به گزارش ایسنا، روزنامه رسالت نوشت: «کلمات گاه سخیف است. ادبیات در سطح نازل سیر میکند و در وادی زیر صفر قدم میزند. بازار تهمت و هتاکی در شبکههای اجتماعی داغ است. کسی، کسی را نمیشناسد. اصولا کسی به کسی نیست. بهراحتی میتوان دشنام نثار کرد و بعد هم مثل آب خوردن بلاک کرد. حرفهای ناگفته را هم میشود اینجا گفت. هر حرفی، سخنی، افترایی و تهمتی را میتوان زد و بعد هم رفت. میتوان با پرخاشگری، خشم فروخورده را خالی کرد؛ به همین راحتی! مواردی که این روزها از خشونت و پرخاشگری در فضای مجازی میبینیم، شکلهایی از ابراز خشم است که راه ابراز سالم خود را نیافته و آن را به شکل نامتناسب متوجه افرادی میکند که در این فضا بیشتر مورد توجه هستند و حساسیت و نگاههای بیشتری را به سمت خود جلب میکنند.
باید خوشحال باشیم فناوری آنقدر پیشرفت نکرده که ناگهان از داخل مانیتور یا صفحه تلفن همراه یک مشت حواله صورتمان شود، چون در غیر این صورت چنین اتفاقی اصلا بعید نبود.
هر روز همه ما شاهد بروز خشونت در فضای مجازی هستیم؛ از مشاجره و فحاشی تا حمله به صفحات شخصی افراد سرشناس و حتی خشونتهایی که از این فضا آغاز میشوند و به جهان واقعی راه پیدا میکنند. تقریبا کسی نیست که از فضای مجازی استفاده کند و شاهد فحاشی، شاخوشانه کشیدن یا بهاصطلاح کلکلها در این فضا نباشد. این موارد بهعلاوه مسخرهکردن و ساخت کلیپهای تحقیرآمیز که نوعی خشونت روانی محسوب میشود، به معمولیترین سرگرمیهای دنیای مجازی بدل شدهاند.
کارشناسان درباره علل و ریشههای این خشونت و نسبت و رابطه بین فضای مجازی و گسترش خشونت در دنیای واقعی به نکاتی قابل تأمل اشاره میکنند.
برونافکنی در رسانههای اجتماعی
حسینعلی افخمی، مدرس رشته ارتباطات، خشونت در فضای مجازی را ادامه پرخاشگری و خشونت در جامعه میداند و معتقد است: آنچه در فضای مجازی شاهدیم برآمده از جامعه واقعی است؛ با این تفاوت که در فضای مجازی فرصت و امکان بروز آن بیشتر از جامعه واقعی فراهم است.
به اعتقاد این استاد ارتباطات، رشد خشونت و پرخاشگری در جامعه واقعی اتفاق افتاده و کاملا این رشد مشهود است اما در فضای مجازی به دلایلی چون نبود کنترلهای اجتماعی و امنیتی این معضل کاملا عیان میشود.
این استاد دانشگاه توضیح میدهد: دلایل افزایش پرخاشگری و خشونت در جامعه، نیازمند مطالعات و بررسیهای دقیق توسط متخصصان حوزههای مختلفی چون روانشناسی و جامعهشناسی است ولی نشانههای خشونتهای فضای مجازی حکایت از افزایش افسردگی و کاهش آستانه تحمل افراد جامعه دارد.
این استاد ارتباطات تأکید میکند: در چنین شرایطی، فضای مجازی به جایی برای برونافکنی خشم و خشونت بدل میشود و از آنجا که نظارت و کنترل زیادی در این فضا وجود ندارد و افراد میتوانند در صورت لزوم هویت خود را پنهان کنند، آزادانهتر و بیشتر از آنچه در جامعه واقعی میبینیم، خشم و نارضایتیشان را به شیوههای مختلف در رسانههای اجتماعی بروز میدهند.
آینهای در برابر جهان واقعی
امیر عبدالرضا سپنجی، مدرس ارتباطات، نیز فضای مجازی را آینهای در برابر زندگی واقعی میداند و تأکید دارد تمام رخدادهای این جهان کاملا واقعی است.
این پژوهشگر ارتباطات با اشاره به رشد میزان خشونت و پرخاشگری در جامعه، درباره بروز آن در فضای مجازی توضیح میدهد: خشونت در فضای سایبری، تابعی از زیست روزمره ماست و اگر کسی در دنیای واقعی آرام است در فضای سایبری و رسانههای اجتماعی نیز آرام ظاهر میشود اما کسی که به لحاظ روحی احساس تلاطم، تنش و عصبیت دارد، در فضای سایبری خودش را بهراحتی بروز میدهد.
