به گزارش ایسنا، جلسات دفاع از پایاننامه یکی از مهمترین نقاط عطف نظام دانشگاهی در تحصیلات تکمیلی است که دانشجو پس از طی دوران کارشناسی ارشد یا دوره دکتری در آخرین مرحله و پس از نوشتن پایاننامهای که بیانگر کفایت دانش و بینش و مهارت او در آن علم و حوزه تخصصی است، برگزار میشود. جلسات دفاعیه به طور نمادین بیانگر مرحلهای هستند که منزلتی دانشگاهی که دانشجو به دنبال آن است، به او اعطا میشود. منطق کلی سناریوی فرایند تحصیلات تکمیلی این گونه است که دانشجو پس از طی دروسی که مقدمه رشد حرفهای و دانشگاهی او هستند، ذیل نظر یک استاد راهنما و یک یا دو استاد مشاور، یک پژوهش تخصصی در زمینهای از رشته دانشگاهیاش مینویسد که میخواهد بعدها مدعی تخصص در آن زمینه شود.
به گفته محققان، دانشجو پس از اتمام این رساله تخصصی در حضور داورانی که گروه دانشگاهی آن را تعیین میکند، به ارائه کار خودش میپردازد. به طور خاص در مقطع دکتری، این جلسات در دو مرحله برگزار میشود: پیشدفاع و دفاع. روال بر این است که دانشجویی که رساله دکتریاش را مینویسد، برای رسیدن به مرحله پیش دفاع میبایست حداقل دو مقاله علمی- پژوهشی همراه با اسم استادان راهنما و مشاور منتشر کند. در جلسات دفاع صرفاً مسئله آموزشی مطرح نیست، بلکه به تعبیری دیگر، جلسات دفاع نیز برنامه درسی پنهان خودشان را دارند، زیرا در رابطه میان استاد راهنما و دانشجو مجموعهای از تجارب شکل میگیرد که در ایجاد شخصیت علمی و دانشگاهی دانشجویان بسیار اهمیت دارد. اما این مرحله مهم در زندگی دانشجویان تحصیلات تکمیلی با چه کیفیت و به چه صورت در کشور ما انجام میشود؟
برای پاسخ به این سؤال، یکی از محققان کشورمان از مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، مطالعهای پژوهشی را انجام داده است که در آن فرهنگ دانشگاهی ایران از خلال جلسات دفاع مورد واکاوی قرار گرفته است.
در این پژوهش، محقق تلاش کرده است به شیوهای مردمنگارانه برحسب تجربههای زیسته خود از جلسات دفاع طی هشت سال و همچنین مصاحبهها و گفتگوهایی با اساتید و دانشجویانی که جلسه دفاع داشتهاند، نگاهی به جلسات دفاع از پایاننامه و رساله در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری در رشتههای علوم اجتماعی و پژوهش هنر و در موارد خاصی در رشتههای شهرسازی و معماری داشته باشد.
یافتههای این تحقیق نشان میدهند که این جلسات، بیش از آنکه آیینهای گذاری برای درونیسازی بینش علمی در دانشجویان باشند، مکانیسمی برای جامعهپذیری دانشجویان برحسب مناسبات اجتماعی و قدرت در میان اساتید دانشگاهی هستند.
بر اساس این نتایج، در چنین شرایطی است که هرکدام از کنشگران اصلی یعنی استادان راهنما، مشاور و داور و دانشجویان، تلاش میکنند در این میانه کمترین ضربه علمی و منزلتی و بیشترین انتفاع منزلتی را داشته باشند. آنها بیشتر تلاش میکنند سرمایههای اجتماعیشان را تقویت کرده یا توسعه بدهند. ازاینرو برحسب هنجارهای مطلوب علم و اجتماع علمی، میتوان گفت جلسات دفاع بیشتر به یک سراب علمی شبیه هستند تا یک آیین گذار جدی برای تربیت نسل جدید محققان و اندیشمندان.
مجری این تحقیق، جبار رحمانی، دانشیار انسانشناسی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در این خصوص میگوید: «میدان دانشگاه به دلیل یک سری از کلیشههای رایج در فضای دانشگاهی و خرده فرهنگ جلسات دفاع، رد شدن رساله و تز را ناممکن کرده است و دفاعیهها را همانند فیلم فارسیها به نمایشی مفرح و شادیآور مبدل کرده است که شادی آن، همان لحظه پایانی فیلم گذار از جلسه دفاع و پایان خوش تعزیه دانشگاهی است که استاد راهنما بیانیه نهایی را خوانده و اعلام نمره و درجه عالی یا بسیار خوب کرده و اصلاحات را به نظارت استادان راهنما و مشاور و داور حواله داده و بعد هم همه تشویق میکنند و تبریک میگویند و شادباشی میگویند و شادخواری با شیرینی و نسکافه و چای میکنند».
به گفته این محقق، «اتفاقاً همین حال و هوای آخر جلسه است که نشان میدهد جلسه تمام شده است. به ندرت داوری هست که داوریاش را دنبال کرده باشد و نقدهایش را مطالبه کرده باشد. لذا با همه نقدهای بنیان برافکنانه، درنهایت دفاع تمام میشود و یک دانشجو به مقام کارشناسی ارشد یا دکتری نائل میشود».
طبق این تحقیق، میتوان تمام نظام دانشگاهی را از خلال جلسات دفاع به مثابه آیین گذار و سیاه بازی دفاعیهها موردتحلیل انتقادی قرار داد؛ اما این جعبه سیاه نظام آموزش عالی تا اطلاع ثانوی بسته خواهد ماند، زیرا نه سیستمی هست که بتواند کاستیهای آموزش مهارتهای اولیه علمی و دانشگاهی را جبران کند و نه سیستمی هست که خطاها، تقلبها و نواقص را ارزیابی کرده و آنها را به واسطه مکانیسمهای مختلف، ترمیم و در صورت لزوم تنبیه کند.
به اعتقاد رحمانی، «به همین دلیل در بسیاری از موارد، صحنه نمایش علم در ایران بیش از آن که یک کنش عمیق و جدی در کنشگران آن باشد، یک بازی و نمایش تهی و میانمایه است که نه بازیگر به عظمت و اهمیت آن اعتقادی دارد و نه کارگردان و نه مخاطب. این نمایشهای تهی، درنهایت باری بر دوش اندک عالمان و دانشجویان واقعی خواهند بود که از صدقه سر این اقلیت، آن اکثریت شبه کارمندان نهاد علم، نانشان را از قبل آنها میخورند».
این یافتهها که به شکلی بیسابقه و بدون تعارف، موضوع دفاعیههای علمی دانشجویی و دانشگاهی را به بوته نقد کشیدهاند، در دوفصل نامه «مطالعات جامعهشناختی» وابسته به دانشگاه تهران منتشر شدهاند.
انتهای پیام
نظرات