مکانهای بکر گردشگری نظیر چشمههای معدنی، غارهای کشف نشده، قلعهها، روستاها، دریاچه، مرتعها و کوهستانهای بکر یکی از جاذبههای مورد علاقه هر فرد یا گروه گردشگر است که تمایل دارند آن را کشف کند؛ هرچند امروزه کمتر مکان بکری باقی مانده که گردشگران یا ماجراجویان به آنجا قدم نگذاشته باشند اما دیدن مناطقی که کمتر شناخته شدهاند همیشه برای عموم جذاب است.
آبشار «تودارک» با ارتفاع حدود ۵۰ متر از آن دسته جاذبههای طبیعی و نیمه بکر غرب مازندران است که با قرار گرفتن در دل جنگلهای هیرکانی، شاید به علت راه پر پیچ و خم و بدون هیچ تردد و علائم راهنمایی، دوری از شهر و نبود امکانات رفاهی در طول مسیر و دسترسی تقریبا دشوارش، نسبت به سایر مکانهای گردشگری کمتر مورد بازدید قرار گرفته باشد.
اولین باری که مسیر آبشار را با خودروی شخصی و همراه با خانواده طی کردم، تازه به دشواری راه پی بردم؛ «فقط خودتی توی یک جنگل بکر با درختان بلند، جاده خاکی پُر چالهوچوله بدون هیچ حفاظ و علائم، تازه شانس بیاری هوا آفتابی باشه، شب که حتی تصورش هم وحشتناک است! از جاده فرعی تا به آبشار برسی حدود یک ساعت توی جنگلی، فقط خودتی و همراهات». دلهرهآورتر اینکه این آبشار تاکنون ۲ کشته گرفته؛ جوانانی که ماجراجویی بیش از حد، مجالشان نداد و خانوادههایی را داغدار کردند.
راه به نیمه نرسیده بود که مادرم شروع به خواندن دعا کرد؛ بعد با غرولندی گفت: «عجب جایی ما رو آوردی پسر، اینجا یک مشکلی برای ماشین پیش بیاد تکلیف چیه؟ اون حالا هیچ، یکی توی این جای متروک جلومونو بگیره چکار کنیم؟ دور بزن مادر، دور بزن»! مادر است دیگر، همیشه نگران و دلواپس، همه مادران سرزمینمان اینگونهاند. به او دلداری دادیم و متوقف نشدیم اما او همچنان زیر لب دعا میخواند.
حق با مادر بود! جاده جنگلی آبشار «تودارک» با آنکه هوا آفتابی و ساعت حوالی ۱۰ بود اما در برخی نقاط به علت بلندی درختان، مسیر پنجه آفتاب به خود ندیده بود و در سایههای موهوم جنگل، نمای ترسناکی هم داشت. دریغ از یک آدمیزاد در جاده. اما آبشار که از دور نمایان شد، شور و حالی از جمع برخاست، مخصوصا خواهرزاده بازیگوش ۱۲ سالهام.
جاده در محدوده آبشار عریض میشود و فضایی برای استراحت و پهنکردن زیرانداز و چادر و پارک خودرو دارد؛ هنوز بساطمان را کامل پهن نکرده و آبشار را خوب نظاره نکرده بودیم که خودرویی از دور نمایان شد. یک جیپ سبزرنگ با شیشههای دودی! مادرم نگاهی همراه با اخم و نگرانی به من کرد. حواسم تماما به خودرو بود که هر لحظه نزدیکتر میشد.
پیشتر که آمد خیالمان راحت شد. خودروی منابع طبیعی بود که برای سرکشی به عمق جنگل میرفت. ناگفته نماند که پس از آبشار نیز مسیر جنگلی با جادهای که تقریبا برای تردد خودروهای معمولی مناسب نیست، ادامه دارد و به اعماق جنگل میرود.
