شاید فرزندان استاد تاج اصفهانی از معدود کسانی باشند که به حفظ خانه پدری معتقدند. اگرچه خانه به سیاق سابق نیست و آپارتمانی بر جای آن برخاسته است، اما نامش «سرای تاج اصفهانی» است و حتی بیش از نام، آن است که در میان یازده زنگ این خانه، طبقه همکف همچنان به نام تاج اصفهانی میدرخشد و یادگارهای استاد زینتبخش خانه است. اینجا همان خانه تاج است... خانهای در خیابان آذر و در میان درختان چنار و کاج و توت و اقاقیا، درختان زبانگنجشک و زرشک و مورت و شمشادهای همیشهسبز و بوتههای رُز... و کوچهای که به نام استاد تاج اصفهانی است، میان هیاهو و شور و هیجان نوجوانی و جوانیِ آیندگانی که هرروز برای تحصیل و اندوختن توشههایی از دانش در همین کوچه در رفت و آمدند...
حالا اما چهار سال از اولین دیدار من از خانه استاد تاج اصفهانی و گفتوگو با فرزندش «همایون» میگذرد. همایون این بار در خانه نیست. فرزندان استاد همگی در خارج از ایران به زندگی و کار مشغولاند، اما مگر میشود ثریا خانمِ خانه تاج را فراموش کرد؟! او که علیرغم از یاد بردن بسیاری از آدمها و خاطرههایشان، وقتی تصویری از استاد تاج اصفهانی را نشانش دادم چشمانش درخشید و گفت: «این آقای تاجه...» حالا هم فرزندان استاد، مادر را نیز تنها نمیگذارند و ثریا خانم که عمرش دراز باد فرزندانی دارند که در هر زمانی و بهتر است به گویم که نوبتوار به نگهداری از او در خانه استاد تاج اصفهانی مشغولاند؛ همایون، تاجالملوک، پروین، هما، جمشید و پروانه.
امروز سیزدهم آذرماه است؛ سالروز درگذشت استاد تاج اصفهانی و این بار اما بخت با من یار است که با «هما» گفتوگو کنم، اگرچه بسیار کوتاه، اما کافی است از آنچه باید از استاد تاج اصفهانی بشنوم و درس بگیرم و توشهای باشد برای عمرِ باقی...
- سرای استاد تاج؟
- بله بفرمایید.
- آقا همایون هستن؟
- آلمان هستن. شما؟
- مستغاثی هستم از خبرگزاری ایسنا. الآن کسی پیشِ مادر هست، پیشِ ثریا خانم؟
- هما خانم هستن.
- میتونم باهاشون صحبت کنم؟
- بله
و هما خانم است که پاسخ میدهد و گفتوگو میکنیم...
میپرسم مادر چطورند و میشنوم «خدا را شکر خوباند.»
از استاد تاج اصفهانی صحبت میکنیم و اشاره میکند: «بابا مهربان بود، با مردم و برای مردم بود. به محبت و مهربانی تأکید زیادی میکرد. این خیلی مهم است، خیلی مهم. بابا در یک کلمه، مردمی بود و از کسی انتقاد نمیکرد. با همه مهربان بود. حتی سعی میکرد شعرهایی که میخواند به مردم درس اخلاق و مهربانی بدهد.»
او ادامه میدهد: «بابا به همه و بهخصوص خانمها احترام زیادی میگذاشت و همیشه معتقد بود که خانمها باید به لحاظ اقتصادی مستقل باشند، خیلی روی این موضوع تأکید داشت و واقعاً هم مهم است.»
هما تاج اصفهانی میگوید: «الان هم مانند پدرم کم نیستند کسانی که خصوصیات اخلاقی او را ادامه داشته باشند، استاد شاهزیدی عزیز هستند، خدابیامرز استاد شجریان عزیز... و از این بابت خوشحالم... الآن هم هستند کسانی که ویژگیهای بابا را داشته باشند، البته مطمئنم که در آینده هم کسانی خواهند آمد که همه ویژگیهای اخلاقی و کاری استاد را داشته باشند. ما فقط امیدواریم...»
اما فرزند استاد تاج اصفهانی تأکید میکند: برای آشنایی نسل جوان با ویژگیهای اخلاقی و همینطور با آواز بابا، باید از فرصتهای فرهنگی مختلف استفاده کرد و دراینبین رسانهها بهخصوص رادیو و تلویزیون وظیفه مهمی دارند تا با پخش آثار استاد تاج اصفهانی و اساتید بزرگِ دیگر، نوجوان و جوانان را با او و اساتیدی همچون او که در تاریخ موسیقی اصفهان هم کم نیستند، آشنا کنند تا نسلهای آینده نهتنها با اساتید موسیقی اصفهان، بلکه با موسیقی اصیل دستگاهی ایران و آواز مکتب اصفهان آشنا شوند.»
هما خانم در پایان صحبتهایش بازهم تکرار میکند که «همه آنچه میتوانم از بابا بگویم این است که مهربان و مردمی بود...»
و من میگویم فرزندان استاد مانند خودشان مهرباناند و مردمی...
هما میخندد و تشکر میکند.
انتهای پیام
نظرات