امروز، عمارت بلندآوازه توس، غربت است و بر بالای این بنای شهیر، کبوتری نیست که نالان نباشد. بر بالای این بنای غریب، آسمان نیز به اشکریزی ابرها تن داده است. گویا امروز زهر در همه آسمان ریختهاند که این گونه تیرهگون است و عُق میزند که این گونه عرق بر جبینش برق زده و در ماتم شهادت امام رضا (ع) اشکآلود است.
چه چیز زیباتر از سکوت دلگشای حرمت که با صدای نقارهها میشکند. این نقارهها برای من زیباترین موسیقی جهان و نقارهچیهایت هنرمندترینها هستند. چه زیبا است طنین صدای آنها در گوش زائرانی که با حلقههایی از اشک در چشمانشان، منتظر معجزهای از تو هستند. آقای غریبنوازان، رضا! تو مهربانترین خورشید آشنای این دیار پر از غربتی که از سایهات به خدا میرسیم.
حرم امام رضا (ع) ملجأ و پناهگاه همه شیعیان جهان به ویژه ایرانیان است. امامی که هرگاه دل ما زنگار دنیا به خود گرفته و خستهتر از هر زمانی میشود، گرد حرمش جمع میشویم تا زنگار تاریکی و جهل را از دلهایمان بزداییم. امام غریبی که هر چند خود به زهر کینه دشمنان به شهادت رسید اما حرمش پناهگاه دلهای بیقرار است.
نگاهی گذرا به زندگی امام رضا (ع)
امام رضا (ع) هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا (ص) و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام (ص) است. بنا بر نظر مشهور مورخان، وی در یازدهم ذیقعده سال ۱۴۸ هجریقمری در مدینه منوره متولد شد. نام مبارکش، علی، کنیه آن حضرت ابوالحسن و دارای القاب متعددی از جمله رضا، صادق، صابر، فاضل، قرةالعین المؤمنین و ... است اما مشهورترین لقب ایشان، «رضا» به معنای «خشنودی» است.
امام رضا (ع) در مدینه، پس از شهادت پدر، امامت بر مردم را بر عهده گرفت و به رسیدگی امور پرداخت. مدت امامت حضرت رضا (ع) حدود ۲۰ سال طول کشید که ۱۷ سال آن در مدینه و سه سال آخر آن در خراسان گذشت. در مورد تعداد فرزندان آن حضرت اختلاف نظر وجود دارد، برخی امام جواد (ع) را تنها فرزند ایشان دانسته و گروهی نیز فرزندان دیگری را برای حضرت برمیشمارند.
امام رضا (ع) پس از هفده سال سکونت در مدینه و تبلیغ دین و ارشاد مردم، با نقشه و حیله مأمون عباسی، راه خراسان را در پیش گرفت. آن حضرت پس از قبول اجباری ولایتعهدی مامون و گذشت سه سال، در ۵۵ سالگی به دست این خلیفه عباسی به شهادت رسید.
حضرت رضا (ع) دوران کودکی و جوانی را تا سال 201 هجریقمری در مدینه طیبه که مهبطالوحی بود در خدمت پدر بزرگوارش سپری کرد و مستقیم تحت تعلیم و تربیت امام هفتم (ع) قرار گرفت و علوم و معارف و اخلاق و تربیتی را که امام کاظم (ع) از پدرانش به ارث برده بود، به او آموخت.
امامت و وصایت حضرت رضا (ع) بارها توسط رسول خدا (ص)، پدر بزرگوار و اجداد طاهرینشان (ع) اعلام شده بود. به ویژه امام کاظم (ع) بارها در حضور مردم، ایشان را به عنوان وصی و امام بعد از خویش معرفی کرده بود که عنوان نمونه از محمد بن اسماعیل بن فضل هاشمی چنین روایت شده است که گفت: بر امام موسی کاظم (ع) وارد شدم، در حالی که ایشان به شدت مریض بود، به حضرت عرض کردم: اگر خدای ناکرده برای شما اتفاقی بیفتد به چه کسی رجوع کنیم و امام بعد از شما کیست؟ فرمود: «به فرزندم علی، نوشته او، نوشته من است، و او وصی و جانشین من بعد از مرگم خواهد بود».
پس از شهادت امام کاظم (ع) که در سال ۱۸۳ هـ.ق رخ داد، آغاز امامت حضرت رضا (ع) شروع شد و با توجه به اینکه هارون پنجمین خلیفه عباسی در سال ۱۹۳ از دنیا رفت، 10 سال از امامت حضرت رضا (ع) معاصر زمان هارون بود.
شهادت امام رضا
امام رضا (ع) پس از هفده سال سکونت در مدینه و تبلیغ دین و ارشاد مردم، با نقشه و حیل مأمون عباسی، راه خراسان را در پیش گرفت. آن حضرت پس از قبول اجباری ولایتعهدی مأمون و گذشت سه سال، در ۵۵ سالگی به دست مأمون خلیفه عباسی به شهادت رسید. در تعیین سال شهادت امام نقلهای مختلفی به ثبت رسیده است. گروهی سال ۲۰۲ هجریقمری را سال شهادت حضرت میدانند و عدهای نیز سال ۲۰۳ هجریقمری را اما مشهور، نظریه دوم است. در تعیین روز شهادت آن حضرت نیز در میان همه نقلها آخرین روز از ماه صفر، مشهورترین و قابل اعتمادترین نقل است.
