حجتالاسلاموالمسلمین دکتر محمدجواد رودگر، دبیر علمی همایش عرفان اهلبیتی شامگاه چهارشنبه ۱۰ اسفند در مراسم آغاز همایش عرفان اهل بیتی که در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه برگزار شد، بیان کرد: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تقریبا دو دهه است که در ساحت عرفان اهل بیتی فعالیت های علمی و پژوهشی را در قالب های مختلف تدارک دید و در همین مدت آثار ارزشمندی را تقدیم عرفان پژوهان کرده است.
وی ادامه داد: در همین راستا برای تحقق فلسفه و هدف اصلی گروه عرفان اسلامی پژوهشگاه اولین همایش عرفان اهل بیتی با ذیل ماهیت و ضرورت را تدارک دیدیم.
رودگر تصریح کرد: ورود علما، مراجع عظام تقلید، استادان برجسته، محققان و عرفان پژوهان به این عرصه و برگزاری جلسات بحث و گفتوگو با سه طیف موافقان، منتقدان و مخالفان در مباحث عرفان اسلامی به معنای عام کلمه و عرفان اهلبیتی از سیاستهای راهبردی این همایش بوده است.
دبیر علمی همایش عرفان اهلبیتی، یادآور شد: مقصود ما از عرفان اهلبیتی، عرفانی است که منبع آن آیات قرآن، احادیث و روایات اهلبیت (ع)، ادعیه و نیایشها و در کنار آن سیره عملی و سبک زندگی معنوی معصومین باشد.
عرفان اهل بیتی در مواجه سلبی با عرفان اسلامی موجود نیست
رودگر عنوان کرد: عرفان اهل بیتی در مواجه سلبی با عرفان اسلامی موجود نیست بلکه در مقابل عرفان های انحرافی صوفیانه و عرفان های سکولار و الحادی قرار دارد
وی بیان کرد: در جهت برگزار شدن این همایش با علمایی چون آیت الله مکارم شیرازی، آیتالله جوادی آملی، آیتالله مظاهری، آیت الله گرامی، آیت الله ناصری، آیت الله هادوی تهرانی و آیت ابوالقاسم علی دوست و ...دیدار و گفت و گو کردیم و نظر برخی از اساتید برجسته حوزه و دانشگاه را نیز جویا شدیم.
رودگر اظهار کرد: با توجه به اهداف تبیینی، تولیدی، روشی و گفتمان سازی و در عین حال تایید و دفاع از عرفان اسلامی موجود ما مجموعا ۹۴ جلسه با شبکه چهار در حوزه عرفان اهل بیتی و یک جلسه شبکه عربی حیرت، ۳۰ جلسه مجازی درسی و بحثی و ۲۸ جلسه دروس سلوک وحیانی در منظومه فکری علامه طباطبایی داشتیم.
وی تصریح کرد: ۸ نشست علمی، ۸ کرسی علمی ترویجی، ۵ پیشهمایش و ۲ جلسه هماندیشی را در راستای برگزاری همایش عرفان اهلبیتی با حضور طلاب، اساتید دانشگاهها و حوزویان و دانشجویان برگزار کردیم.
در عرفان اهل بیتی شریعت رکن است
در ادامه آیت الله علی اکبر رشاد رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: عرفان در بین همه اقوام از مسائل پرچالش است که راجع به آن فراوان افراط و تفریط می شود و وقتی عنوان جدیدی هم برای آن مطرح میشود، ابهامات مضاعفی را ایجاد میکند که به نوبه خود سلسله چالشهایی را به آن می افزاید.
رشاد در خصوص ویژگیهای عرفان اهل بیتی، ادامه داد: عرفان اهل بیتی قاعدتا تفاوتهایی با عرفان رایج و مرسوم دارد، فهم ما از این اتفاقی که دارد رخ می دهد این است که ما عرفان اهل بیتی را با یک ویژگیهایی دنبال می کنیم و علاقمندیم آن ویژگیها را تدوین کرده، مستند کنیم، تفصیل و تعمیق ببخشیم وآنها را ارائه و ترویج کنیم.
وی اظهار کرد: از جمله مباحثی که همواره مورد حساسیت بوده است و ما به دنبال مرتفع کردن آن هستیم این است که عرفان اهل بیتی قطعا یک عرفان شریعت مدار است و شریعت را خارج از عرفان نمیداند بلکه در عرفان اهل بیتی شریعت رکن است و هیچ تزاحم و تعارضی بین شریعت و ابعاد دیگر نمیبیند.
