حجت الاسلام و المسلمین احمدی، در گفتوگو با ایسنا عنوان کرد: بر اساس روایات اهل بیت (ع) اذان و اقامه دارای فصولی از تکبیر و شهادت به وحدانیت پروردگار، به رسالت رسول خدا و دعوت به نماز، رستگاری و بهترین عمل است. در پایان نیز با تکبیر و تهلیل به پایان میپذیرد؛ اما قرنها است شیوه شیعیان و پیروان اهل بیت (ع) بر این بوده که بعد از شهادت به رسالت رسول خدا شهادت به ولایت امیرمومنان (ع) را شیوه رفتاری خود داشتهاند و آن را در اذان و اقامه میگفتند.
وی افزود: اولین سوالی که پیش روی خواننده قرار میگیرد این است که این شیوه از چه زمانی صورت پذیرفته و تاریخچه آن از چه زمانی است؟ بر اساس گزارشهای موجود اذان همراه با شهادت به ولایت در عصرهای مختلف میان شیعیان رایج بوده است.
وی اضافه کرد: بر اساس گزارشی که از زمان شیخ صدوق موجود است میتوان کشف کرد که در عصر غیبت صغری نیز شهادت به ولایت موجود بوده است.(من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۹۰). اعتراضی که شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه دارد نشان از وجود چنین رویهای در میان شیعیان است. هرچند خود این شیوه را نمیپسندد ولی دست کم ناشی از وجود این شیوه در دوران غیبت صغری و عصر حضور ائمه (ع) است. اضافه بر آن شواهد دیگری وجود دارد که نشان می دهد در عصر امامان نیز نزد عدهای رایج بوده است.
وی ادامه داد: در عصر معاویه با لعن و سب امیرمومنان در منابر و مأذنهها عدهای بر این رویه ملتزم شدند که ولایت امیرمومنان را در اذان بیان کنند تا مبادا با سب و لعن ایشان بر منابر، ولایت ایشان محو شود (القطوف الدانیة، سراوی، ج۱، ص۵۷ و ۵۸). حتی برخی از اصحاب پیامبر در عصر رسول خدا بعد از اعلام ولایت حضرت امیر در غدیر شهادت به ولایت را در اذان اضافه کردند (السلافة فی امر الخلافة، ص۳۲). شیخ طوسی در کتاب خود بر جواز شهادت به ولایت تصریح کرده است.
احمدی بیان کرد: ابن بطوطه در سفرنامه خود شهادت به ولایت را در میان شیعیان قطیف مشاهده کرده و گزارش داده است (رحلة ابن بطوطة، ج۱، ص۳۰۸) شهید اول در کتاب خود شهادت به ولایت بیقصد جزئیت را جائز دانسته است (الدروس الشرعیة، ج۱، ص۱۶۲)، مرحوم مجلسی اول در کتاب روضة المتقین در شرح کلام شیخ صدوق میفرماید: نمیتوان به سادگی به ساختگی بودن روایات مربوط به شهادت ثالثه در اذان باور پیدا کرد. اضافه بر آن اینکه شیعیان در گذشته و حال بر این شهادت تاکید داشتهاند.
مدیر گروه پاسخ به شبهات پژوهشکده امامت اظهار کرد: علامه مجلسی معتقد به جزئیت مستحبه شهادت به ولایت شده و میفرماید: بعید نیست که شهادت به ولایت از اجزای مستحبّ اذان باشد؛ چرا که شیخ، علّامه، شهید و دیگران به وارد شدن اخبار [از سوی ائمّه (ع)] در این باره گواهی دادهاند.(بحار الانوار، ج۸۴، ص۱۱۱)
وی اضافه کرد: محقق قمی از کسانی است که معتقد است شهادت به ولایت در اذان مستحب است (الغنائم، ج۲، ص۴۲۳). فقیه و محقق، وحید بهبهانی با آنکه مخالف مسلک اخباریگری بوده ولی ضمن تصریح به عدم جزئیت شهادت سوم در اذان با تمسک به قاعده «تسامح در ادلّه سُنَن» و روایت طبرسی در احتجاج و نیز قیاس به فرستادن صلوات پس از نام گرامی پیامبر خدا، گفتن آن به قصد قربت و نه به قصد جزئیت برای اذان را مخل به اذان نمیداند بلکه آن را مستحب می شمارد.
احمدی عنوان کرد: دیگر فقها تا دوره معاصر نیز همین نظر را تایید کردهاند. صاحب جواهر بر استحباب آن گواهی داده هرچند به جزئیت آن باور ندارد. (جواهر الکلام، ج۹، ص۸۷) عبدالحلیم غزّی در کتاب «الشهادة الثالثة المقدسة»، آراء بیش از صد نفر از فقهای شیعه را در این باره نقل کرده که ایشان شهادت به ولایت را در اذان و اقامه به شرط آنکه آن به جزئیت آن در اذان و اقامه معتقد نباشند، مستحب میدانند.
