قرآن از مهمترین منابع و وسیلههای ارتباط با خداست و بر اساس روایات هر کسی قرآن را پیشوای خود قرار دهد، قرآن او را به بهشت سوق میدهد و هر کسی به قرآن پشت کند، قرآن نیز او را به سوی آتش میکشاند. از همین روی نیکوست که با قرآن انس داشته باشیم.
بر اساس فرمایش امام صادق (ع) روزی پنجاه آیه از آن را تلاوت کنیم و تدبر نماییم تا قلبی قرآنی و اندیشهای نورانی داشته باشیم و دیگر افکار باطل به حوزه اندیشه ما راه پیدا نکند. اگر قرآن با قلب ما درآمیزد، افکار باطل دیگر به آن راه نمییابد. انس با قرآن چشمۀ فکر ما را جوشان میکند و راه و روش درست اندیشیدن را در ما میپروراند.
راه انس با هر چیزی، ارتباط زیاد با آن است و این مطلب از نظر روان شناختی، مسلم و غیر قابل انکار است. اگر غذایی در کام انسان ناخوشایند باشد، با چند بار خوردن، با ذائقه او هماهنگ میشود و عادت به شنیدن صدایی ناهنجار، از شدت آزار آن میکاهد؛ به گونهای که گاهی اوقات انسان متوجه آن نمیشود.
اگر انسان قرآن کریم را بشناسد و آن را سخن خداوند بداند که در هر لحظه و ساعت با او به گفت وگو مینشیند و بدون واسطه، با او سخن میگوید، اگر خداوند را به بزرگی و عظمت و لطف و رحمت و حکمت شناخته باشد و بداند که خداوند بزرگ با آن صفات جلال و جمالش در قرآن و کلامش تجلی و ظهور یافته است آن گاه کلمه کلمه قرآن را نور و پاکی و حکمت و پند و هدایت میداند و هیچ لذتی در عالم نزد او، بالاتر از انس با قرآن که کلام محبوب و سخن خالق است، نمیباشد.
انسان بیشتر عادت زندگی خود را در دوران کودکی کسب میکند و سازگاری با محیط را فرا میگیرد لذا باید کودکان را از کودکی با قرآن مانوس کرد تا با معارف آن خو گرفته و در زندگی خود تا سنین بالاتر به کار گیرند.
علی فرجزاده با بیان اینکه انس فرزندان و نسل جدید با قرآن و دین را نمیتوان خارج از خانواده تصور کرد، خانوادهها را به چهار نوع اصلی تقسیم بندی کرد و گفت: در بحث جذب به دین و مسائل قرآنی با اتخاذ رویکردهای مختلف که باید لحاظ شود، چهار نوع خانواده متصور هستیم؛ اولین گروه کسانی هستند که هم خانواده و هم فرزندان هردو توجهی به مسائل دینی ندارند و رویکردی انکار ناپذیر دارند؛ اساسا ارتباط خوبی با این مقولات نداشته و اهمیت و فایده قرآن و دین را انکار میکنند.
وی افزود: عمدتا این خانوادهها یا مشکل بینشی نسبت به قرآن دارند و یا گرفتار بیاعتمادی هستند و بهترین راه برای جذب این گروه به قرآن و مسائل دینی برطرف کردن این دو مشکل در آنها است.
فرجزاده در توضیح مشکل بینشی این گروه از خانوادهها خاطرنشان کرد: این مشکل بدین معناست که در انس گیری با قرآن مشکل دارند و مسائل دینی را تاثیرگذار در زندگی خود نمیدانند و غالبا در پی کسب لذائذ دنیوی و رفع و رجوع مسائل مادی زندگی خود هستند، لذا با اصلاح بینش و بیان اینکه قرآن واسطه میان خدا و بندگان است و خداوند متعال علم خود را با قرآن تنزل داده تا بشر در حد فهم خود از آن استفاده کند و منتی از جانب حق تعالی بر ما است میتوان این مشکل را برطرف کرد.
