به گزارش ایسنا، روزنامه شرق نوشت: «روسیه که این روزها گرفتار جنگ با اوکراین است و بازارهای انرژی را باخته است، تلاش میکند که زیان خود را از طریق تصاحب بازارهای ایران جبران کند. حالا دو مشتری بزرگ نفت ایران یعنی هند و چین به سمت روسیه چرخیدهاند و تزارها باعث افت چشمگیر سهم ایران در بازار نفت این دو کشور شدهاند اما در مقابل روسیه اعلام کرده حاضر است گاز خود را از ایران سوآپ کند. کارشناسان انرژی میگویند که روسیه در ازای پرداخت مبلغ ناچیز حق سوآپ گاز به ایران، بازارهای بزرگ نفت را از آن گرفته است.
باخت بازار انرژی به روسیه
به گزارش خبرگزاری اینترفکس ماه گذشته در حاشیه همایش اقتصادی خزر که در مسکو برگزار شد، وزیر نفت ایران و معاون نخستوزیر روسیه به ماجرای سوآپ فراوردههای نفتی از جمله بنزین از دریای خزر و تهاتر اقلام غیر نفتی با نفت اشاره کردهاند. جواد اوجی، وزیر نفت ایران، گفته بود که دو کشور قادر هستند تا ۱۰ میلیون تن سوآپ فراوردههای نفتی و غیر نفتی داشته باشند و تأسیسات زیربنایی آن نیز وجود دارد.
حالا عبدالله باباخانی، کارشناس انرژی، در واکنش به ماجرای آغاز سوآپ نفت روسیه از سوی ایران، نموداری از فروش روسیه به بازارهای سابق ایران یعنی هند و چین منتشر کرده و نوشته: «ایران تا ۲۰۱۹ روزانه حدود ۵۰۰ هزار بشکه نفت به هند میداده و بعد از تحریم، حدود صد هزار بشکه به صورت غیررسمی. روسیه قبل از جنگ حدود ۱۵۰ هزار بشکه نفت به هند میفروخت و بعد از تحریم اروپا آن را به ۱.۱ میلیون بشکه رسانده. حالا هم به ایران فشار میآورد که نفت را برایش سوآپ کند و بشکهای دو دلار بگیرد!»
بهجز این نشریه اویلپرایس نیز در گزارش اخیر خود به این موضوع اشاره کرده و نوشته است: «گرچه افزایش درخور توجه حجم نفت خام نفتکشهایی که هنوز مقصد نهایی را نشان ندادهاند، کار نظارت بر صادرات روسیه را پیچیدهتر کرده اما بیشتر این کشتیها به هند ختم میشوند و تعداد کمتری هم به سمت شرق و چین حرکت میکنند. افزودن این کشتیها به محاسبات، نشاندهنده افزایش مداوم جریان ترکیبی نفت خام روسیه به ترکیه، چین و هند در هفتههای اخیر است.»
طبق گزارش این نشریه، صادرات نفت روسیه به چین، هند و ترکیه در ماه ژوئن به اوج خود که ۲.۲ میلیون بشکه در روز بود، رسید.
جبران زیان روسیه از جیب ایران
پیش از جریان سوآپ نفت نیز وزارت نفت مدعی شده بود که تفاهمنامهای ۴۰ میلیارد دلاری بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت گازپروم روسیه امضا شده است. هرچند گازپروم هیچوقت رقمی برای این تفاهمنامه قید نکرد و این ادعا تنها به منابع ایرانی محدود ماند. از سوی دیگر به نظر میرسید تفاهمنامه از نظر تجاری هم اهمیت چندانی نداشته باشد. با این حال در پی انتشار متن و خبر آن، رسانههای نزدیک به دولت مدعی شدهاند که ذیل این تفاهمنامه قرار است ایران گاز مازاد روسیه را بخرد.
ظاهرا در این تفاهمنامه محورهای متعددی در ارتباط با تجارت گاز تعریف شده که پرسروصداترین آن «واردات و سوآپ گاز از روسیه» است؛ محوری که از قضا به گفته مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران زودتر از سایر موضوعات به مرحله عقد قرارداد خواهد رسید.
