به گزارش ایسنا، به نقل از سایت العربی الجدید، جامعه جهانی با چالشها و درگیریهای متعددی مواجه است که برخی از آنها رو به وخامت هستند و آتش درگیریها به سختی در منطقهای خاموش شده و در جای دیگری روشن میشود. با توجه به همه اینها به نظر میرسد جامعه جهانی بیش از هر زمان دیگری دچار اختلافنظر شده و گویی شورای امنیت به عنوان مسؤول امنیت و صلح بینالمللی قادر به اقدام در سطح مورد نظر نیست. در این شرایط، چابا کوروشی، دیپلمات و رئیس دوره فعلی مجمع عمومی سازمان ملل درباره برخی موضوعات داغ این روزها از جمله سودان، فلسطین، سوریه، جنگ اوکراین و نقش جامعه جهانی نظراتی را ارائه کرد.
او درباره تحولات اخیر سودان و درگیریهای مستمر در این کشور و اینکه آیا سودان میتواند به لیبی و سوریه تبدیل شود، گفت: آنچه مرا نگران میکند این نیست که سودان به سوریه و لیبی دیگری تبدیل شود بلکه این است که سودان به سودان گذشته بازگردد، همه ما از شرایط دشوار هفت دهه اخیر سودان اطلاع داریم، کودتا در پی کودتا و بحران در پی بحران. روزنه امیدی وجود دارد که قدرت از فرماندهی نظامی به فرماندهی مدنی منتقل شود و من عمیقا نگران تحولات حال حاضر سودان هستم، این تنش و خشونت مسلحانه نوید خوبی نمیدهد و از تمامی طرفها میخواهم بنشینند مذاکره کنند چراکه جهان تنها زمانی میتواند به سودان کمک کند که خود سودانیها بتوانند به راهحلی برسند.
کوروشی در پاسخ به این سوال که با وخامت بیشتر اوضاع و ناکامی شورای امنیت در انجام اقداماتی عملی بجز بیانیه مطبوعاتی که صادر میکند، آیا مجمع عمومی سازمان ملل میتواند نقشی ایفا کند، گفت: نگرانی من در مورد سودان زمانی است که سران آن رویکرد روشنی ندارند و زمانی که درگیری گسترش پیدا میکند، هرگز اهمیتی نخواهد داشت که نهادهای بینالمللی به چه چیزی باور دارند. درباره آن بخش از سوالتان در ارتباط با واگذاری کار به مجمع عمومی در کوتاه مدت، این امر تنها زمانی اتفاق خواهد افتاد که پیشنویس قطعنامهای به شورای امنیت ارائه شود و به دلیل استفاده از حق وتو، این پیشنویس تصویب نشود، در این صورت من مجبور خواهم بود فورا نشست مجمع عمومی را برای بررسی همین موضوع که در دستورالعمل شورای امنیت قرار داشته، برگزار کنم و این شرایط در حال حاضر وجود ندارد و آنچه من را نگران میکند، اتفاقاتی است که در سودان رخ خواهد داد، در همین لحظاتی که با هم صحبت میکنیم افرادی جان خود را در این کشور از دست میدهند.