وی ادامه داد: در مرتبه دیگر میتوان از زیباییهای اخلاقی قرآن و پیامهای عینی که به بشر از آینده خبر داده و همچنین بیان مسائل تاریخی و رخدادهای پس از نزول قرآن که به صراحت در این کتاب آسمانی ذکر شدهاست تا راهگشای حل و فصل این مشکل شود.
این کارشناس رسانه در توضیح مشکل بیاعتمادی این گروه از خانوادهها اظهار کرد: این افراد غالبا بسیاری از مسائل موجود در جامعه را که از سوی خانوادههای متدین و مرتبط با روحانیون و یا افراد علاقمند به قرآن و مسئولانی که به اسم دین دست به کارهایی زدند، رخ داده که برخلاف سبک و سیاق افراد دینی بوده را مشاهده کردند و نسبت به دین و قرآن بیاعتماد شدند، لذا این بیاعتمادی ریشه در رفتار این خانوادهها و مسئولان جامعه دارد که تنها با با به دست آوردن این اعتماد میتوان این مشکل را حل کرد. به همین خاطر باید افرادی که فعالیتهای قرآنی و دینی انجام میدهند و متصدی این امور هستند بیشتر از دیگران در رفتار و کردار خود احتیاط کنند تا به بیاعتمادی اقشار جامعه دامن نزنند.
سردبیر سابق خبرگزاری ایکنای قم، دسته دوم خانوادهها را افرادی برشمرد که خود خانوادهها مذهبی هستند اما فرزندان علاقه چندانی به این گونه مسائل ندارند و مشکل اصلی این خانوادهها ناتوانی در جذب فرزندان به مسائل دینی و قرآنی است.
فرجزاده راهکارهای موثر برای جذب فرزندان این نوع خانوادهها را منوط به رعایت اصول و منطقی رفتار کردن در این زمینه دانست که اگر برخلاف این اصول رفتار شود حتی باعث دلزدگی فرزندان خواهد شد و گفت: اولین راهکار پرهیز از هرگونه اجبار نه تنها در امور دینی بلکه حتی در سایر امور آموزشی است و باید در فضایی دوستانه و ارتباطی صمیمی با فرزندان صحبت شود، لذا درصورت اجبار فرزندان نتیجه معکوس را شاهد خواهیم بود.
وی افزود: در وهله دوم باید استعداد فرزندان مدنظر قرار داده شود که آیا این فرزند توان فراگیری قرآن در آن حدی که مورد نظر خانوادهها است دارند یا خیر. در دین داری فرزندان نیز باید به استعداد معنوی آنها توجه شود و باید پذیرفت که دینداری افراد متفاوت است و همه در یک سطح نیستند و باید حداقل را در نظر داشته باشند و از آن حداقل پایینتر نیایند و انتظار انجام حداکثری فعالیتهای دینی را نداشته باشند. در بحث حجاب نیست به همین منوال است و باید پذیرفت که حجاب همه افراد در یک سطح نخواهد بود.
فرجزاده در خصوص سومین راهکار به عدم مقایسه بین فرزندان اشاره کرد و گفت: نباید در مقابل فرزندان از این ادبیات استفاده کرد که از دوستان خود یاد بگیر چه خوب قرآن را میخوانند و یا چه به راحتی سورهها را حفظ کردند، لذا در حد توان و استعداد فرزندان باید از آنها توقع داشت.
وی راهکار بعدی را آموزش غیرمستقیم فرزندان برشمرد و بیان کرد: میتوان در منزل صوتی از قرآن را با صدای ملایم پخش کرد تا فرزند در منزل بازی خود را انجام دهد و خوراکی خود را بخورد و در عین حال صوت قرآن را نیز بشنود، به مرور این صوت به ذهن و قلب آن نفوذ میکند و آن را تکرار کرده و پس از مدتی به خوبی این صوت را فرا میگیرد.
فرجزاده پنجمین راهکار را عدم اختلاط فعالیتهای فرزندان دانست و گفت: زمانی که کودک در اوج هیجان و لذت از بازی خود است و یا در تفریح همراه با دوستان خود به سر میبرد، وی را نباید مجبور به انجام فعالیت دینی کرد. راهکار بعدی نیز تشویق مکرر کودک است که البته نیاز نیست هدیههای خیلی گران قیمت تهیه شود، لذا برای هر سورهای که حفظ میکند یک جایزه کوچک هم که تهیه شود او را به وجد میآورد. تشویق وی به خواندن سوره در میان اقوام و دوستانش و خواندن قصههای قرآنی هنگام خوابیدن وی از دیگر مواردی است که کودک را مجذوب به قرآن میکند.
