خانواده او در سال ۱۳۲۹ به شهر مسجدسلیمان مهاجرت میکند. وی تا سال ۱۳۵۷ در این شهر میماند. سپس به اهواز میرود. در ابتدا به داستاننویسی روی آورد اما کار جدیاش در شعر از سن ۲۰ سالگی و با چاپ شعری از او در مجله فردوسی شروع شد. وی از شناختهشدهترین چهرههای شعر ناب محسوب میشود که در ادامه مسیر ادبی خود از شعر ناب نیز فراتر رفته است.
علیپور فارغالتحصیل کارشناسی ادبیات فارسی است و پس از ۳۰ سال اشتغال در آموزش و پرورش، بازنشسته شده است. از وی در بیش از ۵۰ سال فعالیت ادبی مجموعه شعرهای متعددی به چاپ رسیده است. از جمله:
«داغ بیبی»، «به کوچه زنبق»، «بنفش پارچهای»، «پرتره»، «نیمرخ آهو»، «بال برف»، «به حکمت مخروبه»، «به گرمسیر»، «همین دیدنها»، «سببابه»، به لامکان به نرگسها» (گزیده اشعار)، «فاخته هیمالیا»، «علف یونان به لغت عذرا»، الواح شفاهی کسی به نام کوچک هرمز»، «اوراق لاژورد»، «سپیدی جهان»، «نرگس فردا» و... .
به گزارش ایسنا، علیپور در آستانه ورود به ۷۶ سالگی است و به همین مناسبت برخی گفتوگوهای سالهای دور و نزدیک او را با ایسنا مرور میکنیم.
همه میخواهند یکشبه هرمز علیپور بشوند!
هرمز علیپور گفت: خدا به من صبری داده که پس از ۵۰ سال ریاضت و عشق کاری جز سرودن شعر بلد نیستم و این در حالی است که همه میخواهند یکشبه «هرمز علیپور» بشوند!
این شاعر بیان کرد: بدون شک هر شاعری دوست دارد کار او تاثیرگذار و حتی فرهنگساز باشد. زمانی که در خصوص این تاثیرگذاری به شعرم نگاه میکنم حالتی دوگانه به من دست میدهد.
وی افزود: حالت اول، تاثیر زیرجلدی سرودههایم است که در شعر برخی از شاعران جوانتر میبینم و احساسی زیبا همراه با خوشنودی به من میدهد. در نگاه دوم گاهی عینا دست نوشتههای خود را میبینیم که در جاهای دیگر چاپ میشوند که به خاطر خلقیات خاص خود و نه از سر بیاعتنایی به شعرهایم توجهی به آنها نمیکنم.
علیپور خاطرنشان کرد: تشخیص این سرقت برای اهل فن که میدانند این تفاوت به شکلی از بابت نگاه، تخیل، احساس و ظرافتهای هنری در بدل وجود ندارد، امکانپذیر است. این در حالی است که تاثیرگذاری فرهنگی و مثبت سرودههایم را در شعر شاعران حرفهای و خارج از خوزستان نیز شاهد بودهام.
این شاعر گفت: عدهای از اطرافیان با ایجاد تغییرات اندکی در شعرهایم از آنها رونویسی و کپیبرداری میکنند. لذت هر هنری چه شعر، چه نقاشی و... در خلق آن است و هر کشفی که توسط خود هنرمند صورت گیرد لذتی خاص دارد.
وی ادامه داد: شاید بتوان با تقلید از آثار دیگران و تغییر اندک آنها افراد را گول زد اما سارقان هنری به آن لذت و خلقی که باید یک هنرمند دست یابد، نخواهد رسید؛ هر چند که هنرمندان متخصص متوجه این سرقت خواهند شد.
او یادآور شد: هر کسی تحت هر شرایطی میتواند از آثار دیگران کپیبرداری و سرقت کند اما قضاوت آیندگان در خصوص او همراه با نفرت خواهد بود.
علیپور اظهار داشت: با این حال خوزستان دارای شاعران برجستهای است و اگرچه ممکن است در میان نام این عزیزان از جانب ذهن و حافظه من غفلتی صورت گیرد اما از جمله شاعران زیر ۵۰ سال اهوازی میتوان به بهزاد خواجات که یکی از حرفهایترین شاعران ایران به شمار میآید، اشاره کرد.
