به گزارش ایسنا، تمام کسانی که نشستن پشت میزهای دانشگاهها را تجربه کردهاند، بارها در طول زندگی تحصیلی خود با پرسش «دانشجو هستی؟» مواجه شدهاند. این پرسش نشان میدهد «دانشجو» در میان مردم از جایگاه خاصی برخوردار است و انتظار زیادی درباره نقش اجتماعی و کردار این گروه اجتماعی وجود دارد. صرف نظر از مسئولیت پژوهشی و آموزشی؛ دانشگاهها را میتوان مکانی دانست که جوانانی از طیفها، باورها و افکار مختلف در آن و در کنار یکدیگر زیست میکنند که این همزیستی سبب حضور و بروز اندیشههای مختلف درباره یک موضوع خاص میشود.
ظهور اندیشههای متعدد در دانشگاهها میتواند زمینهساز شکلگیری کرسیهای آزاداندیشی به معنای واقعی باشد که طی سالهای گذشته بنا به دلایل مختلف به محاق رفته است. بسیاری از کنشگران اجتماعی باور دارند که روند تازهای که در دانشگاهها شکل گرفته، میتواند روح تازهای به کالبد خسته دانشگاههای ایران بدمد و جانی تازه به آن ببخشد. اگرچه طی سالیان اخیر با طرح مساله ایجاد "خانه گفتوگوی آزاد" و آییننامه "کرسیهای آزاد اندیشی"، فرصتی برای ترویج فرهنگ گفتوگو و پرورش روحیه نقادی دانشجویان مهیا شده، اما به نظر میرسد دانشگاهها از این فرصت استفاده نکرده و این ایدههای خوب عملا روی کاغذ باقی مانداست.
تلاشهایی که به ثمر نرسید
شورای عالی انقلاب فرهنگی در دهه ۸۰ درنظر داشت که خانه گفتوگو را در دانشگاهها ایجاد کند لذا اساسنامه تشکیل این خانه در سال ۸۵ در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد اما ایجاد خانه گفتوگو تنها روی کاغذ آمد و هیچگاه جامه عمل نپوشید، تا اینکه همزمان با اعتراضات شهریور و مهرماه سال جاری در دانشگاهها؛ شورای عالی انقلاب فرهنگی ۱۷ مهرماه امسال اعلام کرد که سازوکارهای "خانه گفتوگوی آزاد" دراین شورا تصویب شده است. این خبر در حالی اعلام شد که بسیاری از اساتید دانشگاهها با استناد به تجربههای گذشته درباره کرسیهای آزاداندیشی اظهار نظر میکنند. برخی بر این باور هستند، احیای کرسیهای آزاداندیشی که در گذشته در دستور کار قرار داشت، به معنای واقعی ارجحیت دارد. این گروه بر این باور هستند، ایجاد "خانه گفتوگوی آزاد" با تعریف سازوکار جدید ارجحیت دارد. برخی نیز بر این باور هستند، کرسیها آزاداندیشی به معنای واقعی کرسی آزاداندیشی نبود بلکه یک کرسی برای هماندیشی و محلی برای کسب امتیازهای بیشتر برای ارتقاء شغلی بود!
تاکنون نیز برخی از اساتید ادعاهای متفاوتی درباره شکستخوردن کرسیهای آزاداندیشی در گذشته مطرح کردهاند از جمله اینکه آنچه که مسولان در نظرگرفته بودند به معنای واقعی کلمه "کرسی آزاداندیشی" نبود و اینکه تنها بخشنامهای در ارتباط با کرسی آزاداندیشی صادر کردند و شرکت در این جلسات، دستوری و به منظور جمع کردن امتیازات فرهنگی بود، نه انتخاب استادان. همچنین این کرسی فقط عنوان هماندیشی را با خود یدک میکشید؛ جلسات گفتوگو برگزار میشد اما در پایان تنها یک طرز تفکر بود که جمعبندی میکرد و میخواست دقیقاً همه مثل آن بیاندیشند. در واقع، این جلسات بیشتر "همانند اندیشی" بود به جای "هماندیشی". در نتیجه، همه مثل هم میاندیشیدند. شرایط به نحوی نبود که افکار و ایدههای مختلف در آن جلسات ارائه شده و مورد نقد و بررسی قرار گیرند.
«تریبون آزاد» و «کرسیهای آزاداندیشی»، راه حل درست اعتراضات
معاون فرهنگی و سیاسی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها نیز در همین رابطه گفت: متاسفانه دستهایی وجود دارد که علاقه ندارند فضای آزاداندیشی و گفتوگو در دانشگاه شکل بگیرد و اتفاقاً علاقهمندند که فضای تنش و درگیری و اغتشاش در دانشگاه گسترش پیدا کند؛ بنابراین ما هم در گذشته و هم امروز فکر میکنیم اغتشاشات که حسابش جداست، اما راه حل درست اعتراضات، تریبون آزاد در دانشگاهها و کرسی آزاداندیشی است.
