ایسنا پلاس: امروز، یکم خردادماه صد و دومین سالگرد تولد زندهیاد جلیل شهناز معروف به شهنواز تار ایران است که ۲۷ خردادماه سال ۱۳۹۲ برای همیشه چشم از این جهان فرو بست. او یکی از سرشناسترین نوازندگان تار و سهتار سده اخیر در ایران بود. علاقمندان جلیل شهناز، نوای تار جادویی او را از سال ۱۳۳۶ در برنامه «گلها» و ارکستر حسین یاحقی از طریق رادیوی ملی ایران میشنیدند.
این نوازنده تار در طول زندگی هنری پربار خود با هنرمندان کشور از جمله فرامرز پایور، حبیبالله بدیعی، پرویز یاحقی، همایون خرم، علی تجویدی، منصور صارمی، رضا ورزنده، امیر ناصر افتتاح، جهانگیر ملک، اسدالله ملک، حسن کسائی، سید محمد موسوی، حسین تهرانی، تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، محمودی خوانساری، عبدالوهاب شهیدی، اکبر گلپایگانی، حسین خواجهامیری، محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، حسن زیرک، علیاصغر شاهزیدی، محمد اصفهانی و علی رستمیان همکاری داشتهاست.
جلیل شهناز علاوه بر نواختن تار که ساز اختصاصی او بود، با نواختن سهتار، ویلن، سنتور، تمبک نیز آشنایی داشت.
زندهیاد محمدرضا شجریان در مراسم نکوداشتی که در سال ۱۳۹۲ برای زندهیاد شهناز برگزار شده بود، پس از اینکه دست شهناز را بوسید، در سخنانی گفت: «ساز شهناز در من زندگی میکند و من با ساز شهناز زندگی میکنم. من تنها خوانندهای هستم که خودم را شاگرد جلیل شهناز میدانم، ساز این نوازنده بیبدیل یک ساز آوازی است و مانند آبشاری خروشان در جریان است. من سالهاست که با ساز شهناز زندگی میکنم. وقتی جلیل شهناز ساز میزند، گویی داستانی را تعریف میکند و تمامی موضوع این داستان در موتیفهای اثر موسیقاییاش تعریف میشود. او تصویری را برای ما ایجاد میکند که گویی معشوقی در حال حرف زدن است و با وقار از شرایط عشق خود سخن میگوید.»
زندهیاد شجریان همچنین گفته بود: «هر وقت صدای ساز جلیل شهناز را میشنوم، چشمهایم را میبندم و تمام آن چیزی را که او در این اثر موسیقایی خود خلق کرده میبینم. تا امروز کمتر نوازندهای را دیدهام که اینگونه تصویری ساز بزند و به نظر من جلیل شهناز خدای این کار بود. موتیفهایی که او انتخاب میکرد، همه از یک جنس بود و کمتر نوازندهای چنین با حوصله در عرصه موسیقی یافت میشود که مطلب را تا آخر دنبال میکند. من اجزای ساز او را به خوبی شناختم و دیدم که چه میکند. منطقی که او در نوازندگی کارهایش داشت، عجیب و غریب بود و او را به جلیل شهناز بزرگ تبدیل کرد. امیدوارم جوانان هنرمند سرزمین ما این نوع ساز زدن را یاد بگیرند که متاسفانه طی سالهای اخیر چنین نبوده و من دیدم که تعدادی از جوانان از شاخهای به شاخه دیگر میپرند و کارها را عوض میکنند؛ فرقی که بین ساز جلیل شهناز با نوازندگان امروز کاملا مشهود است. شما از روی ساز شهناز میتوانید، بفهمید که در آن دوره تاریخی چه اتفاقی افتاده است. به معنای دقیقتر، فرم نوازندگی جلیل شهناز طوری بود که شما تاثیرات اجتماعی آن دوران را کاملا احساس میکنید.»
این در حالی است که شهرام ناظری نیز پس از درگذشت جلیل شهناز اظهار کرد: «به اعتقاد من با درگذشت استاد جلیل شهناز شاید آخرین بازمانده از نسل غولهای موسیقی ایران از میان ما رفت.»
داریوش پیرنیاکان (موسیقدان و استاد دانشگاه) نیز جایی گفته بود: «در تارنوازی شهناز با توجه به تمام نواندیشیهایش میتوان ردپای ردیف و احاطه ایشان به ردیف را دید. جملهبندی شهناز به تمام معنا آوازی است؛ انگار که یک خواننده آواز میخواند و شما میتوانید دنبالش کنید. جواب آوازهای شهناز از شاهکارهای جواب آواز در موسیقی ایرانی است. او از تمامی امکانات ساز بهره میگیرد و با قرینه سازی و سؤال و جوابهای زیبا، قدرت و تکنیک را در خدمت زیبایی میآورد. من با ساز ایشان به تارنوازی علاقمند شدم و به کارم ادامه دادم.»
پرویز یاحقی نیز معتقد بود: «شهناز دفتر تار را بست!»
سرانجام، جلیل شهناز پس از تحمل یک دوره بیماری و همچنین به دلیل کهولت سن در صبح روز دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ در سن ۹۲ سالگی در بیمارستان آراد درگذشت و پیکر او در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد. محمدرضا شجریان پس از درگذشت جلیل شهناز گفت: «استاد جلیل شهناز در من شور و عشق آفرید و من با صدای تار شهناز بدین جا رسیدم و کلمه استاد فقط لایق شهناز است و استاد جلیل شهناز بسان حافظ که تکرار ناشدنی است و با احترام به تمام نوازندگان تار پس از استاد شهناز باید دفتر تار ایران بسته شود.»
انتهای پیام
نظرات