باغ ملی رامسر موسوم به باغ ۳۳ هکتاری به همراه هتل قدیم و بلوار معلم عرصههای تاریخی به هم تنیدهای هستند که با شماره ثبتی ۱۵۲۰ و ۱۵۲۱ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیدهاند. این باغ به همراه منظر طبیعی- تاریخی رامسر یکی از ۲ طرح پیشنهادی اداره کل میراث فرهنگی مازندران بود که سال ۱۳۸۸ برای ثبت جهانی به سازمان یونسکو ارسال شد، اما به دلیل وجود ساختمان نیمهکاره مجتمع فرهنگی و هنری در باغ از دستور ثبت جهانی خارج شد و در حال حاضر تا رفع مداخلات در فهرست موقت قرار دارد.
باغ ۳۳ هکتاری یک اثر شاخص و نمونهای کوچک از گونههای درختان جنگلهای هیرکانی میراثی را به شکل جذاب و شگفتآوری در قلب یک شهر جای داده و پهنهای از مرکبات و گونههای گیاهی ارزشمند نیز در آن روییده است.
بر اساس مدارک و شواهد موجود، این باغ از نظر ریختشناسی و معماری از همان ابتدا دارای طرح و نقشه مشخص بوده و الگوی هندسی، فرمهای شکسته و ترکیب آنها با دایره، آن را در کنار نمونههای ایرانی آن مانند هشت بهشت اصفهان و باغهای مشابه خارجی مانند ورسای فرانسه قرار میدهد.
تمام تلاشها برای ثبت جهانی این اثر تاریخی و احیای باغ به این دلیل از سوی کارشناسان مورد تاکید است که به عقیده آنها با ثبت این اثر در یونسکو، نه تنها رامسر به گردشگران کشورهای مختلف جهان معرفی میشود و در فهرست میراث جهانی قرار میگیرد، بلکه ورود مسافران و گردشگران خارجی برای بازدید از این شهر، رونق اقتصادی و افزایش درآمد از سهم گردشگری مازندران را نیز محقق خواهد کرد. بهطوریکه کارشناسان معتقدند در کفه ترازوی سود و زیان، یقینا برای شهری با اقتصاد گردشگری تلاش برای ثبت جهانی به مراتب از داشتن یک فرهنگسرا که در هر کجا امکان ساخت آن ممکن است اهمیت بیشتری دارد. ضمن اینکه برنامهریزیهای گردشگری رامسر میبایست حول محور مرمت این باغ و رفعِ ایرادها برای ثبت جهانی منظر طبیعی-تاریخی رامسر صورت گیرد.
اما شوربختانه این عرصه طبیعی و تاریخی با وجود آنکه سال ۱۳۸۳ به ثبت ملی رسید و در عین حال که عنصر کلیدی ثبت جهانی منظر طبیعی و تاریخی رامسر به شمار میرود، کلکسیونی حیرتانگیز از مداخلات شهری و رفتارهای خارج از ضوابط یک بافت تاریخی است؛ از سودای ساخت بزرگترین پارک خاورمیانه گرفته تا بیتوجهی به سیستم زهکشی درختان و خشکیدن انبوه مرکبات و در نهایت ساخت سازه مجتمع فرهنگی و هنری در عرصه باغ که بیش از دو دهه تمام انتظارات و برنامهها برای جهانیشدن را نقش بر آب کرد.