حجت الاسلام مهدی فاطمیپور معاون فرهنگی و سیاسی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها ادامه داد: حتما باید متولیان و مسئولان آموزش عالی سعه صدر بیشتری در بحث آزاداندیشی داشته باشند و فضا را فراهم کنند و دانشجویان را به این سمت سوق دهند که در مسائل اندیشهای با هم صحبت کنند و تعامل وجود داشته باشد و هر دو طرف پاسخهای یکدیگر را بشنوند.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه در حال حاضر موضوع جهاد تبیین که یکی از فرمایشات رهبر انقلاب است، به چه شکل و میزانی در دانشگاههای کشور در حال اجراست و دفتر نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه مشخصاً چه اقداماتی در این راستا انجام داده است؟ گفت: موضوع جهاد تبیین به عنوان تکلیف و رسالت همگانی توسط مقام معظم رهبری مطرح شد و در دیدار با بخشها و گروههای مختلف نیز به عنوان فریضه عینی و واجب فوری تکرار شد و رویکرد نسبت به آن را متفاوت کرد یعنی دیگر اینطور نیست که جهاد تبیین وظیفه گروه، طیف یا دستگاه خاصی باشد، بلکه همه باید برای این مهم تلاش کنند و روشن هم هست که چرا مهم است؛ یک فضا و جنگ سنگین رسانهای علیه ما هست و مدام اخبار منفی، دروغ و ساختگی منتشر میشود و برچسبهای غلطی نسبت به نظام و سبک زندگی دینی و انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی و دولت جمهوری اسلامی زده میشود، لذا به عنوان تکلیف عمومی برهمه واجب است که هرکسی به هر میزانی میتواند به شبهات پاسخ بدهد و در مواجهه با آن روشنگری کند. کلان این ماموریت همین است و ما نیز در دفتر نهاد رهبری تلاش کردیم کارهایی که از دست مجموعه ما برمیآید را انجام دهیم. در این راستا تلاش شد بتوانیم افرادی را به عنوان مربی و استاد موضوع تبیین و روشنگری در سطح دانشگاهها تربیت کنیم.
معاون فرهنگی و سیاسی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها خاطرنشان کرد: در کل ما بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری یک قرارگاه در نهاد تحت عنوان قرارگاه جهاد تبیین و تشکیل دادیم و سعی کردیم مجموعههایی که میتوانند در زمینه جهاد تبیین اقدامی انجام بدهند در قرارگاه نمایندهای داشته باشند و بتوانیم هم افزایی و هماهنگی انجام دهیم. همچنین یکی از اقدامات مهم تابستان سال جاری که جمع وسیعی از دانشجویان فعال سیاسی و فرهنگی دانشگاهها را در برگرفت، ۵۰ برنامه تحت عنوان «حامیم» یا دوره توانمندسازی حلقههای میانی بود که در سطح کشور حدود ۱۵ هزار دانشجو را در بر میگرفت. دانشجویان در دورههای یک یا دو هفتهای شرکت کردند. دستگاههای دیگر نیز اقداماتی انجام دادهاند، به طور مثال وزارت علوم خودش قرارگاه جهاد تبیین تشکیل داده است و آنها نیز کارهای مهمی کردهاند.
حجت الاسلام فاطمیپور تاکید کرد: در موضوع کرسیهای آزاداندیشی ما همکار برگزاری هستیم؛ دستگاههای آموزش عالی متولی برگزاری هستند و ما نیز همکاریهایی داریم و در ترویج و برگزاری و مقدمهسازی آن باید کمک کنیم. واقعیت این است که در برخی دانشگاهها اتفاقات خوبی با برگزاری کرسیهای آزاداندیشی افتاده است. به طور مثال در استان قم با گروه معارف به جمعبندی رسیدیم و مصوبهای دادیم که بخشی از دروس معارف دانشجویان در قالب کرسیهای آزاداندیشی انجام شود و تعداد بسیار بالایی کرسی آزاداندیشی در استان قم توسط گروه معارف نهاد رهبری برگزار شد.
وی ادامه داد: در برخی استانهای دیگر هم نمونههای موفقی داریم، به عنوان مثال یک دانشگاه در طول سال تحصیلی ۷۰ کرسی آزاداندیشی برگزار کرده است. لذا جایی که موضوع درست فهمیمده و بسترسازی شده است، اتفاقات خوبی هم افتاده و مورد استقبال قرار گرفته است. در دو سال گذشته تجربه موفقی در دانشگاه آزاد در برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی توسط معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد بدست آمد که میتواند الگویی برای دیگر موسسات آموزش عالی و دانشگاهها باشد.
