به گزارش ایسنا، نوام چامسکی، نظریه پرداز مشهور آمریکایی در گفتگو با اسپوتنیک درباره لفاظیهای واشنگتن و مسکو درباره اوکراین، گفت: موضع امروز روسیه این است که هیچ بحثی را درباره دستاوردهایش در اوکراین روا نمیدارد. موضع آمریکا هم این است که جنگ را آنقدر ادامه دهد که روسیه ضعیف شده و اوکراین در مذاکرات موضع بهتری داشته باشد. این موضع بر پایه دو پیشفرض استوار است؛ نخست اینکه تداوم جنگ موضع اوکراین را بهبود میبخشد و دیگر اینکه اگر روسیه با موانع متعدد مواجه شود، دست به تشدید مناقشه نخواهد زد. حالآنکه سندی برای اثبات هیچ یک از این دو پیشفرض در دست نیست.
چامسکی گفت که هر دو پیشفرض ذکر شده «یک قمار خارقالعاده با سرنوشت مردم اوکراین» هستند که موجب «تداوم جنگ، تشدید احتمالی تنشها و متحمل شدن تلفات انسانی شدید» خواهد شد.
او همچنین گفت که با وجود خواست جهانی برای اتخاذ دیپلماسی در جنگ اوکراین، به نظر میرسد که برگزاری مذاکرات صلح در حال حاضر کمرنگ است؛ هر چند این روند ممکن است تغییر کند.
چامسکی گفت: اکثر جهانیان عمدتاً خواستار دیپلماسی هستند. در این لحظه چشمانداز صلح چندان روشن نیست، اما اگر یک فهم شفافتر از گزینههای موجود حاصل شود، این وضعیت میتواند تغییر کند. گامهای کوچک میتوانند راه را برای توافقهای بزرگتر هموار کنند. دیپلماسی اغلب اینطور کار میکند.
چامسکی بیان کرد که پیشنهاد توافق دیپلماتیک داده شده و طرحهای صلح عمدتاً توسط چین، آفریقای جنوبی، واتیکان و دولت کییف ارائه شده است؛ اکثر این طرحها هم چهارچوب کلی توافق مینسک را پیروی میکنند.
او گفت: چین پیشنهادهای خود را بر اساس اصل «حق حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی همه کشورها» مطرح کرده است.
او با اشاره به وفور عوامل غیرقابلپیشبینی در مناقشه اوکراین، گفت که نمیتواند تاریخ دقیقی برای پایان جنگ ارائه کند و گفت: فقط میتوانم گزینهها را مطرح کنم. یا به راهکاری دیپلماتیک دست مییابیم یا نه. اگر موفق نشویم، دو حالت وجود دارد. یا جنگ به بنبست میرسد و مانند نبرد باخموت خون به پا خواهد شد؛ یا یکی از طرفین پیروز میشود. روسیه در صورت مواجهه با شکست، راههای محدودی پیش رو خواهد داشت؛ آمریکا هم همینطور. مابقی حدس و گمان است و مبنای مستدلی ندارد. تصمیمات انسانی در اینجا تعیینکننده هستند.
آمریکا نباید توافق با گورباچف را زیر پا میگذاشت
چامسکی همچنین با اشاره به توافق حاصل شده میان جورج دبلیو بوش و میخائیل گورباچف، رهبران اسبق آمریکا و شوروی سابق بر سر ناتو، گفت که جانشینان جورج بوش به این توافق وفادار نمانده و آن را نقض کردند.
چامسکی بیان کرد که بوش و گورباچف توافق کردند که آلمان باید مجدداً متحد شده و عضو ناتو شود، اما این اتحاد نظامی نباید حتی یک وجب از جناح شرقی خود گسترش پیدا کند.
این نظریهپرداز برجسته آمریکایی گفت: این اسناد را که شفاف و بیابهام هستند، میتوان در وبسایت بایگانی امنیت ملی آمریکا مشاهده کرد. جورج بوش به این توافق پایبند بود، اما جانشینش، یعنی بیل کلینتون توافق مذکور را زیر پا گذاشته و هشدارهای دیپلماتها و تحلیلگران برجسته آمریکایی که گسترش ناتو را اقدامی نسنجیده و تحریکآمیز میدانستند، نادیده گرفت.
او در ادامه گفت: جانشین او از این هم فراتر رفت و معاهدات کلیدی کنترل تسلیحاتی را زیر پا گذاشت؛ پیمانهایی که خطر وقوع جنگ را به میزان چشمگیری کاهش داده بودند. از نظر من، هیچ یک از این وقایع نباید روی میداد.
