مهدی یوسفی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به تقسیمبندی سازمان جهانی بهداشت از انواع مکاتب طبی، اظهار کرد: یکی از انواع مکاتب طبی، همین طب رایج است که به نامهایی نظیر طب کلاسیک و آلوپاتیک نیز مشهور است و در دانشگاههای تمام کشورها تدریس میشود و بنای آن بر روی جزءنگری و دخالت در مکانیسمهای درونی بدن غالبا از طریق کنترل و مدیریت علائم است.
وی افزود: دسته دوم طب فولکلور یا عامیانه نام دارد که بین مردم یک منطقه رایج است و ممکن است الزاما منابع مکتوب نداشته باشد و روشهای درمانی آن به شکل سینه به سینه از یک نسل به نسل بعدی منتقل میشود و عمدتا بر مبنای تجربیات مردم آن منطقه است. دسته سوم، مکاتب طب سنتی است که دارای اصول و مبانی بوده و دارای منابع مکتوب فراوان در زمینه پیشگیری، تشخیص و درمان و همچنین شیوههایی برای قضاوت و ارزیابی فرضیهها است و خاستگاههای متفاوتی دارد که از جمله این خاستگاهها میتوان به حوزههای تمدنی چین، هند و ایرانی اشاره کرد که به ترتیب با نامهای طب چینی، طب هندی (آیورودا) و طب ایرانی موسوم اند.
این متخصص طب ایرانی ادامه داد: آنچه در عطاریها شاهد آن هستیم، ترکیبی از طب سنتی کهن ایرانی و طب فولکلور است، البته باید توجه داشت طبق قانون، عطاریها صرفا فروشنده داروی گیاهی اند و مجاز به تجویز یا مشاوره درمانی نیستند، زیرا آموزشی در این خصوص ندیدهاند. به لحاظ تاریخی، به دلیل اینکه در زمان قاجار مردم از دسترسی به اطباء سنتی محروم شدند، عطاریها به تدریج جای اطبا را هم گرفتند و ضمن فروش دارو به مردم، خودشان هم بیماری را تشخیص و دارو تجویز میکردند.
تشخیص و تجویز عطاریها عمدتا فاقد وجاهت علمی است
یوسفی اضافه کرد: غالبا در عطاری نمیتوان عامل بیماری را با چند سوال مختصر و دانش اندک پیرامون تشخیصهای افتراقی تشخیص داد، به ویژه اینکه الگوی بیماریها در زمان حاضر به دلیل سبک زندگی بسیار متفاوت از گذشته شده است. البته نمیتوان منکر تجارب ارزشمند معدودی از افرادی که در عطاریها فعالیت میکنند شد، لیکن باید زمینه قانونی بهرهمندی از این تجارب و مدون کردن آنها را فراهم نمود.
این استاد دانشگاه بیان کرد: فرض کنید بیماری به عطاری مراجعه و از سردرد شکایت میکند، عطار چطور میتواند تشخیص دهد که این سردرد ناشی از عیوب انکساری چشم است یا ناراحتی معده یا تومور مغزی یا اختلالات عروقی یا عوامل دیگر؟ بنابراین نمیتوان به تشخیص و درمانهایی که از سمت اغلب عطاریها به ویژه آنهایی که در سالهای اخیر وارد این حرفه شده و ادعاهای گزافی بر شیشه مغازه چسباندهاند، دل خوش کرد. امروز بسیاری از عطاریها حتی ادعا میکنند با انداختن یک نگاه به چشم یا زبان فرد، میتوانند امراض وی را تشخیص دهند، در حالیکه اغلب این ترفندها فاقد وجاهت علمی است و راهی برای فروش دارو تلقی میشود.
وی در خصوص تمایز طب ایرانی با سایر طبهای سنتی نظیر چینی و هندی، عنوان کرد: طب چینی بیشتر بر روی انرژی بدن کار میکند و مبنای تشخیص و درمان را در درجه اول تنظیم کم و کیف و مسیر عبور این انرژیها قرار میدهد. طب هندی فراتر از این بر روی میدانهای الکترومغناطیس که خارج از بدن انسان قرار دارند، کار میکند. طب ایرانی نیز بیشترین تشابه را با طب رایج دارد؛ چراکه غالبا بر روی فیزیک، ارگانها و رطوبات بدن انسان کار میکند. در گذشته علوم محدودتر بوده و اطبا در مورد نجوم، اخلاق و فلسفه نیز دانش داشتهاند و طب سنتی ایرانی ترکیبی است از موضوعات مربوط به بدن و مسائل اخلاقی و روانی.