معاون فرهنگی و سیاسی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها تصریح کرد: همه ما باید از فضای اندیشه و تعقل و استدلال استقبال کنیم. طبیعتاً تبلیغات منفی روی این موضوع میشود و فضاسازی میکنند که انگار کرسی آزاداندیشی مصونیت ندارد، حرفهای ما را ضبط میکنند، بعد از برگزاری با ما برخورد میکنند و… در همین درگیریها و اغتشاشات، تندترین رفتارها در دانشگاه بعضاً توسط معترضین انجام میشود و وقتی به آنها میگویند اگر اعتراض دارید بیایید صحبت کنید میگویند ما صحبتی نداریم! ما اعتراض داریم! این فضایی غیرمنطقی است؛ اگر اعتراضی هم دارند باید مشخص شود به چه چیزی اعتراض دارند و برچه اساسی معترض هستند و دادههایی که موجب اعتراضشان شده چیست و… باید دید حرف طرف مقابل چیست و باید اجازه دفاع و بیان استدلال به او هم داد.
به گفته وی، این بسترها البته سالیان سال در دانشگاهها وجود دارد و مورد استفاده قرار گرفته و تجربههای موفقی در این حوزهها داریم و البته که میتواند افزایش و توسعه پیدا کند و نشانی از بلوغ اجتماعی و سیاسی و فهم متعالی در آموزش عالی باشد و به هر مسئلهای اعتراضی دارند کاملا دستهبندی شده و علمی بیایند بگویند چرا این اعتراض را دارند و مبنای حرف و استدلالشان چیست و بعد هم اجازه بدهند دیگران نقدشان کنند.
معاون فرهنگی و سیاسی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها در ادامه خاطرنشان کرد: امروز از سمت معترضین میبینیم که مطالبهای مطرح میشود و وقتی به آنها گفته میشود بیایید در موردش صحبت کنیم میگویند ما حاضر به گفت وگو نیستیم و صرفا میخواهیم شعار بدهیم و اگر کسی هم میخواهد در جمع آنها صحبت کند به او اجازه نمیدهند. پس موضوع کرسی آزاداندیشی ایدهای مترقی در آموزش عالی است و هرجایی از ظرفیت آن استفاده کردیم بهرهاش را بردهایم اما خیلی اوقات به دلایلی نتوانستیم از آن استفاده کنیم. حتما باید متولیان و مسئولان آموزش عالی سعه صدر بیشتری در بحث آزاداندیشی داشته باشند و فضا را فراهم کنند و تبلیغ بیشتری در این حوزه شود و دانشجویان را به این سمت سوق دهیم که در مسائل اندیشهای با هم صحبت کنند و تعامل وجود داشته باشد و هر دو طرف پاسخهای یکدیگر را بشنوند.
محدودیت گروههای دانشجویی و کرسیهای آزاداندیشی
دکتر محمدرضا فراهانی، معاون فرهنگی دانشجویی اسبق وزارت بهداشت در گفتوگویی با ایسنا درباره کرسیهای آزاداندیشی اظهار کرد: "آزادی بیان" و "آزادی پس از بیان" از الزامات مهم گفتوگو است که درحال حاضر وجود ندارد. البته برخی مدعی هستند، آزادی بیان در کشور وجود دارد و میتوان حرف زد. در پاسخ به این دوستان باید گفت" آزادی بیان" شرط لازم گفتوگو و از حقوق ملت است اما کافی نیست؛ بلکه کفایت آزادی بیان به آزادی پس از بیان است. هنگامی که از آزادی بیان سخن میگوییم، منظور این است که اظهارنظرکردن بدون هزینه باشد. به طور قطع، کسانی که قدرت را نقد میکنند برایشان هزینه به همراه دارد. تمام اظهارات انتقادی که این روزها مطرح میشود، هزینهای دربر دارد. در حال حاضر، دهها زندانی سیاسی که جرمشان فقط نقد قدرت است، به اتهام تبلیغ علیه نظام و یا تشویش اذهان عمومی در زندان هستند. لذا تا "آزادی بیان" و "آزادی پس از بیان" که همه افراد بتوانند بدون ترس و واهمه و پرداخت هزینه نظرات خود را بیان کنند، وجود نداشته باشد؛ گفتوگو به معنای واقعی شکل نخواهد گرفت.
