به گزارش ایسنا، امروز ۱۱ بهمن چهل و چهارمین سالگرد تشکیل کمیته استقبال از امام خمینی در سال ۱۳۵۷ است.
ریشه کمیته استقبال
مرحوم سید احمد خمینی در واپسین ساعات سیام دی ۱۳۵۷ از پاریس به تهران زنگ زد و در مکالمهای کوتاه با شهید مرتضی مطهری به او گفت: «امام تصمیم به بازگشت به ایران گرفتهاند و برای ایشان مکانی در تهران پیدا کنید.»
مکان استقرار امام باید سه شرطِ را میداشت؛ در شمال شهر یا دور از مرکز نباشد، در یکی از نقاط مردمی تهران باشد. متعلق به شخص خاصی نباشد و جنبه عمومی داشته باشد و نوع فعالیتها و سوابق این مرکز با اهداف نهضت نزدیکی داشته باشد.
آیتالله مرتضی مطهری ایده تشکیل کمیته استقبال از امام را با اعضای شورای انقلاب اسلامی در میان گذاشت و با حمایت آنان کمیته شکل گرفت.
مرحوم آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی از اعضای شورای مرکزی انقلاب اسلامی در مجموعه کتابهای خاطراتش از آن دوران به نحوه تشکیل کمیته استقبال اشاره کرده و نوشته است: «با اوجگیری تظاهرات و اعتراضات مردمی در سراسر کشور بهویژه در تهران، شاپور بختیار و حامیان او به ناچار تن به پذیرش خواست مردم دادند و با عقبنشینی نیروهای نظامی، بازگشایی فرودگاه مهرآباد را اعلام کردند و با این کار ورود امام به کشور قطعی شد و ایشان پس از انتشار پیامی که در آن از مردم نوفللوشاتو تشکر و قدردانی کردند بار سفر بستند و عازم تهران شدند.
با حتمی شدن آمدن امام و مشخص شدن روز ورود ایشان «کمیته استقبال» با حضور جمعی از دوستان شکل گرفت. مهمترین وظیفه کمیته تهیه برنامه استقبال و برنامهریزی برای اجرای آن بود. حساسترین بخش این برنامه نیز حفظ امنیت جانی امام در فرودگاه و در طول مسیر حرکت ایشان از فرودگاه تا بهشت زهرا بود.
ما ضمن اینکه از بازگشت امام بسیار خوشحال بودیم، نگران سلامتی ایشان هم بودیم چون میدانستیم رژیم از امام ناراحت است و خطر را احساس میکند بنابراین احتیاطهایی، هم در فرودگاه و در بهشتزهرا و هم در طول مسیر حرکت امام، کرده بودیم و این مناطق را با نیروهای مبارز و مطمئن که بخشی هم مسلح بودند تحت کنترل داشتیم البته ما دولت بختیار و آن بخش از اُمرای ارتش را که هنوز حامی شاه و رژیم سلطنتی بودند به نحوی قانع کرده بودیم که اگر دست به کار احمقانهای بزنند به نفع آنها نیست اما با توجه به تردیدهایی که وجود داشت احتیاط را هم از دست نداده و تقریبا تمامی نکات امنیتی و حفاظتی را رعایت کرده بودیم.»
رویش کمیته
نیمه شب ۳۰ دی ۱۳۵۷ محمد صادقاسلامی، اسدالله بادامچیان، حسن اجارهدار، محمد کچویی، علی درخشان و شفیق با تماس آیتالله مرتضی مطهری به منزل ایشان رفتند تا درباره کم و کیف کمیته استقبال، ترکیب اعضای شورای مرکزی و برنامههای استقبال با یکدیگر تبادل نظر کردند.
یک روز بعد جمع دیگری با حضور در منزل آیتالله شهید سید محمد حسینی بهشتی به بحث و تبادل نظر در این باره پرداختند که با اطلاع آیتالله شهید مطهری از موضوع، ایشان به همراه حجتالاسلام فضلالله محلاتی به منزل آیتالله بهشتی رفتند و با اطلاع به اعضای جامعه روحانیت مبارز نشست مشترکی برگزار کردند.
آیتالله محمدرضا مهدویکنی، حجتالاسلام سیدرضا اکرمی، حجتالاسلام محلاتی، مصطفی تاجزاده، مهدی چمران، محمدصادق صالحیمنش، محمد شریعتمداری، محمد اصفهانی، محسن رفیق دوست و محمدرضا طالقانی به اتفاق آیات عظام بهشتی و مطهری صحبتهای مفصلی درباره کم و کیف مراسم استقبال و چگونگی برقراری امنیت جانی امام امت کردند.