چرا مجتمع فرهنگی سر از باغ ۳۳ هکتاری درآورد؟
ماجرای چرایی و چگونگی ساختِ مجتمع در عرصه باغی که به ثبت ملی رسیده و ضوابط عرصه و حریم برای آن اعمال شده به تنهایی سوژه یک گزارش است. در تعقیب این که چرا و چگونه مجتمع فرهنگی ارشاد سر از باغ ۳۳ هکتاری درآورد و تا به امروز به صورت نیمهکاره جا خوش کرده، هم میتوان رد پای مداخلات و فشارهای سیاسی برای این جانمایی و گره کور در سرنوشت باغ را به وضوح مشاهده کرد. بررسیها نشان میدهد که پیش از ابلاغ طرح جامع و تفصیلی شهر رامسر، برابر با طرح هادی سابق، زمینی با کاربری فرهنگی برای ساخت فرهنگسرای ارشاد در این شهرستان جانمایی میشود؛ زمینی که در حال حاضر ساختمان کلانتری مرکزی رامسر در آنجا مستقر است. در گذشته ساختمان کلانتری یا همان ژاندارمری سابق در بازار رامسر و در محلی که در حال حاضر بانک مهر اقتصاد و بانک سپه مستقر هستند قرار داشت. شهرداری و شورای شهر وقت و نیروی انتظامی طی توافقی تصمیم میگیرند که ساختمان ژاندارمری و زمین پیرامونش را به شهرداری رامسر واگذار کنند؛ منطقهای که حالا بخشی از آن ساختمان بانک و بخشی هم پارکینگ عمومی است. در مقابل شهرداری هم زمین دارای کاربری فرهنگی را که در فاز دوم خیابان امام خمینی(ره) قرار داشت در اختیار نیروی انتظامی قرار میدهد. بر اساس این توافق در جلسه مغایرتهای اساسی طرح هادی و در ادامه طرح جامع و تفصیلی برای آن منطقه کاربری نظامی تصویب میشود. در ادامه شهرداری و شورای وقت در سال ۱۳۸۲ پس از آن که زمین با کاربری فرهنگی را به نظامی تبدیل میکنند و در اختیار کلانتری قرار میدهند، تصمیم میگیرند بخشی از ضلع شرقی باغ را جدا و برای ساخت فرهنگسرای ارشاد اختصاص دهند.
ثبت جهانی منافاتی با ساخت مجتمع فرهنگی ندارد
رئیس اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان رامسر در نشست اخیرِ بررسی آخرین وضعیت مجتمع فرهنگی و هنری رامسر که به مدیریت سید شمسالدین حسینی نماینده مردم تنکابن، رامسر و عباسآباد و با حضور مدیران و معاونان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در تهران برگزار شد نیز حضور داشت و از آنچه در این نشست مطرح شد اطلاع دارد.
عبدالرضا عباسپور البته پیش از اینکه به نکات مطرح شده در آن نشست اشاره کند، در واکنش به انتقادها پیرامون از سرگیری ساخت مجتمع در عرصه باغ تاریخی ۳۳ هکتاری میگوید: منتقدانِ ساخت مجتمع فرهنگی در باغ در حالی ابراز نگرانی میکنند که طی ۲۴ سال گذشته هیج اتفاق مثبت و ملموسی برای احیا و شکوفایی این باغ انجام نشده است.
او با اشاره به ساخت برج چشمانداز در انتهای باغ ۳۳ هکتاری بدون موضعگیری منتقدان و خبرنگاران اظهار میکند: نگرانی پیرامون ساخت مجتمع فرهنگی در عرصه این محوطه تاریخی در حالی اکنون مشاهده میشود که برخلاف برج چشمانداز، ساختِ مجتمع از سوی بخش دولتی انجام میشود و منافعاش به مردم تعلق دارد.
این مسئول بدون اشاره به نظر کارشناسان یونسکو که سازه مجتمع فرهنگی را مانع ثبت جهانی اعلام کردند، میافزاید: اگر قرار بر ثبت جهانی باغ بود طی این ۲۴ سال باید انجام میشد. اما نه تنها چنین اتفاقی رخ نداد، بلکه سالهاست سرمایه ملی با هزینههای بیتالمال در این باغ راکد و بلااستفاده باقی مانده است.
رئیس اداره فرهنگ و ارشاد رامسر تطابق نداشتن سازه مجتمع با معیارها و ضوابط میراث فرهنگی را عامل اعتراض به پرونده و اقدامات حقوقی میراث فرهنگی و توقف ساخت اعلام میکند و میگوید: جلسه تهران هم با هدف همسانسازی مطالبههای دو وزارتخانه انجام شد. میراث فرهنگی در این نشست اعلام کرد ارتفاع سازه باید نهایتا ۷ تا ۸ متر باشد و نمای سازه نیز با المانهای بومی مورد نظر این نهاد طراحی و اجرا شود. در نهایت مقرر شد کارشناسان دو سازمان در نشستی دیگر این موضوع را بررسی و آنچه که به روند ثبت جهانی کمک میکند را تدوین و عملیاتی کنند.
