• پنجشنبه / ۱۸ خرداد ۱۴۰۲ / ۱۹:۵۵
  • دسته‌بندی: فارس
  • کد خبر: 1402031811622

تولیت آستان شاهچراغ(ع):

تفکر جدایی دین از سیاست در سیره عملی پیامبر(ص) نیست

تفکر جدایی دین از سیاست در سیره عملی پیامبر(ص) نیست

ایسنا/فارس تولیت آستان مقدس حضرت شاهچراغ(ع) در بررسی پنجمین دلیل قرآنی نظریه "ولایت فقیه" تاکید که در سیره عملی پیامبر اسلام(ص)، هیچ نشان و گزارشی از تفکر جدایی دین از سیاست وجود ندارد.

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر ابراهیم کلانتری پنجشنبه 18 خرداد و در جلسه سی‌ و نهم از سلسله مباحث با موضوع «ولایت فقیه» در ادامه بیان ادلّه قرآنی اثبات نظریه «ولایت فقیه»، پنجمین دلیل قرآنی را «وجوب تأسی مؤمنان به پیامبر اکرم(ص)»، عنوان و اضافه کرد: قرآن کریم در آیه 21 سوره احزاب، از مؤمنان می­خواهد به پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) تأسی جسته و وی را سرمشق زندگی مادی و معنوی خود قرار دهند: «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الآْخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً»، به یقین برای شما در زندگی رسول خدا سر مشق نیکویی است، برای آنان که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می­‌کنند.

وی در توضیح معنوی لغوی «اسوة» گفت: «اسوة» عبارت است از حالتی که انسان به هنگام تبعیت از دیگران، به خود می‌­گیرد. به بیان دیگر، اسوة به معنای تأسی کردن، اقتدا کردن، الگو برداری کردن است. این حالت می­‌تواند در الگو برداری نیکو باشد و یا در الگو برداری زشت.

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، با تاکید بر اسوه بودن شخصیت و سبک زندگی مؤمنانه پیامبر(ص)، خاطرنشان کرد: قرآن کریم در آیه مذکور، شخصیت، زندگی و سلوک فردی و اجتماعی پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) را نمونه و الگوی حسنه برای همه مؤمنان معرفی می­نماید و به ترسیم یک اصل بنیادی برای زندگی مؤمنانه در همه اعصار می­پردازد. براساس این اصل، باید مؤمنان در سخن، در عمل و در همه افعال و تعاملات خود، پیامبر(ص) را الگو قرار داده[3]و زندگی فردی و اجتماعی خود را در همه ابعاد، بر اساس این الگوی کامل به سامان برسانند.

وی در توضیح جمله «لقدکان لکم» که در آغاز آیه شریفه آمده است، گفت: این جمله افزون بر دو تاکید به وسیله «لام» و «قد»، بر استقرار و استمرار در گذشته دلالت دارد که به معنای تکلیف ثابت و همیشگی است.  بنابراین معنای آیه چنین می­شود که بخشی از حکم الهی به رسالت پیامبر اکرم(ص) و وجوب ایمان به وی این است که شما مؤمنان باید در زندگی فردی و اجتماعی خود به او اقتدا کنید و جز او را الگوی خود قرار ندهید.

تولیت حرم مطهر با بیان اینکه بیشتر مفسران قرآن کریم، آیه 21 سوره احزاب را دلیل روشنی بر وجوب اقتدا و تأسی مؤمنان به پیامبر اکرم(ص) دانسته­اند، گفت: آنچه از این حکم استثناء گردیده صرفاً اعمال ویژه­ای است که اختصاص به شخص آن حضرت داشته و مؤمنان از آن معاف شده‌­اند.

وی اضافه کرد: از این رو متابعت و اقتداء به رسول اکرم (ص) یک تکلیف واجب الهی است که براساس آن خداوند از امّت اسلامی می­خواهد هم در عقاید و اصول دین، هم در اخلاق و صفات نیکو و هم در افعال و اعمال صالح اعم از فردی و اجتماعی، به آن حضرت تأسی جویند و او را سرمشق زندگی خود قرار دهند.

این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به نحوه‌ی بهره از این آیه در نظریه ولایت فقیه، پرداخت و گفت به نظر می­رسد به دو صورت می­توان از این آیه در موضوع ولایت فقیه جامع شرایط در عصر غیبت استفاده کرد؛ نخست، «بررسی و تحلیل عملکرد و سلوک عملی پیامبرگرامی(ص) در حوزه اداره جامعه اسلامی در عصر خویش».