حضرت آیتالله سید علی خامنهای از اعضای شورای انقلاب نیز نشریه کمیته تبلیغات ستاد استقبال از امام را چاپ و منتشر کرد.
حجتالاسلام فضلالله محلاتی از اعضای شورای مرکزی کمیته استقبال از امام با اشاره جلسه مذکور، گفت: «یک روز صبح بعد از اذان در منزل در حال استراحت بودم، تلفن زنگ زد، مرحوم مطهری بود. گفتند دیشب احمد آقا از پاریس تلفن کردند و گفتند امام تصمیم گرفتند بیایند ایران. شما رفقا را خبر کنید و به منزل ما بیایید. من به بعضی از افراد تلفن کردم و رفتم صبح اول آفتاب منزل مرحوم شهید مطهری. ایشان پیام امام را به ما ابلاغ کردند و بعد فرمودند باید اول فکر محلی برای استقرار امام باشیم و سپس کمیته استقبال از امام را تشکیل بدهیم ...
از منزل شهید مطهری تلفن کردیم به مرحوم شهید بهشتی که بیایند آنجا. گفتند که بعضی از دوستان اینجا هستند و دارند مذاکره میکنند... د. برای اینکه هماهنگ کنیم، به اتفاقِ مرحوم مطهری رفتیم منزل شهید بهشتی و بقیه افراد جامعه روحانیت مبارز را هم خبر کردیم و همگی در منزل شهید بهشتی جمع شدیم و پس از طرح نظرات، شورای مرکزی تشکیل شد.
شورای مرکزی کمیته استقبال دو دسته بود که بعضی از آنان با هم خوب نبودند. یک دسته بودند که با آقای مطهری بودند و دوستانی بودند که بیشتر با ایشان هم فکر بودند مثل عسکراولادی، حاج مهدی عراقی، حاج محمد صادقاسلامی، بادامچیان و رفقایی که از هیأت مؤتلفه قبلی بودند.
گروه دیگری هم بودند که همین نهضت آزادیها و این تیپها بودند. به هر حال بعد گفتیم: «هر کسی که میخواهد از هر جمعیت که کمیته استقبال تشکیل بدهد از بین دوستان روحانیت مبارز، باید در کمیته استقبال حضور داشته باشد و تمام کارها زیر نظر جامعه روحانیت باشد که این پیشنهاد پذیرفته شد.
قرار شد سه نفر انتخاب شوند. معمولا توی جمعیت رأی مخفی میگرفتند. وقتی رأی گرفتند مرحوم شهید مطهری، مرحوم شهید مفتح و من به عنوان کمیته استقبال از طرف جامعه روحانیت انتخاب شدیم. به من گفتند: «شما زودتر بروید آنجا را آماده کنید و مدرسه رفاه را هم برای ورود امام در نظر گرفتند.»
تصویب شد که اولین جلسه کمیته استقبال در مدرسه رفاه تشکیل شود و خلاصه شش نفر در آنجا انتخاب شدند. اینها دکتر سامی، مهندس توسلی، مهندس صباغیان، شاهحسینی، آقای تهرانچی، آقای دانش آشتیانی و آقای بادامچیان بودند، سه نفر هم از روحانیت بودند. مرحوم شهید مطهری و مرحوم شهید مفتح یک مقدار کارهای دانشگاهی داشتند، میرفتند و میآمدند و بنا شد من دائم آنجا باشم.
... من از روزی که امام تصمیم گرفتند تشریف بیاورند دائم در کار کمیته بودم و عضو ثابت آنجا بودم و مراقب بودم. خطهای مختلفی در آنجا بود. هر کسی در این جریان در فکر دوستان و یاران خودش بود. ما در کمیته استقبال با مشکلات زیادی مواجه بودیم. بسیاری از برادرها بودند که با هم هماهنگ نبودند، خط فکریشان خیلی با هم نمیخواند. برادرهایی که جزو همان هیأت مؤتلفه سابق بودند اینها یک برنامههایی داشتند.
برادرانی که عضو نهضت آزادی بودند و نوعا جزو کمیته اصلی استقبال بودند و اکثریت با اینها بود، یک برداشتهای دیگری داشتند. اینها با گروه مجاهدین خیلی رفیق بودند. به هر صورت خطوطی در آنجا حاکم بود در اینکه کیفیت ورود امام مثلا چگونه باشد، در اختیار کی باشد و گروه انتظامات را کی اداره کند نظراتی وجود داشت. ما هم حتیالمقدور سعی میکردیم که اینها را با هم هماهنگ کنیم.»