روابط روسیه و ناتو با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در ۱۹۹۱ رو به تیرگی رفت و روسیه مکرراً هشدار داد که اقدامات ناتو برای جذب اعضای جدید و نزدیکشدن به مرزهای روسیه تهدیدی علیه امنیت ملی این کشور قلمداد خواهد شد.
چین همین حالا هم یک رهبر جهانی است
نوام چامسکی در ادامه گفتوگوی خود گفت که چین به یک رهبر جهانی بدل شده و ورودش به بازار تسلیحاتی خاورمیانه نشان از فرسایش نظامی دارد که آمریکا در ۸۰ سال گذشته در این منطقه برقرار کرده بود.
او در پاسخ به این پرسش که آیا چین روزی به یک رهبر جهانی بدل خواهد شد، گفت: همین حالا هم شده است.
چامسکی با بیان اینکه طرح سازمان همکاری شانگهای به سرتاسر اوراسیا و حتی ورای آن کشیده شده، گفت: در ماههای گذشته عربستان به این سازمان پیوست و امارات هم چنین کرد. امارات پیش از آن هم به قطب راه ابریشم آبی چین تبدیل شده بود که از کلکته در شرق هند به دریای سرخ و اروپا کشیده شده است.
این مفسر آمریکایی با بیان اینکه چین در حال ورود به بازار تسلیحات خاورمیانه است، گفت: اینها همه نشان از افول نظامی در خاورمیانه دارد که آمریکا در ۸۰ سال گذشته عملاً آن را پیش برده و جای بریتانیا را گرفته است.
چامسکی در ادامه گفت که امیدوار است پیش از آنکه کار از کار بگذرد، نظر اروپا به دیدگاه میخائیل گورباچف «از لیسبون تا ولادیووستوک» جلب شود.
او اظهار داشت: باور دارم فواید زیادی در پیشنهاد یک «خانه مشترک اروپایی» گورباچف از لیسبون تا ولادیووستوک وجود دارد، بدون اتحاد نظامی و عزمی مشترک برای پیشروی بهسوی یک آینده دموکراتیک.
به گفته چامسکی، آمریکا تصمیم گرفت گزینه آتلانتیسیسم را انتخاب کند، گزینهای که اخیراً به دلیل تمایل آمریکا برای کشاندن پای اروپا به مناقشه خود با چین، به منطقه هند-آرام هم گسترش یافته است.
آتلانتیسیسم: اعتقاد ایدئولوژیک در حمایت از روابط نزدیکتر بین مردم و دولتها در شمال آمریکا و در اروپا در مورد مسائل سیاسی، اقتصادی و دفاعی با هدف حفظ امنیت و رفاه کشورهای شرکت کننده و حفاظت از لیبرال دموکراسی و ارزش های مترقی جامعه باز که آنها را تحت عنوان چندفرهنگی متحد می کند. این اصطلاح از اقیانوس اطلس گرفته شده است که با آمریکای شمالی و اروپا همسایه است.
این فیلسوف آمریکایی گفت: امیدوارم قبل از آنکه دیر شود، آینده بهسوی چشمانداز گورباچف جلب شود.
اروپا در سلطه آمریکا بماند دچار زوال میشود
او گفت که اگر اروپا تصمیم بگیرد در نظام سلطه آمریکا باقی بماند، احتمالاً دچار زوال و بیثباتی خواهد شد.
وی افزود: اروپا باید تصمیم مهمی بگیرد: اینکه در نظام سلطه آمریکا باقی بماند که احتمالاً با زوال یا حتی به گفته برخی صنعتیزدایی روبرو خواهد شد، یا اینکه با شریک تجاری خود در شرق به طریقی همگام شود تا از منابع طبیعی ضروری فراوان بهره برده و به بازار سودمند چین راه یابد.
او با اشاره به پیچیده بودن پیشبینی نظم جهانی بعدی گفت که گزینههای اصلی یک نظام چندقطبی مبتنی بر سازمان ملل است، یا یک نظام قانون محور تکقطبی، جایی که آمریکا قواعدش را میچیند و چنان که دیدهایم، هر وقت بخواهد آنها را دور میزند.
چامسکی گفت: اولی را بسیاری از مردم جهان میخواهند؛ دومی هم مقبول کشورهای انگلیسیزبان، اروپا، ژاپن و چند کشور دیگر واقع شده است. جنگ اوکراین هدیهای بود برای آمریکا تا با وابسته کردن اروپا به کمک مالی خود، کاری کند که این کشورها بیشازپیش خواستار نظم قانون محور تکقطبی شوند.
انتهای پیام
نظرات