طبق گزارش وزارت نفت ایران هم، روسها به دنبال تحریم اروپاییها، برای ۷۵ تا ۹۵ میلیارد متر مکعب از گازشان بازاری ندارند و به دلیل ضعف زیرساختهای اتصالی، این گاز بهراحتی قابل تغییر مسیر به بازارهای غیر اروپایی هم نیست.
وزارت نفت ایران مدعی است که این اتفاق یک فرصت کلیدی برای ایران است تا گاز روسیه را از عملیاتیترین مسیر ممکن، یعنی از طریق ترکمنستان و با برعکسکردن (Reverse) خط لوله CAC، به این کشور و سپس از طریق دو خط لوله با ظرفیت نهایی ۲۰ میلیارد متر مکعب به ایران وارد کند.
برنامه صادراتی نداریم، اکتفا کردهایم به سوآپ
اگر چه دولت رئیسی این اقدام را هم جزء دستاوردهای دیپلماسی انرژی خود تلقی میکرد اما بلافاصله با موجی از انتقادات کارشناسان مواجه شد. برای مثال هدایتالله خادمی، نایبرئیس کمیسیون انرژی مجلس دهم، در گفتوگوی خود با «شرق» عنوان کرد: «کار به جایی رسیده که دومین دارنده ذخایر گاز جهان واردکننده شده است و روسیهای که حاضر نیست فقط چند درصد کمشدن صادراتش را تحمل کند، ایران را به عنوان راهی برای جبران بازارهای ازدسترفته خود میبیند. این را یک دستاورد معرفی میکنند! این ماجرا نهتنها برای ما دستاورد نیست بلکه باید برایش عزاداری کرد.»
او گفت ما اصلا با کشوری قراردادی نداریم که بخواهیم گاز روسیه را سوآپ کنیم یا حتی در خوشبینانهترین حالت آن را بگیریم و صادر کنیم. «نگاهی به کشورهای همسایه کنید! ما حتی لولههای صادرات گاز به پاکستان را هم دیگر نداریم. ترکمنستان هم خودش گاز دارد. به افغانستان هم خط لوله و زیرساخت صادرات گاز نداریم و فقط برای صادرات بخشی از گاز مازاد خود، خط لوله انتقال گاز به عراق و ترکیه داریم که آنها هم ظرفیت محدودی دارند. بنابراین پرسش این است که گاز روسیه را کجا قرار است صادر کنیم؟»
علاوه بر او همان زمان حمیدرضا صالحی، نایبرئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی، در گفتوگو با «شرق» با بیان اینکه اگر روسیه نتواند گازش را بفروشد، باید بپذیرد که گازش بسوزد و از بین برود»، منتقدانه اظهار کرد که ایران هیچوقت برنامه صادراتی درستی نداشته و فقط اکتفا کرده به قراردادهایی مثل سوآپ. نمونه آنهم سوآپ سهجانبه با ترکمنستان بود که سهم ما از آن نهایتا پنج تا ۱۵ درصد حق ترانزیت بوده است.
صالحی همچنین تأکید داشت که «ایران تاکنون هیچ تجربه مثبت اقتصادی از روسیه نداشته و از این بابت همه نگران قرارداد با روسیه هستند.»
حمید حسینی، رئیس اتحادیه فراوردههای نفتی، هم اعتقاد دارد که ایران ظرفیت چندانی برای صادرات گاز روسیه ندارد و برای این اتفاق، به احداث زیرساختهای زیادی در ایران نیاز است که هزینه بالایی میطلبد.
روسیه بازنده بازار شد
حالا اما در شرایطی که قیمت گاز در بازار اروپا سقوط کرده و سناریوی زمستان سخت منتفی شده است و تعادل به بازار نفت بازگشته، به نظر میرسد که روسیه بازار انرژی را باخته و تلاش میکند زیان خود را با دستدرازی به بازارهای ایران جبران کند.
مرتضی بهروزیفر، تحلیلگر انرژی، پیشتر در این زمینه به «شرق» توضیح داد که بازنده بازار انرژی جهان روسیه است؛ چراکه این کشور سهم عمده بازار گاز اروپا را از دست داده و در حال حاضر تنها مشتری بزرگش، چین است.