مدیر گروه پاسخ به شبهات پژوهشکده امامت افزود: مرحوم آیتالله سید محسن حکیم شهادت به ولایت را در اذان لازم و واجب میدانست چون معتقد بود شهادت ثالثه در زمان ما به عنوان شعار شیعه محسوب شده و ترک آن به شعار شیعه لطمه وارد کرده و کوتاهی در شعار شیعه حرام است (مستمسک العروة الوثقی، ج۵، ص۵۴۵) بنابراین میتوان کشف کرد که شهادت به ولایت نزد شیعه سابقه قرون متعددی دارد و صرفا منحصر در سالهای اخیر نیست.
وی مطرح کرد: پرسش دومی که مطرح میشود این است که شهادت به ولایت در اذان بر چه اساسی در اذان اضافه گردیده است. در پاسخ گفته میشود که شهادت به ولایت بر اساس آیات و روایات متعدد جزء دین و از ارکان ایمان محسوب میشود. درست است که همه فقها و علمای شیعه شهادت به ولایت را جزء اذان نمیدانند ولی اضافه کردن این فقره در اذان و اقامه به عنوان جزئیت صورت نگرفته است و صرفا به عنوان شعاری برای شیعه معرفی شده و استحباب آن بر اساس روایات متعدد قابل اثبات است.
وی تصریح کرد: ولایت امیرمومنان بر اساس آیه ۶۷ سوره مائده ثابت شده و هرکسی که به قرآن باور داشته باشد شهادت به ولایت در اندیشه او شایسته و بایسته است. اضافه بر آن، روایاتی وارد شده که سفارش شده هرگاه شهادت به وحدانیت الهی و شهادت به رسالت داد باید شهادت به ولایت دهد.( إِذا قَالَ أَحدکُمْ لا إِلهَ الّا اللّه مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّه، فَلْیَقُل عَلیٌّ وَلِیُ اللّه؛ احتجاج طبرسی، ص۸۳؛ بحارالانوار، ج۲۷، ص۱؛ جواهر الکلام، ج۹، ص۸۷.)
احمدی ادامه داد: چنین مضمونی در روایات اهل تسنن نیز وارد شده است. در برخی از احادیث معراج پیامبر بیان شده که بر عرش الهی در کنار نام پیامبر نام امیرمومنان بوده است (الدر المنثور، ج۵، ص۲۱۹؛ الخصائص الکبری، ج۱، ص۷؛ مناقب علی بن ابی طالب، ابن مغازلی، ص۲۳۶) حتی روایاتی نقل شده که همه انبیا بر ولایت پیامبر و ولایت امیرمومنان شهادت دادهاند تا به نبوت مبعوث گردیدهاند (معرفة علوم الحدیث، ص۹۵).
مدیر گروه پاسخ به شبهات پژوهشکده امامت افزود: در روایتی نقل شده که نام امیرمؤمنان بر علی بن ابی طالب در عالم ذر هنگامی که تکلیف شد همه انسانها به توحید و نبوت اقرار کنند باید بر امیرمومنان شهادت دهند. در آنجا خداوند فرمود «الست بربّکم قالت الملائکة بلی فقال: أنا ربّکم محمد نبیّکم علی امیرکم » (فردوس الاخبار، ج۳، ص۳۹۹).
وی بیان کرد: با این توضیح میتوان کشف کرد که شهادت به ولایت موضوعی نیست که در روایات اثری از آن نباشد. روایاتی از شیعه و اهل تسنن بر شهادت به ولایت امیرمومنان در کنار شهادت به توحید و نبوت وجود دارد. علمای شیعه نیز بر اساس وجود این روایات شهادت به ولایت را نه به عنوان جزئیت اذان بلکه به عنوان شهادتی مستحب و ستودنی بیان کردند.
وی با بیان اینکه اینکه این سیره منحصر در عصر و دوران خاصی نبوده و از عصر حضور امامان این شیوه در گروهی از شیعیان رایج بوده است، گفت: نکته مهمتر آنکه شهادت به ولایت در زمان ما به عنوان نماد و نشانهای برای تشیع و مذهب اهل بیت (ع) معرفی شده است و از آنجا که حفظ شعائرالله (ذَلِکَ وَمَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ : حج/۳۲) و به تبع آن شعائر اهل بیت (ع) و شعائر دین و مذهب و تعظیم آنها به حکم قرآن لازم و ضروری و نشانه تقوای عقیده و پاکی قلب از اعتقاد فاسد است (اطیب البیان، ج۱۳، ص۲۹۸)، حفظ شهادت به ولایت در اذان لازم و واجب است.
این کارشناس مذهبی ادامه داد: همانطور که مرحوم آیتالله العظمی سید محسن حکیم (مستمسک العروة الوثقی، ج۵، ص۵۴۵) به این ظرافت اشاره کرده گفتن شهادت به ولایت در اذان واجب است هرچند لازم است به عنوان جزئیت گفته نشود و هر چند خود اذان عملی مستحب است.
انتهای پیام
نظرات