متخصصین معتقدند در هر ۱۲ ساعت، یک بیمار موفق به دریافت عضو حیاتی شده و به زندگی بازمیگردد و در این ارتباط، هر فرد مرگ مغزی میتواند جان ۸ نفر را نجات دهد و حتی با اهدای نسوج و بافتهای نرم ۵۳ نفر را از معلولیت برهاند.
سابقه پیوند عضو در دنیا به قرن ۱۹ میلادی بازمیگردد، تلاشهای متعددی در رابطه با پیوند قرنیه، تیروئید، پوست و اعضای دیگر انجام گرفت و برخی موفق بودند اما نمونه بارز اهدای عضو و نخستین پیوند موفق، در سال ۱۹۵۴ توسط جوزف موری و جی. هارتول هریسون، با پیوند کلیه بین دوقلوهای همسان به انجام رسید. دلیل موفقیت این پیوند چیزی نبود جز اینکه در دوقلوهایی که از نظر ژنتیکی یکسان هستند، نیاز به هیچگونه جلوگیری از عملکرد سیستم ایمنی بدن نیست.
در ایران نیز گرچه در نوشتههای بزرگان و شخصیتهای برجسته پزشکی قدیم، از جمله حکیم بوعلی سینا و اسماعیل جرجانی، اشاراتی وجود دارد که میتواند بهعنوان اولین برداشت مبهم از مسئله انتقال اعضاء باشد، ولی پیوند اعضاء به مفهوم مدرن و کنونی آن یعنی جایگزینی یک عضو با عضو مشابه، در طب ایران در سال ۱۳۱۴ با انجام پیوند قرنیه توسط پایهگذار چشمپزشکی مدرن ایران، شادروان دکتر شمس در تهران انجام شد.
همچنین اولین پیوند کلیه ایران در سال ۱۳۴۷ در بیمارستان نمازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز توسط دکتر سنادی زاده، انجام شد و به این ترتیب از سال ۱۳۴۷ تا سال ۱۳۵۷ نزدیک به ۸۰ مورد پیوند کلیه انجام شد. با توجه به افزایش افراد نیازمند پیوند و لزوم پیوندهایی غیر از کلیه مانند قلب و ریه و کبد، لازم بود در جهت استفاده از اعضای افراد مرگ مغزی اقداماتی انجام شود.
نخست در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۸ طی یک استفتا از امام خمینی(ره) فتوای مرگ مغزی صادر شد ولی لازم بود قانون مرگ مغزی نیز به تصویب برسد؛ زیرا فتواها عموما در دادگاهها قابل استناد نیستند. جالب است که این قانون ۲ بار در مجلس شورای اسلامی با استدلالهای سطحی و غالبا بیاساس رد شد اما سرانجام به تصویب رسید و راه برای انجام انواع پیوندها هموار شد.
بر اساس آمارها ۹۹ درصد مرگها در دنیا مرگ قلبی یا همان مرگ معمولی است و فقط یک درصد از افراد، با مرگ مغزی از دنیا میروند. در کشور ما یکی از شایعترین عامل مرگ مغزی تصادفات جادهای است؛ سالانه حدود ۵ تا ۸ هزار مرگ مغزی در کشور ثبت شده که تنها یک سوم این موارد در فرآیند اهدای عضو وارد میشوند؛ همچنین روزانه بین ۷ تا ۱۰ نفر از بیماران نیازمند پیوند در کشور فوت میکنند.
هم اکنون بیش از ۲۵۰۰۰ نفر نیازمند به عضو پیوندی در کشور وجود دارند و جالب اینجاست که کمی بیشتر از ۱۰۰۰ مورد اهدای عضو سالانه به ثبت میرسد. این در حالیست که متوسط نرخ رضایتگیری از خانوادههای افراد مرگ مغزی برای اهدای عضو حدود ۷۰ درصد است.
علیرضا زالی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران، در نشست خبری به مناسبت روز ملی اهدای عضو ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ اظهار کرد: در حال حاضر تنها حدود ۸ میلیون نفر یعنی معادل ۱۰ درصد جمعیت کشور کارت اهدای عضو دارند و باید این آمار را به ۴۰ درصد جمعیت برسانیم. در کشور انگلیس یک سوم شهروندان و در کشور آمریکا ۶۴ درصد شهروندان کارت اهدای عضو دارند.
این آمارها و گزارشها که از سوی انجمن اهدای عضو ایران اعلام شده نشان میدهد که امروز بیش از همیشه موضوع اهدای عضو اهمیت داشته و فرهنگسازی در این ارتباط باید در دستور کار مسئولان ذیربط و رسانهها قرار گیرد.
