دکتر احمد حسین انزابی، فرزند "مرحوم آیت الله شیخ محمد حسین انزابی از علما و مبارزان برجسته تبریزی" در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه در قیام ۲۹ بهمن سال ۵۶ مردم تبریز، شهرهای مختلف آذربایجان شرقی از جمله اهر، مراغه، میانه و مرند با این قیام همصدا بودند، اظهار میکند: شهر تبریز پیشتاز قیام بود و اتفاقات در تبریز رقم خورد، اما شهرهای مختلف استان همسو و همصدا با ندای نهضت تبریز بودند و هرچند در ظاهر شاهد اتفاقی در شهرستانها نبودیم، اما از اردبیل گرفته تا مراغه، همه با بصیرت و هوشیاری تمام این موضوع را دنبال میکردند.
وی با اشاره به اینکه قیام ۲۹ بهمن تبریز به دنبال چهلم قیام خونین قم برپا شده بود که در تاریخ ماندگار شده و پیروزی انقلاب را رقم زد، میافزاید: در ۱۷ دی سال ۵۶ مقالهای توهین آمیز به دستور دربار در روزنامه اطلاعات چاپ شده بود که مردم قم و به ویژه حوزه علمیه در واکنش به آن در ۱۹ دی قیام کردند، چراکه در آن زمان روزنامهها یا عصر و یا فردای آن روز به دست مردم میرسید؛ بر این اساس مردم قم نیز در ۱۸ دی با مشاهده این مقاله اهانتآمیز تدبیری اندیشیده و در نوزدهم دی ماه از کوچه، بازار و خیابانهای قم به سمت منازل مراجع عظام حرکت کردند تا اعلام شکوه و مصیبت کرده و چاره جویی کنند که نیروهای رژیم مردم را درهم کوبیده و حرکت را به خشونت کشاندند.
مقدمات قیام ۲۹ بهمن تبریز
وی با بیان اینکه به دنبال قیام ۱۹ دی ماه، دلسوزان و دغدغهمندان این قضایا که در قم بودند، نخواستند که مسئله ابتر مانده و در بن بست گیر کند، ادامه میدهد: باید در این رابطه از حرکت حضرت حجت الاسلام قرائتی و مرحوم حجت الاسلام حاج سید هادی خسروشاهی که از جمله شخصیتهای بزرگوار بودند، یاد کنیم؛ مرحوم آقای خسروشاهی سال پیش بر اثر ابتلا به کرونا دار فانی را وداع گفتند که یاد و خاطرشان را گرامی میداریم.
وی در این رابطه اضافه میکند: این دو بزرگوار در فاصله ۱۹ دی تا ۱۹ بهمن در تردد بین قم و تبریز بودند، چراکه تشخیص داده بودند تبریز جایگاه مهمی داشته و علمای منسجم و شخصیتهای متعددی در تبریز حضور دارند و میتوان در تبریز حرکت موثری انجام داد، از این رو آقای قرائتی دو بار به تبریز آمده و با شخصیتهای علمی و برجسته این شهر که اولویت آن با شهید آیت الله قاضی طباطبایی بود، گفتوگو کردند.
انزابی، با اشاره به اینکه شهید قاضی طباطبایی نسبت به مسائل پیشتازتر از دیگران بود و حرکتهایش یک حرکت انقلابی و پیرو دستورات و امامت امام راحل بود، یادآور میشود: نهایتا، تبریز برای چهلم شهدای قم آماده شد که در این رابطه باید زحمات آقای قرائتی و خسروشاهی را در خاطر داشته باشیم.
