نزدیک به ۹ سال است که جایی در اصفهان، جلسههایی برای دختران نوجوان برگزار میشود تا یاد بگیرند، رفاقت کنند، تجربه کنند و در فضایی دخترانه از دغدغههایشان بگویند...
مجموعه «دختران آسمانی» از سال ۹۲ آغاز به کار کرد و امروز در استان اصفهان ۴ هزار و در شهر اصفهان قریب به ۴۰۰ نفر از دختران را به عضویت گرفته است، دخترانی که هر هفته تابستان و زمستان دور هم جمع میشوند تا نوجوانی و دخترانگی را زندگی کنند. جلسههای فرهنگی، کارگاههای آموزشی و اردو و برنامههای تفریحی از برنامههای مجموعه فرهنگی دختران آسمان است.
حجتالاسلام حسن اماناللهی، مشاور خانواده و مدیر مجموعه فرهنگی دختران آسمانی، خود را با ارتباط و کار هرروزه با نوجوان معرفی میکند و میگوید: در رابطه با نوجوان تعریفهای مختلفی وجود دارد. تعریف سنی، او را فردی معرفی میکند در سنین ۱۲ تا ۱۸ سال اما تعریف کیفی، نوجوانی را دوره گذار میان دو دوره کاملاً متفاوت و معلوم میداند.
او افزود: دوره کودکی و بزرگسالی، هردو مشخص و واضح هستند و بین این دو دوره فضایی است با ویژگیهای خاص و بعضاً مبهمم و متفاوت که به آن نوجوانی میگویند. پیامبر اکرم (ص) نوجوانی را مساوی با جنون میداند، به این معنا که رفتارهای فرد کاملاً در اختیار خود او نیست؛ نوجوان میخواهد پا در دنیایی بگذارد که لازمه آن جدایی و استقلال از خانواده و نزدیک شدن بیشتر به خود است، اما درعینحال این استقلال و جدایی گاهی به دلایل مختلف ممکن نیست.
اماناللهی معتقد است: این دوره خصلتها و ویژگیهایی دارد که استقلالطلبی ازجمله مهمترین و بارزترین آنها است، همچنین واژه مقدسی به نام انتخاب از مؤلفههای مهم این دوره است. فرد باید در این دوره به انتخاب برسد و این همان چیزی است که خداوند در وجود ما قرار داده است، چنانکه انسان را حیوان ناطق و انتخابگر میدانند.
او ادامه میدهد: تمام انتخابهای مهم زندگی مثل انتخاب رشته تحصیلی، شغل، شریک عاطفی، سبک زندگی و دوستان در این دوره پایهریزی و آغاز میشود. شرایط فرد در این دوران به لحاظ جسمی، روحی و روانی شرایط سختی است و درعینحال انتخابهای بسیار مهمی پیشرو دارد و به همین دلیل، در این دوران، بودن در کنار نوجوان اهمیت بسیاری دارد.
مدیر مجموعه فرهنگی دختران آسمانی معتقد است: باوجود همه ارزشهای ملی و دینی، در زمانهای زندگی میکنیم که مدارس و دانشگاهها، معلمانِ فرزندان ما نیستند، بلکه موبایل و فضای مجازی آموزگاران آنها است. فضای مجازی که دشمن همواره برای جریانسازی و ساماندهیِ افکار و هدایت مردم به سبک زندگیِ موردنظر خود در آن تلاش و هزینه میکند و درعینحال ما از آن غفلت کردهایم. نوجوان امروز، مقام و ارزش بالایی دارد.
ضرورت بسترسازی برای هویتیابی نوجوان
او با تأکید میگوید: با تجربهی کار و ارتباط هرروزه با نوجوان و بهویژه نوجوانِ بهاصطلاح بالاشهری میگویم؛ مقام نوجوانِ امروز ما اگر از نوجوانِ ابتدای انقلاب که در جبهههای جنگ حضور داشت، بالاتر نباشد، پایینتر نیست. در بین همین دهه هشتادی و نودیها، نوجوانی مثل علی لندی سربرمیآورد و این ارزشمند است، چراکه میان اینهمه نشخوار رسانهایِ هرروزه چنین کار قهرمانانهای انجام میدهد. این نوجوان به همراهیهایی نیاز دارد و متأسفانه کمتر آن را از اطرافیان و خانواده دریافت میکند.
این مشاور خانواده با بیان اینکه مشکلات امروز نوجوانان، نتیجه بغضهای انباشتهشده است، تصریح میکند: امروز همه خود را برای نوجوان والد میدانند، اما والدین، معلم و مربی نوجوان در درجه اول باید درک کند که او انسان و صاحب اعتقاد، سبک و سلیقه است، از تحمیل و اجبار گریزان است و میخواهد تجربه کند. اگر به دنبال اعتماد نوجوان هستیم باید نشان دهیم که او را درک میکنیم و لازمه این درک، دیدن با چشمِ او، شنیدن با گوش او و اندیشیدن با ذهن اوست؛ باید بتوانیم همراهیِ نوجوانگونه با او داشته باشیم و این یعنی همراهیِ متناسب با فهم، زبان و هندسه ذهنی نوجوان؛ تنها در این صورت است که نوجوانِ امروز از ما دور نخواهد شد...