به اعتقاد سپنجی، خشونت یک تابع است نه یک متغیر اصلی. وی دراینباره میگوید: در هرم مازلو «هرم سلسلهمراتب نیازهای مازلو» نیازهای انسانی طبقهبندی شده و ارضانشدن تکتک این نیازها میتواند خشم و عصبیت ایجاد کند. انسان میتواند حتی بر اثر گرسنگی دچار خشم شود چه رسد به برآوردهنشدن نیازهای متعدد مانند شغل، مسکن و تشکیل خانواده.
بر اساس توضیحات این مدرس ارتباطات، خشونت در فضای مجازی راهی برای برونریزی و انتقال مشکلات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. فضای سایبری نسبتی با خشونت ندارد و عامل ایجاد خشونت نیست. پروندههای نزاع و خشونت در قوه قضائیه این گفته را تأیید میکند، اما فضای مجازی بستری است که افراد میتوانند بهراحتی، بدون نگرانی از شناختهشدن دست به پرخاشگری و خشونت کلامی بزنند.
تأثیر متقابل جهان واقعی و مجازی
عالیه شکربیگی به عنوان جامعهشناس، فضای مجازی و رسانههای اجتماعی را یک شمشیر دولبه توصیف میکند که میتواند بستری برای بروز و ظهور پرخاشگری و خشونت باشد و نیز فرصتی برای تمرین تعامل، گفتوگو و مدارا.
این مدرس دانشگاه معتقد است از فضای مجازی حتی میتوان برای اصلاح جامعه واقعی نیز بهره گرفت و از تبدیل این فضا به مکانی برای بازتولید رفتارهای خشن و پرخاشگری جلوگیری کرد؛ به شرط اینکه مسئولان و متولیان ابتدا این فضا را سامان بدهند و زمینه آموزش مهارتهای اخلاقی را فراهم کنند.
وی ضمن تأکید بر اهمیت آموزش سواد رسانهای به مخاطبان میافزاید: مردم باید درباره شکل ارتباطات و گستردگی آن در فضای مجازی اطلاعات داشته باشند تا درصدد مقایسه برنیایند. همچنین استفاده مداوم و بدون برنامه از این فضا یا قرارگرفتن در معرض هر نوع اطلاعاتی در آن میتواند خشونتزا باشد اما ریشه این خشم در خانواده و نهادهای آموزشی قابل ردیابی است. خشونت و پرخاشگری در فضای اجتماعی و رسانههای اجتماعی از جهان واقعی به این فضا کشیده شده است. متأسفانه نهاد خانواده و مدرسه به محل زایش خشونت بدل شدهاند؛ نهادهای آموزشی نابرابریها و طبقهبندیها در آموزش را دامن میزنند و خانوادهها به دلیل مشکلات اقتصادی و معیشتی به جایی برای قضاوت، مقایسهکردن و اظهار نارضایتی بدل شدهاند.
این استاد جامعهشناسی به تأثیر متقابل فضای مجازی و واقعی در افزایش خشونت و پرخاشگری اعتقاد دارد و توضیح میدهد: خشونت و پرخاشگری در جهان واقعی تولید و در فضای مجازی بازتولید میشود و این دو بر هم تأثیر دارند. با این تفاوت که در فضای مجازی عامل کنترلکننده وجود ندارد و به طور طبیعی میزان بروز خشونت در آن بالاتر است.
او هویتهای مخدوش و رهاشدگی فضای مجازی را امکانی برای بروز خشونت بیشتر به شکلهای متنوع میداند و دراینباره میگوید: در این فضا افراد حق خودشان میدانند هر کسی را داوری کنند و در برابر هر چیز که خلاف میل آنها باشد واکنش عصبی بروز بدهند و میتوانند با هویتهای جعلی دست به هر واکنشی بزنند.
به اعتقاد شکربیگی لازم است برای کنترل این فضا قوانینی تصویب شود اما مهمتر از آن باید علل و ریشههای افزایش خشونت در فضای واقعی بررسی شود.
وی به نقش رسانههای سنتی ازجمله صداوسیما و نهادهای متولی آموزش عمومی اشاره میکند و میافزاید: فضای مجازی در صورت افزایش سواد کاربران، میتواند حتی به عنوان ابزاری برای کاهش خشونت مورد استفاده قرار بگیرد؛ جایی که مردم در آن مسائل و مشکلاتشان را مطرح و تعامل و مدارا با یکدیگر را تمرین کنند.