وی با اشاره به نقش آفرینی علما و شخصیتهای برجسته تبریز به ویژه شهید قاضی طباطبایی در قیام ۲۹ بهمن، اضافه میکند: حضرت آیتالله سیدحسن انگجی از پیشتازان روحانیت مبارز و شخصیتهای دیگری چون آیت الله غروی، آیتالله شربیانی و آیتالله سیدمحمدعلی انگجی جزو ۱۱ نفری بودند که اعلامیه قیام ۲۹ بهمن تبریز را امضا کردند؛ این بزرگان در تبریز دارای نفوذ و جایگاه بودند و همین امر باعث شد تا سراسر شهر تبریز از دانشگاه تا قراملک همه بهپا خواسته و قیامی منحصر به فرد در تبریز رقم بخورد.
وی با تاکید بر اینکه این حرکتها به نتیجه پیوست و شهید آیتالله قاضی طباطبایی تصمیم گرفتند مراسمی در ۲۹ بهمن برگزار شود، ادامه میدهد: هرچند شهید آیتالله قاضی طباطبایی عمدهترین نقش را داشتند، اما در تمامی جریانها تا پیروزی انقلاب اسلامی، برنامهها بر اساس تصمیم جمعی ستاد محرمانه برگزار میشد و در تصمیمات شهید قاضی طباطبایی یک ستاد محرمانه فعالیت داشت؛ چنانچه برنامه بزرگداشت شهادت سید مصطفی خمینی در آبان ماه و یا سایر مراسمها نیز در ستاد محرمانه برنامهریزی میشد.
وی با بیان اینکه آیتالله غروی، شیح محمدحسین انزابی، حاج میرزا نجف آقازاده، سیدرضا فرزند بزرگوار آیت الله قاضی طباطبایی از جمله اعضای این ستاد محرمانه بودند که مسایل را به صورت سری، بررسی میکردند، خاطرنشان میکند: تدبیر روند تفکرات انقلابی در این ستاد محرمانه بررسی میشد که موضوع قیام ۲۹ بهمن نیز در میان اعضای ستاد مطرح شده و با موافقت جدی مواجه شد.
بازار، اولین پشتوانه و حامی انقلاب بود
نویسنده، پژوهشگر و مدرس دانشگاههای استان آذربایجانشرقی با اشاره به اینکه باید مکان مناسبی برای برگزاری مراسم چهلم تعیین میشد که بتوان وضعیت را کنترل کرده و همچنین بازار در امان بماند و در صورت نیاز راه گریز نیز برای مردم فراهم باشد، میافزاید: عوامل رژیم سرسختانه دنبال آسیب زدن به بازاریان بودند، چراکه بازار اولین پشتوانه و حامی انقلاب بود و پشت سر روحانیت در خط مقدم جبهه نهضت قرار داشت.
وی با بیان اینکه پس از بررسی فراوان، مسجد آیت الله حاج میرزا یوسف آقا مجتهد معروف به مسجد قزللی به عنوان محل تجمع انتخاب شد، ادامه میدهد: مقرر شد در ۲۹ بهمن سال ۵۶ از ساعت ۱۰ تا ۱۲ مراسمی در این مسجد برگزار شود که بلافاصله شهید قاضی طباطبایی به همراه ۱۰ نفر از علما اعلامیه مربوط به این مراسم را امضا کرده و دوچرخه سواران انقلاب که جوانان هیاتی و از اعضای هیات عصر جمعه آیت الله انزابی بودند اعلامیههای مراسم را در کل شهر بر روی دیوارها نصب کرده و بین روحانیون مساجد نیز توزیع کردند.
وی با تاکید بر اینکه اعلامیهها پخش شد و پنجشنبه ۲۷ بهمن ماه بود که همه از برنامه روز شنبه، باخبر بودند، خاطرنشان میکند: مردم تبریز به دنبال پیروی از تصمیمات روحانیت بودند، اما مسئله بسیار پیچیدهتر از برگزاری یک مجلس بود، چراکه ستاد محرمانه با بررسی مسائل احتمال قوی داد که مراسم تنها به یک مراسم دو ساعته در مسجد قزللی منحصر نخواهد شد، چراکه تمام شهر دخیل خواهند بود.