آبشار تودارک واقعا دیدنی است؛ آب آبشار بعد از ۷ تا ۱۰ متر به یک برآمدگی برخورد کرده و بصورت بسیار زیبا در هوا پخش میشود که در آن واحد، علاوه بر ریزش آب بهصورت آبشار، ریزش دانههای درشت باران در اطراف آبشار، جلوه کمنظیر و تماشایی به آن میبخشد. مرطوب بودن دیواره آبشار موجب رشد انواع گلسنگ و خزه شده که وجود چشمه گوارا، روح و روان هر بینندهای را نوازش میکند. آب آبشار پس از ریزش بصورت نهری از سطح جاده، که بصورت آبنمای طبیعی درآمده عبور میکند.
از ۱۵ سال پیش که برای اولین بار همراه یک گروه کوهنوردی به آبشار «تودارک» رفتم، وضعیت آبشار تغییرات زیادی داشته؛ حوضچه پایین آبشار مورد تخریب برخی افراد بومی قرار گرفته و اطراف حوضچه که فضای باز داشت، حالا چندان مساعد اقامت نیست، اثرات تغییر اقلیم هم که هیچ جای ایران را بینصیب نگذاشته به این آبشار بلند هم رحم نکرده و متاسفانه آب آبشار بسیار کم شده، هرچند آبشار «تودارک» همچنان دیدنی است.
آبشار «تودارک» که نام خود را از روستایی به همین نام وام گرفته در بخش مرکزی شهرستان تنکابن واقع شده و از مناطق دیدنی غرب مازندران محسوب میشود که به دلیل مسیر ناهموار و دسترسی دشوار تنها علاقهمندان به ماجراجویی و هیجان را به سمت خویش جذب کرده است.
روستای «تودارک» در دهستان گلیجان از توابع بخش مرکزی تنکابن دارای حدود ۶۰ خانوار ساکن است؛ فاصله این روستا تا آبشار تودارک حدودا ۲۰ کیلومتر است و راه دسترسی به آبشار آسفالت نیست. آسفالت مسیر روستا نیز متاسفانه رفیق نیمهراه است، هرچند آن بخش آسفالت نیز دستکمی از جاده خاکی ندارد. شغل اصلی اهالی روستا کشاورزی و دامداری است که از همین طریق معیشت خود را می گذرانند.
برای رسیدن به روستای «تودارک» چندین مسیر وجود دارد، مناسبترین و راحتترین راه از شهر شیرود است که در فاصله بین شهرهای تنکابن و رامسر قرار گرفته؛ پس از عبور از تنکابن به سمت رامسر، به شهر ساحلی «شیرود» میرسید؛ این شهر زادگاه خلبان شهید علیاکبر شیرودی، از فرماندهان مشهور تیزپرواز هوانیروز ارتش در جنگ تحمیلی است که در سال نخست جنگ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
در ادامه راه و بعد از گذر از پل آهنی و قدیمی شیرود، به سمت روستای «لَشتو» که در سمت چپ و جنوب شیرود قرار دارد باید تغییر مسیر دهید. پس از بازار روستای لشتو به سهراهی میرسید که باید به سمت راست بپیچید؛ سپس به سهراهی دیگری در میانه راه میرسید که اگر مسیر مستقیم را در پیش بگیرید به روستای تودارک رسیده و اگر به سمت راست بروید، وارد جاده خاکی منتهی به آبشار میشوید.
گفتنی است خودروهای خطیِ بومی در شهر شیرود یا تنکابن نهایتا تا بازار «لشتو» رفت و آمد میکنند و از این روستا به بعد، برای کسانی که فاقد خودروی شخصی هستند، طی مسیر باید به صورت پیاده یا تاکسی تلفنی باشد؛ البته این تاکسیها نیز به علت مسیر خاکی و ناهموار کمتر سرویس قبول میکنند و یا اینکه مبلغی بیشتری را مطالبه خواهند کرد.
اما اگر ترس به دل شما راه ندارد و به دنبال تجربهای متفاوت از گردشگری به همراه ماجراجویی هستید، دیدن آبشار «تودارک» را از دست ندهید.
انتهای پیام
نظرات