ریشههای روانی خشونت در فضای مجازی
بسیاری از افرادی که در فضای مجازی دست به اقدامات خشونتبار میزنند، نهتنها از سلامت روان نسبی برخوردارند، بلکه افرادی معقول و منطقی در جامعه هستند اما خصوصیات این فضا به گونهای است که واکنشی دیگرگونه را در افراد برمیانگیزاند. یکی از خصوصیات مهم فضای مجازی که باعث پسرفت رفتاری در افراد میشود، حذف سرنخهای غیر کلامی از این فضا است؛ سرنخهای کلامی به معنای لحن صدا و شیوه بیان کلمات، حالتهای چهرهای و وضعیت بدن و دستهاست.
فضای مجازی، محدودیتهایی دارد که اغلب در نظر گرفته نمیشود و به طور اشتباه به عنوان رابطهای کامل و قابل جایگزین با رابطه واقعی فرض میشود. این موضوع سبب شده که تعبیر و تفسیر دادهها، با خطای زیادی همراه باشد و دید دو طرف گفتوگو از ماجرا، فاصله زیادی داشته باشد و همین امر باعث جرقهزدن آتش خشونت میشود که نمونههای آن را در شبکههای اجتماعی بسیار دیدهایم.
شاید این تجربه را داشته باشید که گروهی در فضای مجازی به بحثی پرتنش و توأم با خشونت و پرخاش روی آوردهاند اما به هنگام ملاقات حضوری، گویی اختلاف نظرها را آنچنان پراهمیت نمیبینند و حس میکنند تحمل یکدیگر برایشان آسانتر شده است.
سرنخهای غیر کلامی مانند لحن صدا، تغییرات در چهره، حرکت دستها، زبان بدن، همه و همه کمک میکند که برداشت فرد از کلامی که بیان میکند، با این سرنخها ادغام شود؛ سرنخهایی که حاوی پیام دوستی و آشتیجویی است و حتی اگر محتوای کلام دلالت بر اختلاف نظر و دیدگاه داشته باشد، ادغام آن با سرنخهای غیر کلامی آشتیجویانه و مسالمتآمیز، آن را تلطیف و تعدیل میکند و در طرف مقابل، حس خشم و کینه برنمیانگیزد.
برعکس این حالت در ارتباطات فضای مجازی رخ میدهد؛ یعنی جایی که خبری از دادههای غیر کلامی مانند لحن صدا و حالتهای چهرهای و زبان بدن نیست و فرد مقابل فقط با متن و کلمات بیصدا مواجهه دارد، در این فضا ذهن خواننده، برداشت خود را از متن دارد و با تخیلات و حدس و گمانهای خود مطلب را تحلیل میکند که ممکن است با دیدگاه اصلی گوینده تفاوت زیادی داشته باشد. این امر باعث تشدید اختلافات و واگرایی بیشتر و بیشتر خواهد شد و تنش و هیجانات منفی را در فضای گفتوگو دامن میزند.
پرشدن حس خشم، زمینهساز پرخاشگری
همه ما بیش و کم از وجود حس خشم در جامعه آگاهی داریم و محرومیت به معنای مانعی برای رسیدن به خواستهها یکی از عوامل اصلی احساس خشم است. بیثباتی اقتصادی و تهدیدات خارجی، در کنار حس تبعیض و نابرابری، باعث احساس محرومیت و ناامیدی نسبت به آینده و تقویت حس خشم شده است. در حالی که خشم یک حس طبیعی برای همه انسانهاست، وقتی راه سالم و سازنده ابراز آن در دسترس افراد نباشد، تبدیل به خشونت و پرخاشگری میشود. ابراز نامناسب خشم درونی تجربهشده میتواند به آبرو و روان افراد جامعه آسیب بزند. در چنین شرایطی، مشاهده نمودهای خشم و پرخاش در فضای مجازی هم دور از انتظار نیست. مواردی که این روزها از خشونت و پرخاشگری در فضای مجازی میبینیم، شکلهایی از ابراز خشم است که راه ابراز سالم خود را نیافته و آن را به شکل نامتناسب متوجه افرادی میکند که در این فضا بیشتر مورد توجه هستند و حساسیت و نگاههای بیشتری را به سمت خود جلب میکنند.»
انتهای پیام
نظرات