انزابی، با بیان اینکه مقرر شده بود مسجد قزللی از ساعت ۱۰ صبح آماده میزبانی از مردم باشد، میگوید: درب مسجد از ساعت ۸ صبح باز بود و مردم جمع شده بودند؛ در این حین مقرر بود شهید آیتالله قاضی و شیح محمد حسین انزابی به همراه یارانشان در مسجد شعبان مستقر شده و در حقیقت این مسجد به عنوان ستاد حمایت و هدایت و فرماندهی مستقر باشد.
وی با اشاره به اینکه تعیین نشده بود که چه کسی سخنرانی کرده یا دم در بایستد، چراکه اداره برنامه دست مردم و بازاریها بوده و مقرر بود در صورت فراهم بودن شرایط، فردی را بالای منبر بفرستند، ادامه میدهد: تصمیم بر آن شد که حین برگزاری مراسم، بازار تبریز بسته شود و خود بازاریها حفاظت آن را برعهده گرفته و اجازه ورود و خروج به بازار را ندهند، چراکه تنها جرقه آتشی کافی بود تا مشکلات جبران ناپذیری را به وجود آورد.
وی با اشاره به نقش و حضور دانشجویان دانشگاه تبریز در قیام ۲۹ بهمن نیز یادآور میشود: تعدادی از دانشجویان نیز که به بیت شهید آیتالله قاضی طباطبایی تردد داشتند، برای اعلام حضور در مراسم و کسب اجازه محضر ایشان آمده بودند و شهید قاضی طباطبایی گفته بود حضورشان بلامانع است، از اینرو دانشجویان قرار گذاشتند از دانشگاه به سمت محل برگزاری مراسم حرکت کنند که تعدادشان هم قابل توجه بود و در مسیر مردم نیز به ایشان ملحق میشدند.
وی با اشاره به حضور سایر مبارزان در قیام ۲۹ بهمن تبریز، ادامه میدهد: تعدادی از مبارزان مسلح نیز که از موضوع باخبر شده بودند، البته بدون اطلاع به شهید آیتالله قاضی طباطبایی خود را مهیای مراسم کرده و تصمیم گرفتند غرب تبریز را از خیابان فردوسی تا مقابل باغ گلستان را که محل قرار سینماها و ... بود را بر عهده تشکیلاتی خود گرفته و عملیاتی انجام دهند.
وی با بیان اینکه این گروه سینماها و برخی اماکن را از مقابل دبیرستان فردوسی تا مقابل باغ گلستان را تحت عملیات داشته و حرکتهای انجام شده در این منطقه، توسط این گروه بود، یادآور میشود: گروه دیگری نیز بانکهایی که سودشان به جیب صهیونیستها میرفت را تحت عملیات داشتند.
تبریز در ۲۹ بهمن سال ۵۶؛ شهری در محاصره مبارزان
نویسنده، پژوهشگر تاریخ، با بیان اینکه در ۲۹ بهمن سال ۵۶ سراسر شهر تبریز در محاصره مبارزانی از شمال، غرب و شرق بوده و مرکزیت تجمع نیز از مسجد قزللی تا مسجد شعبان کشیده شده بود، میافزاید: حضور حداکثری مردم تبریز در این مراسم باعث شد تا میدان عملیات از باغ فجر تا میدان شهرداری و از میدان شهرداری تا میدان دانشسرا گسترش پیدا کند و با اینکه ساعت ۱۰ صبح روز قیام مقرر بود آیتالله قاضی طباطبایی و شیخ محمدحسین انزابی به مسجد شعبان برسند، اما خبر میرسد شهر به هم ریخته است، چراکه حضور جمعیت در شهر وصف ناپذیر بوده و حرکت یک حرکت انقلابی و نهضت یک نهضت مردمی بود، از این رو آنان نتوانستند به مسجد شعبان بروند.