وی افزود: در میان شاعران ۳۰ تا ۴۰ ساله نیز میتوان از رضا بختیاریاصل، کوروش کرمپور و امید حلالی نام برد. همچنین شاعران عزیزی وجود دارند که جزو نامهای معتبر در شعر ایران و نه تنها اهواز یا جنوب به شمار میآیند که عبارتند از مهدی مرادی، بهمن ساکی، علی یاری و داریوش معمار.
او تصریح کرد: باز که از نسل تازهتر بگویم شامل افسانه نجومی، شمسی پورمحمدی، فاطمه مزبانپور و اخیرا سعید اسکندری است که مشغول گذران دوره دکترای خویش است. سعید اسکندری با کتاب دوم با نام "دستام ستاره دریایی است" نشان داد که با جان و دل شعر گفته و آن را پیمیگیرد.
این شاعر توضیح داد: دوست دارم در این جا از غزل اهواز و ۲ شاعر جوانی که با وجود اشرافشان به غزل و سرودن غزلهای قابل قبول به سمت شعر آزاد روی کردهاند نام ببرم، که همان سیامک میرزاده و روزبه صالحی هستند. تردید ندارم که هر ۲ نامهایی روشن در آینده شعر این خطه و حتی کشور خواهند بود.
علیپور بیان کرد: قصد دارم نه از منظر یک منتقد بلکه از دیدگاه کسی که نگاه همدلانهای به شعر و شاعران دارد در عرصه یا پهنه باشم.
آن چه هرمز علیپور را دچار یاس میکند!
هرمز علیپور گفت: در قدیم میگفتند شعر هنر اشراف است ولی خود من شخصا به این دریافت رسیدم که شعر در واقع هنر فرزانگان و فرهیختگان است؛ یعنی دغدغه آدمی با سواد و اهل اندیشه که به شعر هم علاقهمند است.
این شاعر اظهار داشت: این دغدغه به دنبال شعری هست که به شکلی بتواند آرزوها و آمال خود را در آن منعکس شده ببیند وگرنه این طور نیست که چون همه حافظ میخوانند خوانندهای است که فهم و توقع شعری او بالا باشد.
وی تصریح کرد: دیگر کسی شعر امروز را نمیخواند و آن چه که امروز به نظر میرسد که شعر خواننده ندارد امری گذرا است.
علیپور توضیح داد: تا شعر شاعری علاوه بر پذیرش از جانب اقلیت متخصص این کار بگذرد و در فرهنگ جامعه رسوخ پیدا کند با تمام موانع و سدهای بازدارنده از جهت مسایل اجتماعی ـ سیاسی ـ اقتصادی ـ تاریخی زمان میبرد.
وی ادامه: از افسانه نیما تا به این لحظه شاعران پذیرفته شده ما از سه ـ چهار تن فراتر نرفتهاند. برای مثال چه کسی فکر میکرد که روزی "پرواز را به خاطر بسپار" فروغ خود را به هر نوع تفکری بقبولاند؟
شاعر «نرگس فردا» بیان کرد: امروزه شاعرانی که شعرشان جان و زندگی شاعرانه دارد و زاییده نوعی سیر و سلوک بهرهمند از صداقت و کودکی است مخاطبان خود را دارند با تمام هیاهو و جدل یا جدالهایی که در فضای مجازی و حقیقی حاکم است.
علیپور اظهار داشت: از یاد نبریم که پذیرش یا قبول شاعر در فرهنگ شعری ما از قدیم تا امروز بیشتر رنگ و بوی یک نوع تاخیر را پذیرفته و بدان خو گرفته است. مثال بیاورم؛ واضح و برجستهترین نام احمدرضا احمدی است که بعد از نیم قرن شاعرانه زیستن تازه چند سالی است کتابهایش به قفسههای کتابخانهها راه یافته است؛ شاعری که در آغاز کتابهای خود را با هزینههای شخصی چاپ میکرد.
