به گزارش ایسنا، توافق هستهای ۲۰۱۵ میان ایران و ۱+۴ در حالی به سال هشتم وارد می شود که این توافق بعد از خروج یک جانبه آمریکا در عمل از اجرا بازماند، با این حال به جرات میتوان گفت که برجام هنوز مهمترین توافق نیم قرن اخیر برای حل و فصل مسالمتآمیز موضوعی است که میتوانست به جنگ و تنش غیرقابل جبران بینجامد.
بعد از متوقف شدن اجرای تعهدات طرفهای آمریکایی و اروپایی در ۱۸ می ۲۰۱۸، گام به گام این توافق به محاق رفت. درحالی که انتظار بود تمامی محدودیتها از فعالیتهای هستهای ایران در پایان سال هشتم برداشته شود، امروز تقریبا فعالیتی نمانده است که ایران خود را برای انجامش معطل برجام یا پایان سال هشتم نگه داشته باشد.
فضای اجرای توافق هستهای در دی ماه ۱۴۰۱ میتوانست به گونهای باشد که زمینهساز موافقتها و تفاهمنامههای همکاری منطقهای و بینالمللی بیشتر و بیشتری میان ایران و آمریکا و ایران و اروپا و دیگر کشورها باشد و حتی موازنه منطقهای را دگرگون کند. اما بالعکس فضای حاکم بر اجرای این توافق و تعاملات کشورهای امضاکننده آن، تحتالشعاع تحولات بینالمللی بعد از ۲۰۱۸ و به ویژه یک سال اخیر، آنقدر سرد و تیره شده است که بعضا کارشناسان داخلی و خارجی هرگونه احتمال بازگشت به میز مذاکره و گفتوگو درباره احیای توافق ۲۰۱۵ در آینده نزدیک را بعید میدانند.
از آخرین بار که طرفهای برجامی با همراهی آمریکا به توافق نزدیک بودند، ۱۰ ماه میگذرد و از آن زمان تا کنون فضای سیاسی، هستهای ـ فنی و امنیتی پرتنشی میان طرفهای برجامی رقم خورده است. در دو دهه گذشته که مذاکرات هستهای در سطوح مختلف در جریان بوده است همواره منافع ملی و تحولات سیاسی داخلی کشورهای درگیر و ذینفوذ بر روند مذاکرات تاثیرگذار بوده است اما این بار با همه دفعات فرق داشت. روسیه در حمله نظامی غیرمنتظره به اوکراین تقریبا تمامی جهان را غافلگیر کرد و به یکباره تمامی مناسبات و تعاملات در سطح قدرتهای بزرگ و تحت تاثیر این رویداد متوقف یا با تاخیر مواجه شد. در ابتدای امر بسیاری بر این نظر بودند درگیری چندان طول نمیکشد اما اکنون بیش از ۱۰ ماه است که از درگیری میان روسیه و اوکراین میگذرد و هیچ پیشبینی دقیقی از پایان این منازعه نمیتوان داشت.
اختلافات میان ایران و آمریکا بر سر فهرست تحریمها، دریافت ضمانتهای لازم اطمینانبخش یا حل مسایل باقیمانده با آژانس در آخرین دور مذاکرات آنقدر بغرنج نبودند که مذاکرات را متوقف و هیاتهای دیپلماتیک را برای مدتی نامعلوم راهی پایتختها کرد. ابتدا تصور میشد برای مدتی کوتاه مذاکرات به خاطر آغاز درگیری میان روسیه و اوکراین متوقف شده است اما وقتی پادرمیانیهای ایران هم راه به جایی نبرد و آمریکا به همراه سه کشور اروپایی و به طور کلی اردوگاه غرب به حمایت از اوکراین و در مقابل مسکو صف کشیدند، دیگر محرز شد که مذاکرات تا وقتی درگیریها در اوکراین ادامه دارد، دنبال نخواهد شد و به تبع آن هرگونه توافقی غیرممکن است. همکاری نظامی ایران با روسیه در بحبوحه جنگ اوکراین کشورهای اروپایی و آمریکا را به شکلی جدیتر علیه ایران شوراند و هر چه ایران اعلام کرد که این همکاریها ارتباطی به جنگ اوکراین ندارد گوش شنوایی نبود که نبود. تحت تاثیر این فضا فشارها بر ایران در تعاملات سیاسی و نیز برای پاسخ به سوالات آژانس بیشتر شد و وقتی این کشورها با مقاومت ایران در این رابطه مواجه شدند، سعی کردند با تصویب قطعنامه در شورای حکام بیش از پیش تهران را تحت فشار قرار دهند.
در ایران برخی از دولتمردان بر این نظر بودند که روسیه به زودی زلنسکی را شکست میدهد و دولت مطلوب خود را روی کار میآورد اما این بار تجربه حمله روسیه به کریمه در ۲۰۱۴ تکرار نشد و منازعه تا امروز ادامه یافته است. درگیری و تنش میان مقامات اروپایی و روسی و تهدیدات اروپا و آمریکا علیه روسیه که به طور بیسابقهای روی داد و تا پای تحریمهای سیاسی و اقتصادی همپای تحریمهایی که علیه ایران اعمال و اجرا شده بود، کشیده شد، روسیه را بیش از پیش در اقدام خود مصمم کرد و مانع ولادیمیر پوتین در ادامه تنش نشد. اختلاف و دعوای سیاسی میان اروپا و روسیه آنقدر این روزها جدی و عمیق است که برخی تحلیلگران حوزه روابط بینالملل معتقدند اگر آمریکا حاضر به مصالحه شود راضی کردن اروپا به رهبری آلمان بسیار کار سختی است. از این رو به نظر میآید تا وقتی اختلافات میان کشورهای اروپایی و آمریکا با روسیه بر سر اوکراین در جریان است، حضور مقامات این کشورها بر سر میز مذاکره برجام دور از ذهن باشد.
