علاقه به گل و بوستان از ایران باستان تاکنون در میان ایرانیان باوری مقدس بوده و نو شدن زمین، فرصتی مناسب به شمار میآمد تا با حضور در طبیعت و برگزاری انواع جشنها، از زمین و قدرت زایش آن سپاسگزاری کنند.
هر ساله با شروع برداشت گلمحمدی در بهار، آیینهای سنتی و مذهبی بسیاری در شهرهای مختلف ایران برگزار میشود که همگی پیوندی با گلاب و گلابگیری دارند. بیشتر این آیینها با نام «گلغلتان» شناخته میشوند، دامغان، کاشان، شاهرود و برخی شهرهای دیگر مهمترین مراکز برگزاری گلغلتان از گذشته تا امروز بودهاند.
اما شاید کمتر کسی بداند که سدهها پیش مازندران هم میزبان آیینی سنتی- معنوی با کارکرد مشابه گلغلتان بود که «سوریشوران» نوزادان نام داشت، آیینی که در گذر زمان به فراموشی سپرده شد و در پستوی تاریخ پنهان ماند اما فراموش نشد. در این گزارش با «سوری»، سوریشوران و شیوه برگزاری آن در گذشته آشنا میشوید.
سوری نماد برکت و زایش
واژهنامههای فارسی «سوری» را این طور معنا کردهاند؛ «جشن و سرور و شادمانی»؛ اما «گل سوری» اگرچه برای ما ایرانیها کمی غریب است اما برای دوستداران طبیعت و گیاهان نامی آشنا به شمار میآید، در برخی منابع «گل سوری» نام دیگر گل سرخ است که در کنار دیگر نامهای آن یعنی رز، ورد، گل محمدی و صد برگ که در زبان فارسی تاجیکی آن را میشناسند، آمدهاست.
قدیمیهای منطقه دودانگه نیز به گل محمدی «سوری» گفته و آن را نمادی از زایش و برکت میدانستند، تعدادی از ساکنان کلیجکلا در خاطرات خود به یاد میآورند که پدران و مادرانشان، در حیاط خانه یک بوته از نژاد اصلی سوری داشتند، هنوز هم در انگشتشمار خانههای قدیمی بوتهای از گل سوری به آرامی نفس میکشد. به گفته آنها تعداد برگهای سوری بیشتر از سایر نژادهای گل محمدی بود و گلاب و اسانس متفاوتی با کیفیت غنیتر از آن میگرفتند.
سوریشوران دروازه ورود به زندگی عاری از پلیدی
سوریشوران از ترکیب دو واژه سوری و شوران شکل گرفته، شوران به معنای شستشو و سوری که همان گل سوری است. این آیین سدهها پیش همزمان با فصل برداشت گل محمدی در منطقه دودانگه و میان اهالی روستاها اجرا میشد.
در ادواری طولانی سوریشوران به فراموشی سپرده شد و تنها در حافظه برخی افراد که خاطرهای از برگزاری آن در یاد داشتند و یا از بزرگترها درباره آن شنیده بودند حضور داشت. در یک دهه اخیر و با رونق مجدد گلابگیری در منطقه این آیین دوباره احیاء شده و نخستین سالی است که با آغاز فصل بهار، خانههای کلیجکلا میزبان گردشگرانی هستند که برای تماشای گلابگیری و آیین سوریشوران راهی این منطقه شدهاند.
در گذشته این آیین به شکل عمومی برگزار نمیشد و هر خانواده آن را در خانه خود و در فضایی بسته اجرا میکرد تا به این شکل نوزاد از سرمای بهار کوهستان نیز در امان بماند. بهطور معمول نوزادان از خانوادههایی انتخاب میشدند که پس از سالها انتظار صاحب فرزند شدهبودند.
مراسم با دعوت از بزرگ روستا یا زنی مسّن از خانواده مانند مادربزرگ، عمه و سایر بستگان نسبی آغاز میشد. این افراد از احترام و اعتماد در میان اهالی خانه برخوردار بودند. در داخل خانه تشت و آفتابهای فلزی را از پیش آماده میکردند، ابتدا نوزاد را میشستند و سپس با آفتابه گلاب را در تشت میریختند، شخصی که اجرای مراسم را برعهده داشت کمی از همان گلاب را با دست برداشته و با کشاندن دست به سر و صورت نوزاد، او را تطهیر میکرد، در باور مردم منطقه با این عمل پاکی در روح نوزاد نهادینه و وجود او عاری از پلیدی میشود.
آوای نور بر پیشانی نوزاد
مراسم سوریشوران بخش دیگری هم داشته که اجرای آن توسط پیرغلامان انجام میشد؛ «مدحخوانی». آنچه امروز به عنوان «مولودی» میشناسیم، در گذشته با نام مدحخوانی شناخته و اجرا میشد. پیرغلامان نیز پیرمردان روستا بودند که احترامی ویژه میان اهالی روستا و همچنین صدایی خوش داشتند.
از معروفترین مدحهایی که روز سوریشوران خواندن آن در دودانگه رایج بود «بلغ العلی بکماله/ کشف الدجی بجماله/ حسنت جمیع خصاله/ صلوا علیه و آله» است، در معنای آن آمده «به واسطه کمال خود به مرتبه بلند رسید و با جمال نورانی خود، تاریکیها را برطرف کرد. همه خویها و صفات او زیباست؛ بر او و خاندانش درود بفرستید». خواندن مدح نوعی دمیدن کلام متبرک بر روح آیین بود.
آیینها از بین نمیروند، بلکه با روحی تازه به جهان ما برمیگردند، سوریشوران امروز جانی دوباره گرفته و ستاره سوری در آسمان منطقه میدرخشد. نیمه اول اردیهشت و روستای کلیجکلای دودانگه، بهترین زمان و زیباترین گوشه از جغرافیای مازندران برای تماشای این آیین قدیمی در دل دشتهای سبز و کوهستانی و باغهای گل محمدی است.
انتهای پیام
نظرات