او گفت: آن چه گاهی ما را دچار نوعی از یاس میکند قضاوت در راستای نامهایی است که به علت بضاعت مالی توانایی چاپ شیکترین کتابها را دارند و همیشه هم همین طور بوده است.
شعر واقعی راه خود را باز میکند
هرمز علیپور با بیان اینکه شعر واقعی راه خود را باز میکند گفت: در جامعه تمام جریانها و مسائل به هم مربوط هستند و چاپ کتاب هم از آنها منقطع نیست.
این شاعر بیان کرد: در حال حاضر چاپ کتاب نسبت به گذشته سختتر شده که یکی از دلایل آن بالا رفتن قیمت کاغذ است.
او ادامه داد: ممکن است یک شاعر واقعی به دلیل بالا بودن هزینه چاپ توان انتشار کتاب را نداشته باشد و از طرفی بیانصافیهایی که در ارایه کتاب، چه از طرف رسانهها و مطبوعات و چه ناشران صورت میگیرد، او را دلسرد یا دلزده کند.
علیپور خاطرنشان کرد: کسانی هستند که دستنوشتهها یا شعرهای دیگران را چاپ میکنند. با اینکه حرکت آنها در مسیر تاریخی شعر تأثیرگذار نیست، اما این مسائل یک عده شاعر جوان را افسرده میکند، چون همه شاعران جوان این تجربه را ندارند که بدانند شعر واقعی راه خود را باز میکند و با هیچ ترفندی مغلوب نمیشود.
او در ادامه بیان کرد: با اینکه کار شاعر این است که زندگی خود را وقف شعر کند، اما رسیدن به این مرحله زمانبر است، چرا که ممکن است طی زمان طولانی هزاران نفر شعر بگویند، اما یکی از آنها شاعر واقعی نشود. این مسائل باید به طور کامل کارشناسی و بررسی شوند.
دریافته شدن و پذیرفته شدن شاعر غوغاسالاری را برنمیتابد
هرمز علیپور میگوید: پذیرفته شدن آثار هیچ گونه خودپردازی کاذب را برنمیتابد.
این شاعر پیشکسوت بیان کرد: با توجه به کثرت عنوانهای شعر و فشردگی چاپ آثار بدون شک در بین این آثار و این نامها هستند شاعرانی که در آینده جزو بزرگان و نامداران شعر خواهند شد.
او ادامه داد: این شاعران کسانی هستند که شعر برای آنها تفریح و تفنن نیست بلکه حیاتیترین انگیزه آنها است. یعنی شاعرانی که شکل حرفهایتر در پرداخت هزینههای فردی به چنین کاری دارند و بر این کار اصرار داشته و شعر جزو اولویتهای زندگی فردی و اجتماعی آنها است.
علیپور اظهار داشت: دریافته شدن و پذیرفته شدن آثار و نامها احتیاج به گذشت زمان و آرامش دارد و هیچ گونه غوغاسالاری و خودپردازی کاذب را برنمیتابد.
به عنوان طرفدار یدالله رویایی ملامت شدم
هرمز علیپور، یدالله رویایی را جاهطلب میداند و درحالی به اینکه بهعنوان شاعرِ طرفدار رویایی ملامت شده اشاره میکند، میگوید: رویایی به اندازۀ یک کتابخانه به فرهنگ شعر ایران اضافه کرد.
این شاعر موجب «ناب» در پی درگذشت یدالله رویایی، شاعر «حجم» درباره ویژگیهای شعری او و آنچه رویایی را از دیگر شاعران «حجم» متمایز میکرد، گفت: به اعتقاد من، آنچه رویایی را از دیگران - که فقط هم شاعران نبودند - جدا میکرد، شرایط سنی، دانستن زبان و شرایط شغلی او بود. همچنین از جوانی که شعر میگفت، کسانی چون پروفسور هشترودی حامی و مشوق او بودند.