بعد از اختلافات میان ایران و آمریکا و جنگ اوکراین، شروع اعتراضات در ایران در شهریور ۱۴۰۱ و متشنج شدن فضای افکار عمومی، اجتماعی و سیاسی عامل دیگری بود که این روزها تحلیلگران آنها را مانع احیای برجام و از سر گیری مذاکرات هستهای برمیشمرند. حمایتهای کم سابقه کشورهای اروپایی و آمریکا از درگیریها در ایران و تهییج افکار عمومی بینالمللی فضای روابط میان ایران و اروپا را متشنج کرد. شرایط در زمینه مسایل سیاسی و حقوق بشری به نحوی است که آمریکایی که همیشه مخالفترین طرف مذاکرات و برجام بود، امروز باید به دنبال راضی کردن مقامات اروپایی برای بازگشتشان به میز مذاکره باشند.
در تحولات سیاسی ماههای اخیر در ایران شاهد موضعگیریهای بسیار شدید و خارج از عرف دیپلماتیک مقامات اروپایی به ویژه سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه بودیم. مقامات ایرانی بارها نسبت به دخالت این مقامات در امور داخلی ایران اعتراض و انتقاد کردند اما این رویکرد همچنان با شدت ادامه دارد.
از سویی چین و روسیه در حالی که همیشه حد وسط میان ایران و کشورهای اروپایی و آمریکا بودند، به طرفهایی با موضعگیریها عجیب، خودمحور و ساختار شکنانه و ضد ایرانی تبدیل شدهاند.
رییسجمهور چین در سفر اخیر خود به عربستان در بیانیه مشترکی خواستار همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و احترام به حسن همجواری کشورها و عدم دخالت در امور داخلی سایر کشورها شد.
چین به همراه روسیه از متحدان اصلی ایران در موضوع هستهای بودند. این کشور از سوی ایران متحدی "راهبردی" تلقی میشود، تا جایی که تهران "سند همکاری ۲۵ ساله" با پکن امضا کرد. این رویکرد جدید چین مورد انتقاد مقامات ایران قرار گرفت اما چین از مواضع خود دست برنداشت. روسیه که تا قبل از حمله به اوکراین متحد و همراه ایران در مذاکرات برجامی بود، با آغاز درگیریها تمامی تمرکز خود را به این مساله معطوف کرد. با تشدید تنش میان کشورهای اروپایی عضو برجام و آمریکا و روسیه در عمل طرفها تمایلی برای گرد آمدن در وین بر سر موضوع ایران نداشتند.
به گزارش ایسنا، چنانچه فضای تنش میان ایران و کشورهای اروپایی و آمریکا تا اکتبر ۲۰۲۳ شدیدتر شود، احتمال اینکه تا اکتبر سال جاری این کشورها به سمت استفاده از مکانیسم ماشه حرکت کنند بسیار زیاد خواهد بود. صدور قطعنامهای دیگر در شورای حکام علیه ایران و فعالیت های هستهای میتواند شرایط را برای ارجاع دوباره ایران به شورای امنیت و فعال کردن مکانیسم ماشه هموار کند. شاید تا قبل از جنگ اوکراین و چرخش چین به سمت کشورهای منطقه قابل پیشبینی بود که هر گونه قطعنامهای در شورای امنیت وتو شود اما اکنون در شرایط فعلی و پیش رو این احتمال بسیار کمرنگ شده است.
برخی تحلیلگران بر این نظرند اگر فضای تنشآمیز علیه ایران در سطح منطقه و نظام بینالملل به همین شکل ادامه یابد، کشورهای اروپایی که امکان استفاده از مکانیسم ماشه را دارند، با چراغ سبز و همراهی آمریکا اجازه نخواهند داد، ایران طعم شیرین رفع تحریمهای تسلیحاتی را به طور کامل بچشد و آن را با تصویب یک قطعنامه جدید یا فعال کردن مکانیسم ماشه تلخ خواهند کرد.
این تحلیلگران معتقدند، شاید ایران برای رفع تحریمهای تسلیحاتی وجاهت عملی قائل نباشد، اما مساله فضای متشنجی است که یک بار دیگر ایجاد میشود و اجماع جهانی علیه ایران را برمیگرداند.
تا وقتی آمریکا و اروپا سرگرم جنگ اوکراین هستند، فضا برای ترمیم سیاست خارجی البته به شرط انسجام و وحدت در سیاست داخلی، وجود دارد. مدیریت فضا و آرامش در تعاملات امری است که بیش از پیش این روزها در سیاست خارجی نیاز است و احساس میشود. ماههای آینده تا اکتبر (اواخر آذرماه ۱۴۰۲) نه تنها برای برجام که برای ایران "سرنوشتساز" است.
انتهای پیام
نظرات