عباسپور کاربری این مجتمع را برای بهرهمندی عموم و برگزاری رویدادهایی که در راستای منافع و اهداف گردشگری است بیان میکند و میافزاید: ۲۱ خرداد نیز نشست دوم پیرامون این موضوع برگزار و مقرر شد نتیجه آن از سوی نماینده رامسر اعلام شود. تا جایی که از نتیجه این دو نشست اطلاع دارم از سرگیری عملیات ساخت مجتمع فرهنگی پس از ۲۴ سال رکود نتیجه نهایی این دو نشست است. گویا اعتبار و بودجهای هم برای آن در نظر گرفته شده است.
یک ملک و دو مالک
این مقام مسوول اظهار میکند: با توجه به اینکه زمین مجتمع فرهنگی از سوی شهرداری به صورت تهاتر در اختیار این نهاد قرار گرفت، ملک به این نهاد تحویل داده شد و مالکیت این بخش از عرصه باغ متعلق به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی رامسر است.
او تاکید میکند که سازه مجتمع فرهنگی دارای مصوبه و بودجه از سوی دولت بوده و بر این اساس بنا شد، بنابراین در شرایطی که این سرمایهگذاری انجام و بودجه در این بخش هزینه شده به هیچ عنوان منطقی و عاقلانه نیست به بهانه ثبت جهانی این پروژه متوقف شود.
عباسپور میگوید: چنانچه بنا باشد مجتمع فرهنگی در زمینی دیگر ساخته شود، حتی برای این میزان از پیشرفتِ فیزیکی کنونی سازه نیمهکاره به ۵ سال زمان و اعتبار قابل توجه نیاز داریم. بنابراین تخریب سازه موجود در عرصه باغ و تعریف پروژه در فضای دیگر منطقی نیست.
تامینِ نظر سازمان بازرسی
بر اساس اعلام منابع رسمی سازمان بازرسی سال ۱۳۹۹ به پرونده این ساخت و ساز ورود و به میراث فرهنگی اعلام کرد با توجه به اینکه باغ تاریخی ۳۳ هکتاری دارای حریم مصوب است، امکان ساختوساز در آن وجود ندارد. به همین دلیل از ساختوساز جلوگیری شد.
رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی رامسر پیرامون این رأی و اینکه از سرگیری ساخت مجتمع نقض رأی این مرجع قانونی است میگوید: رأی سازمان بازرسی بر اساسِ اعتراض میراث فرهنگی مبنی بر مطابقت نداشتن سازه با ضوابط این نهاد است. این درحالی است که پیرو این نشست ضوابط میراثی اعمال و حتی دیوار مابین باغ و مجتمع به صورت دیوار سبز اجرا میشود.
عباسپور با طرح این پرسش که «آیا برج چشمانداز مانع ثبت جهانی است یا مجتمع فرهنگی هنری؟» میافزاید: اگر قرار به ثبت جهانی باشد برج چشمانداز به مراتب بیش از مجتمع فرهنگی مداخله و مانع محسوب میشود.
تضادِ مفاهیم؛ تفکیک برای حفظ یکپارچگی
وی اظهار میکند: از طرف دیگر اگر یک درصد سازه مجتمع فرهنگی مانعی برای پرونده ثبت جهانی باشد، این بخش از سند باغ منفک میشود. بنابراین یکپارچگی باغ حفظ خواهد شد و فقط سند این بخش از باغ به اداره فرهنگ و ارشاد انتقال مییابد. بخشی که در حال حاضر هم متعلق به این نهاد است. بنابراین به لحاظ حقوقی هم این امکان برای اداره فرهنگ و ارشاد وجود دارد که با اقدامات قضایی این بخش از باغ را جدا کند.
او با بیان اینکه اداره ارشاد نیز به عنوان یک نهاد فرهنگی دغدغه حفظ یکپارچگی باغ دارد میگوید: در نشست تهران گفته شد که چنانچه ساخت مجتمع فرهنگی آسیبی در جهت ثبت جهانی باشد این بخش که مجتمع در آن ساخته میشود از باغ جدا میشود. ضمن اینکه اگر هم باغ دقیقا ۳۳ هکتار نباشد و بخشی از آن کم شود اتفاق خاصی رخ نمیدهد.
