رجبعلی لبافخانیکی، پژوهشگر و باستانشناس خراسانی، در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: با نگاه فرهنگی و زبانشناسانه میتوان متوجه شد که اسامی نامگذاری شده در برگیرنده صفات و ویژگیهای بوده که صاحب نام داشته و یا بیان ایدهآل و آرزوی نامگذاری بوده است مانند «ذوالقرنین»، «انوشیروان» و ... اما شهرها و روستاها نیز به دلیل جایگاه جغرافیایی و اقلیمی مانند «خور و بیابانک»، «آبادان»، «خرمشهر»، «کلات» و «گرمسار» یا به دلیل وجود عارضهای در آن (از قبیل قنات) مانند «گناباد=کنابد» (قنات آباد)، «قهستان» (قناتستان)، «ابرقو» (قنات برتر) یا به دلیل نسبت دادن به شخص مانند «اردشیرخوره»، «نیشابور» (شهر شاپور)، «خسروگرد» (شهر یا آبادی خسرو)، «علی آباد»، «شوکت آباد». یا به دلیل قداست و نسبت دادن به مقدسات یا شخصیتهای مورد پرستش و ستایش مانند «یزد»، «الله آباد»، «مسجدسلیمان»، «بیدخت» و «بجستان» یا به دلیل نسبت دادن به شخصیتهای اسطورهای مانند «بهمن آباد» و «شهر بابک» و «تخت سلیمان» و « فریدون کنار» نامگذاری میشدند.
وی اضافه کرد: آثار تاریخی و بناهای یادمانی هم اسامی با مسما و خاصی داشتند که از سویی کارکرد آنها را گواهی میدادند مانند مسجد، مدرسه، خانقاه، کاخ، خانه، کاروانسرا، حمام و ... که از سویی معرف صاحب یا صاحبان و سازنده یا سازندگان بنا بودند مانند «مسجد گوهرشاد»، «مدرسه غیاثیه»، «حمام مهدی قلی بیک»، «خانه طباطبایی»، «حسینیه مشیر»، «ارگ کریمخانی»، «حمام گنجعلیخان» که به هر شکلی میتوانستند معرف بانیان خود باشند و اطلاعات ارزشمندی از همت و جوانمردی و ذوق و سلیقه آنها و معماران و هنرمندان عصر خود در اختیار پژوهشگران قرار دهند.
لبافخانیکی خاطرنشان کرد: برخی از نویسندگان که آثار و ابنیه خراسان را معرفی و تاریخگذاری کردهاند، ظاهراً آگاهی کافی از تاریخ و فرهنگ خراسان نداشته و احتمالا بدون اینکه آن آثار را دیده باشند، تنها بر اساس نوشتههای غیر کارشناسانه و عامیانه دیگران، آنها را معرفی کردهاند. برای مثال در برخی از کتابها و مقالات منتشر شده دیده میشود که مسجد جامع گناباد با تاریخ ۶۰۹ ه.ق و مسجد ملک زوزن با تاریخ ۶۱۶ ه.ق را از آثار دوره سلجوقی معرفی کردهاند و یا طاق دو برار در راه ابریشم و میان مزدوران و رباط شرف را کاروانسرا معرفی کردهاند در حالیکه آن سازه معماری با کاربری «ساباط» مربوط به دوره سلجوقی بوده است.
وی ادامه داد: لغزشها تنها در حد تاریخگذاری و نامگذاری نبوده بلکه گاه یک بنا یا مکان را از اساس غیر واقعی و غیره کارشناسی معرفی کردهاند و در این فرایند تعدادی از بناها و اماکن تاریخی خراسان مشمول چنان رویدادی شده است از جمله آنها میتوان به کاخ خورشید اشاره کرد.
این باستانشناس و پژوهشگر خراسانی عنوان کرد: کاخ خورشید یا قصر خورشید نامهای جعلی هستند که از حدود سال ۱۳۳۰ خ بر بنای «آرامگاه نادر» شاه افشار در کلات نادر گذاشته شده و پس از آن نه تنها عامه مردم بلکه متولیان و دستاندرکاران نیز آن نام را تکرار کردهاند. این در صورتی است که تمامی نویسندگان اسناد، سفرنامهها و متونی که تا اواخر دوران قاجار آن را دیده و به توصیف بنا پرداختهاند از آن به عنوان «گور نادر» یا «قبر نادر» نام بردهاند.
وی اضافه کرد: «محمدحسین قدوسی» در کتاب نادرنامه نوشته است، « فروخت ولدان حضرت قلی بیک به علیرضا بیک وکیل باشی یک باب حوالی واقع در دارالثبات کلات جنب مقبره نادری». همچنین «کلنل چارلز ادوارد ییت» در سفرنامه خود با عنوان «خراسان و سیستان از کارهای مهمی که در کلات انجام شده نوشته است، «دوم مقبره نادر است که به دستور وی بنا گردید هر چند که در عمل هرگز از آن استفاده نشده است».
لبافخانیکی ادامه داد: تقریبا تمام نویسندگان در ارتباط با معرفی آرامگاه نادر یا «عمارت خورشید» (نام غیر واقعی اما متعادل تری که اخیرا بر آن بنا گذاشته شده و آرامگاه نادر با همین عنوان در فهرست آثار ملی ثبت شده است) به خطا رفته و آن را بنایی متعلق به دوران نادر شاه معرفی کردهاند، در حالیکه مطالعات و گمانهزنیهای نگارنده پیرامون آرامگاه نشان داد که آن بنا در واقع تغییر شکل داده شده یک برج مقبره متعلق به دوران ایلخانی (قرن ۷و۸ ه.ق) است.
این باستانشناس خراسانی خاطرنشان کرد: به این معنی که وقتی در سال ۱۱۵۵ ه.ق نادر شاه تصمیم گرفت برای خود در کلات آرامگاهی بسازد معماران در پاسخ به دستور نادر بنای مستحکمی را که وجود داشت به گونهای تغییر شکل دادند که بنای مورد نظر، جدید و احداث شده در زمان نادر به نظر برسد؛ به این صورت که بخش تحتانی بنا شامل سردابه وغرفههای اطراف و قسمتی از بدنه برج مقبره هشت ضلعی را در خاک مدفون کردند و بیش از نیمی از بدنه و پوشش مخروطی برج مقبره را که به زیر خاک نرفته بودند، برداشتند و بر فراز شالوده یا مقطع دیوارهای باقیمانده دیوارهای مقبره کنونی را استوار کردند، به گونهای که از درون نمای چلیپایی همچون آرامگاه امیر تیمور در سمرقند داشته باشد و در نمای بیرون استوانه ترک دار با ۳۶ قاچ نیم استوانه جهت استقرار گنبدی همانند گنبد آرامگاه تیمور، اما با قتل نادر گنبد هیچگاه احداث نشده و بنایی نامتعارف به صورت یک برج باقی ماند.
لبافخانیکی تصریح کرد: پس از اینکه بخش پایینی برج مقبره اولیه و غرفههای پیرامون را به زیر خاک بردند، بر فراز آنها نیز غرفههای کنونی را احداث و هنرمندان هندی با سنگهای گرانیت کرم رنگ بدنه را پوشش داده و روی سنگها را با اشکال گل و برگ و میوه های استوایی آراستند که البته آن کار هم با قتل نادر نیمه تمام و آرامگاه نادر ناقص باقی ماند و بعدها به نامهای غیر واقعی قصر خورشید، کاخ خورشید و عمارت خورشید نامیده شد.
انتهای پیام
نظرات