علیپور در عین حال بیان کرد: رویایی جاهطلب بود و این قابلیت را داشت که گروهی را جمع کند؛ حتی اگر بعداً آن گروه نخواهد نقش رویایی را تعیین کنند یا موثر بدانند. علاوهبر شعر «حجم»، استمرار و پیشنهادهای رویایی بسیار مهم بود. او تا لحظۀ مرگ هم یک لحظه از نوشتن بازنایستاد. حتی وقتی از ایران رفت، با اینکه غم غربت داشت اما ارتباط وسیعی با شاعران جهان داشت.
این شاعر پیشکسوت که پیشتر نیز در گفتگویی با ایسنا از این گفته بود که «مانیفست شعر حجم یدالله رویایی او را قانع نکرده» افزود: من زمانی معتقد شدم، مانیفست شعر «حجم» قانعکننده نیست. اما بعد از مدتی دیدم که از حرکت رویایی استقبال شد و نسلهایی از شاعران آمدند که با مطالعه و تعلق خاطر و دلبستگی بیشتر کارها را انجام میدادند.
هرمز علیپور همچنین معتقد است که شعر «حجم» بر مبنای دو مؤلفه بنا نهاده شده بود؛ ایهامی که در بعضی کلمات است و جملات شرطی و به فرمولی شدن این گونه شعری اشاره و بیان کرد: میشد از روی دست رویایی یا فرمول او شعر بنویسی! من قبلاً در جایی گفته بودم که شعر «حجم» با رویایی آغاز و با رویایی تمام شد. شعر امری فردی است. هرچند کار گروهی به شعر حرارت و هیجان میدهد و تعامل ایجاد میکند اما در نهایت شاعری ماندگارتر است که بتواند امضای خود را داشته باشد.
علیپور سپس با بیان اینکه تمایز یدالله رویایی فقط در شعرش نبود، گفت: او نثر بینظیری هم داشت. رویایی آدمی بود که به تشخص خودش در همۀ زمینهها اهمیت میداد و عملکردش هم طوری بود، از دیگرانی که مدعی بودند هم بیشتر کار کرد و هم با وجود اینکه از ایران دور بود اما از خیلی از شاعرانی که در ایران بودند بیشتر با شاعران علاقهمند به شعر در ارتباط بود.
او ادامه داد: من چندین نامه از سوی رویایی دریافت کردم و با او در ارتباط بودم. با این حال، شاعرانی که در ایران بودند، یا چیزی به دیگران یاد نمیدادند یا اشباع شده بودند. اما رویایی این تمایز را داشت و دانش او وسیع بود. بسیاری از شاعران منکر این بودند اما او در ادبیات کلاسیک هم ید طولایی داشت.
این شاعر موج «ناب» سپس به اینکه تمام زندگی و نفس یدالله رویایی فقط شعر بود اشاره و اظهار کرد: یکبار وقتی نام ۳۰، ۴۰ نفر را در فهرست شاعران «حجم» آورده بود، در نامهای به او نوشتم که آقای رویایی این حاتمبخشی شما برای چیست؟ برای یار جمع کردن است؟ نوشته بود که مقداری با اغماض نگاه کن و سخت نگیر. آن زمان حتی نصرت رحمانی گفته بود اگر رویایی من را جزو شاعران حجم قرار دهد، معترض میشوم.
علیپور همچنین گفت: رویایی از شاعران جوانتر از خود میآموخت. برخی از شاعران بهخاطر عشق و علاقه به سمت رویایی میرفتند.
او سپس بیان کرد: خیلی از کسانی که در آغاز شاعران آیینی بودند، حتی من را بهعنوان شاعر طرفدار رویایی ملامت میکردند اما بعدها که پاریس رفتند، عکسهای آنها را با رویایی در صفحاتشان دیدم!
علیپور با بیان اینکه رویایی از خانوادهای بود که با ادب و هنر و فرهنگ ارتباط تنگاتنگ داشتند، گفت: مشخص شد رویایی خودش به فرهنگ شعر ایران به اندازۀ یک کتابخانه اضافه کرد و در یارگیری یا انتخاب دوست هوشمند بود؛ او عطش کلمه داشت و عمر پربرکتی هم داشت.
دروازههای شعر معاصر به روی همه باز است
هرمز علیپور گفت: دغدغه وجود مخاطب و نبود مخاطب دغدغه شاعران واقعی نیست.
