمیتوانیم بگوییم که من تقوای الهی دارم اما قربانی نمیکنم و به آن اعتقاد ندارم. اگر تقوای الهی دارید قربانی کنید و این دستور در پی نگاه عبودی باید انجام شود. بعضاً دیده میشود که همین افرادی که به قربانی حج ایراد میگیرند در فضاهای دیگر هم به بهانههای مختلف ازجمله ریا انفاق نمیکنند، درحالیکه بسیاری از اعمال در دین ما ازجمله اعمال حج جنبه ظاهری و نمایشی دارد و باید بُعد بیرونی پیدا کند.
او تصریح کرد: افرادی که ایراداتی اینچنین را به اعمال حج وارد میکنند دو اشکال دارند؛ یا نگاه و تفسیری غلط از اسلام بهعنوان دینی باطنی و درونی دارند و بر همین اساس به همه احکام اسلام ازجمله نماز، حج، جهاد و غیره، این موضوع را وارد میکنند که من خدا را دوست دارم و با او ارتباط دارم اما نماز نمیخوانم و حج نمیروم؛که این نوع نگاه به اسلام مردود است و این اعمال بهعنوان تجلیات اعتقادی از اهمیت برخوردار هستند. اشکال دوم این افراد این است که وابستگیهای دنیوی و مادی، آنها را از انجام دستورات الهی باز میدارد و برای آنکه از این تعلقات نگذرند به دستورات دینی خرده میگیرند.
عضو هیئتعلمی گروه معارف دانشگاه اصفهان خاطرنشان کرد: حج را باید در یک سیستم و بافت دینی نگاه کنیم که فرد مسلمان برای رسیدن به قلۀ دینداری که عبودیت است آن را انجام میدهد و در طی مراحل آن، هیچ از خود ندارد؛ بلکه تماماً خواست و دستور خداوند را با تمام جزئیات و شرایط انجام میدهد تا به توحید محض برسد.
انتهای پیام
نظرات