عرفان اهل بیتی عرفان تک منبع نیست
رشاد با بیان اینکه عرفان اهل بیتی عرفان تک منبع نیست، یادآور شد: تنها مجرای دریافتهای معرفتی و هدایت سلوکی و رفتاری، شهود و استشراق نیست؛ انسان از مجاری مختلف با ساحت الهی ارتباط برقرار می کند. این مجاری آنگاه که معتبر شوند به موازات هم تامین کننده هستند و ما به موازات هم از طریق این مجاری گوناگون حقایق الهی را دریافت می کنیم. انسان عادی قادر نیست تنهایی و به اتکای یکی از این مجاری معرفت همه حقایق را دریافت کند بلکه باید از همه مجاری استفاده کند، بنابراین همه این مجاری درخدمت انتقال حقایق به ساحت انسانی است البته معصوم می تواند با شهود و فطرت سلیم همه حقایق را دریافت کند.
وی ادامه داد: از جمله ویژگیهای عرفان اهل بیتی این است که تصور کنیم مانند خود اهل بیت که در مواجه با حقایق به ما یاد دادند از همه این منابع استفاده کنیم در عرفان چنین دغدغهای داشته باشیم؛ همان گونه که حقایقی را در دانش کلام صورت بندی کردیم و از همه مجاری بهره میبریم عرفان و آن وجه معنوی دین نیز همانند سایر ابعاد است.
رشاد بیان کرد: دین دارای اضلاع خمسه است؛ هم عقاید است که در قالب فلسفه و کلام و عرفان نظری تجلی کرده است و هم مولفه علمی دارد، هم معنویت است و هم احکام، فقه، شریعت و اخلاق است. بنابراین یک ویژگی دیگر آن جامع المصادر بودن عرفان اهل بیتی است چون مکتب اهل بیت (ع) تک منبع نیست.
عرفان اهل بیتی، عرفان جامعهگرا
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: عرفان اهل بیتی، عرفان اجتماعی و در صحنه و عرفان انزوا و گوشه گیری است؛ این عرفان با مردم و در متن جامعه و در واقع جامعه گرا است. عارف بنا نیست گوشه گیر باشد. عرفان اسلامی، رهبانیت نیست بلکه عرفان جامع گرا و جامع گری است. نظام ساز و تمدن ساز و جامع پرداز است.
رشاد، امام خمینی(ره) را به عنوان شخصیتی که هم عارف عرفان اهل بیتی است و هم سیاستمدار معرفی کرد و گفت: امام خمینی در عین اینکه عارف است، فقیه و یک شخصیت اجتماعی است که انقلاب می کند، اهل جهاد نیز هست درواقع عرفان جامع گرا و جامعه گر است که اجتماع را مدیریت می کند و به این معنا عرفان اهل بیتی عرفان زندگی است. تنها عرفان شناختاری نیست بلکه عرفان زیستاری نیز هست و یک سبک زندگی تولید می کند و این سبک زندگی در پیوند با سایر ابعاد دین قلمداد می شود. عرفان اهل بیتی، عرفان موازی و مقابل دین نیست بلکه موافق و در متن دین و به دین آمیخته است و جدا از دین نیست.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه یادآور شد: عرفان اهل بیتی، عرفان عقل ستیز و عقل گریز نیست. ممکن است عارف دریافتهایی داشته باشد که فراتر از عقل باشد ولی این به معنای عقل ستیزی و عقل گریز قلمداد نمیشود.
وی با بیان اینکه ما باید مجموعهای از ویژگیها را از منابع و مصادر معتبر و موجه بتوانیم به شکل فنّی استیاد کنیم، افزود: آنچه که به نظر میآید امروزه به آن احتیاج داریم، این است که هر اتفاق جدیدی از دو نقطه باید شروع شود و باید دو نکته را حل کنیم؛ یکی مبانی و دوم منطق و روش. دست ما در دومی خالی است. ما منطق منسجم مدون شناخته مقبولی که بتوانیم به اتکای آن عرفان اهل بیتی را استنباط کنیم؛ نداریم.
رشاد تصریح کرد: دستگاه اجتهادی ما چون ناظر به این حوزهها نیست و آزموده نشده است، می توان تعبیر کرد که با استنباطهای معنوی و عرفانی بیگانه است. اصول فقه که مهم ترین دانش دستگاه استنباطی ما است؛ ناظر به این عرفان نیست؛ فقه معطوف به حوزه عمل و رفتار و حکمت عملی است و نمیتواند این خلا را پر کند.