هرچند که رئیس اداره فرهنگ و ارشاد رامسر تصمیمهای نشست تهران را در راستای تامین اهداف دو وزارتخانه مربوطه عنوان میکند، اما اظهارات متناقض مانند جدا کردن سندِ بخشی از باغ برای ساخت مجتمع که بر اساس قانون خلاف ضوابط عرصههای تاریخی است، امکان هرگونه خوشبینی و رفتارهای بهدور از فشارهای خارج از بدنه کارشناسی را مبهم و خدشهدار میکند.
سازه مجتمع فرهنگی؛ دیوارِ بلند مقابل ثبت جهانی
این نگرانی در حالی قوت میگیرد که بنابر اعلام منابع رسمی آذر ۱۴۰۰ طرح مطالعات احیاء، مرمت، ساماندهی و حفظ باغ ۳۳ هکتاری پس از ۲ دهه تصویب و برای اجرا به نهادهای مربوط ابلاغ شده تا هویت آن به حالت اولیه و نقشه قدیم آن بازگردد. در این طرح نیز مشابه آنچه سازمان بازرسی اعلام کرده به طور مشخص اعلام شده احداثِ خیابانی که باغ را به دو بخش تقسیم کرده و ساخت مجتمع فرهنگی و هنری نیمهکاره در این باغ خلافِ ضوابط عرصه و حریم عرصههای تارخی است و باید برچیده شود.
در مقابل اظهارنظرهای درز کرده از نشست تهران و دیدگاه های موافقان ساخت مجتمع، صاحبنظرانی هم هستند که ساخت ِمجتمع فرهنگی در عرصه باغ را با هر دلیل و منطقی اشتباه و چنین اقدامی را خلاف قانون و اقتصاد گردشگری رامسر میدانند.
مشاور شهرداری رامسر که مطالعات طرح احیای باغ ۳۳ هکتاری را انجام داده این اظهارات را قبول ندارد و در خصوص زمزمههای از سرگیری ساختِ مجتمع فرهنگی و تاثیر آن بر هویت باغ و ثبت جهانی این اثر تاریخی میگوید: طبق مطالعات و آسیبشناسی که در این باغ انجام دادیم و طرحِ آن به تصویب وزارت میراث فرهنگی رسیده، هرگونه مداخله در عرصه باغ از جمله دو بنای بتنی و فلزی مجتمع فرهنگی و خیابانی که باغ را به دو بخش تقسیم کرده، بدون شک مانع صددرصدی ثبت جهانی محسوب میشوند. همه کارشناسان هم این موضوع را تایید میکنند.
مداخله در عرصههای تاریخی نقضِ آشکار قانون است
حسین مبری دانشآموخته مقطع دکترای حرفهای معماری و تخصصی شهرسازی، تحرکات پیرامون از سرگیری ساخت مجتمع فرهنگی را نوعی مصلحتاندیشی به دلیل مشکلات مالی و تامین منافعی کوتاهمدت میداند و میافزاید: ایران یکی از کشورهای عضو یونسکو به شمارمیرود که موظف است به دستورالعملهای این نهاد بینالمللی متعهد و پایبند باشد. بر اساس این معاهده همه آثارِ تاریخی باید حفظ و بدون هرگونه مداخله خارج از ضوابط آثار تاریخی هر کشوری، تمام مداخلات حذف و اثر تاریخی به حالت اولیه بازگردانده و از آن مراقبت شود.
وی اظهارنظرها پیرامون جداسازی بخشی از باغ به بهانه ساخت مجتمع فرهنگی را امری غیرممکن و نشانه ناآگاهی و همچنین نقض صریح ضوابط عرصه و حریم آثار تاریخی توصیف میکند و میگوید: تصور کنید وسط یک پیراهن را با قیچی جدا کنید و انتظار داشته باشید قابل پوشیدن باشد. جداسازی باغ به هر بهانهای تغییر ماهیت و هویت این باغ تاریخی است. بر اساسِ متنِ صریح قانون هرگونه تعدی و مداخله در عرصههای تاریخی کشور ممنوع است. جای تعجب دارد که دستگاههای اجرایی بخواهند خلاف قوانین کشور عمل کنند.
مبری در عین حال که ساختِ برج چشمانداز در انتهای باغ ۳۳ هکتاری را نیز تخلف آشکار بیان میکند، تفاوت این برج با سازه مجتمع فرهنگی را در محل استقرارشان میداند و اظهار میکند: سازه مجتمع فرهنگی وسط باغ قرار گرفته و برج چشمانداز در انتهای باغ. به استناد مطالعات انجام شده و نظر کارشناسان اشکال پیش آمده توسط برج چشمانداز قابل چشم پوشی و حل شدن است. اما سازه مجتمع داخل باغ قرار دارد و قابل چشمپوشی نیست.