شورای مرکزی
در این جلسه آیتالله مرتضی مطهری به عنوان رییس و رابط شورای انقلاب اسلامی، آیتالله محمد مفتح به عنوان سخنگو و رابط جامعه روحانیت مبارز انتخاب شدند. همچنین علیاصغر تهرانچی به عنوان رابط بازار، علی دانشمنفرد به عنوان رابط انجمن اسلامی معلمان ایران، اسدالله بادامچیان به عنوان رابط هیأتهای مؤتلفه اسلامی، حجتالاسلام فضلالله محلاتی به عنوان رابط جامعه روحانیت مبارز، کاظم سامی به عنوان رابط جنبش انقلابی مردم ایران، حسین شاهحسینی رابط جبهه ملی ایران و هاشم صباغیان رابط نهضت آزادی ایران دیگر اعضای شورای مرکزی کمیته استقبال از امام را تشکیل دادند.
کمیته استقبال از امام شامل ۱۰ بخش از جمله تبلیغات، انتظامات، تدارکات، برنامهریزی و تشریفات، برنامهریزی و انتظامات داخلی، روابط عمومی، اطلاعات، در ورودی، شهرستانها و خبرنگاران بود.
اجزای کمیته
با فراخوانی که در مساجد و هیاتها انجام شد هزاران نفر از مشتاقان و داوطلبان ثبتنام کردند و از میان آنان ۷۵ هزار نفر بازوبند رنگی و کارت انتظامات گرفتند. آنان در سه گروه صف، منصورین و موحدین دستهبندی شدند و دستهای کوچکتر از آنان به گروه مسلح محافظان موتورسوار پیوستند که کار آنان حرکت در پشت، جلو و اطراف خودروی امام برای محافظت میدانی جان بنیانگذار جمهوری اسلامی در طول مسیر حرکت خودروی ایشان از فرودگاه مهرآباد تا بهشتزهرا بود. بخش قابل توجهی از این نیروها با تقسیم به گروهها و دستههای کوچکتر توسط محمد بروجردی، اکبر براتی و یوسف کلاهدوز آموزش نظامی اولیه دیدند.
علیاکبر براتی در خاطرهای از آن روز، گفت: «مسؤولیت نظامی این کمیته به من و شهید محمد بروجردی سپرده شد. شنیده بودیم مردم قم در روز اربعین به تعدادی از پستهای نظامی که در کنار چهارراهها ایستاده بودند، حمله کرده و تعداد زیادی اسلحه و مهمات به دست آوردهاند. بنا به توصیهای از طرف آقایان علما، تصمیم گرفتیم همین افراد را جذب کنیم تا در گروه ما فعالیت کنند البته برخی از طلبهها نیز مسلح شده بودند، اما آموزش ندیده بودند که باید برایشان کلاس میگذاشتیم. برای آموزش نیروهای مردمی که جذب گروه ما شده بودند، حسینیه انصار را انتخاب کردیم. این جلسه با حضور آقایان عراقی و رفیقدوست رسما کار خود را آغاز کرد.
در این جلسه وظایف و مأموریت ما آموزش نظامی به نیروها در منازلی که تحت اختیارمان بود، سازماندهی نیروهای آموزش دیده در قالب گروههای منظم، استقرار نیروهای سازماندهی شده در مکانهای حساس.
قرار شد مقر اصلی گروههای سهگانه در فرودگاه مهرآباد باشد و بعد از آن امنیت مدرسه علوی و رفاه را تأمین کنند چون قرار بود مقر امام پس از تشریف فرمایی به ایران آنجا باشد.
آقایان رفیقدوست و عراقی برای آموزش گروه حفاظت، خانههایی را در اختیار ما قرار داده بودند. فکر میکنم این مکانها منازل خانواده و اقوام خودِ آنها بود که برای این منظور خالی کرده و در اختیار ما قرار داده بودند. ما شبهنگام با چند دستگاه مینیبوس و اتوبوس، بچهها را که عمدتا از شهر قم بودند به این منزل میآوردیم و به آنها آموزش میدادیم و بعد برای استراحت به حسینیه انصار میفرستادیم.
آنان در دو دسته وظیفه انتظامات را بر عهده داشتند دسته اول انتظامات از فرودگاه مهرآباد تا بهشت زهرا و دسته دوم انتظامات داخل بهشت زهرا را بر عهده داشتند. فرماندهی دسته اول با احمد توکلی و فرماندهی دسته دوم با شهید محمد صادقاسلامی بود.»