وی با بیان اینکه اصول فقه سرمایه شیعه و میراث معرفتی بی بدیلی است، عنوان کرد: این دانش از آن جهت که دانشی با غایت و ساختار معین است، رسالت و ماموریت خاص خود را دارد اما اگر بخواهیم آن را در حوزه عرفان بکار ببندیم، کفایت نمی کند. در نتیجه ما نیازمند تاسیس اولا دستگاه منطقی و روشی برای استنباط عرفان اهل بیتی و معنویت شیعی و الهی هستیم و ثانیا اگر بخواهیم دستگاهی را طراحی کنیم باید مبتنی بر جهان اندیشگی دین باشد و به تعبیر رایج باید در پارادایم دین تولید شود.
وی کل نگری و جامع نگری دستگاه استنباط عرفان اهل بیتی را از دیگر ویژگیها دانست و گفت: این دستگاه باید به لحاظ عرضی و عمقی باید قابلیت و ظرفیت پوشش دادن به همه قلمرو عرضی و طولی سطوح و ساحات آنچه که باید استنباط شود را داشته باشد. نگرش تلفیقی و ترکیبی باید حاکم باشد یعنی باید توجه کنیم ما عرفانی را میخواهیم استنباط کنیم که در کنار آن، شریعت و اخلاق و عقاید کلام و ابعاد مختلف دین وجود داشته باشد و درواقع جامع المصادر باشد. ما درعرفان اهل بیتی باید مجموعه منابع را در فرآیند گفتوگو ورزانهی جدلی به خدمت بگیریم تا عرفان کامل و جامع استنباط شود.
وی برخورداری از ساختاری پخته و متقن و پذیرش واقعیات انتقادی را از دیگر ویژگیهای عرفان اهل بیتی معرفی کرد و ادامه داد: این نوع عرفان می بایست پویایی و زایایی داشته باشد و باید خودش را ترمیم کند و بتواند معرفت تولیدی خود را پیوسته و مرحله به مرحله تکامل ببخشد و سنجش گری پسینی داشته باشد.
ورود به عرفان بدون تخصص منجر به سهل انگاری است
در ادامه این مراسم حجت الاسلام سید یدالله یزدان پناه مدیرگروه عرفان مجمع عالی حکمت اسلامی بیان کرد: عرفا دو روش اصلی برای اجتهاد عرفان دارند، اول روش شهودی اختصاصی و دیگری روش همگانی که دیگران هم میتوانند ورود کنند. در روش شهودی، عارف به جایی میرسد که حقایق قرآن و روایات را از عمق میفهمد، البته اگر اهل طهارت باشد.
یزدانپناه اظهار کرد: روش شهودی، روش رسیدن به خزائن قرآن و حقیقتی است که اهل بیت(ع) از آن خبر میدهند. خود اهل بیت(ع) هم حقیقت قدسی دارند ولی عارف آن حقایق قدسی را ندارد و البته به حد توان از آن خبر میدهد. عرفای حقیقی، شریعت را به عنوان میزان عام مطرح میکنند و آن میزان را با شهود و شیوه ظهورگیری به حقیقت میرسانند.
وی اضافه کرد: بنده به تجربه میگویم خیلی از مشکلات و تناقضات به دست این بزرگان حل شده است، زیرا به اصل شهود وصل هستند و خدمت قرآن رفتهاند، ولی این روش، اختصاصی است، لذا آیت الله قاضی برخی عبارات ابن عربی را در فتوحات برای شاگردان میخواند و آن را تأیید میکرد و من هم به این مرحله رسیدهام.
یزدانپناه گفت: روش دوم، همگانی و عمومی است و این روش قابل عرضه به همه است؛ مثلا علامه در المیزان این کار را کرده است؛ توحید عرفانی که علامه از آن سخن توحید اسلامی است و روش کشف آن را به صورت منضبط بیان فرموده است. از این رو مثلا در قرآن تعبیر الرحمان و انباء فرشتگان را داریم و این پرسش مطرح است که این انباء و رحمان به چه معناست؟ و البته علامه توضیح داده است.
یزدانپناه بیان کرد: روش دیگری که اهل بیت(ع) فرمودند، استعمال لفظ در اکثر معناست. جابر فرموده است خدمت امام رفتم و یک آیه را امروز به یک شکل و روز دیگر به معنای دیگر تعبیر کرد و وقتی علت را جویا شدم، امام فرمود: قرآن وجوه متعدد دارد. سومین راه و روش هم جری است؛ ما روایات جری را حقیر کرده و شأن آن را کم کردهایم، ولی این بحث را هم خود اهل بیت(ع) دارند
استاد حوزه گفت: اگر قرار است از روایات، استنباط عرفانی داشته باشیم، بدون آشنایی با این حوزه به سهلانگاری خواهد رسید و مکررا هم این را تجربه کردهایم. بنابراین کسانی که می خواهند به این حوزه ورود کنند باید آشنایی و آگاهی کاملی از جوانب آن علم داشته باشند
توحید، مسئله اصلی عرفان است
در ادامه این مراسم حجتالاسلام و المسلمین حمید پارسانیا، استاد حوزه علمیه گفت: عرفان دو مسئله اصلی دارد یکی توحید و دیگری موحد و مسئله مهم دیگر نحوه معرفتی است که در عرفان وجود دارد و آن، شهود است. مسئله دیگر اینکه وقتی از عرفان اهل بیتی سخن میگوییم از منظر تاریخی هم میتوان نگاه کرد و برای اینکه از منظر تاریخی وارد شویم تقسیمبندی دیگری هم مدنظر است.
