حسین ناظری، عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات عرب دانشگاه فردوسی مشهد، در جلسه معرفی کتاب الادب المقارن و بررسی ادبیات تطبیقی که امروز، ۲۱ آذر ماه، به مناسبت هفته پژوهش با حضور جمعی از دانشجویان ایرانی و عربزبان در تالار حائری دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: کشورهایی که مانند مصر، ایران و عراق فرهنگهای گستردهای دارند، باید از مشترکات خود، جدای از دیدگاه سیاستمداران صحبت کنند که این خود باعث نزدیکی ملتها میشود.
وی افزود: چند سال پیش همایش بزرگی در تهران برگزار شد که در آن پژوهشگری ضربالمثلهای رایج در فرهنگ قاهره را با ایران مقایسه کرده بود و چه جالب که مشترکات فراوانی را یافته بود و این همان انتقال تجربههاست چون فطرت و ذات انسانها یکی است و میبینیم که گاه در جزئیات مشترکاتی وجود دارد.
این استاد گروه زبان و ادبیات عرب دانشگاه فردوسی مشهد به مثالی اشاره کرد و گفت: معنای دید با مَثَل اینکه بزرگ خانواده اگر کاری کند کوچکترها هم خواهند کرد، در سه قومیت چگونه برخورد شده است. در ادبیات عرب گویند «پدر که دایره زن باشد بچهها هم رقاصه بارآیند» و در فرهنگ ایرانی گویند «کدخدای ده که مرغابی بود بر سر آن ده چه رسوایی بود». این مشترکات وجود دارد و آن چیزی که دنیا به سمت آن حرکت میکند، تجربیات مشترک انسانهاست.
علیرضا کانه، کارشناس ارشد زبان و ادبیات عرب نیز در ادامه این نشست در خصوص معرفی کتاب الادب المقارن بیان کرد: موضوع کتاب درباره ادبیات تطبیقی چیستی آن و ماهیت ادبیات تطبیقی است. مولف این کتاب در سال ۱۹۶۱ موفق به کسب دکتری زبان و ادبیات فارسی میشود و آثاری را در زمینه ادبیات فارسی و عربی تالیف میکند.
وی افزود: دانش تطبیقی به کشورهای دیگر از جمله مصر راه پیدا کرده و مولفان بسیاری به پژوهش در باب ادبیات تطبیقی پرداختند که یکی از این شخصیتهای مهم محمد السعید جمالالدین است. محمد سعید بیشتر به تدریس دروسی از جمله تاریخ تمدن پرداخته و بیش از ۲۷ تالیف داشته که در حوزههای مختلف ادبیات فارسی و عربی است.
کانه در خصوص کتابشناسی این مولف عنوان کرد: کتاب الادب المقارن دارای ۲ باب است که هر باب شامل چهار فصل میشود و باب نخست ادبیات تطبیقی با نام ادبیات اسلامی نامگذاری شده است. مولف در فصل نخست بر آن بوده که به تعریف ادبیات تطبیقی بپردازد و اینکه چگونه این دانش در ادبیات عرب ظهور کرده است. به نظر میرسد که مولف خود را از نقد ادبیات تطبیقی جدا کرده و چندان به ماهیت ادبیات تطبیقی توجه نکرده است و اصطلاح شناسی نکرده که مفهوم تطبیق چه بوده است.
این کارشناس ارشد زبان و ادبیات عرب ادامه داد: گفتارهایی در کتاب است که به واسطه آن مولف نظری درباره گوته و ادبیات جهانی میآورد. نظر آنها درباره ادبیات تطبیقی بیشتر پیرامون تعریف است. در آن گفتارها گفته میشود تاریخ اندیشهای که گوته دارد به آلمان بازمیگردد اما جمالالدین در باب ادبیات تطبیقی، اروپا و فرانسه را مهد ادبیات تطبیقی میداند.
وی در ادامه در خصوص چالشهای ادبیات تطبیقی از نگاه مولف خاطرنشان کرد: او بر این عقیده است که طبیعت ادبیات تطبیقی با روح تعصب و دیگرستیزی هیچ تناسبی ندارد. به هر حال جمالالدین تنها به مفهوم ادبیات جهانی نظر ندارد بلکه ادبیات تطبیقی را دانشی میداند که بر اساس مکتب فرانسه به بیان تاثیر و تاثر تاریخی میپردازد. از سوی دیگر مولف چالشهای ادبیات تطبیقی را معرفی اصطلاحی این دانش نمیداند.
کانه عنوان کرد: در فصل دوم مولف بر این عقیده بود که ادبیات تطبیقی نه تنها باعث زوال ادبیات بومی نمیشود که باعث رشد آن هم خواهد بود. او در کتاب، ادبیات اسلامی را مفهومسازی نکرده و منظورش از ادبیات تطبیقی، ادبیات شرق است. حتی جمالالدین در این فصل برآن بوده است که به تاثیرگذاری ادبیات اسلامی بر آثار غربیگوی بپردازد. او این اعتقاد را داشت که آثار اروپایی از یک منبع خارجی تاثیر گرفتهاند.
این کارشناس ارشد ادبیات عرب با اشاره به اثر معروف هلال غنیمی گفت: به نظر میرسد مولف از دیگر آثار اروپایی تجربه چندانی نداشت و به اثر معروف هلال غنیمی اشارهای نکرده است و چنین میگوید که نوع ادبی فابل زیر مجموعه ادبیات عامیانه است که با هم بنمایههای مشترکی دارند. مولف در گفتار ادبیات اسلامی بر ادبیات اروپایی، سطح مردم را به ۲ دسته تقسیم میکند که طبقه دوم شامل سلحشوران و بزرگان دینی است.
در ادامه این نشست سکینه بیات، کارشناس ارشد زبان و ادبیات عرب، در خصوص منابع قابل بررسی ادبیات تطبیقی اظهار کرد: ادبیات تطبیقی به بررسی منابعی میپردازد که در آنها نویسنده و شاعر، ادبیات خود را از یک زبان خارجی گرفته است. این نوع مهم از مطالعه و بررسی در ادبیات اسلامی هم دیده میشود که در فصل دوم نویسنده به کتاب جاویدنامه اشاره کرده است.
وی افزود: جاویدنامه مجموعه سرودههای اقبال لاهوری، شاعر پاکستانی است که آن را به زبان فارسی و روش مثنوی معنوی سروده است. او در سال ۱۹۲۹ میلادی کار نوشتن جاویدنامه را آغاز میکند و در سه سال بعد به چاپ میرساند. جاویدنامه شامل ۱۹۵۴ بیت است که اقبال آن را به نام پسرش جاوید کرده است که به نوعی معراجنامه هم هست.
بیات در خصوص منابع و مصادری که جاویدنامه از آنها تاثیر گرفته است تصریح کرد: این منابع به ۲ دست تقسیم میشوند. نخست بررسی تاثیرات منظومه از ادبیات اسلامی است و دوم بررسی تاثیر ادبیات اروپا بر کتاب جاویدنامه است.
این کارشناس ارشد زبان و ادبیات عرب در خصوص تاثیر و تاثرات اقبال لاهوری بیان کرد: از جمله منابعی که اقبال از آنها تاثیر گرفته است میتوان به معراج بایزید بسطامی، منطق الطیر عطار و سنایی غزنوی و فتوحات مکیه ابن عربی اشاره کنیم. در کنار این اقبال به منابع اروپایی هم پرداخته است.
انتهای پیام
نظرات