به گفته بهروزیفر منابع گاز روسیه در غرب این کشور واقع شده و برای رساندن گاز به شرق یعنی چین، نیاز به احداث خطوط جدید انتقال گاز است. از سوی روسیه برای مایعکردن گاز یا تولید LNG نیازمند فناوری غرب است و با تحریم این کشور، مسکو در نگهداشت ظرفیت فعلی تولید گاز مایع خود بهشدت دچار مشکل خواهد شد.
او همچنین افزود: «نکته دیگر اینکه روسیه ناچار است نفت خود را با تخفیف زیاد حدود ۴۰ دلار در هر بشکه به چین و هند بفروشد و از آنجا که هماکنون قیمت نفت در بازار جهان نسبتا متعادل شده است، درآمدهای نفتی روسیه کاهش چشمگیری خواهد داشت.»
روسها به ایران نیامدهاند
جالب اینجاست که تلاش برای افزایش ارتباط اقتصادی با روسیه، که به باور کارشناسان انرژی هرگز برد-برد نبوده، در شرایطی دنبال میشود که در سالهای گذشته دهها پروژه ایرانی-روسی یا با پیمانشکنی روسیه بینتیجه مانده یا منافع ایران به طور شفاف لحاظ نشده است.
نیروگاه بوشهر، میادین نفتی آذر، آبادان و پایدار غرب، منصوری و چنگوله، نیروگاه سیریک، خطآهن گرمسار-اینچهبرون، واکسن کرونا و ... بارزترین نمونههای آن هستند. با این حال حتی اگر قصد چشمبستن روی تمام این تجارب را هم داشته باشیم، همین چند ماه پیش بود که خبر آمد با وجود ادعای اعضای کابینه سیزدهم مبنی بر اینکه روسیه برای سرمایهگذاری در انرژی و ترانزیت به ایران میآید، نهتنها روسها برای سرمایهگذاری به ایران نیامدهاند بلکه حجم تجارت بین دو کشور نیز بسیار اندک است. ماجرا از این قرار بود که احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد، در زمان سفر رئیسی به روسیه از توافقات دوجانبه در بخشهای نفت و انرژی، راهآهن و ترانزیت دو کشور و تکمیل راهگذر شمال به جنوب از طریق ترانزیت ریلی خلیج فارس به اروپا، اینچهبرون و رشت-آستارا خبر داده بود. وزیر اقتصاد گفته بود بناست روسیه برای راهآهن رشت-آستارا پنجمیلیارد دلار خط اعتباری اختصاص دهد و هزار لوکوموتیو از این کشور خریداری شود؛ اما کمی بعد کاظم جلالی، سفیر ایران در روسیه، به ایلنا گفت: «هیچ توافقی با روسیه برای تأمین مالی این پروژه وجود ندارد. روی این موضوع کار میکنیم که این پروژه به شکل مشترک انجام شود ولی اینکه قرار باشد روسیه تأمین مالی را انجام دهد، خبر درستی نیست.»
هادی تیزهوشتابان، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و روسیه، نیز با گفتن جمله «ما که چیزی ندیدیم!»، به «شرق» گفت: «روسیه تاکنون هیچ سرمایهگذاری خاصی در ایران انجام نداده است.»
همان زمان مشخص شد که به جز سرمایهگذاری، سطح تجارت بین ایران و روسیه نیز ارقام جذابی نیست. آمارهای گمرک روسیه نشان میداد در سال ۲۰۲۱ این کشور حدود سه میلیارد و ۶۸ میلیون دلار با ایران تجارت داشته است که البته بیشتر از اینکه از ایران کالا وارد کند، به ایران کالا صادر کرده است. در مجموع واردات روسیه از ایران در سال ۲۰۲۱ حدود ۹۶۷ میلیون دلار بوده؛ در حالی که صادرات این کشور به ایران بیشتر از سه برابر واردات از ایران بوده است. آمارهای گمرکی روسیه نشان میدهد کل تجارت خارجی این کشور در سال گذشته میلادی حدود ۵۷۰ میلیارد دلار بوده و به این ترتیب سهم ایران از کل تجارت خارجی این کشور تنها هفتدهم درصد بوده است.»
انتهای پیام
نظرات