وی ادامه داد: بنابر گواهی تاریخ و باور عموم مسلمانان، پیامبر اکرم(ص) در عصر خویش به تأسیس حکومتی بر اساس آموزه­‌های وحیانی اقدام کرده، خود در رأس این حاکمیت قرار داشته و مؤمن­ترین، آگاه­ترین و توانا­ترین اصحاب خویش را به مناصب سیاسی آن حاکمیت، از قبیل مناصب قضا، امارت بلاد، فرماندهی نیروی­های نظامی و امنیتی، نمایندگی و سفارت نزد سایر دولت­ها گماشته است.

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، پیرامون رابطه دین و سیاست در باور و سلوک عملی پیامبر(ص) گفت: سلوک عملی نبی مکرم اسلام(صلوات الله علیه) در حوزه اداره جامعه اسلامی آن عصر به روشنی بیانگر عینّیت دین و سیاست در باور آن حضرت و مؤمنان صدر اسلام است؛ چنانکه همین سلوک عملی نشان می­دهد که در باور آن حضرت و مؤمنان نابی که پیرامون خورشید وجود وی گرد آمده بودند، حاکمیت بر شئون مختلف جامعه اسلامی جز از طریق نصب الهی، مشروع و مجاز نمی باشد. به همین دلیل در سیره عملی پیامبر اکرم(ص) و باور مؤمنان صدر اسلام، نه از تفکّر جدایی دین از سیاست، نشان و یا گزارشی دیده می­شود و نه از تفکّر دخالت رأی و انتخاب مردم در مشروعیت حاکم و حاکمیت سیاسی.

تولیت حرم مطهر، خاطرنشان کرد: در صورتی که در باور پیامبر گرامی(ص) و مؤمنان صدر اسلام، سیاست مقوله­ای جدا از دین بشمار می­آمد و یا مشروعیت حاکم با رأی و انتخاب مردم حاصل می­گردید، این باور می­بایست در سلوک عملی آن حضرت به روشنی دیده می­شد و از همان آغاز در جامعه دینی آن عصر نهادینه می­گردید، در حالیکه سلوک عملی پیامبر(ص) و یاران آن حضرت، در همه ابعاد حاکمیت سیاسی، بیانگر باوری خلاف این می­باشد.

کلانتری در ادامه به بررسی دومین شکل استفاده از آیه 21 سوره احزاب در  نظریه ولایت فقیه پرداخت و گفت: دومین صورت استفاده از این آیه، «بررسی و تحلیل آموزه­ها و رهنمود­های پیامبر اکرم(ص) در حوزه اداره جامعه اسلامی» است. افزون بر سلوک عملی، سخنان و رهنمود­های پیامبر اکرم(ص) نیز به روشنی بیانگر این حقیقت است که در نگاه اسلام، حاکمیت بر شئون مختلف جامعه اسلامی فقط در پرتو تشریع الهی، مشروع و مجاز می‌شود.

وی اضافه کرد: برهمین اساس، پیامبر اکرم(ص) در پایان حیات پر برکت خویش در غدیرخم در مقام نصب امیرالمؤمنین علی(ع) به مقام امامت امت چنین می­فرماید: «...ایّها الناس! مَن اَولیَ­النّاسِ بالمؤمنینَ مِن اَنفُسِهِم؟ قالوا: اللهُ و رَسُولُه اَعلَم؛ قال:اِنَّ اللهَ مَولای وَ اَنَا مولی­المؤمنین وَ انَا اَولی بِهِم مِن اَنفُسِهِم، فَمَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلّیٌ مَولاه ...»، ای مردم! چه کسی نسبت به مؤمنان از خودشان مقدم­تر است؟ گفتند: خدا و رسولش بر این مطلب آگاه­ترند. پیامبر(ص) فرمود: خداوند ولیّ من است و من ولیّ مؤمنان هستم و من بر ایشان از خودشان مقدم­ترم. پس هر کس من ولیّ او هستم، علی ولیّ او خواهد بود.

تولیت حرم مطهر حضرت شاهچراغ(ع) خاطرنشان کرد: سخن بالا به روشنی بیانگر این حقیقت است که حاکمیت بر امور جامعه اسلامی و امامت امت، در پرتو نصب الهی مشروعیت می­یابد و پیامبر اکرم(ص) پس از آنکه از مؤمنان می­خواهد بر قبول و پذیرش این مبنای اعتقادی اعتراف نمایند، آن­گاه نسبت به نصب حضرت علی(ع) به این مقام اقدام می­نماید.

