رسول چگینی پژوهشگر بنیاد بین المللی امامت، قم در گفتوگو با ایسنا عنوان کرد: یکی از پرسشهایی که در ایام فاطمیه بازپخش میشود، پیرامون چرایی عدم نقل ماجرای شهادت حضرت فاطمه علیهاالسلام در منابع تاریخی متقدم است، برخی با استناد به این سخن که منابع تاریخی نخستین، رویدادی را درباره شهادت حضرت زهرا(س) منعکس نکردهاند، تلاش دارند که شهادت دختر پیامبر(ص) را انکار کنند.
وی اظهار کرد: در پاسخ به این پرسش باید گفت، اگرچه منابع تاریخی نسبت به نقل یکپارچه و دقیق شهادت بخل ورزیدهاند، اما هر پژوهشگر تاریخی میتواند با استفاده از شیوه تجمیع مدارک و قرائن، این شهادت را به اثبات رساند؛ زیرا منابع زیادی، گزارشهای مختلفی از رویدادهای پراکنده پیرامون شهادت حضرت فاطمه(س) را به ثبت رسانیدهاند.
چگینی ادامه داد: برای نمونه بلاذری مورخ برجسته اهل سنت می نویسد: ابوبکر به دنبال علی برای بیعت کردن فرستاد چون علی(علیه السلام) از بیعت با ابوبکر سرپیچی کرد، ابوبکر به عمر دستور داد که برود و او را بیاورد، عمر با شعله آتش به سوی خانه فاطمه(علیها السلام) رفت. فاطمه(علیها السلام) پشت در خانه آمد و گفت: ای پسر خطّاب! آیا تویی که می خواهی درِ خانه را بر من آتش بزنی؟ عمر پاسخ داد: آری! این کار آنچه را که پدرت آورده محکمتر میسازد.
پژوهشگر بنیاد بین المللی امامت، قم تأکید کرد: اما این که چرا منابع تاریخی جزئیات این جنایت را نقل نکردهاند، جای تأمل دارد و میتوان به دلایل مختلفی برای این استنکاف از نقل دست یافت.
منع کتابت، مانعی برای ثبت رویداد شهادت حضرت فاطمه (س)
چگینی یکی از دلایل این استنکاف از نقل را منع کتابت دانست و گفت: یکی از فجایع علمی که برای امت اسلامی پدید آمد، عدم ثبت روایات بود. این قانون از زمان خلیفه اول به صورت دستور عمومی در جامعه اعلام شد و همه احادیث و سخنان پیامبر(ص) و دیگران از بین رفت.
وی تصریح کرد: بدیهی است عدم ثبت روایات پیامبر(ص)، به معنای عدم کتابت سایر حوزههای دینی از جمله رویدادهای تاریخی نیز بوده است؛ زیرا با وجود رواج داشتن گونههای مکتوبی مانند "ایام العرب" پیش از بعثت پیامبر(ص)، انتظار میرفت که برخی رویدادهای برجسته تاریخ پیامبر(ص) نیز ثبت شود اما دستور منع کتابت، امکان هرگونه ثبت رسمی اخبار را غیر ممکن میساخت.
دشمنی دستگاه حاکمه، مهمترین دلیل عدم نقل یکپارچه
چگینی اغراض و دشمنیهای سیاسی دستگاه حاکمیت از دیگر عوامل عنوان کرد و افزود: اغراض و دشمنیهای سیاسی دستگاه حاکمیت از مهمترین دلایل عدم نقل یکپارچه وقایع شهادت حضرت زهرا(س)، کینه و اغراض سیاسی بود که در جانب حاکمیت وجود داشت.
وی ادامه داد: خلفا به خوبی می دانستند صحابه ای که محضر پیامبر(ص) را درک کرده بودند، بارها از ایشان سخنانی از قبیل «فاطمة بضعة منی، من اغضبها فقد اغضبنی» را شنیده بودند و اگر وقایع مربوط به شهادت حضرت فاطمه(س) در میان مردم شهرت مییافت، پایههای حکومت آنان از سوی صحابه مورد مناقشه قرار میگرفت؛ زیرا در میان صحابه انسانهای پرهیزکار و شجاعی وجود داشت که نسبت به حفظ حقوق پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان، اهتمام داشتند.