نقضِ منافع عمومی در باغ ۳۳ هکتاری
مشاور پروژههای عمرانی معماری و شهرسازی تصریح میکند: کارشناسان یونسکو اسناد و عکسهای قدیمی دهه ۳۰ و ۴۰ باغ را در اختیار دارند و بر اساس آن اظهارات ایران را راستیآزمایی میکنند. بنابراین طرحِ مباحثی مانند جدا کردن بخشی از باغ فریبِ افکار عمومی و رد گم کردن است. این اثر ملی کارکرد باغی دارد، بنابراین هرگونه سازهای که هویت این اثر ملی را تغییر دهد و از کارکرد اصلی آن دور کند تهدیدی تمام عیار محسوب میشود.
از بین رفتن پوشش گیاهی، موزاییکهای ناهمگون و در آخر هم بارگذاری سازههای آهنی برای ساخت مجتمع فرهنگی و هنری در عرصه باغ در حالی آخرین ضربه را بر پیکر زخمی این بافت تاریخی زد که به گفته مبری همه این اقداماتِ خلاف قانون و خارج از بدنه کارشناسی ناقضِ منافع عمومی است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه منظر طبیعی-تاریخی رامسر در فهرست موقت یونسکو و در مرحله اولیه ثبت قرار دارد میگوید: یک اثر تاریخی پیش از ثبت جهانی باید در فهرست موقت قرار بگیرد. بر اساس سلسله مراتب کارشناسهای یونسکو آخرین اقدامات برای رفع ایرادهای باغ را بررسی میکنند و این بستگی دارد که از چه زمانی روندِ احیای باغ را آغاز و عملیاتی کنیم. اما چنانچه وضعیت کنونی به ویژه ساختِ مجتمع فرهنگی عملیاتی شود، پرونده ثبت جهانی رامسر برای همیشه بسته خواهد شد.
دستِ بالای رأی سازمان بازرسی کشور برای تخریب مجتمع فرهنگی
در عین حال که رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی رامسر از تصمیمگیری برای ازسرگیری عملیات ساخت مجتمع در باغ ۳۳ هکتاری رامسر و در نظر گرفتن راهکارهایی مانند جدا کردن زمین مجتمع از باغ سخن میگوید، رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری رامسر از تصمیمهای نشست تهران اظهار بیاطلاعی میکند و میگوید تا کنون مکاتبهای مبنی بر از سرگیری ساخت مجتمع فرهنگی با این نهاد انجام نشده است.
نادر سحرخیز درباره اظهارنظرها پیرامون ساختِ سازه با ضوابط میراثی در عرصه باغ ۳۳ هکتاری اظهار میکند: خاصیت معماری انطباق آن با طبیعت است. بنابراین این موضوع هم قابل بحث و بررسی کارشناسی است. با این وجود هنوز مکاتبه و ابلاغی پیرامون این موضوع با این نهاد انجام نشده است.
وی میافزاید: موضع اصلی پیرامون از سرگیری مجتمع فرهنگی در عرصه باغ مربوط به رأی سازمان بازرسی است که ساخت مجتمع فرهنگی و هنری نیمهکاره در این باغ را خلافِ ضوابط عرصه و حریم عرصههای تاریخی اعلام کرد و تاکید دارد که این سازه باید برچیده شود. در واقع این مرجع قانونی بر اساسِ اظهارنظرهای میراثی چنین رأیی را صادر کرده که نمیتوان به آن خدشه وارد کرد. این رأی سال ۱۳۹۹ به همه نهادهای مرتبط با این موضوع ابلاغ شد.