رئیس دوره فعلی مجمع عمومی سازمان ملل در پاسخ به این سوال که آیا مجمع عمومی گزارش سال ۲۰۱۸ آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل درباره راههای ممکن برای حمایت از ملت تحت اشغال فلسطین را که در آن مقطع در شورای امنیت بررسی نشد و هیچ اقدامی درباره آن صورت نگرفت، بررسی میکند و آیا اساسا میتواند نقشی در ارتباط با حمایت از فلسطینیها ایفا کند، گفت: اجازه دهید سوال شما را به دو بخش تقسیم کنم، حق با شما است، طرفی که در سازمان ملل مسؤول اول امنیت و صلح بینالمللی است، شورای امنیت است و این شورا تنها طرفی در سازمان ملل است که میتواند از نظر قانونی تصمیمات الزامآور اتخاذ کند. بنابراین زمانی که شورای امنیت این نقش را ایفا نکند، هیچ نهاد دیگری وجود ندارد که بتواند به نمایندگی از آن این کار را انجام دهد. در مورد بخش دوم سوالتان، باید بگویم مجمع عمومی سازمان ملل به بسیاری از مسایل مربوط به فلسطینیها و فلسطین میپردازد و اگر اشتباه نکنم تنها در دوره فعلی ۱۲ قطعنامه تصویب شده و یا دوباره تصویب شده است. این قطعنامهها درباره بخشهای مختلفی از زندگی فلسطینیها، داراییها، حقوق مدنی، رفاه و حمایت اجتماعی، حمایت مالی آژانس آنروا، املاک و مستغلات پناهجویان فلسطینی، حاکمیت فلسطین و دیگر موارد است، این قطعنامهها تصویر بزرگتری از نحوه رسیدگی مجمع عمومی به مساله فلسطین را نشان میدهد و بیشتر این قطعنامهها هر ساله دوباره تصویب میشوند و این یعنی مجمع به شکل مستمر به مساله فلسطین رسیدگی میکند.
او درباره نتیجهبخش نبودن تصویب این قطعنامهها و اجرا نشدن آنها و اینکه ملت فلسطین از سازمان ملل و نهادهای مختلف آن ناامید شده، گفت: اگر منظور شما این است که چرا قطعنامهای مجمع از نظر قانونی الزامآور نیستند تا همه طرفها مجبور به اجرای آن شوند، اجازه دهید آنچه قبلا گفتم را دوباره تکرار کنم که مجمع قدرت قانونی برای در پیش گرفتن قطعنامههای الزامآور بینالمللی ندارد؛ اما این به معنای این نیست که قطعنامههایی که در مجمع تصویب میشوند معنا و پیگردی ندارند، اگر حمایتهایی را که چه از آنروا چه از کانالهای دوجانبه از مردم فلسطین میشوند، بررسی کنید متوجه میشود که همه آنها به قطعنامههای مجمع اشاره دارند. شاید اینها راهحل و یا راهحل قطعی درگیری میان دو طرف فلسطینی و اسرائیلی نباشد؛ اما اساس و پایه جامعه جهانی برای تشویق به حمایت هستند، اجازه دهید نکتهای را اینجا اضافه کنم، جنجال موسساتی در داخل سازمان ملل درباره اینکه آیا این یا آن بخش از سازمان ملل لازم است و یا میتواند کاری انجام دهد یا نه، وجود ندارد؛ اما مساله اساسی وجود دارد و آن اینکه راهحل دو کشوری که همه و یا اکثر ما به آن باور داریم، در تفکر دو ملت فلسطینی و اسرائیلی در حال فروپاشی است و آنچه من را نگران میکند این است که با وجود اینکه نابودی این ایده روشن و مشخص است، جایگزینی وجود ندارد و زمانی که هیچ جایگزینی وجود ندارد، نه مذاکراتی وجود دارد و نه ابتکار عملی و یا میزی برای گفتوگو و این وضعیت موجب شکست میشود و همه میدانیم که میتواند کار را به کجا سوق دهد، من عمیقا از افزایش خشونتها میان مردم نگران هستم.