چگینی در ادامه یادآور شد: اگر صحابه از جزئیات جنایت علیه دختر پیامبر آگاه می شدند، هستههای برانداز در گوشه و کنار مملکت اسلامی شکل میگرفت که اصلیترین شعار حکومت که پاسداشت شریعت نبوی بود را زیر سؤال میبردند، خلفا توانسته بودند دستور صریح پیامبر(ص) مبنی بر خلافت امیرالمؤمنین علی(ع) را با این توجیه که او اکنون جوان است، کنار بگذارند اما به قتل رساندن کسی که پیامبر(ص) بارها بر اجتناب از غضب او هشدار داده بود، توجیهبردار نبود.
پژوهشگر بنیاد بین المللی امامت، قم یادآور شد: البته این رویکرد در ماجرای شهادت امام حسین(ع) تکرار شد اما در آن زمان به جهت از دنیا رفتن بسیاری از صحابه و پراکنش آنها در اقطاع مختلف سرزمینهای اسلامی و فاصله گرفتن مسلمانان با فرهنگ اصیل اسلامی، توجیه خارجی بودن امام حسین(ع) خریدار داشت و بسیاری به این بهانه به قتل امام حسین(ع) اقدام کردند.
چگینی اضافه کرد: انگیزه حاکمان برای عدم نقل برخی رویدادهای چالش برانگیز مانند شهادت حضرت فاطمه(س) در زمان بنیامیه و بنیمروان نیز جاری بود و تنها در ابتدای شکل گیری بنی عباس، امیدی برای نقل بیطرفانه تاریخ به وجود آمد که رویگردانی بنی عباس از شعارهای پیش از حکومت، انگیزه آنان را همسو با انگیزه حاکمان پیشین قرار داد و نقل رویدادهای چالش برانگیز را در ورطه نابودی قرار داد.
وی ادامه داد: این در حالی است که عوامل زیادی از قبیل شهادت حضرت فاطمه (س) در غیر معرکه نبرد، فاصلهدار بودن شهادت با زمان وقوع تهدید و آتش زدن خانه، راه را برای منکران شهادت هموار کرده و با جعل و تحریف تاریخ، به دنبال پایمال کردن خون دختر رسول خدا(ص) بودند.
انگیزهها و گرایشات مذهبی تاریخنگاران، موثر در عدم نقل جزئیات شهادت حضرت
پژوهشگر بنیاد بین المللی امامت، قم بیان کرد: از دیگر عوامل تأثیرگذار در عدم نقل جزئیات شهادت حضرت فاطمه(س)، مورخانی هستند که شالوده اولیه منابع تاریخ اسلام را به نگارش درآوردهاند، البته این عامل، پیوند عمیقی با اغراض دستگاه حاکمیت دارد؛ زیرا پس از پایان یافتن دوره منع کتابت در سال ۹۹ هجری، علم تاریخ از زمره علوم نوپایی بود که تازه جوانههای آن در نوشتههای برخی عالمان سر برآورده بود.
وی ادامه داد: در این بین، دشواری گردآوری منقولات رویدادهای گذشته و ثبت و ضبط آن با ابزارهای کتابت که تهیه و نگهداری آن، هزینهبر بود، کار تاریخنگاری را با موانعی مواجه می ساخت که جز عالمانی که از سوی حکومت مأمور به نگارش بودند، این امر برای غیر وابستگان ساده نبود.
چگینی افزود: شخصیت شناسی تاریخنگاران اولیه مانند عروة بن زبیر (م ۹۴ق)، ابان بن عثمان بن عفان (م ۹۵ – ۱۰۵ق) در قرن اول؛ ابن شهاب زهری (م ۱۲۴ق) در قرن دوم؛ ابن هشام (م ۲۱۸ق)، بلاذری (م ۲۷۹ق) در قرن سوم و طبری (م ۳۱۰ق) در ابتدای قرن چهارم، نشان می دهد که جملگی از پیروان عقیده ای بودهاند که نقل شهادت حضرت فاطمه(س)، ناسازگار با عقاید آنان بوده است.