تخریب ۱۰ مجتمع هم در برابر ثبت جهانی ناچیز است
رامسر برخلاف سایر شهرهای مازندران علاوه بر اینکه جذابیتهای طبیعی شاخصی دارد، در عین حال به دلیل برخورداری از مجموعههای تاریخی نظیر کاخ مرمر، مجموعه فرهنگی و موزهای و هتل قدیم سالانه رکوردهای شگفتانگیزی را در جذب گردشگران ثبت میکند. به همین دلیل کارشناسان معتقدند قرار گرفتن منظر طبیعی-تاریخی رامسر در فهرست میراث جهانی این شهرستان را در سطح بالایی از معرفی به دنیا قرار میدهد. ضمن اینکه پای گردشگران علاقهمند به بافتهای تاریخی که عموما اروپایی هستند را به این شهرستان باز میکند و جوامع محلی و اقتصاد منطقه از این شرایط منتفع میشوند. بنابراین نباید برای مصارف کوتاهمدت این موضوع مهم که با سرنوشت مردم در ارتباط است قربانی شود.
یک دانشآموخته مقطع دکتری مدیریت گردشگری از دانشگاه علامه طباطبایی، ساختِ مجتمع فرهنگی در عرصه باغ ۳۳ هکتاری و تهدیدِ فرصت ثبتجهانی را ناشی از رویکردهای کوتاهمدتِ بدون آیندهنگری و پشتوانه کارشناسی میداند و میگوید: گردشگران زیادی در دنیا هستند که صرفاً برای بازدید از آثاری که در فهرست میراث جهانی قرار دارند به ایران سفر میکنند. ضمن اینکه چنانچه با رفع ایرادها ثبت جهانی باغ انجام شود، کمکهای مالی زیادی برای حفاظت و طراحی این مجموعه از سوی یونسکو به این شهر تعلق میگیرد.
محمدامین جعفری با بیان اینکه جداسازی و تفکیک عرصههای تاریخی خلاف قانون و غیرممکن است، تصریح میکند: اگر چنین بود امکان جداسازی سایر بافتهای تاریخی کشور مانند بافتِ تاریخی یزد هم وجود داشت. با توجه به دخل و تصرفاتی که در حریم و عرصه این باغ انجام شده، قرارگرفتن منظر طبیعی-تاریخی رامسر در فهرست موقت یونسکو شانسِ بزرگی محسوب میشود و باید در کمترین زمان ایرادها برطرف و از این فرصت استفاده شود.
او میافزاید: نهادی مانند یونسکو با ضوابط و معیارهای سختگیرانهای که دارد برای خوشایند وزیر و مدیرکل چنین اقدامی انجام نمیدهد. بنابراین همین که در فهرست موقت قرار دارد گامِ بزرگی محسوب میشود و نشان میدهد این اثر ارزش ثبت جهانی را دارد. به این معنی که کلیت موضوع مورد پذیرش این نهاد است؛ البته منوط بر این که مداخلات به طور کلی برطرف شود.
به گفته جعفری حتی تخریب ۱۰ مجموعه مانند مجتمع فرهنگی در مقایسه با آن چیزی که رامسر با رسیدن به ثبتجهانی به دست میآورد ناچیز است.
اهمیت بالای ثبت جهانی برای رامسر
او میگوید: برند ثبت جهانی به مراتب از کنوانسیون رامسر هم تاثیرگذارتر است. زیرا به هر حال کنوانسیون رامسر یک معاهده علمی و تحقیقاتی است. چنانچه از ۵۰ گردشگر خارجی در این باره بپرسید شاید ۵ نفر از آنها نسبت به آن آگاه باشند. اما آثار ثبت جهانی یونسکو گلِ سرسبد و چراغِ راه بسیاری از کشورها هستند.
این پژوهشگر حوزه گردشگری با بیان اینکه رامسر در مسیر توریسم فرهنگی و تاریخی قرار ندارد یادآور میشود: گردشگران علاقهمند به این مجموعهها که عموما اروپایی هستند و آورده اقتصادی دارند به شیراز، اصفهان و یزد سفر میکنند. در حالی که بازدیدکنندگان این منطقه اغلب عرب هستند که جز تعدادی ویلادار و واسطهگر فروش املاک برای شهر هیچ آورده خاصی به همراه ندارند.
جعفری ثبتجهانی را عاملی در مسیر توسعه پایدار و برندسازی در عرصه جهانی معرفی میکند و میگوید: قرار گرفتن رامسر در فهرست میراث جهانی به این معنی است که این منطقه دیگر متعلق به یک کشور نیست و به تمام مردم جهان تعلق دارد. بنابراین کمکهای فراوانی برای نگهداری و حفاظت از آن انجام میشود که نمونه بارز آن را پس از زلزله ارگ بم شاهد بودیم.
انتهای پیام
نظرات