کوروشی درباره اینکه برخی کشورهای بانفوذ همانند آمریکا به نقش خود به عنوان میانجی عمل نمیکنند و از یک طرف در برابر یک طرف دیگر حمایت میکنند و به نظر میرسد جامعه جهانی به بنبست رسیده مگر اینکه تغییری چشمگیر رخ دهد و در غیر این صورت هرگز تغییری حاصل نخواهد شد، گفت: شرایط بدون تردید در حال تغییر هستند و میدانم یکی از این تغییرات منفی همان پاسخم به سال قبلی بود یعنی نابودی ایده راهحل دوکشوری اما شخصا هنوز به این راهحل باور دارم و فکر میکنم بهترین راهحل برای دو ملت است؛ اما بیشک من یکی از تصمیمگیرندگان به نمایندگی از اسرائیل یا فلسطین نیستم، به نظر میرسد شرایط در فلسطین به سمت تنش در حال حرکت است و همه طرفهای موثر دیگر چه در خاورمیانه از کشورهای عربی و غیر عربی و چه کشورهای بزرگ، در صورتی که دو طرف تمایل داشته باشند به توافقی برسند، آنها میتوانند بر طرفها تاثیر بگذارند، مطمئن نیستم که الآن بهترین زمان برای راهحل میانه هست یا نه، امیدوارم که ممکن باشد و فکر میکنم باید این کار انجام شود؛ اما همانگونه که گفتم شرایط رو به تنش میرود.
رئیس دوره فعلی مجمع عمومی سازمان ملل درباره سوریه، مساله ربودهشدگان، سازوکار پیشنهادی گوترش و میزان ثمربخش بودن آن با توجه به اینکه سوریه به آن اهمیتی نمیدهد، گفت: اجازه دهید به اصول اولیه بازگردیم، ما در اینجا از نزدیک به ۱۰۰ هزار ربودهشده که اطلاعی از سرنوشتشان نداریم، صحبت میکنیم، و این آمار هولناک است حتی اگر یک نفر ربوده شده بود، آن هم زیاد بود؛ اما اینجا (دستکم) صحبت از ۱۰۰ هزار تن است. برخی نهادها از جمله نهادهای بینالمللی و کمیتههایی مسؤول رسیدگی و پیگیری این موارد هستند؛ اما این ساختار همانند یک ساختار منسجم کار نمیکند و منابعش محدود است، بنابراین دبیرکل پیشنهاد داد سازوکاری با ماموریت و اهداف منسجم ایجاد شود، این پیشنهاد وجود دارد و مجمع هنوز درباره آن (در یک نشست رسمی) گفتوگو نکرده است، این شرایطی است که امروز در آن قرار داریم، میدانم که برخی کشورها سعی دارند این موضوع را به مجمع عمومی ارائه کرده و آن را مورد بررسی قرار داده و پیشنویس قطعنامهای را جهت تصویب تنظیم کنند؛ اما به عنوان رئیس مجمع نمیخواهم درباره پیشنهادی که هنوز تدوین نشده و در مجمع عمومی (به صورت رسمی) بررسی نشده و نتیجه آن را هنوز نمیدانیم، اظهارنظر کنم. فکر میکنم دبیرکل ابتکارعمل مهمی داشته و ما در اینجا درباره تعداد زیادی انسان صحبت میکنیم و باید راه حلی پیدا کنیم و سرنوشت آن را بفهمیم.
او در پاسخ به این سوال که آیا چارچوب زمانی مشخصی برای بررسی این موضوع و تصویب آن در مجمع وجود دارد یا نه گفت، این مساله به کشورهای عضو مربوط میشود و اینکه چه زمانی میخواهند این کار را انجام دهند. تخمین میزنم این کار در دوره فعلی مجمع (که اواسط سپتامبر به پایان میرسد) انجام شود و طرح موضوع در مجمع عمومی به چگونگی تنظیم آن (پیشنویس قطعنامه) چگونگی حمایت کشورها از آن و گرفتن رای اکثریت کشورها مربوط است، این مساله بیشک گامهای بعدی زمان ارائه موضوع به مجمع را مشخص خواهد کرد.
