به گزارش ایسنا، دیوید مایرز، استاد تاریخ یهودیت در دانشگاه یوسیالای آمریکا و رئیس صندوق اسرائیل و دنیل سوکاچ، مدیرعامل این صندوق در گزارشی در روزنامه لسآنجلس تایمز نوشتند: «بنیامین نتانیاهو که از ۲۰۰۹ تا ۲۰۲۱ نخستوزیر بود، بر مخالفان سیاسی و رسانهای خود تاخت، مکرراً به نظام قضایی اسرائیل حمله کرد (در حالی در آن پرونده باز داشت) و کوشید تا اندیشه نژادپرستانه برتری یهودیان را به یکی از اصول قانون اساسی اسرائیل تبدیل کند.
اکنون که او دوباره به قدرت بازگشته، نخستوزیری دولتی را بر عهده خواهد داشت که در آن افرادی مانند ایتامار بن غفیر (از شاگردان مئیر کاهان، راستگرای افراطی) و بتسلئیل اسموتریچ (یک آشوبگر تمامعیار) حضور دارند. اینکه نتانیاهو و متحدانش قرار است با ۶۵ کرسی در کنست، تشکیل دولت دهند، نشاندهنده خواست شفاف مردم اسرائیل است.
در حال حاضر حدود ۶۲ درصد از یهودیان اسرائیل خود را راست افراطی میدانند، در حالی که در سال ۲۰۱۹ این آمار ۴۶ درصد بود. مسئله دیگر این است که جریان راست در میان جوانان اسرائیل بیش از همه ریشه دوانده و حدود ۷۰ درصد از آنها را شامل میشود. بن غفیر بین جوانان اسرائیل مقبولیت بالایی دارد، از جمله در تلآویو لیبرال. و نتیجه فعالیت نیروهای خارجی مانند جنگ یا انتفاضه سوم نبود، بلکه نشاندهنده تلاشهای مداوم سیاسی برای ترویج دکترین برتری یهودیان و جریانهای بزرگتر پوپولیسم متمایل به راست بود.
در اسرائیل، مانند بسیاری از نقاط جهان، ایده لیبرالدموکراسی غربی هدف حمله مروجان «دموکراسی غیرلیبرال» از جمله ویکتور اوربان (مجارستان) ژائیر بولسونارو (برزیل) رجب طیب اردوغان (ترکیه) نارندرا مودی (هند) جورجیا ملونی (ایتالیا) و دونالد ترامپ (آمریکا) است. در دموکراسی غیرلیبرال، اکثریت قدرت را در دست دارد و حقوق اقلیتها یا حاکمیت قانون هیچ اهمیتی ندارد. احتمال ناامیدی در مقابل موفقیت این سیاستمداران و حامیان میلیونی آنها بالاست.
امروز قدرتگیری دوباره نتانیاهو برای بسیاری در آمریکا که زمان و تلاش زیادی را به ترویج یک چشمانداز پیشرو برای اسرائیل اختصاص دادهاند، روز حسابرسی است.
اسرائیل چیزی نیست که برخی تصورش را داشتند، جایی که در آن یک تعادل انجامپذیر برای بهشت یهودیان و جامعه روشنشده و تساویگرا وجود داشته باشد. در مقیاس بزرگتر، این مشکل در انتخابات اخیر اسرائیل و یا حتی در دوره نتانیاهو به وجود نیامد، بلکه بسیار عمیقتر است. اسرائیل از ۱۹۶۷ (تمام) فلسطین را به شکلی غیرقانونی و غیراخلاقی اشغال کرده و همچنین هرگز تعریف خود به عنوان یک دولت یهودی را با تمایل به ارائه برابری کامل به همه شهروندانش - به ویژه اقلیت بزرگ اعراب اسرائیل که یک پنجم جمعیت را تشکیل میدهند - سازگار نکرده است.
البته شایان ذکر است که نتایج انتخابات اخیر اسرائیل، مانند همه انتخاباتها، گذرا و ناپایدار است، تصویری لحظهای که لزوما با مقصد نهایی همخوانی ندارد. حتی در اسرائیل، به نظر میرسد که تنها اندکی کمتر از ۵۰ درصد از رایدهندگان با ائتلاف نتانیاهو مخالفت کردند. به رغم رشد تمایلات راستگرایانه در یهودیان اسرائیل، نتیجه میتوانست متفاوت باشد، فقط کافی بود تعدادی از احزاب کوچک چپگرا متحد میشدند. اما مسیر پیشروی اسرائیل به رویکرد جدیدی نیاز دارد، به یک چشمانداز جدید برای اسرائیل که بر اصل همکاری اعراب و یهودیان متمرکز باشد.
اسرائیل در آینده باید از چهره منحوس اندیشه برتری یهودیان که امروزه به شکل تصاعدی افزایش مییابد، فاصله بگیرد. اسرائیل باید آواره کردن و تبعید فلسطینیان را که از ۱۹۴۸ آغاز کرده، متوقف کرده و به اشغال غیرانسانی فلسطین پایان دهد.
تقریبا فراموش کردهایم که در دولت قبلی که در اسرائیل تشکیل شد، برای نخستین بار یک حزب مستقل عرب به عنوان بخشی از ائتلاف حضور داشت. این اتفاق باید در آینده نیز تکرار شده و به جای استثنا، به یک امر معمول تبدیل شود. این امر مستلزم آن است که از آوارهای جریانهای چپ و چپ میانه اسرائیل، یک شراکت سیاسی جدید ایجاد شود، اما نه بر اساس منافع شخصی یهودیان یا اعراب، بلکه بر اساس آینده مشترک هر دو.
در عین حال، دیگر نباید واقعیتهای تلخ را با القاب مثبت جعلی مخفی کنیم. یهودیهای اسرائیل - خصوصا رهبران جوامع یهود - نباید با سیاستمداران نژادپرست همکاری کنند. ما همچنین باید آشکارا با شهرکسازیهای غیرقانونی مخالفت کنیم.
باید به دوستان اسرائیلیمان بگوییم که دیگر کافی است! نمیتوانیم خنثی بایستیم و ببینیم که دولت اسرائیل حقوق فلسطینیان را پایمال کرده و احزاب چپ را هدف میگیرند، آن هم در حالی که ادعای عدالت، آزادی و صلح در اعلان استقلال اسرائیل ذکر شده است.»
انتهای پیام
نظرات