وی ادامه داد: گفتوگوهای انتقادی و مباحث آزاداندیشی پس از دوم خرداد همزمان با فضای عمومی جامعه به طور جدی در دانشگاها مطرح شد. قویترین تشکلهای دانشجویی در آن مقطع تشکیل شد. آزادی نسبی به وجود آمد اما گروههای فشار مانع جدی نهادینه شدن این امر در دانشگاها شدند. تشکلهای دانشجویی و مباحث آزاداندیشی که در دوران اصلاحات رونق گرفته بود در دولتهای محمود احمدینژاد به شدت سرکوب شدند. شرایط به نحوی بود که تمام تشکلهای دانشجویی غیر همسو در آن بازه زمانی تعطیل شدند. اما فعالیت گروههای دانشجویی در دوران دولت تدبیر و امید از سر گرفته شد و گروههای دگراندیش نسبت به حاکمیت در دانشگاهها شکل گرفت. شرایط به نحوی بود که به سمت احیای گروهها و تشکلهای دانشجویی گام برداشته میشد اما مقاومتهای جدی در مسیر رشد و توسعه گروههای دانشجویی مثل قبل وجود داشت. شکلگیری حرکات، کنشها وتلاشهای فکری تشکلهای دانشجویی به هر وسیلهای جلوگیری میشد. تشکلهای دانشجویی میتوانستند در این سالها توسعه یابند و عاملی برای ارتباط میان دانشگاه و حاکمیت شوند اما همانند احزاب، تشکلهای دانشجویی نیز درحصر، عسرت و تحت فشار بودند.
وی ادامه داد: دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، تنها یک گروه و طیف میتوانست در دانشگاه فعالیتکند. در دولتهای نهم و دهم، محدودیتهای تشکلهای دانشجویی بسیار زیاد بود. هر گروه و تشکل دانشجویی که حامی حاکمیت بود به راحتی میتوانست مجوز فعالیت بگیرد اما گروههای دیگر برای اخذ مجوزو برگزاری برنامههای خود با موانعی جدی مواجه بودند. این فشارها، چه در درون و چه خارج از محیط دانشگاه به تشکلهای دانشجویی وارد میشد. برخوردها با دانشگاهها، دانشجویان و تشکلهای دانشجویی بسیار بد بود چرا که صاحبان قدرت فهم درستی از دانشگاه نداشتند. دانشگاه محل پژوهش وتولید دانش است اما صاحبان قدرت دانشگاه را هم در امتداد مدرسه محل تعلیم وتربیت می دانستند در حالیکه دانشگاه محل شکوفایی و بارور شدن اندیشهها است؛ در دانشگاه دیگر سخن از دانشآموزی نیست بلکه دانشگاه بستر دانشجویی و دانشپژوهی است. اندیشه باید در دانشگاه بارور شود. مگر میشود به دانشگاهیان گفت طوری بیاندیشید که ماحصل آن، چیزی باشد که ما میخواهیم یا میپسندیم؟! چنین گزارهای در متن خود، مضحک و ضد علم است. چنین دیدگاهی، خلاف ذات دانشگاه در تولیدعلم و دانش است. با پژوهش و تضارب اندیشهها است که دانشگاهها تولید دانش میکنند. من بر این باور هستم، آقایان با برخوردهایی که کردند، میخواستند دانشگاه را به مدرسه تبدیل کنند؛ به همین دلیل، همانند مدرسه با دانشگاهها برخورد میکردند. دخالتهای فراوان نهادهای امنیتی در دانشگاها و از بین بردن استقلال،حرمت و حیثیت دانشگاهها حاصل همین فهم و نگاه اشتباه به دانشگاه بوده است.
به گزارش ایسنا، محیطهای دانشگاهی، از نظر اخلاقی، یکی از حساسترین عرصههای اجتماع هستند. گِرد هم جمع شدن ذهنهای جوانی که عمده وقتشان را با افکار و اندیشهها میگذرانند بازار نقد را در دانشگاهها گرم میکند. با وجودی که مسئولان نسبت به راهاندازی کرسیهای آزاد اندیشی نظر مساعدی دارند و آن را ایدهی مترقی در نظام آموزش عالی و باعث پویاتر شدن محیط دانشگاه میدانند، باید آسیبشناسیهای لازم صورت گیرد و مشخص شود که برخی عدم پذیرشها و اعتراضات به نحوه و چگونگی برگزاری این کرسها و یا برپایی این تریبونهای آزاد کجاست؟
آیا به جای واکنشنشان دادن نسبت به اظهارنظرها، بهتر نیست با شناسایی موانع گفتوگو؛ برای محافظتِ بیشتر دانشجویان در قبال اظهار نظرها تلاش کرد، تا به این ترتیب زمینه طراوت و پویایی محیط دانشگاه بیش از پیش فراهم شود؟
انتهای پیام
نظرات