وی در توضیح گروه سوم خانوادهها اظهار کرد: این گروه از خانوادهها افرادی هستند که هم خودشان و هم فرزندانشان به قرآن و مسائل دینی علاقه دارند و غالبا مشکلی ندارند، لذا رسالت این خانوادهها تبلیغ و تبیین جایگاه قرآن در هر فضایی است که فرصت صحبت کردن دارند. متاسفانه به دفعات متعدد دیده میشود که اهمیتی که به مداحی و نوحه خوانی در عین ارزشمندی داده میشود برای قرآن در نظر گرفته نمیشود که این یک مشکل بینشی در جامعه ما است که کمتر عظمت و کاربرد قرآن را درک کردیم.
وی افزود: اگر آموزههای قرآنی حتی در حد یک یا دو مورد در رفتار مسئولین رعایت شود بسیاری از مشکلات جامعه برطرف خواهد شد. برای مثال در قرآن آمده است که قولوا بالناس بالحسنی؛ با مردم به نیکی و زبان خوش سخن بگو، حال اگر در ادارات افراد بالادست به پایین دست خود یا در منزل پدر و مادر با فرزندان و دیگر روابط اجتماعی رعایت شود بسیاری از کشمشها و درگیریها برطرف میشود و این کاربرد اجتماعی محسوس قرآن است که باید به آن توجه شود.
عضو سابق هیئت مدیره خانه مطبوعات قم در توضیح گروه چهارم خانوادهها بیان کرد: در این گروه خانواده و فرزندان هر دو مذهبی و علاقمند به مسائل دینی هستند اما خانوادهها اهمیت زیادی به قرآن نمیدهند و یا سواد قرآنی ندارند. در این مورد نیز با اصلاح بینش این نوع افراد مشکل بی توجهی به قرآن برطرف میشود، لذا در این گروه مسئولیت و رسالت افراد اطراف این خانوادهها بیشتر است و کسی که روحانی مسجد است و یا کسی که آشنا به قرآن است مسئول هستند که افراد مستعد در این خانوادهها را آموزش دهند و یا به مراکز قرآنی راهنمایی کنند.
فرجزاده با اشاره به پخش برنامه قرآنی محفل و استقبال بینظیر مردم و خانوادهها از این برنامه گفت: ذات مردم دینمدار است و تنها از مدل دین داری بداخلاقی و با لحن بد بیزار هستند، لذا رسانهها و مسئولین باید به این نکته توجه کنند و با اصلاح این رویکرد بسیاری از بینشهای دینی مردم تغییر پیدا میکند.
وی افزود: درحال حاضر به هر جمعی وارد میشویم سخن از مسائل اقتصادی به جهت اهمیت معیشت مردم است، اما باید توجه داشت که این مسائل اقتصادی مهم تر از آخرت نیست و مسئولین ما باید به گونهای طرحریزی کنند که هم مسائل مادی و دنیوی و هم مسائل اخروی مردم درنظر گرفته شود. متاسفانه بسیار دیده میشود که در فعالیتهای اجتماعی همانند خودروسازی مسائل مادی یک عده بر دیگر مسائل ارجحیت داده میشود و این مورد یک بدبینی و بیاعتمادی جمعی نسبت به دین را به دنبال دارد، چراکه انقلاب ما به نام دین رقم خوردهاست.
فرجزاده به نقش خانوادههای دینمدار و مذهبی در اصلاح بینش جمعی مردم اشاره کرد و گفت: این خانوادهها الگوی جامعه هستند به طوری که اگر یک رفتار بد از آنها سر بزند مردم آن رفتار را به نام دین و قرآن میبینند، همانگونه که خداوند نقش همسران پیامبران در دین داری مردم را بیشتر از دیگر مردم دانست.
انتهای پیام
نظرات