موضوع پسروی آب دریای کاسپین چند سالی هست که به شکل نامحسوس در حال وقوع بوده اما منتشر شدن تصاویری از اسکله فرحآباد ساری در فضای مجازی و رسانهای کشور، بزرگترین تلنگر این اتفاق برای عموم بود. اسکلهای چوبی که چند سال قبل در عمق ۵۰ متری دریا ساخته شده بود حالا از خطوط ساحلی بیش از ۱۵ متر فاصله دارد و به سازهای بلااستفاده تبدیل شده است.
چندی پیش، سیده معصومه بنیهاشمی، مدیر مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای کاسپین، در گفتوگو با رسانهها از کاهش ۳۸ سانتیمتری سطح آب دریا در سه سال گذشته خبر داد و گفت: با کاهش ۱۷۰ سانتیمتری سطح آب دریای کاسپین از سال ۱۳۷۴ تاکنون، عقبنشینی قابلملاحظهای در خطوط ساحلی دریا در سواحل شمالی کشور رخ داده و عرصه ساحلی افزایش مساحت پیدا کرده است.
بنیهاشمی از کاهش حدود ۵۰ سانتیمتری سطح آب دریای کاسپین در بازه زمانی ۷ ساله اخیر، از سال ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۰ خبر داد و با اشاره به اهمیت موضوع حفاظت از حریم و بستر دریا و برنامهریزی برای مدیریت پیامدهای ناشی از کاهش سطح آب افزود: ضروری است که ابعاد مختلف تاثیرات و پیامدهای این اتفاق بررسی و راهکارهای بهینه برای مدیریت چالشهای احتمالی اندیشیده شود.
هرچند پسروی آب دریا در سواحل شمال کشور موضوع جدیدی نیست اما اینکه چرا خطوط ساحلی عقب رفتهاند به دلایلی چون تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی و نزولات آسمانی در حوضه آبریز دریای کاسپین مرتبط است. بررسی بارشها در نیمه نخست سال ۲۰۲۱ میلادی، حکایت از کاهش میزان بارش در کل حوضه آبریز این دریا نسبت به میانگین بارش سالهای قبل از آن یعنی ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ میلادی دارد.
فارغ از مباحث کمبود بارشها و ورودی آب به این دریا، مسئله دیگر در پیوند با موضوع پسروی آب و عقب رفتن خطوط ساحلی، تبخیر سالانه آب دریاهاست. بر اساس گزارشها سالانه بیش از ۳۸۰ میلیارد مترمکعب آب دریای کاسپین تبخیر میشود که معادل یک متر از سطح آب دریا بوده و این درحالیست که ورودی آب به دریا نیز سالانه در حال کاهش است.
بد نیست بدانید که حدود ۱۳۰ رودخانه به دریای کاسپین میپیوندند که اغلب آنها از شمال غربی بوده اما بیشترین سهم ورودی آب دریا مربوط به بخش شمالی دریاچه در روسیه است و ۸۱ درصد حجم آب ورودی دریای کاسپین از رودخانه ولگا تامین میشود. ایران و آذربایجان نیز حدود ۶ درصد از جریان ورودی آب را به دریا دارند و باقی از آن قزاقستان و ترکمنستان است.
ناگفته نماند که بزرگترین دریاچه جهان، دارای ذخایر متعدد جانوری و گیاهی و نیز برخوردار از منابع نفتی است. ۹۰ درصد صید ماهیان خاویاری دنیا مختص به این دریا بوده و نیز ۴ درصد از ذخایر نفت و گاز خاورمیانه به دریای کاسپین تعلق دارد.
با همه این توصیفات حال، پسروی آب دریا به نوعی زنگ خطرها را در چند زمینه به صدا درآورده است؛ بیشترین و شاید بزرگترین این هشدارها در کشورمان معطوف و مربوط به سواحل مازندران است چرا که سهم اعظم سواحل جنوبی دریای کاسپین به این استان تعلق دارد.
نخستین چالش در این ارتباط به ساماندهی سواحل مازندران در زمینه توسعه اقتصادی به ویژه در بخش گردشگری معطوف است. بخشی از اسکلهها و زیرساختهای تفریحی ساخته شده در سواحل مازندران حالا با پسروی خط ساحلی در خشکی قرار گرفته و کارایی و کاربری خود را از دست دادهاند که این موضوع خسارات مالی هنگفتی را به بخش گردشگری مازندران وارد کرده است.
اما ابرچالش این اتفاق به بخش محیط زیستی قضیه مرتبط است؛ فراموش نکنیم که در سواحل شمالی کشور مناطق بسیار کم شیبی مانند منطقه ساحلی مشرف به استان گلستان، مازندران و گیلان وجود دارد. مناطقی آسیبپذیر که با کاهش سطح آب و پسروی دریا در خطر جدی قرار خواهند گرفت. خشک شدن تالابهای ساحلی مانند مناطقی نظیر شبهجزیره میانکاله که از ذخایر ارزشمند جانوری و گیاهی منطقه و دنیا هستند، میتواند آسیبهای جبران ناپذیری به همراه داشته باشد.
بنابر آنچه در گزارش آمده، کارشناسان معتقدند عقبنشینی آب دریا در سواحل شمالی کشور میتواند چالشهای جدیدی را در حوزههای مختلفی چون زیرساختها و کاربریهای اقتصادی، اجتماعی و فعالیت بنادر و دریانوردی، خشکشدن ذخایر آبی وابسته به دریا نظیر تالابها و خلیجها، افزایش عرصه ساحل و دخل و تصرف انسانی به حریم دریا و تاثیرات منفی بر آبخوانهای ساحلی را دامن زده و پیامدهای زیانباری به دنبال داشته باشد که ضروری است تدابیر لازم در این ارتباط در دستور کار مدیران قرار گیرد.
انتهای پیام
نظرات