سر دادن اولین فریاد "مرگ بر شاه"/ تلاش برای ساقط کردن مجسمههای شاه
وی با بیان اینکه گوی و میدان دست مردم بود و مردم متدین و ناراحت و پردغدغه از مسائل درباری و سلطنتی میدانستند که در شهر چه کنند و حالا نوبت به پایین آوردن مجسمههای شاه رسید که در میدان شهرداری و میدان دانشسرا نصب شده بود، گفت: هنوز ساعت ۱۲ نشده بود که مردم در میدان شهرداری تجمع کرده و تعدادی نیز جسورانه بالای پایه مجسمه رفتند تا شاید بتوانند آن را پایان اندازند، در این حین فریاد مرگ بر شاه برای اولین بار بعد از سال ۴۲ از تبریز بلند شد که حرکت بسیار جسورانهای بود.
وی با بیان اینکه علیرغم تلاش مردم، متاسفانه مجسمهها پایین نیفتاد، چراکه سازه بتنی بوده و مفتولهای آهنی داشتند، ادامه میدهد: در این رابطه دو نفر از حاضران در میدان شهرداری هدف گلوله قرار گرفته و شهید شدند؛ در میدان دانشسرا نیز که شاهد قضیه بودم، تعدادی از افراد بالای مجسمه رفته و آن را تکانی دادند، اما تخریب ممکن نبود، از اینرو مفتول محکمی از یک کامیون بر دور مجسمه کشیدند و چند باری شروع به حرکت کرده و بعد از تلاش یک ساعته، باز هم مجسمه نیفتاد.
وی با اشاره به غیرواقعی بودن شایعه ورود تانکها به محل تجمعات در تبریز، یادآور میشود: پادگان آن روزی شهر تبریز یک مرکز آموزشی بود، نه مرکز تسلیحاتی زرهی؛ اینکه در برخی گزارشات آمده که تانکها وارد خیابان شدند، چنین نبود، چراکه فقط مراغه مرکز زرهی داشت و امکان نداشت که تانکهای آن در عرض دو سه ساعت به تبریز برسد، اما خبرش منعکس شده بود و در حین اینکه مردم در تلاش برای ساقط کردن مجسمه شاه در میدان دانشسرا بودند، شایعه پخش شد که تانکها از پادگان به خیان ریخته و به سمت میدان در حال حرکتاند تا مردم را زیر گلوله بگیرند که نهایتا این شایعه کار خود را کرد و تقریبا این منطقه تجمع را خالی کردند.
حکایت مسجد قزللی
انزابی، با تاکید بر اینکه تجمع و وقایع مقابل مسجد قزللی در راس همه این حرکتها قرار داشت، ادامه میدهد: علاوه بر تحرکات در شرق، غرب و شمال تبریز، مسجد قزللی در محوریت قرار داشت و ماموران کلانتری بازار هم جلوی مسجد جمع شده بودند تااجازه برگزاری تجمع را ندهند که در این میان، افسر حق شناس، مسئول کلانتری بازار سخنان ناروایی با الفاظ زشت در مورد مسجد و مردم بر زبان آورد و محمد تجلا غیرتش به جوش آمد و نتوانست تحمل کند، از این رو یکی از آجرهایی را که از عصر روز قبل مقابل مسجد انباشته شده بود را برداشت و به سوی افسر حقشناس پرتاب کرد و حق شناس که فاصله چندانی با مردم نداشت، تجلا را هدف گلوله قرار داد، محمد تجلا بر زمین افتاد و مردم پیکر وی را بر دست گرفته و به سمت خیابان فردوسی یا همان مرکزیت شهر حرکت کردند، فریاد مرگ بر شاه، زنده باد خمینی و زنده باد اسلام به گوش میرسید.
وی با تاکید بر اینکه اینبار با شهادت محمد تجلا خون تبریزیها دوباره به جوشش درآمد و حرکت آغاز شد، میگوید: در لابه لای این برخوردها افراد دیگری نیز در خیابان امام امروز، آخر خیابان فردوسی و کوچهها و بن بستهای این مناطق تا باغ گلستان شهید شده و مسایلی پیش آمد که نشان از ازدحام و انبوهی جمعیت و همچنین نشان از استقامت پولادین مردم این شهر داشت که فریاد مرگ بر شاهشان زمین و زمان را به لرزه افکنده بود.
