بوشهریها اینبار فارغ از غم دنیا به استقبال رباعیات شاعری که آنها را به شاد زیستن در خاکی که انسان دیر یا زود به آن بازمیگرداند، رفته بودند.
سابقه خیام خوانی یا همان "خیامی" در بوشهر مشخص نیست اما پای ثابت بزمهای شبانگاهی در این شهر و ترکیبی جذاب از شهر، موسیقی و هنر است که روزگاری در جشنهایی چون حنابندان، ختنهسران، شبنشینیها و محافل خصوصی برگزار میشد اما امروزه نوای آن را میتوان از کوچهپسکوچهها و کافههای دنج شهر نیز شنید.
رباعیات خیام نیشابوری چنان بر روح و جان مردم این خطه نفوذ کرده که بعید است بوشهری باشی و حداقل یکی از رباعیات این شاعر را از بَر نباشی.
آرش نادی، پژوهشگر، موسیقیدان و خواننده در گفتوگو با ایسنا در خصوص علت راهیابی رباعیات شاعر نیشابوری به محافل بزم مردم استان بوشهر میگوید: خیام از شاعران بزرگ و صاحب تفکر کشور ما است، برای چنین شاعری که رباعیاتش نه رویکردی اخلاقی و عرفانی بلکه رویکردی فلسفی دارد، نمیتوان مرزی در نظر گرفت.
پیام بیشتر رباعیات خیام غنیمت شمردن دَم است
او ادامه میدهد: فضای فکری و پیام بیشتر رباعیات خیام «غنیمت شمردن دَم»، «در لحظه زندگی کردن»، «از گذشته صحبت نکردن» و «به آینده خوشبین بودن» است، همین بینش مشترک و قرابت تفکر میان شاعر نیشابوری و مردم استان بوشهر سبب ورود رباعیات این شاعر در موسیقی محفلی ساکنان خلیجفارس شده است. ذات این محافل و حضور افراد در آنها برای «شادی» و «غم گذشته نخوردن» و «ترس از آینده را به دل راه ندادن»، است.
به گفته این موسیقیدان، نوای اشعار شاعران دیگری همچون رباعیات حافظ و ابوسعید ابوالخیر نیز در محافل استان بوشهر شنیده میشود اما نقش هیچکدام به اندازه اشعار دانشمند، فیلسوف و شاعر نامی قرن ششم پُررنگ نیست.
نادی، خیام را شاعر گمشدهای برای بوشهرها میداند و عنوان میکند: استفاده و ورود رباعیات این شاعر نامی به موسیقی محفلی استان بوشهر مورد استقبال گستردهای قرار گرفت و همین موضوع سبب نشر آن در نقاط مختلف استان شد. تا جایی که ما حتی در نیشابور که زادگاه این شاعر است هم چنین آوازی را نمیشنویم.
خیام خوانی در گذر زمان
به گزارش ایسنا، در سالهای نه چندان دور خیام خوانی فقط در کافهها و قهوهخانههای بوشهر و یا در بزمهای شادی و شبنشینیهای دوستانه اجرا میشد. امروزه اما تلاش هنرمندان برای حفظ و نشر این موسیقی فولکوریک استان، سبب شده علاوه بر ثبت در فهرست آثار معنوی ایران، بر روی صحنههای بزرگ ارکسترال نیز برود.
او با بیان اینکه خیامخوانی اکنون به شیوه سابق و اصیل اجرا نمیشود، میگوید: در قدیم اجرای این نوع موسیقی در بزمها و حیاط خانهها اجرا میشد، اکنون اما اجرای خیامخوانی در قهوهخانهها و کافهها صورت میگیرد و از ماهیت فقط محفلی بودن، خارج شده است.
به گزارش ایسنا، «نیجفتی» و «فلوت» سازهایی هستند که اکنون در مراسم خیام خوانی به همراه سازهای کوبهای مورد استفاده قرار میگیرند. چند خواننده نیز به در این مراسم حضور دارند.
در ابتدا مراسم، نوازنده قطعه «حاجیونی» را مینوازد، سپس خواننده وارد و آوازی مشابه «بیات ترک» را اجرا میکند. جفتیزن نیز با همراهی ضرب و فلوت، ملودی پرشور و هیجان «شِکی» را اجرا میکند.
این پژوهشگر یادآور میشود: خیامخوانی در محافل و شبنشینیهای بوشهریها که از سوی بزرگان و صاحب تفکران خوانده و با فلوت، ضرب و شَپ (دست زدن) حاضرین اجرا میشده است، سابقه دیرینه دارد اما راهیابی نوای خیام در کوچه پس کوچههای بوشهر با نی جُفتی و یا حتی با عود قدمت زیادی ندارد.
نادی معتقد است که در محتوای اشعار خیام یک «طرب» نهفته وجود دارد و انسان را به در لحظه زندگی کردن و به لذت بردن از لحظه دعوت میکند، از این رو نمیشد که آن را با آواز و لحن سنگین خواند، پس طبیعی است که ریتم این موسیقی، شاد باشد. توجه به این نکته که این نوع اجرا در طول زمان پالایش شده، آزمون و خطاها را پشت سر گذاشته و اکنون این چنین به دست ما رسیده است نیز حائز اهمیت است.
یزلههای بوشهری چاشنی خیامی شد
به گزاش ایسنا، برای گرمتر شدن مجلس خیامی نیز از «یزلههای بوشهری» کمک کرفته میشود، اساس شکل گیری «یزله» را در جوامع کارگری به نام "موزیری" میشناسند. «یزله» در واقع نوعی قالب موسیقی حماسی رایج در جنوب کشور است که آن را به عنوان «عالی ترین تجلی احساسات و عواطف» مردم جنوب میدانند.
به گفته او، "یزلهخوانی" یکی از گونههای موسیقی شاد، اعتراضی و کاری است. این نوع موسیقی را بهطور معمول موزیریها (مزدورها، کسانی که در ازای مزد کار می کنند) میخواندند. در استان بوشهر، موزیریها "کارگران" روی کشتی بودند که باتوجه به نبودن امکانات بندرگاهی و اسکلههای کم عمق، این کارگرها مجبور میشدند به اوامر ارباب تمکین کنند و سوار بر تِشاله (نوعی شناور کوچک) شوند، خود را به لنگرگاه برسانند؛ بار را از آنجا تخلیه کنند و به اسکله بوشهر بیاورند.
این خواننده ادامه میدهد: باتوجه به نوع کار موزیریها و نیاز به هماهنگی میان این کارگرها نوعی آواز به نام «یزله» شکل گرفته که باتوجه با عامه پسند بودن این آواها به خیامخوانی بوشهری نیز وارد شد. علت گرایش مردم به یزله این بوده است که صدای اعتراض خود را به واسطه شعر و آهنگ منتقل کنند.
نادی در خصوص چگونگی ورود یزلهخوانی و برخی فهلویات به خیامخوانی عنوان میکند: سلیقه خواننده و مجری برنامه در این یزلهخوانیها و فهلویات اتفاقی، برای تغییر فضا و تهویج حضار و شرکتکنندگان است. البته فهلویات در خیامخوانی جنبه طنز عامیانه نیز دارد و نباید آن را با یزله یکی دانست.
او اضافه میکند: خیام خوانی به جز آن قسمت یزله خوانی و پهلویات، مسلما نوعی از موسیقی ایرانی است و به موسیقی روحوضی نزدیک و شاید برگرفته از آن باشد.
انتهای پیام
نظرات