کوروشی درباره جنگ در اوکراین و احتمال آتشبس و یا توقف اقدامات خصمانه در آینده نزدیک نیز گفت: امیدوارم اینگونه باشد، از روز اول ریاستم در مجمع به روشنی گفتم که این جنگ اساسا نباید آغاز میشد و هیچ پایه و اساس قانونی نداشته و بر خلاف قوانین بینالمللی و منشور سازمان ملل است، مجمع تاکنون شش قطعنامه در محکومیت الحاق اراضی و رد اشغالگری تصویب کرده و دوست دارم بتوانم بگویم میتوانم نوری را در پایان این تونل ببینم، روشن است که طرفها به این زودی آماده آغاز مذاکرات صلح نیستند؛ اما ما میدانیم که تمامی جنگها پایان خواهند یافت و هر چه زودتر این اتفاق بیفتد، بهتر است و ما باید آماده باشیم هرگونه مذاکرات صلح موفقیتآمیزی ضامن نوعی آتشبس باشد و مذاکرات صلح موفق مجموعهای از راهحلها را با خود دارد و این راهحلها هنوز روی میز نیستند و اگر موضوعی وجود داشته باشد که توان پذیرش آن را نداشته باشم و به شدت آن را رد میکنم گفتن این است که این درگیری به تنش دیگری منجر خواهد شد، جنگ یک گزینه عادی نیست بلکه تصمیمی سیاسی است که شخصی آن را اتخاذ میکند و جنگها هیچ ارزش جدیدی ایجاد نکردهاند بلکه ارزشها و مردم را نابود میکنند.
این مسؤول سازمان ملل در پایان در پاسخ به این سوال که آیا نگران گسترش این جنگ در دیگر مناطق اروپا و نیز تهدیدهای هستهای هست یا نه، گفت: اجازه دهید برخی موضوعات را جدا کنیم، این جنگ در حوزه اقتصادی، در فضا، در فضای سایبری و در حوزه دیپلماتیک وجود دارد و سوال شما این است که آیا این عملیات نظامی زمینی و دریایی در خارج از مرزها نیز توسعه مییابد یا نه، امیدوارم این اتفاق نیفتد و نباید این اتفاق رخ دهد، در خصوص آن بخش از سوالتان درباره تهدیدهای هستهای، این خطرناکترین بخش درگیری فعلی است، از زمان بحران کوبا در ابتدای دهه شصت قرن گذشته، هیچ فرماندهی تهدید به آغاز جنگ هستهای نکرده است، تنها چیزی که باید به درستی فهمیده شود، این است که سلاح هستهای اسلحهای سیاسی است و تا زمانی که استفاده نشده موثر است و در لحظهای که استفاده شود، این مرحله جدیدی خواهد بود، زمانی که شخصی درب جهنم را باز کند (از سلاح هستهای استفاده کند)، مسؤول کامل آن خواهد بود و این آخرین فصل تاریخ بشریت خواهد بود، من به کمرنگ کردن آن و گفتن اینکه بیایید برخی حملات هستهای تاکتیکی در مساحتی کوچک از میدان نبرد انجام دهیم، اعتقادی ندارم، همه طرفهایی که با سیاستهای هستهای سروکار دارند، میدانند که جنگ هستهای محدود و جزئی وجود ندارد، جنگ هستهای یک جنگ استراتژیک برای نابودی طرف مقابل است، اجازه دهید از تمامی کسانی که باور دارند تهدیدهای هستهای میتواند کمک کند و میتوان آن را کمرنگ کرد، بخواهم که این طور نیست و آنها به خوبی این را میدانند و بیشتر کشورهای عضو سازمان ملل به وضوح این مساله را رد میکنند.
چابا کوروشی دیپلمات مجارستانی متولد سال ۱۹۵۸ است که در سمتهای بالایی قرار داشته از جمله اینکه مدتی به عنوان سفیر کشورش در لیبی، امارات، یونان و نیز اراضی اشغالی فعالیت داشته و همچنین سفیر کشورش در سازمان ملل بوده، او همچنین معاون وزیر کشور و مسؤول سیاست امنیتی و دیپلماتیک چند جانبه و حقوق بشر کشورش بوده و سمتهای دیگری نیز در سازمان ملل داشته است از جمله اینکه مدتی رئیس دفتر محیط زیست رئیس جمهور کشورش بوده است، او به زبان عربی، روسی و فرانسوی صحبت میکند.
انتهای پیام
نظرات