امروز(دوشنبه، ۱۷ بهمنماه) دومین روز از «همایش بینالمللی تربیت معنوی و سلامت معنوی از منظر امام علی(ع)»، در دانشگاه اصفهان برگزار شد. در این کنفرانس، خسرو باقری، استاد دانشگاه تهران و نظریهپرداز علم دینی و انسان عامل، در مقالهای با عنوان «نظریه انسانِ عامل در نهج البلاغه» به بیان نکاتی در باب انسان عامل از منظر نهجالبلاغه پرداخت.
در این ارائه، باقری با اشاره به مفاهیم اساسی در باب موجودیت انسان در نهجالبلاغه، اظهار کرد: فطرت و گرایش انسان به سوی خدا، منزلت و کرامت انسانی و نیز آزادی، سه عنصر اساسی در زمینه مبانی موجودیت انسان است.
وی ادامه داد: در بحث فطرت، خداوند پیامبران را فرستاده است تا آن درون مایه اصلی را فعال کنند، موجبات گرایش انسان به سوی خداوند باشند و این نعمتی که گاهی فراموش میشود را به انسانها یادآوری کنند.
باقری درباره اهمیت نوع برخورد حاکمان با مردم، یادآور شد: عنصر دوم منزلت انسانی است و حضرت علی(ع) به حاکمان میفرمایند«ای حاکم تو باید با مردم مواجههای بر اساس مهر داشته باشی و آنها را محترم بشماری و آنچه که از تو به سوی مردم سرازیر میشود، باید بر اساس لطف، مهر و رحمت باشد. به بیان دیگر، حاکمان نباید فکر کنند که مردم طعمه هستند، بلکه مردم را لازمه محبت ورزی و احترام تلقی کنند.»
به گزارش ایسنا، این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با تاکید بر منزلت انسانها، تصریح کرد: امام علی(ع) به مالک اشتر میفرمایند «وقتی برای حکومت کردن به این سرزمین میروی، بدان که مردم این سرزمین دو دسته هستند؛ یا مانند تو دیندار هستند یا دیندار نیستند، اما انسان هستند»؛ این پیام یعنی عزیز شمردن و محترم شمردن منزلت انسانی.
در ادامه، وی با تاکید بر وجود تفاوت میان دو مفهوم تسلیم و تسخیر، بیان کرد: میان تسخیر و تسلیم تفاوت وجود دارد. در واقع، دنیا قدرت تسخیر انسان را ندارد و انسان نه با دنیا و نه با شیطان قابل تسخیر نیست، اما او قابلیت تسلیم را دارد، تسلیم نوعی عمل است و نشانگر عاملیت انسان است و مجموعه این ویژگیها نشان دهنده این است که انسان عاملیت دارد.
وی افزود: از این اقیانوس، آن چیزی که انسان را به ساحل میرساند عمل است. به عبارتی با عملهای مثبت و صحیح است که میشود به ساحل زندگی رسید. عمل، کلِ کلام است و زمانی که انسان عامل شود، روابط انسانی تعامل (interaction) شکل میگیرد و باید توجه داشت که تعامل تنها میان عاملها امکانپذیر است.
استاد دانشگاه تهران با خاطرنشان کردن اهمیت بحث عمل در تربیت معنوی، سخن حضرت امیر به جابر را یادآور شد و افزود: حضرت امیر به جابر میفرمایند «ستون دین بر چهار پایه استوار است: ۱. عالِمی که به علم خود عمل کند، ۲. جاهلان بیاموزند، ۳. آنهایی که پولدار هستند نباید بخیل باشند، ۴. اگر انسانها فقیر هستند آخرت خو را به دنیا نفروشند». و به طور خلاصه؛ عالمان به علمشان عمل کنند، جاهلان بیاموزند، دارایان ببخشند و فقیران متعهد باشند، که اگر این چهار عنصر در جامعه باشد، جامعه آباد خواهد شد.
وی با طرح این پرسش که اگر ما این مبنای روانشناختی را پذیرفتیم، تربیت ما بر چه پایههایی باید استوار باشد؟، ادامه داد: در این رابطه باید به سه اصل مهم اشاره کرد؛ اصل اول اینکه استقلال انسانها را باید رشد دهیم و در تربیت آنها نباید آزادگی را از بین ببریم. ما نباید آدمها را برده تربیت کنیم، آنها باید تشخیص دهند، قضاوت کنند و بتوانند حق را از باطل بشناسند و اگر چیزی اشتباه بود از آن انتقاد کنند. در واقع، تفکر نقادانه که امروز در تعلیم و تربیت به آن اهمیت داده میشود لازمه عاملیت انسان است.
باقری با تاکید بر اینکه ما باید در نظام تربیتیِ خودمان انسانهای آزاده پرورش دهیم، خاطرنشان کرد: انسان تربیت شده برگی روی آب نیست که اگر در میان غافلان بود غافل شود، انسانی که عامل باشد مثل ماهی در آب است و خودش میتواند مسیرش را انتخاب کند. چنین انسانی اگر در میان غافلان باشد، ذاکر خواهد بود و هیچ گاه با موجها حرکت نمیکند.
سپس این استاد دانشگاه تهران به تصریح اصل دوم در تربیت معنوی پرداخت و ادامه داد: نکته بعدی تحمیل انتقادی سنت است. سنتهای اجتماعی مهم هستند، چرا که سنتها تبلور تجربیات بشر هستند و ما در تعلیم و تربیت وظیفه انتقال این سنتها را داریم، البته انتقالی که همراه با انتقاد و تحلیل باشد.
وی در باب اهمیت اصل سوم، افزود: غلبه بر خود محوری و تعامل داشتن اصل مهم دیگر در تربیت است. در واقع، تعامل، انسانها را از خودمداری خارج میکند و باعث رشد آنها میشود.
باقری، خاطرنشان کرد: نهج البلاغه انسانی را معرفی میکند که عاملیت دارد، انسانی که در عمل خود سرنوشت اجتماعی را رقم بزند و لازمه این امر آن است که ما بتوانیم این مبانی و آداب را در تربیت انسانها به کار گیریم.
انتهای پیام
نظرات