فضائل امام رضا
از نگاه بزرگان شیعه، امام رضا (ع) همانند دیگر امامان معصوم (ع)، دارنده همه کمالات و فضایل اخلاق انسانی در مرتبه اعلی است. به گفته آنان، او آن چنان در قله شکوهمند کمال و فضیلت قرار دارد که نه تنها دوستان و پیروانش او را ستودهاند، بلکه دشمنان کینهتوز و سرسخت نیز به مدح و ستایش او پرداختهاند.
درباره اوصاف اخلاقی آن حضرت «ابراهیم بن عباس» میگوید: «هرگز ندیدم که امام رضا (ع) به کسی یک کلمه جفا کند و ندیدم که سخن شخصی را قطع کند و ندیدم که نیازمندی را از درگاه خویش رد کند. او هرگز در حضور افراد تکیه نمیداد و هرگز او را ندیدم که با صدای بلند بخندد، بلکه خندهاش تبسم و لبخند بود. وقتی که کنار سفره مینشست، همه خدمتکاران و غلامان را کنار سفره مینشاند.
نقش موثر امام رضا (ع) در گسترش مکتب تشیع
حضرت امام رضا (ع) قطب دانش و تقوا در روزگار خود بودند. در جلد دوم از کتاب عیون اخبارالرضا صفحه ۱۷۲ چنین روایت شده است که «امام رضا علیهالسلام در شهرهای مدینه و مرو در مسجد و منزل خود حوزه علمی تشکیل میدادند و دانشمندانی که از پاسخ به پرسشهای علمی و دینی باز میماندند به آن حضرت رجوع میکردند. وقتی مجلس درس امام در مرو رونق گرفت، مأمون دستور به تعطیلی آن داد و امام، مأمون را نفرین کردند».
یکی از مهمترین فعالیتهای ائمهاطهار (ع)، تربیت شاگردان و شخصیتهای علمی و دینی بود تا آموزههای اسلام را بین مردم گسترش دهد. امام رضا (ع) نیز از این امر مستثنی نبود. ایشان در مدت اقامت در مرو که مرکز علمی و فرهنگی آن روز خراسان بود، تلاش گستردهای را برای اعتلای علم و دانش اسلامی به عمل آورد. عظمت علمی و اخلاق عملی امام رضا (ع) موجب جذب مردم به سمت ایشان میشد و شهرت علمی آن حضرت همه جا را فرا گرفت، به گونهای که مامون به این مسئله اعتراف میکرد.
امام رضا (ع) از هر فرصتی برای نشر سنتهای الهی و سیره رسولالله (ص) استفاده میکرد. یکی از مهمترین اقدامات ایشان در این زمینه، تشکیل حوزه علمی در منزل خود و مسجد مرو بود که از طریق این مجالس علمی شاگردانی را تربیت کردند که در منابع، مجموع آنها را ۳۱۸ تن ذکر کردهاند. شاگردانی که هر یک به سهم خود در منطقه محل زندگیشان با بهرهگیری از آموزههای امام رضا (ع) نقش موثری در تبلیغ مکتب تشیع و دین اسلام ایفا کردند.
مهربانی و عطوفت در همه اهلبیت (ع) همواره وجود داشته است اما یکی از صفات بارز امام رضا (ع) «رئوف» است، طوری که جلوه این مهربانی در زندگی آن حضرت به وضوح دیده میشود. خصوصیات اخلاقی و زهد و تقوای آن حضرت به گونهای بود که حتی دشمنان خویش را نیز شیفته و مجذوب خود کرده بود. به گفته بزرگان شیعه، امام رضا (ع) همانند دیگر امامان معصوم (ع)، دارنده همه کمالات و فضایل اخلاق انسانی در مرتبه اعلی بوده و در قله شکوهمند کمال و فضیلت قرار دارد.
منش سیاسی امام رضا (ع)
امام رضا (ع) در کنار فعالیتهای علمی در قبال مأمون و سایر رجال سیاسی زمان خود نیز مواضعی اتخاذ کردند که در راستای حفظ میراث امامت مهم بود. مأمون با طرح قضیه ولایتعهدی و احضار امام رضا (ع) از مدینه به مرو، اهدافی را دنبال میکرد و در فکر از بین بردن وجاهت امامت و امام رضا (ع) بود، هر چند اهداف سیاسی دیگری را نیز در این اندیشه دنبال میکرد اما مواضع سیاسی امام رضا (ع) نه تنها جایگاه امامت را بسیار مهم نشان داد و حراست کرد، بلکه مأمون را نیز در دنبالگیری اهداف خود مأیوس کرد.
امام پس از قبول ولایتعهدی با اصرار مأمون و با شرایط خاص، مأمون را در تنگنا قرار داد، به طوری که مامون مجبور شد شرایط امام را بپذیرد. آن حضرت به مأمون فرمودند: «تو اگر استحقاق خلافت را داری، نمیتوانی آن را به دیگران بدهی و اگر استحقاق نداری، در منصبی که ماذون نیستی غاصبانه بر آن تکیه زدی».
ایشان با این حرکت دقیق نه تنها مشروعیت حکومت مأمون و عباسیان دیگر را به زیر سئوال برد، بلکه مشروعیت حکومت خلفای پیشین را نیز که غاصبانه بر مسندی نشسته بودند که استحقاق آن را نداشتند، با سئوال و شبهه مواجه کرد و در برابر دیدگان تیزبین آیندگان تاریخ قرار داد.
شهادت امام رأفت و مهربانی که در حکومت ریاکاران، شوکران زهر نوشید، بار دیگر دین محمدی را از تزویری منافقانه نجات بخشید.
انتهای پیام
نظرات