این استاد حوزه و دانشگاه، در ادامه به سخنی از پیامبر(ص) پیرامون مبنای حاکمیت سیاسی در اسلام، اشاره کرد و گفت: این کلام نبی مکرم اسلام(ص) مبنای کلّی حاکمیت سیاسی در اسلام را برای همه اعصار اینگونه به تصویر می­کشد: «ما وَلَّت اُمّة قَطُّ اَمرَها رَجُلاً و فیهِم اَعلَمُ مِنه اِلّا لَم یَزَل اَمرُهُم سفالاً حتّی یَرجِعُوا اِلی ما تَرَکُوا»، هیچ امّتی زمام امور خود را به شخصی واگذار نکند در حالیکه در میان آن امت فردی اعلم از او وجود دارد مگر اینکه وضع آن امّت دائماً به سوی انحطاط و سقوط خواهد رفت، تا آن زمان که مردم از راه رفته بازگردند( و زمام امور خود را به داناترین خود بسپارند).

وی اظهار کرد: آن حضرت در جای دیگر، ملاک تقدّم در هر کاری را با فضیلت­تر بودن شخص نسبت به سایرین دانسته، چنین می­فرماید: «مَن تَقَدَّمَ علی قومٍ مِنَ­المُسلِمینَ وَ هو یَری اَنَّ فیهم مَن هُوَ اَفضَلُ منه فَقَد خانَ­اللهَ و رَسُولَه و المسلمین»، هر کس بر قومی از مسلمین مقدم شود [= خود را جلودار و راهبر قومی قرار دهد] در حالیکه می­‌بیند که در آن قوم با فضیلت­تر از او وجود دارد چنین کسی به خدا و رسول خدا و مسلمانان خیانت کرده است.

تولیت حرم مطهر پیرامون اهمیت شایسته سالاری در نگاه پیامبر(ص) گفت: در نگاه پیامبرگرامی اسلام(ص) نه فقط در مسأله حاکمیت و رهبری امّت، که حتی در عهده داری سایر مسئولیت­های اجتماعی نیز ملاک تقدم و بر عهده گرفتن مسئولیت، برتری در فضایل و آگاهی بر کتاب خدا و سنّت پیامبر(ص) می­باشد: «مَن استعمل عاملاً من المسلمین وَ هُوَ یَعلَم اَنَّ فیهم اَولی بِذلِکَ مِنهُ وَ اَعلَمُ بکتابِ الله و سنّة نبیّه، فَقَد خانَ الله و رسولَهُ و جَمیعَ المُسلِمینَ»، کسی که شخصی از مسلمانان را در کاری به کارگیرد در حالی که می­داند در میان مسلمانان کسی سزاوارتر از وی در آن کار و عالم­تر از وی به کتاب خدا و سنت پیامبر وجود دارد، چنین کسی به خدا و رسول خدا و همه مسلمانان خیانت کرده است.

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در ادامه به نتیجه گیری از مطالب عنوان شده پرداخت و گفت: از آنچه گذشت این نتیجه حاصل می­‌شود که وجوب تأسی عملی امت اسلامی به پیامبر اکرم(ص) در موضوع حاکمیت سیاسی مستلزم این است که در رأس حاکمیت، با فضیلت­ترین و عالم­ترین شخص به کتاب خدا و سنّت پیامبر(ص) قرار گیرد. چنین حاکمیتی در سیره عملی و نظری پیامبر(ص)، حاکمیتی مشروع و الهی شمرده شده و آیه شریفه همه مؤمنان در همه اعصار را مکلّف به تبعیت و تأسی از این سیره نموده است. تردیدی نیست که در عصر حضور پیامبر اکرم(ص) شخص آن حضرت واجد چنین ویژگی­هایی می­باشد و پس از وی اوصیاء گرانقدر او و در غیاب آن حضرات، عالم­ترین دین­شناسان عادل و پرهیزگار از چنین ویژگی­هایی برخوردار می­باشند. بنابراین، عمل به تکلیفی که آیه شریفه عموم مؤمنان را بدان مکلّف ساخته، در حوزه اداره جامعه دینی در عصر غیبت آنگاه تحقّق عینی می­یابد که در رأس امور چنین جامعه­ای عالم­ترین و بافضیلت­ترین دین شناسان این عصر قرار گیرد. چنین حاکمیتی بر اساس آیه شریفه حاکمیتی مشروع و الهی خواهد بود.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha