به گزارش ایسنا، در یک تعریف بسیار ساده، امنیت ملی به معنی مصونیت از تهدید است. یکی از تهدیدات سنتی علیه امنیت ملی کشورها، تهدیدات نظامی است که از جمله راههای رفع آنها، خلع سلاح از طریق کاهش و نهایتاً امحای تسلیحات است. اما برمبنای برخی از تئوریها و رفتارها در روابط بینالملل، نه خلع سلاح، بلکه افزایش تسلیحات و ایجاد بازدارندگی است که موجب میشود کشورهای دیگر از حمله به کشور دارنده تسلیحات خودداری کنند. از آنجایی که منشور سازمان ملل، هرگونه استفاده از زور را محدود کرده است، شاید چنین تصور شود که اعضای ملل متحد گرایشی برای تقویت توان نظامی خود نخواهند داشت. با این حال در عمل، گرایشات مختلفی به سوی تقویت هرچه بیشتر قدرت نظامی بین کشورها وجود داشته و رقابت بین خلع سلاح و بازدارندگی همچنان ادامه دارد.
بنا بر اشارات صاحبنظران، یکی از عوامل مؤثر در تداوم این امر، پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی است که در خدمت تقویت بنیه نظامی کشورها قرار میگیرند و در عین حال، مواضع و دیدگاههای کنترل این روند را به دنبال خود پدید میآورند. به عبارت دیگر، پیشرفتهای علمی و تکنولوژیک، در عین کمک به توسعه در ابعاد و سطوح مختلف، مثل بسیاری دیگر از پدیدهها در گفتمانهای امنیت ملی به طور عام و در محافل خلع سلاح به طور خاص، دیدگاههای موافق و مخالف را دامن زدهاند. بدین معنی که آیا این پیشرفتها باید در خدمت تقویت توان نظامی مورد استفاده قرار گیرند یا برای کنترل و محدودسازی آن؟ سؤال این است که اصوالا این پیشرفتها در ساحت نظامی به چه صورت نمود پیدا کرده و کاربردهای آنها کدامند.
در این رابطه، یک مطالعه توسط یکی محققان حوزه امنیت بینالمللی انجام شده است که در آن سعی شده است آثار کاربرد پیشرفتهای علمی و تکنولوژیک در تسلیحات و شیوههای جنگ از یک طرف و دیدگاهها و مواضع مربوطه در قالب خلع سلاح و کنترل تسلیحات از سوی دیگر مورد تبیین واقع شوند.
بر اساس این تحقیق، نتایج تحول علم و تکنولوژی در زمینه تسلیحات و شیوههای جنگ، باعث به کارگیری موارد زیر شده است: هوش مصنوعی و سیستمهای خودگردان؛ تکنولوژیهای دیجیتال، عرصه شیمیایی و بیولوژیک؛ تکنولوژیهای هوا- فضا؛ تکنولوژیهای الکترومغناطیسی و تکنولوژی مواد.
بنا بر گفتههای حیدرعلی بلوجی، محقق حوزه امنیت بینالمللی، «توسعه علم و تکنولوژی در عین آثار مثبت و صلحآمیز خود، برای مقاصد نظامی و غیرصلحآمیز نیز مورد استفاده قرار گرفته و صلح و امنیت بینالمللی را به چالش کشیده است. نمونه بارز این تأثیرگذاری در حوزههای مختلف نظامی و تسلیحاتی تاکنون بررسی شده و به نوبه خود در اسناد و مکانیسمهای خلع سلاح و به منظور مدیریت این آثار مورد مذاکره و تصمیمگیری واقع شده است».
این محقق میافزاید: «البته با توجه به اختلاف نظر دولتها از یک طرف و این که آثار مثبت و منفی تکنولوژیهای جدید هنوز به طور کامل شناسایی نشدهاند، بررسی آثار این تحولات و راه حلهای احتمالی همچنان باید ادامه بیابد. با وجود این، شکی نیست که این تحولات، روابط قدرتهای بزرگ و حتی قدرتهای کوچک را تغییر داده و بر این اساس دولتهای کوچک و بازیگران غیردولتی فرصتی برای عرض اندام پیدا کردهاند».
بر اساس اطلاعات ارائه شده در این پژوهش، در مجموع، تحول علم و پیشرفت تکنولوژی در حوزههای امنیتی، نظامی، تسلیحاتی و جنگ نشان میدهد که قدرت از کنترل سنتی توسط دولتها خارج شده و به دست بازیگران غیردولتی نیز رسیده است. لذا به همان میزان که نیروهای نظامی مستقر و زیر نظر دولتها میتوانند برای مثال از هوش مصنوعی برای تحقق اهداف خود استفاده کنند، سهولت دسترسی به پیشرفتهای علمی باعث شده است که گروههای تروریستی و غیرقانونی هم به این امر روی آورند.
بلوجی میگوید: «این امر، به چالشی امنیتی منتهی شده و مستلزم اقدام جدی و پیگیرانه دولتهاست. علاوه بر آثار مستقیم تکنولوژیهای جدید در بروز چالشهای امنیتی و کاربرد آنها در نبرد، از آثار غیرمستقیم توسعه آنها بر مسابقه تسلیحاتی و نیز خطر گرایش به سلاح هستهای نیز نباید غفلت کرد».
به اعتقاد این محقق، «گزاره اخیر به خصوص با توجه به سیاستها و دکترینهای هستهای اعلام شده و کاهش آستانه توسل به سلاح هستهای پر رنگتر میشود. چراکه طی سالهای اخیر، برخی از قدرتهای هستهای و به خصوص آمریکا، روسیه و انگلیس اعتقاد به تناسب به عنوان یکی از عناصر لازم الرعایه در دفاع مشروع را نادیده گرفته و دامنه توسل به سلاح هستهای را به عوامل تهدیدکننده غیرهستهای نیز تسری دادهاند».
یافتههای این مطالعه به صورت یک مقاله علمی در «فصلنامه مطالعات راهبردی» متعلق به پژوهشکدهای با همین نام منتشر شدهاند.
انتهای پیام
نظرات