وی با تاکید بر اینکه این حوادث، قیامی بزرگ، منحصر به فرد وسازنده را رقم زد که پشتوانه قیامهای مردمی در سایر شهرهای ایران شد و یک سال بعد به پیروزی انقلاب انجامید، خاطرنشان میکند: این قیام بر دنیا مخابره شد و نتوانستند از انعکاس خبری آن جلوگیری کنند؛ دولتمردان به درد این مسئله ناله کرده و به خود پیچیدند، اما چارهای جز دروغ گویی و شایعه پردازی نداشتند و نهایتا اعلام کردند "آنانی که نهضت ۲۹ بهمن را آفریدند، تبریزی نبودند و از بیرون مرزها آمده بودند" که امروز هم در پاسخ به بی حیایی آنان میگوییم شرم بر این عجز، پلیدی، بیحیایی و توجیه سیاستمندانه مسئولان شاهنشاهی که حرکت هزاران صدی مردم را به عنوان حضور مردمی بیگانه و بدون کنترل از مرزها عنوان کردند.
دغدغه اصلی مردم، دین و اسلام بود
نویسنده، پژوهشگر و مدرس دانشگاههای استان آذربایجانشرقی با اشاره به راهپیمایی باشکوه ۲۲ بهمن در سالجاری و در محوریت بودن اصل اسلامخواهی مردم، خاطرنشان کرد: در پیروزی انقلاب نیز دغدغه اصلی، دغدغه ایمانی مردم بود و هیچ یک از عوامل اقتصادی، قومیتی و... عامل این حرکتهای عظیم نبود، البته نقشهایی داشت، اما عامل اصلی همان
ایمان و دینداری مردم بود؛ علاوه بر همه تاثیرها و تحلیلها در مورد مردم تبریز، این مردم با اعلامیه روحانیت این حرکت عظیم را آفریدند، چراکه مردم وابسته به روحانیت بوده و روحانیت یعنی جلوههای اسلام و دین.
پیشتازی "خمینی آذربایجان" در جریانها
وی در ادامه سخنانش به نقش والای شهید قاضی طباطبایی در راهبری مردم نیز اشاره کرده و میگوید: در بین بزرگان تبریز به ویژه ۱۱ نفری که اعلامیه مراسم ۲۹ بهمن را امضا کرده بودند، شهید آیتالله قاضی طباطبایی شخصیتی شاخص و جلودار حرکتها بود که در طول حیات خود بارها دستگیر، زندانی و تبعید شده بود و چون پیشتاز حرکت و مدیریت جبهه مقدم در این منطقه بود، در متون و مستندات ساواکیها به "خمینی آذربایجان" شهرت یافته بود.
وی با تاکید بر اینکه شهید قاضی طباطبایی دقیقا پشت سر امام خمینی(ره) بود و اهداف امام را تعقیب میکرد، اضافه میکند: رهبر معظم انقلاب نیز که درود خداوند بر ایشان باد، در خراسان دارای چنین جایگاهی بوده و تحت نظارتی ساواک قرار داشت ند که ایشان هم در اسناد ساواک با عنوان "خمینی خراسان" شهرت یافته بودند.
انزابی، با تاکید بر اینکه ساواک تحلیل دقیقی از نقش این بزرگواران در هدایت جریان داشته و میدانستند که اهداف امام خمینی(ره) در شرق و غرب ایران توسط کدام شخصیتها تحکیم، تثبیت و پیروز میشود، خاطرنشان میکند: این دو شخصیت بزرگوار، هر دو دست راست امام راحل و نماینده قوی ایشان بوده و به عنوان عنصر مبارز و پیرو اهداف امام خمینی(ره) در خراسان و آذربایجان بودند.
انتهای پیام
نظرات