اماناللهی تصریح کرد: اماناللهی مشکلات امروز را نتیجه بغضهای لایهلایه انباشتهشدهای میداند که نوجوان لازمه رها شدن از آن را «فریاد» میداند، اما درعینحال منظور نوجوانِ ما از بسیاری حرفهایی که میزند، آنی نیست که دیگران بنا به مطلوب خود تفسیر میکنند و به او برچسب میزنند.
مدیر مجموعه فرهنگی دختران آسمانی میگوید: نوجوانی زمان دیده شدن و نوجوان تشنه شنیده شدن است. وقتی نوجوان توسط پدر، مادر، معلم، مربی، مشاور و نهادهای فرهنگی دیده و شنیده نشد، ناگزیر خود را با صورتهایی که امروز میبینیم نشان میدهد تا شنیده شود. همه باید یاد بگیریم که نوجوان را بهعنوان انسان و صاحبعقیده، نظر و اختیار ببینیم زیرا تربیت نه یاددادن، آموزش دادن و تحمیل کردن بلکه به گفته پیامبر اکرم(ص) تربیت، بسترسازی است، یعنی فراهم کردن بستری برای هویتیابی نوجوان که اولین و مغفولترین نیاز نوجوان است و اولین واژهای که نوجوان امروز در تربیت و بسترسازی نیاز دارد را واژهای به نام «خودم» معرفی میکند. نوجوان نمیداند کیست؟ از سال اول دبستان تا انتهای دبیرستان، حجمی از کتابهای مختلف را بدون اینکه به درکی از این هویت و حتی چگونگی دستیابی به آن برسد، میخواند درحالیکه اولین وظیفه ما بسترسازی برای هویتیابی نوجوان است، همانطور که سبک اهلبیت(ع) همین بوده که فرد را با خود و ارزش وجودیاش آشنا کنند و فردی که با خود آشنا شد قطعاً خود را دوست خواهد داشت و مسیر صحیح را انتخاب خواهد کرد.
مسئله ما مسئله فقر تبیین است
اماناللهی ادامه میدهد: دومین موضوع مهم در تربیت یافتن هدف و مسیر زندگی برای نوجوان است، او میداند باید آرمان و افق داشته باشد اما مقیاس، هندسه و ابعاد آن را نمیداند و به همین خاطر در میان مسیرهای مختلف سرگردان میماند، زمانی که نوجوان به خودشناسی رسید باید برای آنها مقیاس و ملاک تعریف کرد تا هرکس بنا به عقاید سلایق و سبک زندگی خود دست به انتخاب مسیر و هدف بزند؛ مسئله دیگر رضایتمندی جنسیتی است، اگر دختر جامعه ما بداند دختر بودن به چه معناست؟ ابعاد و ارزش آن را بشناسد و رضایتمندی کامل جنسیتی داشته باشد، بسیاری از مسائل و مشکلات او حل میشود. اگر به تعامل سازنده با نوجوان نرسیم، هرروز شاهد اتفاقات بدتری خواهیم بود.
این مشاور نوجوان معتقد است: اگر الگویی بر اساس این ۳ مؤلفه برای ارتباط با نوجوان داشته باشیم به تعامل درست و سازنده میرسیم و اگر نوجوان به هویتیابی نرسیده و مسیر خود را انتخاب نکند، هرروز شاهد اتفاقات بدتری خواهیم بود زیرا نوجوان بدون هویت و بدون هدف و آرمان در لابهلای انبوه فضاها و گرایشهای مختلف گم میشود و در این گمگشتگی لاجرم به هر موج و نگاهی پناه میبرد درحالیکه نوجوان میتواند و باید موج بیافریند، مثل بسیاری از نوجوانان که مسیر هویتی خود را پیداکرده و جریانساز هستند.
او تصریح میکند: مسئله ما مسئله فقر تبیین است، اگر تبیین درست انجام شود، نوجوان میفهمد که اعتراض صحیح، لازم و مقدس است، انقلابیگری و اعتراض در دین هم سفارش شده و از ویژگیهای ذکرشده در روایات برای یاران امام عصر (عج) است، اما اعتراض با شیوه و شرایط درست.
اماناللهی میگوید: در مجموعه دختران آسمانی جلسههایی را طی چند دوره برگزار کردیم، دوره ابتدایی دوره «من کیستم؟» بود که در آن بسترسازی و توضیحات لازم برای هویتیابی به نوجوان ارائه میشد، در قدم بعد در جلسات (شما کجای زندگیتان هستید؟) با نوجوان درباره پیدا کردن هدف مسیر و آرمان نوجوان برای زندگی و مؤلفهها و شاخصهای این هدف صحبت میشود و در ادامه در قالب جلسات (من یک دختر هستم) به موضوع رضایتمندی جنسیتی میپردازیم و این جلسات هر هفته در مجموعه ما برگزار میشود، مربیان این موارد را بهصورت مصداقی با نوجوان تمرین و استفاده در زندگی روزمره را از آنها مطالبه میکنند، از سوی دیگر با توجه به اینکه خانوادهها، بال دیگر مجموعههای فرهنگی هستند، در جلسههایی با عنوان «خانواده خوشحال من» به راهکارهای رسیدن به تعامل و همراهی مؤثر میان خانواده و نوجوان میپردازیم.
انتهای پیام
نظرات