وی ابراز کرد: ناگفته نماند نقلهای جسته و گریختهای که از این افراد به دست رسیده، کامل کننده پازل معمای شهادت حضرت فاطمه(س) است. اما تاریخ نگارانی مانند ابن اسحاق (م ۱۵۰ق)، ابان بن عثمان بجلی (م ۱۷۰ق)، هشام ابن کلبی (م ۲۰۴ق)، واقدی (م ۲۰۷ق) و دیگران که گرایشات غیرهمسو با اندیشه غالب داشته اند و احیاناً به نقل گزارشات مخالف مشهور اقدام میکردند، در نقل و انتقالات سبکهای تاریخ نگاری و استنساخ کتب، از گردونه رقابت علمی حذف شدهاند.
چگینی ادامه داد: آن چیزی هم که از این افراد باقی مانده یا بیربط به رویدادهای چالشی مانند شهادت حضرت فاطمه(س) است و یا به صورت گزینشی و مدیریتشده منعکس شده اند. به همین جهت شاهد هستیم که افرادی مانند بلاذری، ابن قتیبه دینوری، طبری فقط تهدید عمر بن خطاب به آتش زدن خانه و گلایه فاطمه زهرا(س) از عمر را گزارش کردهاند.
وی با بیان اینکه تنها کافی است با مقایسه دو مورخ معاصر و غیر همسو، به تأثیر گرایشات عقیدتی نویسنده در ثبت وقایع تاریخی پی برد، عنوان کرد: طبری مورخ برجسته اهل سنت و مسعودی مورخ و جغرافیدان برجسته که گرایشات شیعی داشته، هر دو از یک منطقه رشد کردهاند (طبری از طبرستان و مسعودی از بابل به نقلی) و به مناطق مشترکی مانند حجاز، شام، هند، مصر، بغداد سفر کردند و حتی با یکدیگر نیز دیدار داشته اند و مسعودی از او کسب علم کرده است، اما طبری تنها به ماجرای هجوم و تهدید عمر بن خطاب اشاره می کند ولی مسعودی افزون بر این ماجرا، به آتش زدن خانه و سقط شدن حضرت محسن نیز اشاره کرده است.
پژوهشگر بنیاد بین المللی امامت، قم در ادامه گفت: نقش عامل عقیده مورخ در ثبت وقایع تاریخی آنجا پررنگتر می شود که اگرچه طبری کتابچهای درباره اسناد حدیث غدیر نگاشته است، اما در اصلی ترین کتاب خود که قریب به ۴۰ سال عمر خود را صرف نگارش آن کرد، هیچ اشارهای به این حدیث نکرده است.
وی تصریح کرد: بدیهی است که با از بین رفتن شرایط اختناق مذهبی و با روی کار آمدن دولتهای موازی، فرصت بیان حقایق و نگارش لایههای مغفول مانده از تاریخ احیا شد و از سدههای چهارم به بعد، نقل جزئیات شهادت حضرت فاطمه (س) در منابع تاریخی ثبت شد.
چگینی در پایان افزود: عوامل بیرونی از قبیل منع کتابت، دشمنی دستگاه حاکمه و گرایشات مورخان نخستین، مهمترین عواملی هستند که مانع از ثبت رویداد شهادت حضرت فاطمه (س) بوده اند. اگر با این پیشفرض به سراغ منابع تاریخی برویم، متوجه می شویم که خردهگزارشهای پیرامون این واقعه مانند روایات هجوم و تهدید به آتش زدن خانه حضرت فاطمه (س)، بسیار ارزشمند است و به عنوان فَکت تاریخی، اثبات کننده یک جنایت فراموش نشدنی خواهد بود.
انتهای پیام
نظرات