حسین ابراهیم نیا در گفتوگو با ایسنا با اشاره به واکنشها به توافق از سرگیری روابط ایران و عربستان، خاطرنشان کرد: تهران و ریاض، خصوصا در دو دهه گذشته، روابط سیال و متغیری را تجربه کرده اند؛ دو کشور در حوزههای سیاسی، امنیتی و اقتصادی در منطقه و جهان دچار تعارضات بسیاری هستند و از سرگیری روابط میان آنها در منطقه می تواند برخی از روندهای حساس منطقهای را دچار تغییرات اساسی کند.
وی واکنشها به توافق ایران و عربستان را در حال حاضر محتاطانه توصیف کرد و افزود: به نوعی حالتی از انتظار از ادامه این توافق مشاهده می شود، چراکه رقابتهای امنیتی و ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ایدئولوژیک مبنای اساسی تشدید خصومت میان دو کشور در میدانهای نیابتی خصوصا در منطقه بوده است؛ بنابراین طبیعی است که ناظران در حوزههای مختلف با دیده تردید به این توافق بنگرند و این پرسش برای آنها باقی باشد که آیا توافق میان ایران و عربستان از نوع توافق صلح آمیز سرد خواهد بود و یا نه این توافق بستری خواهد شد تا در آینده روابط گسترش یافته و حوزه های مورد اختلاف حل و فصل شوند؟
این استاد دانشگاه ادامه داد: هرچند در میان کارگزاران سیاسی منطقه از این تغییر استقبال شد و به عنوان نمونه سخنگوی وزارت خارجه مصر، در توییتی در ساعات اولیه ابراز خرسندی کرد و حتی برخی تحلیلها احتمال از سرگیری روابط ایران و مصر را طرح کردند، اما ماه های آینده برای این توافق حیاتی خواهد بود و این توافق مورد راستی آزمایی قرار می گیرد. چنانچه دو کشور موفق شوند چند حوزه اساسی مناقشه یعنی مساله یمن، موضوع "پیمان ابراهیم" و "لبنان" را خصوصا در ماههای آتی مدیریت کنند، می توان امیدوار بود که سمت وسوی توافق در مسیر ثبات و گسترش رابطه به حرکت درآمده است.
ابراهیم نیا با بیان اینکه باید به مفهوم «منفعت در چارچوب قدرت» « هانس مورگنتا» اندیشمند واقع گرای روابط بین الملل اشاره داشت و این مفهوم این پتانسیل را دارد ما را از افراط و تفریط در اخلاقگرایی و عدم ادراک در سیاست نجات دهد، گفت: اگر بپذیریم که هر دولت - ملتی به عنوان یک هستیِ سیاسی، منافع خود را دنبال می کند، آن زمان به منافع یکدیگر احترام گذاشته و منافع خود را در این میان حفظ می کنیم.
وی سناریوی دوم در رابطه با چشم انداز روابط ایران و عربستان را به وزن چین در خلیج فارس و خاورمیانه مرتبط دانست و ادامه داد: از آنجا که پکن میانجی این توافق بوده و مذاکرات را «پیروزی گفتوگو و صلح» نامیده و پررنگترین محور و راهبرد سیاست خارجی اش اقتصاد و ثبات امنیتی در مناطقی است که در آنجا سرمایه گذاری کرده، نقشی که در ادامه ایفا می کند اهمیت دارد. اینکه چین تا چه اندازه در آینده موفق خواهد شد؛ ژئوپلیتیک هویتی ریاض و تهران را به یکدیگر نزدیک کند، تا چه میزان میتواند با عامل اقتصاد دو کشور را تحت فشار قراردهد که هنجارها و رویکردهای ایدئولوژیک نسبت به یکدیگر را تعدیل کنند و همسویی میان تهران و ریاض را عمق بخشد تا در آینده بلندمدت این توافق بدل به توافقی سه جانبه میان تهران، ریاض و پکن شود، نقش بسیار مهمی است.
این تحلیلگر مسائل غرب آسیا اضافه کرد: در سناریوی سوم، اگر عربستان سعودی با این پیش زمینه به میدان آمده باشد که گام عادی سازی و پذیرش پیمان ابراهیم را در پیش بگیرد؛ در حقیقت تلاش دارد که در این سناریو اصل توازن و دیپلماسی عملیاتی عربستان سعودی در همکاری با قدرتهای شرق و غرب خصوصا در میان اعراب و سپس در ابعاد بینالمللی را به همگان نشان دهد.
ابراهیم نیا گفت: با پیگیری فرآیند عادی سازی روابط با اسرائیل و با میانجیگری آمریکا، آن هم در مدت زمان کوتاهی پس از امضای توافق از سرگیری روابط ریاض با تهران با میانجیگری چین، ریاض نشان خواهد داد که بدون اعتماد صرف به ایالات متحده و یا چین، ساختار جدید امنیت منطقه ای خلیج فارس و خاورمیانه را طرح ریزی خواهد کرد؛ در این سناریو ریاض بدون توجه به دغدغه ها و نگرانیهای سیاسی و امنیتی مدنظر تهران در فرآیند مذاکرات دو کشور، با روند عادی سازی مناسبات، اسرائیل را به محیط امنیتی خلیج فارس وارد می کند.
وی با بیان اینکه ریاض تلاش می کند به دیگر کشورهای عربی منطقه این پیام را بدهد که در جریان مذاکرات با تهران امتیازی را واگذار نکرده است و ابتکار عمل سیاست خارجی در منطقه را تحت اختیار دارد، اظهار کرد: در سناریوی سوم، دو رویکرد میان تهران و ریاض شکل خواهد گرفت؛ در رویکرد نخست ایران با نشان دادن واکنش، در عمل، ریاض را بانی نادیده انگاشتن نگرانیهای تهران نشان می دهد و قطعا ناپایداری در توافق خواهد شد؛ اما در رویکرد دوم تهران به دلیل عدم تمایل به تنش، ساختار تعدیل شده ذهنی در سیاست خارجی اش پی میگیرد و واکنشی نشان نمیدهد که نشان دهنده ورود سیاست خارجی ایران به مرحله جدیدی از دیپلماسی در سال جدید است.
این استاد دانشگاه در ادامه؛ چندین ماه آینده در روابط تهران و ریاض را بسیار مهم عنوان کرد و افزود: تلاش دو کشور برای جلب اعتماد و رسیدن به یک جمعبندی و درک دقیق از نگرانیهای یکدیگر با ساختاری تعدیل شده و دیدگاهی منعطف در راستای مدیریت حوزههای چالش زا و مدیریت بازیگران مداخلهگر میان دو کشور بسیار مهم تلقی می شود.
به گفته ابراهیم نیا؛ چنانچه مدیریت منافع ملی هر سه کشور چین، ایران و عربستان، براساس انسجامی عملیاتی پیش برود؛ در آینده تغییرات اساسی دیگری در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه رخ خواهد داد که بی شک واکنش جدی غرب، اروپا و ایالات متحده، را در پی خواهد داشت.
انتهای پیام
نظرات