دکتر مهدی فیضی در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه سیستم آموزشی ما نسبت به مهارتآموزی به دانشآموزان و دانشجویان بیتوجه است، اظهار کرد: معمولا بررسی نمیشود که فارغالتحصیلان پس از اتمام تحصیلات در چه مسیری گام برمیدارند. یعنی در حالی که در کشورهای توسعهیافته آمارهایی نظیر میزان ورود فارغالتحصیلان به بازار کار، شرایط ورودشان، مرتبط بودن رشته تحصیلی آنان با شغلشان و... همگی مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد، در کشور ما این موارد به طور دقیق و مدون آمارگیری نمیشود.
وی افزود: بر مبنای همین آمار کلی موجود در ایران، ما با یک چالش جدی تحت عنوان عدم تطابق روبهرو هستیم؛ به این معنا که حتی بخش زیادی از دانشجویانی که توانستهاند جذب بازار کار شوند هم به بیکاری پنهان دچارند؛ یعنی شغلشان ارتباطی با تحصیلاتشان ندارد. این افراد هرچند در آمارها جزو جمعیت شاغل به حساب میآیند اما عملا بیکارند چون هزینهای که صرف تحصیل آنان شده، هیچ انعکاسی در جامعه ندارد.
عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه در کشور ما این چالش در حال جدیتر شدن است، عنوان کرد: در دهه ۷۰ این عدم تطابق شغل و تحصیل چندان گسترده نبود و اکثر فارغالتحصیلان دانشگاهی شغلی مطابق با رشته تحصیلیشان داشتند اما به مرور زمان و به دلیل گسترش نامتعادل آموزش عالی، این شکاف بین اشتغال و تحصیل، خصوصا بین خانمها بیشتر شد.
فیضی ادامه داد: متاسفانه بسیاری از دانشجویان ما در عین حال که خیلی هم پرتوان و مستعد هستند به دلیل اینکه وارد مسیر اشتباهی در تحصیلات دانشگاهی شدهاند، دچار سرخوردگی میشوند و یا اصلا نمیتوانند وارد بازار کار شوند و یا در صورت شاغل شدن وارد حوزههایی میشوند که هیچ ارتباطی با رشته تحصیلی آنان ندارد.
وی با بیان اینکه ریشه اصلی این مشکل به نبود ارتباطی سازنده بین دانشگاه و جامعه بازمیگردد، تصریح کرد: اگر چنین ارتباطی وجود میداشت و رشتههای تحصیلی مطابق با نیازهای جامعه تاسیس و هنگام تدوین سرفصل دروس هم به خواستههای جامعه توجه میشد، امروز دچار چنین گسستی نمیشدیم. اکنون یک حلقه بازخوردی بین دانشگاه و جامعه وجود ندارد تا دانشگاه بتواند از جامعه بازخورد بگیرد که نیاز به پرورش متخصص در چه رشتههایی وجود دارد.
عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: در شرایط فعلی هم اساتید و هم دانشجویان هر ۲ در یک فضای مبهم سیر میکنند. یکسری سرفصلهای قدیمی از چند دهه قبل در دانشگاهها تدریس میشود که بعضا تنها تغییرات کوچکی در آن صورت گرفته است و چون ارتباط بین دانشگاه و جامعه سیستماتیک نیست، دانشجویان نمیتوانند آموختههای خود را در راستای اشتغالزایی و کارآفرینی به کار گیرند.
فیضی با بیان اینکه مشکل دیگر این است که ما در تحصیلات تکمیلی دانشجویان را بر اساس نیازها جذب نمیکنیم، گفت: در بسیاری از کشورهای توسعهیافته ابتدا یک مساله برگرفته شده از صنعت وجود دارد و سپس دانشگاه برای حل آن، دانشجوی تحصیلات تکمیلی استخدام میکند. با این کار اولا دانشگاه به سمت حل مساله دانشگاه حرکت و دانشجویان را برای ورود به صنعت آماده میکند و دوم اینکه دانشگاه و دانشجو توسط صنعت تامین مالی میشود.
وی اضافه کرد: در کشور ما این موضوع بسیار مهم در جذب دانشجوی تحصیلات تکمیلی مورد غفلت واقع شده است. در حال حاضر بسیاری از رشتههای ما اصلا نباید در مقاطع ارشد و دکترا تدریس شود زیرا تربیت متخصص در این رشتهها مورد نیاز جامعه نیست. در این رشتهها اگر دانشجو پس از اتمام مقطع کارشناسی وارد بازار کار شود هم کمتر دچار سرخوردگی میشود و هم هزینههای کمتری برای تحصیلش پرداخت میشود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در مهارتآموزی مشکلات ما از آموزش و پرورش آغاز میشود و تا دوران آموزش عالی ادامه میباید، افزود: کرونا باعث شد مدیران آموزش و پرورش و آموزش عالی به این نتیجه برسند که آموزش را میتوان بسیار سریعتر به پیش برد. دانشآموزان ما حدود ۱۲ سال در مدارس تحصیل میکنند؛ در حالی که میتوان همین آموزشها را در مدتزمان بسیار کوتاهتری به آنان ارائه داد.
فیضی با بیان اینکه امروز دانشآموزان آشنایی بالایی یا فضای مجازی دارند و بسیاری از آموزشهای مدرسه را میتوانند به راحتی از منابع موجود در اینترنت فراگیرند، گفت: بنابراین امروز شیوه آموزش سنتی پاسخگو نیست. نسل امروز به تمام منابع دسترسی دارد و شیوههای تدریس فعلی، جذابیتی برای او ندارد. اگر ما به این تغییر پارادایم توجه نکنیم و همچنان از همان روشهای قدیمی برای آموزش استفاده کنیم، نمیتوانیم انتظار نتیجه داشته باشیم. خصوصا اینکه محتوای کتب درسی ما نیز مناسب نیست و این موضوع به همراه عدم تناسب روشهای تدریس یک فاجعه را رقم زده است.
وی تاکید کرد: چه به لحاظ محتوای دروس و چه به لحاظ شیوههای تدریس، ما نیازمند یک انقلاب جدی در آموزش هستیم تا بتوانیم با نسل جدید ارتباط برقرار کنیم. نسل امروز میخواهد تنها مطالب کاربردی را آن هم به سرعت بیاموزد. این یک پیام جدی برای مسئولان آموزش کشور ما دارد.
انتهای پیام
نظرات