وی با بیان اینکه در قرآن با سه سطح معرفت روبهرو هستیم، افزود: اول معرفت نقلی زیرا قرآن، کلام خداست، سطح دیگر معرفت، عقلی است، زیرا مخاطب این کلام انسان عاقل است و اگر همه انبیاء باشند، ولی مخاطب عقل نداشته باشد، بیثمر خواهد بود. سطح دیگر عرفان هم معرفت شهودی است. در تفکر دینی به صورت عام و در تفکر اسلامی معرفت به معرفت مفهومی منحصر نیست.
استاد حوزه با بیان اینکه وحی کلام خداست و نقل در حاشیه وحی، مرجعیت دارد و وحی به صورت نقل به گوش همگان میرسد، اظهار کرد: در قرآن هم از وحی و هم نقل سخن گفته شده است. در جریان غرب معرفت شهودی و نقل را از معرفت علمی حذف کردهاند که در رأس آن دکارت است.
آسیب معرفت نقلی، فقهی و عقلی در سده اول
وی افزود: آنچه بعد از وفات پیامبر رخ داد، تحریفی بود که واقع شد و سطوح معرفت آسیب دید، البته به دلیل مرجعیت قرآن و اسلام، باز فقه حضور دارد. امامت حذف شد و خلافت آمد و در سده اول نوعی تحریف و ظاهرگرایی پیش آمد.
وی با بیان اینکه عقل عنصری است که عقل مفهومی میتواند نسبت به آن نقادانه برخورد کند، تصریح کرد: فقه با اینکه آسیب زیادی در سدههای اولیه دید ولی باز مرجعیت قرآن را بالای سر خودش دارد. در سده اول چون قرآن مرجعیت داشت، جریاناتی در اسلام به عقل هم توجه نشان دادند.
پارسانیا بیان کرد: جریان شهود بیشتر میخواست رفتار اجتماعی خود را توجیه کند، لذا با انحراف در سده اول هم معرفت نقلی و فقهی و هم معرفت عقلی آسیب دید و به تدریج این آسیبها به تکفیر و ممانعت از پرسش و پاسخ پیش آمد، هم جریان شهودی آسیب دید.
وی افزود: عرفان از عرصه زیست و جریان اجتماعی خارج و شکل نخبگانی و فردی پیدا کرد و عرصه سیاست و قدرت عرصهای شد که خود را توجیه میکرد؛ فقهی که قدرت و خلافت را در برابر امامت توجیه کرد.
پارسانیا تاکیدکرد: بخشهای دین اعم از اعتقادات و نقل و وحی و عقل از هم جداشدنی نیست زیرا دین راه سیر و سلوک انسان به سمت خداست از این رو انسانی وجود ندارد که سیر و سلوک نداشته باشد یا به سمت جهنم یا بهشت، ولی انحرافی که واقع شد موضع اصلی معرفت شهودی را حذف کرد و آن را اختصاصی کرد و وقتی چیزی در فرهنگ جاری نشد، انحرافاتی هم خواهد یافت.
وی بیان کرد: در اسلام، عترت و قرآن جداییناپذیر است و این جدایی در هر جایی اعم از فقه و عرفان وارد شود، آسیبرسان است؛ اهل بیت سعی کردند اگر قدرت از مسیر اصلی خود خارج میشود، فرهنگ در مدار اصلی باقی بماند. حضور این فرهنگ سبب میشود تا معرفتهای عرفانی هم در یک بسترهایی وجود داشته باشد.
وی با بیان اینکه حیات اسلام به زیست شهودی است که انسان در ابد خودش با آن مواجه است، گفت: عنصر اول در زیست شهودی، توحید است. در روایت بیان شده است اگر توحید در یک کفه ترازو و همه عالم در کفه دیگر باشند باز سنگینتر است، زیرا او نامحدود است و اگر محدود باشد نقص دارد؛ عنصر اصلی رویکرد عرفانی به عالم هم با توحید است.
انتهای پیام
نظرات