این شاعر اظهار کرد: به اعتقاد من هر دورهای با توجه به شرایط حاکم و مناسبات اجتماعی و همچنین نوع ارتباط فرهنگی مردم با مطالعه چه ادبی و هنری و چه ذوقی دارای جلوههای گوناگونی است.
وی در ارتباط با شعر و مخاطب شعر گفت: شعر علاوه بر این که در ظاهر حالتی عام و همگانی دارد ولی در هر عهد، زمان و مقطعی به همان نسبت مخاطبان تخصصیتر خود را نیز دارد و اگر بخواهم راست و بدون حاشیه بگویم با توجه به تنوعی که در عرصه شعر معاصر از کلاسیک تا پست مدرن چه در وجه سپید و چه غزل و سایر قالبهای قدیمی هر کدام مخاطبان خاص خود را دارند و نمیتوان همه کارها را در یک طراز دید بلکه در ژانرهای گوناگون همیشه کارهایی هست که باعث حیرت، تعظیم و ترغیب دیگران شود.
این شاعر بیان کرد: من به عنوان یک شاعر و نیز یک مخاطب با هیچ کدام از ژانرهای موجود شعر تا آن جا که توانستهام و میتوانم بخوانم نه تنها مشکلی نداشته و ندارم بلکه از کارهای خالص، ناب و دسته اول آنها هم آموخته و هم لذت میبرم و هم تحسین میکنم.
علیپور خاطرنشان کرد: معمولا مخاطبان جدی و واقعی شعر خود میزان شاعرانی هستند که اگر چه صددرصد کار ارایه نمیدهند ولی با شعر بیگانه نیستند و گرنه برای خیلی از افراد با تحصیلات عالی ولی فاقد علاقه، ذوق و تعلق به ادب، فرهنگ و هنر هیچ فرقی نمیکند چه شعر مثلا بهترین غزل امروز باشد چه غزل حافظ.
وی تاکید کرد: در زمینه شعر سپید نیز به همین شیوه است. هیچ شاعری و هیچ نوع شعری بدون مخاطب نیست و فقط باید منتظر ماند تا به تدریج و مرور هم انس و الفتی حاصل شود و هم شاعران عجول که برای دریافت کارنامهشان بیش از حد عجله دارند بدانند که این کار، کار یک سال و دو سال نیست و به قول معروف کار یک عمر است. کما این که شاعری چون یدالله رؤیایی تازه دارد در نسلهای جوان و جوانتر هم خوانده و هم تعقیب میشود و هم این که آثارش جنبه آموزشی دارند.
او افزود: بعد از رؤیایی نیز چند شاعر شعر ناب که شعرشان بخش عمدهای از شعر معاصر را تحت تاثیر قرار داده است بودند و میبینیم که همه چیز برمیگردد به حوصله و پشت کار و زحمت شاعر و اندکی هم مخاطب.
این شاعر با اشاره به باز بودن دروازههای شعر معاصر به روی همه اظهار کرد: این که دروازههای شعر نو یا امروز به روی همه باز است در ذات خود نه تنها عیب نیست بلکه حسن هم تلقی میشود تا هر کس واجد لیاقت و شایستگی کار در این عرصه است آثار خود را ارایه کند.
وی ادامه داد: این البته منحصر به شعر نو یا امروز نیست. شعر قدیم ما نیز حتی تا قبل از نیما دروازههایی هم چنان باز و گشاده ولی مانع ورود داشت اما مهم شرایط کسی است که از این دروازهها میخواهد وارد شود. مثل دروازه هر شهری که از آن آدم درستکار، زاهد و پارسا وارد میشود و آدم جانی هم وارد میشود.
علیپور گفت: اگر گاهی این به اصطلاح دموکراسی یا گشادهرویی هنر باعث شود که برخی صورت آسان قضیه را فقط ببینند نه شعر گناه کرده و نه جامعه بلکه برمیگردد به نیت کسانی که میخواهند در این ارتباط به شهرت تازه و کاذب برسند و این امر تازهای نیست.