استفاده از اصول طب ایرانی در کشورهای مختلف
عضو هیات علمی دانشکده طب ایرانی و مکمل دانشگاه علوم پزشکی مشهد با بیان اینکه امروزه اساسا در دانشگاههای هند، کتابهای دانشمندان ایرانی با نام طب یونانی آموزش داده میشود، افزود: در پاکستان، افغانستان و کشورهای آسیای میانه نیز از اصول طب ایرانی برای درمان بیماران استفاده میشود. در کشورهای اروپایی نیز طب گیاهی طرفداران زیادی دارد.
یوسفی با بیان اینکه امروزه در دنیا هر روش طبی علمی که در عمل و تحقیقات بتواند کارایی بالینی خود را نشان دهد، به عنوان یک روش طبی معتبر است، اظهار کرد: امروزه اگر یک روش طبی بتواند طی آزمایشات و ارزیابیهای تحقیقاتی، کارایی خود را نشان دهد، در جهان پذیرفته میشود ولو اینکه روشی متعلق به چند هزار سال پیش باشد و اگر هم نتواند کارایی خود را ثابت کند، حتی اگر روشی مدرن هم باشد، کنار گذاشته خواهد شد.
وی همچنین با بیان اینکه شیوه کنونی پذیرش دانشجو در رشته طب سنتی دارای اشکالاتی است، گفت: اکنون دانشجویان رشته پزشکی عمومی پس از اتمام دوره هفت ساله طب رایج، طب سنتی را به عنوان تخصص خود انتخاب میکنند، در حالیکه شاید بهتر باشد دانشجویان علاقهمند را از همان دوره پزشکی عمومی وارد یک دوره اختیاری طب ایرانی کرد و مطالب عمومی این طب را در همان دوره پزشکی عمومی و به موازات طب رایج آموزش داد تا پس از اتمام دوره عمومی، در صورت علاقمندی وارد گرایشهای تخصصی طب ایرانی شوند.
این متخصص طب ایرانی ادامه داد: در حال حاضر دانشجویانی که برای دوره دستیاری و اخذ تخصص وارد دانشکدههای طب ایرانی میشوند، در دوره دکترای عمومی تقریبا هیچ چیزی در مورد طب سنتی نیاموختهاند. چطور میتوان در عرض دو سال این دانشجویان را به یک متخصص در حوزه طب سنتی تبدیل کرد؟
برای پیشرفت طب سنتی باید کارهای بسیاری انجام شود
یوسفی در خصوص استقبال مردم نسبت به مراجعه به متخصصین طب سنتی، اظهار کرد: در حال حاضر تمایل مردم به مراجعه به متخصصین طب رایج بسیار بیشتر است، زیرا هم تحت پوشش بیمه است، هم در هر شهر و روستایی مراکز متعددی برای درمان به روشهای طب رایج وجود دارد و هم این نوع از طب، دارای ابزارهای پیشرفته تشخیصی است. ضمن اینکه بیش از ۲۰۰ سال است که مردم به سمت درمان با استفاده از روشهای طب رایج سوق داده شدهاند. البته اکنون چند سالی است که به دلایلی همچون عدم درمان ریشهای برخی از بیماریها و به ویژه بیماریهای مزمن با روشهای طب رایج و گاه عوارض برخی درمانها ، استقبال مردم نسبت به طب سنتی افزایش یافته که البته هنوز هم تعداد مراجعهکنندگان به متخصصین طب رایج، هرگز با میزان مراجعهکنندگان به متخصصین طب سنتی قابل مقایسه نیست.
وی اضافه کرد: به همین نسبت، استقبال دانشجویان برای ادامه تحصیل در رشتههای طب سنتی پایین است، چراکه یکی از مهمترین عوامل دخیل در انتخاب تخصص ، مسائل اقتصادی و میزان درآمدزایی است و وقتی مردم در جامعه عمدتا تمایل به مراجعه به متخصصین طب رایج دارند و درآمد یک پزشک عمومی گاه به مراتب بیشتر از درآمد یک متخصص طب سنتی است، دانشجویان تمایلی برای ادامه تحصیل در این رشته نمییابند. در حال حاضر حدودا ۱۷ سال است که رشته طب سنتی به صورت علمی در دانشگاهها در حال تدریس است، اما به لحاظ جذب دانشجو یا گسترش یافتن در میان مردم، آن قدری که باید، پیشرفتی نداشته است.
انتهای پیام
نظرات