رجبعلی لبافخانیکی، پژوهشگر و باستانشناس خراسانی، در گفتوگو با ایسنا به بررسی پیشینه نام خراسان پرداخت و اظهار کرد: واژه خراسان از دوره ساسانی در منطقه شرق ایران ابلاغ شد اما در حدود ۳۰۰۰ سال قبل که اقوام آریایی مختلف مثل قوم پارس در مناطق مختلف ایران از جمله خراسان سکونت اختیار کردند، موجب شد خراسان تا دوره ساسانی به «پارس» یا «پرسبه» معروف شود. در کتیبههای دوره هخامنشی همچنین از خراسان به عنوان پرسبه یاد شده و خراسان در واقع یک ایالت بزرگ با نام پارس یا پرسبه بود.
وی با اشاره به وسعت و جایگاه استان خراسان خاطرنشان کرد: از جهت وسعت و جایگاه، خراسان در دورههای مختلف متفاوت بود و گاهی اوقات وسعت آن به کوههای هندوکوش نیز میرسید؛ به عبارتی از کویر مرکزی ایران تا کوههای هندوکوش و حتی سیبری هم این وسعت ادامه پیدا میکرد و گاهی اوقات به رودخانه جیحون در ترکمنستان نیز محدود میشد.
لباف خانیکی ادامه داد: اما در مجموع اگر بخواهیم به طور ثابت جایگاه خراسان را از نظر تاریخی به یک مکان خاص ابلاغ کنیم، باید به نوشته مورخان و جفرافیدانهای قرون چهار و پنجم هجری مراجعه کنیم که اکثرا رودخانه جیحون را در قسمت شمال شرق ایران، جرجان را در قسمت شمال غرب خراسان، کویر را در قسمت غرب و سیستان را در قسمت جنوب، محدوده خراسان دانستهاند و خراسان را محدود به این مرزها تصور کردهاند.
این استاد دانشگاه افزود: در همین دوران در زمانهایی که حکومتهای مقتدری ماوراءالنهر را از جیحون به سمت شرق و شمال شرق در تصرف میگرفت، خراسان را نیز به ماوراءالنهر تسری میدادند. البته در زمانهای مختلف نیز مزرها ثابت نبود و نسبت به قدرت و توان حاکمیتی که بر ایران حکومت میکرد، مرز شهرها به خصوص خراسان گسترده یا محدود میشد اما همواره حداقل مرز خراسان را میتوان به جیحون یا در قسمت شرقی تا نیمی از افغانستان در نظر گرفت. در مرزهای داخلی نیز تا سال ۱۳۸۳ خراسان یکپارچه بود و در سال ۱۳۸۳ به سه استان خراسان شمالی، جنوبی و رضوی تقسیم شد.
جستوجو نخستین نشانههای زیست در کنارههای کشفرود
لباف خانیکی در خصوص تاریخ و به عبارتی پیشینه استان خراسان بیان کرد: در واقع استان خراسان از قدمت بسیار زیادی برخوردار است و بر اساس یافتههای باستانشناسی در کنارههای رودخانه کشفرود، باستانشناسان این مکان را خاستگاه و زیستگاه نخستین انسانهای ابزارساز برآورد کردهاند. در واقع به اعتقاد باستانشناسان حدود ۸۰۰ هزار تا یک میلیون سال پیش گروههای انسانی در کنارههای کشفرود زندگی میکردهاند که برای نخستین بار با سنگابزار ساختهاند. از جمله این ابزارها میتوان به «موشسنگ یا ساتور» اشاره کرد که وسیلهای است که هم برای دفاع و هم برای شکار از آن استفاده میشده است.
وجود ردپایی از انسان قدیم در غارها و تپههای خراسان
وی تصریح کرد: نخستین انسانها توانستند کمبودها و کاستیهای زیادی که در آن زمان بود، جبران کنند و بعد از آن بود که آرامآرام در همان منطقه، یعنی کنارههای کشفرود، به زندگی ادامه دادند تا به مراحل میانسنگی و نوسنگی رسیدند. اشیا و ابزار سنگی که باستانشناسان در این منطقه شناسایی کردهاند، گویای تداوم و گذر زندگی است.
لباف خانیکی گفت: گذشته از آن در قسمتهای دیگر خراسان چه در قلمرو مرکزی و چه در قلمرو افغانستان، غارها، تپهها و زیستگاههای باستانی زیادی شناسایی شد که در این غارها و اماکن ردپای فرهنگ و انسان در دورههای مختلف دیده میشود. به عنوان مثال در ۱۷ کیلومتری جنوب قائن در محلی نزدیک روستایی به نام «خونیک پایگدار» غاری کشف شد که حتی باستانشناسان آمریکایی بر اساس یافتههایی که در حفاری به دست آورده بودند، غار را متعلق به انسانهای نئاندرتال(انسانهایی با قدمتی حدود ۴۰ تا ۶۰ هزار سال پیش) دانستند.
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی اضافه کرد: تا امروز غارهای متعددی در خراسان کشف شده که این غارها و همه نشانههایی که از آن به دست آمده، نشاندهنده وجود خراسان به عنوان یک مکان مناسب برای زیست بوده که اکثریت قریب به اتفاق دلیل آن را وجود ۲ رشته کوه هزارمسجد و بینالود دانستهاند. آبهای جاری که در این رشتهکوهها وجود داشت، میتوانست در نهایت مکانهای مناسبی جهت زیستگاه انسانهای کهن فراهم آورد.
وی ادامه داد: ادامه این دوران نیز به ۵۰۰۰ تا ۶۰۰۰ سال پیش که نخستین دهکدهها و روستاها ایجاد شد، میرسد. در دشت مشهد و همینطور در کنارههای کپهداغ در شمال شرق خراسان که جنوب ترکمنستان فعلی بوده و همینطور در قسمتهای جنوب خراسان محوطههای باستانی زیادی کشف شده که همگی نشاندهنده اقامت انسانها در دوران پیش از تاریخ است.
انتهای پیام
نظرات