او عنوان کرد: مگر در زمان شاملو و فروغ و اخوان فقط این چند شاعر شعر میگفتند یا در زمان نصرت رحمانی و آتشی و همین طور بیایم تا منزوی و نسلهای بعدتر؟
اگر متملق نباشی یا عزت نفس و حجبی داشته باشی...
هرمز علیپور گفت: اگر متملق نباشی یا عزت نفس و حجبی داشته باشی، کارت در حوزه نشر پیش نمیرود. نشر ایران سالهاست ـ به خصوص درباره شعر ـ کمترین جوانمردی و انصاف را نداشته است.
هرمز علیپور خاطرنشان کرد: نشر ایران ۴۰، ۵۰ سال است که به شعر شاعران جوان هر دوره کمترین توجهی نداشته و تنها به فکر جنبه اقتصادی بوده است. در اهواز شاعران خوبی داشته و داریم که باید کتابهایشان منتشر میشد، اما مادامیکه هر کسی باید کتاب شعرش را با پول خودش چاپ کند، یا باید وابسته بود یا پول فراوان داشت.
وی با بیان این نکته که یک شاعر حداقل پس از انتشار چند مجموعه و سالها آفرینش شعر، بهجایی میرسد که شعرش باید بهخوبی خوانده شود، تصریح کرد: شاعری به سن من لازم نیست مثل شرایط آب و هوا مدام خودش را معرفی کند. شاعری که ۴۰، ۵۰ سال در عرصه ادبیات و مطبوعات حضور مستمر داشته، دیگر وقتش رسیده است که خوب خوانده شود.
این شاعر معتقد است: جای کتاب بعضی از شاعران خوزستان در شعر ایران خالی است و شرایطی حاکم است که اگر سمج و متملق نباشی، یا عزت نفس و حجبی داشته باشی، کارت از پیش نمیرود؛ کما اینکه در استان خود ما (خوزستان) شعر کسی مثل الف. فرجام چاپ نشد.
علیپور تصریح کرد: ما شاعران بسیاری از این دست داشتهایم که حرفها برای گفتن داشته و دارند؛ اما یا اصلا نتوانستهاند کتاب چاپ کنند و یا در حالی که میتوانستهاند مجموعههایی به چاپ برسانند، بر سر همان یک مجموعه شعر ماندهاند.
هر کسی فردیت خود را در شعر امروز اعلام میکند
هرمز علیپور گفت: شاعران امروز فردیت خود را بر مبنای تجربیات خود مینویسند.
این شاعر بیان کرد: در ادبیات امروز تا جایی که خود من بیشتر در شعر مطالعه کردهام و کمتر به رمان پرداختهام دو چیز مشخصتر و برجستهتر وجود دارد.
وی افزود: یکی از این مشخصهها مسایل اجتماعی و نگاهی است که شاعران به اقتضای سن و تجربه خود در ارتباط با مسایل و هنر و ادب ارایه میدهند و دیگری دغدغهای است که از بابت موجودیت خود زبان که ارتباط با شعر و از مناظر گوناگون زیبا شناختی و زبانورزی بیان میشود.
علیپور اظهار داشت: شاعران در بعضی از کارها خوب و موفق عمل کردهاند. یعنی علاوه بر پرداختن به دغدغههای اجتماعی و فرهنگی و مسایلی که مبتلا به زندگی هر فرد و جامعه و در نهایت جامعه جهانی است به دغدغه دیگری از بابت زیباییشناسی و زبانورزی پرداختند.
این شاعر تاکید کرد: این جای امیدواری و خوشحالی است چراکه شاعران کم و بیش در بعضی از کارها به شکل تاثیر برانگیزی کار میکنند. البته برای صحبت کردن درباره این مسایل باید تکتک کارها را خواند.
او تصریح کرد: در شعر امروز هر کس فردیت خود را اعلام میکند؛ فردیتی که مبتنی بر تجربیات نوشته میشود و تا آن جایی که من دیدهام بسیاری از این شاعران بر مسایل اشراف دارند و موفق هستند و اگر کارشان به همین شکل استمرار پیدا کند بدون تردید جزو شاعران نامآور و شاخص خواهند شد.
انتهای پیام
نظرات