فوق تخصص مراقبتهای ویژه بیمارستان امام خمینی(ره) ساری آمار اهدای عضو استان مازندران را بالغ بر ۳۰ نفر اعلام کرده که از یک عضو تا چندین عضو را اهدا کردند و میگوید: این رقم باید بسیار بیشتر از این باشد که مستلزم اطلاع رسانی بیشتر است تا مردم با این فرآیند آشنا شوند.
علیرضا نیکزاد جمنانی، در گفتوگو با ایسنا بیماران مرگ مغزی را کاندید اهدای عضو دانست و گفت: پس از این اتفاق همکاران ما موظف میشوند که با خانواده بیمار رای زنی کرده و از آنان رضایت بگیرند تا اعضای سالم بدن بیمار اهدا و باعث نجات بیمارانی که در انتظار پیوند عضو هستند شود.
نیکزاد با بیان اینکه بسیاری از خانواده های بیماران مرگ مغزی به اهدای عضو تمایل ندارند، تاکید کرد: وقتی اعضا قابلیت اهدا دارند و جان فرد دیگری را نجات دهند چرا زیر خاک مدفون شوند. اساس کار درباره اهدای عضو پس از تشخیص مرگ مغزی اینگونه است که در صورت نداشتن کارت اهدای عضو، با کسب رضایت خانواده فرد، بیمار برای اهدا آماده میشود.
وی نخستین چالش را تشخیص مرگ مغزی عنوان و خاطرنشان کرد: مهمترین و اصلیترین چالش، فرآیند رضایتگیری از خانواده بیمار است. فرد اهداکننده به دلیل مرگ مغزی قادر به اعلام رضایت نیست، پس خانواده فرد باید رضایت را اعلام کنند.
فوق تخصص مراقبتهای ویژه بیمارستان امام خمینی(ره) ساری افزود: مرگ مغزی فرد اهداکننده یا بیمار باید از نظر چهار گروه تخصصی پزشکی تایید شده باشد و اعلام کنند که مرگ مغزی اتفاق افتاده و امکان بازگشتی وجود ندارد. پس از آن چنانچه فرد دارای ارگانها و اعضای سالم در بدن باشد، بسته به شرایط و موقعیتهای موجود برای اهدای عضو کاندید میشود.
نیکزاد یکی از ویژگیهای تخصصی در پیوند عضو را تشابه و تطابق گروه خونی اهدا کننده و دریافت کننده هدیه برشمرد و تصریح کرد: این موارد بر اساس سرفصلهای وزارت بهداشت است و آنها تشخیص میدهند که چه کسی را باید برای دریافت عضو کاندید کنند.
وی با اشاره به اینکه دریافت کارت اهدای عضو به رضایت خانوادهها کمک بسیاری میکند، اظهار کرد: هر فردی که تمایل دارد پس از چنین اتفاقی اهداکننده اعضای بدن خویش باشد می تواند با مراجعه به سایت اهدای عضو و سامانه پیامکی با روشی بسیار ساده و بدون هزینه با ثبت نام صاحب کارت اهدای عضو شود. این موضوع سبب شده تا دیگر چالشی برای رضایت گرفتن از خانوادهها وجود نداشته باشد و خانواده با این قضیه راحتتر کنار بیاید چون فرد رضایت قلبی خود را قبلا اعلام کرده است.
فوق تخصص مراقبتهای ویژه بیمارستان امام خمینی(ره) ساری تصریح کرد: رسانه ها و مسئولان خود را موظف بدانند که درباره شرایط اهدای عضو در سطح وسیع اطلاع رسانی کرده و فرهنگ سازی کنند تا هرچه بیشتر افراد دارای کارت اهدای عضو شوند و بتوانند به همدیگر بهتر و بیشتر کمک کنند.
گفتنی است طبق مصوبه هیات وزیران و دستورالعمل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در سال ۱۳۸۱، کلیه بیمارستانهای دولتی و خصوصی موظفند بیماران کمای عمیق خود را نیز به واحدهای اهدای عضو مربوطه اطلاع دهند.
در پایان ذکر تفاوتهای بین کما و مرگ مغزی ضروری است؛ فرد مرگ مغزی و بیمار مبتلا به کما از نظر ظاهری کاملا شبیه به یکدیگر هستند و افتراق بین آنها توسط افراد غیرمتخصص و آحاد جامعه غیرممکن است. در مرگ مغزی کل سلولها و ساقه مغز، از بین رفته و غیرقابل برگشتند و فرد، فوت شده محسوب میشود اما در کما اکثر سلولهای مغزی از نظر ساختاری، سالم هستند و مشکل در اختلال عملکرد سلولهاست و فرد به کما فرو رفته احتمال بازگشت به زندگی را دارد.
انتهای پیام
نظرات