گروه پیشمرگ
بخش بزرگی از نیروی انتظاماتِ کمیته استقبال در دو و سه لایه در سراسر مسیر حرکت خودروی امام به صف شدند. لایه اول نیروها نقش پیشمرگ را داشتند. انتظاماتی که در خیابانها جلوی جمعیت قرار میگرفتند، نقش پیشمرگها را بازی میکردند. به این نیروها اعلام شد قبل از رسیدن خودروی امام، چند موتور و ماشین به صورت پیشقراول عبور میکنند. این کار برای اطلاع از عبور قریبالوقوع امام از مسیرهای تعیین شده انجام شد.
تعداد قابل توجهی از نیروی انتظامات که در گروههای کوچکتری سازماندهی شده بودند به صورت نامحسوس نقش نیروی مخفی را داشتند. این نیروها با روبان سبز کوچکی که به یکی از بازویشان نصب شده بود از بقیه اعضای کمیته استقبال قابل تشخیص بودند.
جریان بلیزر
محسن رفیقدوست راننده بلیزر حامل امام در خاطرهای تعریف کرد: «وضعیت خاصی پیشبینی کرده بودیم که من یک بلیزری که متعلق به یکی از برادران عزیزمان به نام حاج علی مجمعالصنایع بود، انتخاب کردم. برای این کار توسط خود او و البته فشاری که به کارخانه میرال آوردیم، کلیه شیشههای جلو، بغل و عقب را ضد گلوله کردیم. بدنه ماشین به خصوص قسمتی که امام نشستند با فولاد تقویت کردیم.»
خبر آمد خبری در راه است
روزنامههای اطلاعات و کیهان صبح روز ۱۱ بهمن ۱۳۵۷ در تیتری درشت در صفحه اول خود نوشتند: «امام صبح فردا در تهران است.»
باند و محوطه اطراف فرودگاه مهرآباد که یک روز قبل خالی از تانکها و نفرهای زرهی ارتش شده بود خود را برای نشستن بویینگ ۷۴۷ ایرفرانس آماده میکرد.
کمیته استقبال که تصمیم داشت برای ورود بنیانگذار جمهوری اسلامی تشریفات خاصی برگزار و خیابانها را چراغانی کند، با این پیام «من یک طلبهام، تشریفات را کم کنید» روبرو شد.
روز موعود
کمیته استقبال از امام خمینی در پیامی از ورود بنیانگذار جمهوری اسلامی ایرانی در ساعت ۹ صبح روز پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ به فرودگاه مهرآباد خبر داد.
فرجام اعضای کمیته
آیتالله دکتر مرتضی مطهری و آیتالله دکتر محمد مفتح هر دو در سال ۱۳۵۸ به دست گروهک تروریستی فرقان با شلیک به سر به شهادت رسیدند.
آیتالله فضلالله محلاتی در اسفند ۱۳۶۴ سوار بر هواپیمای فوکر اف ۲۷ فرندشیپ به همراه هشت نفر دیگر از نمایندگان مجلس، نیروهای عالیرتبه ارتش و مقامات بلندپایه قضایی و ۴۱ سرنشین دیگر به خلبانی عبدالباقی درویش که در جریان عملیات والفجر ۸ در ۲۵ کیلومتری شمال اهواز عازم جبهههای جنگ بود، به شهادت رسید. هواپیمای حامل آنان در محاصره دو فروند میگ ۲۳ عراقی قرار گرفت و با شلیک خلبان این هواپیما هر ۵۰ سرنشین فوکر به شهادت رسیدند.
هاشم صباغیان به دنبال استعفای دکتر مهدی بازرگان و اعضای دولت موقت برای همیشه از سیاست کنارهگیری کرد.
کاظم سامی که در دولت موقت وزیر بهداری بود در سال ۱۳۶۷ در مطبش به قتل رسید.
حسین شاهحسینی که مدتی در دولت موقت رییس سازمان تربیت بدنی بود دیماه ۱۳۹۶ درگذشت.
اصغر تهرانچی، علی دانشمنفرد و اسدالله بادامچیان نیز در قید حیات هستند.
منابع:
کتاب خاطرات و زندان، یادها ۲۲
کتاب انقلاب و پیروزی: کارنامه و خاطرات سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸، اکبر هاشمی رفسنجانی، با تدوین عباس بشیری، زیر نظر محسن هاشمی، دفتر نشر معارف انقلاب، سال ۱۳۸۳
انتهای پیام
نظرات