در واقع تهران بر این باور است که مبانی مشترک ایران و کشورهای همسایه بسیار بیشتر از اختلاف نظرهای ناشی از برخی نگرانیهای بیاساس و منافع زودگذری است که در سالهای آینده اولویتی نیز نخواهد داشت.
به گزارش ایسنا، در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی روابط ایران با برخی از کشورهای همسایه از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس در مقاطع مختلف با فراز و نشیبهای مختلفی همراه بود چنان که گاهی این روابط تحت تاثیر دخالتهای کشورهای ثالث از جمله آمریکا و رژیم صهیونیستی، نبود مکانیزمهای منطقهای برای گفتوگو و یا در الویت قرار گرفتن نگاه ایدئولوژیک صرف به جای توجه به منافع ملی کشورهای منطقه و حل مشکلات و اختلافات بر سر میز گفتوگو، تبدیل به رقابتهای غیر سازنده و یا حتی خصومت شده است، در همین راستا ایران به خصوص بعد از پایان جنگ تحمیلی در راستای بهبود روابط خود با کشورهای همسایه و منطقه ابتکارات و طرحهایی را در قالب گفتوگو های منطقه ای مطرح کرده است که این طرحها در مقاطعی با استقبال کشورهای منطقه و برخی از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس روبرو و باعث بهبود نسبی تعاملات ایران با کشورهای منطقه شده است. در مقاطعی هم با موفقیت چندانی همراهی نبوده و در بستر اختلافات موجود و گذر زمان از دستور کار و حوزه اجرا خارج شده است.
در طول سالهای اخیر و در دولتهای یازدهم، دوازدهم و سیزدهم شاهد ارائه ابتکاراتی در این زمینه از سوی مقامات مسئول و دستگاه دیپلماسی کشور بودهایم که در این زمینه می توان به طرح پیشنهاد " تاسیس مجمع گفتوگوی منطقهای"و "طرح صلح هرمز "در دولت یازدهم و دوازدهم و همچنین تاکید بر سیاست همسایگی و در الویت بودن تعامل با همسایگان در عرصه سیاست خارجی در دولت سیزدهم اشاره کرد.
مروری بر طرحهای ارائه شده تاکنون در زمینه سیاست همسایگی و همکاریهای منطقهای
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین ایران در مقالهای که در مردادماه ۱۳۹۴ همزمان در چهار روزنامه الشروق مصر، السفیر لبنان، الرای کویت و الشرق قطر منتشر شد، به ضرورت همکاریهای منطقهای برای مقابله با بحران اشاره کرد و گفت که همسایگان در سیاست خارجی ایران اولویت دارند.
در بخشی از این مقاله آمده است :" در سنت دیرین منطقه ما و در دینِ حنیفِ اسلامِ همه ما (که همه ما را به هم پیوند میدهد)، توصیه حکیمانهای وجود دارد: الجار ثمالدار. در جهان امروز ما این توصیه اخلاقی ژرفنگرانه که ۱۴ قرن قبل به ما ابلاغ شد، یک ضرورت غیرقابل انکار است؛ رفاه و امنیت تنها در محیطی برخوردار از این دو نعمت بزرگ دستیافتنی است. اولویت اول ایران از ابتدا داشتن روابطی خوب و مستحکم با همسایگانش بوده و این موضوع بهویژه از ابتدای روی کار آمدن دولت جدید ایران به صراحت اعلام و پیگیری شده است. سفر منطقهای من به سه کشور همسایه شامل کویت، قطر و عراق بلافاصله بعد از توافق تاریخی هستهای ایران و پنج عضو دائمی شورای امنیت و آلمان در وین، بر همین راهبرد و اهتمام در سیاست خارجی ایران تاکید دارد.
تاسیس یک مجمع گفتوگوی منطقهای در منطقه ما و در مرحله بعدی بین کشورهای مسلمان خاورمیانه به منظور تسهیل تعاملات، نیازی اساسی است که باید از مدتها قبل به آن پرداخته میشد. این گفتوگوی منطقهای باید بر اساس اهداف مشترک و برخی اصول عمومی پذیرفته شده بین کشورهای منطقه صورت گیرد که مهمترین آنها عبارتند از: احترام به حاکمیت، تمامیت ارضی و استقلال سیاسی تمامی کشورها؛ مرزهای غیرقابل نقض؛ عدم دخالت در امور داخلی سایر کشورها؛ حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات؛ ممنوعیت تهدید یا استفاده از زور و اشاعه صلح، ثبات، پیشرفت و سعادت در منطقه. همه ما باید این واقعیت را بپذیریم که زمان بازیهای با حاصل جمع صفر تمام شده و ما همه با هم یا برنده و یا بازندهایم. امنیت پایدار از طریق ناامن کردن دیگران بهدست نمیآید. هیچ ملتی نمیتواند به منافع خود دست یابد، مگر اینکه منافع دیگران را نیز در نظر بگیرد. چه بخواهیم و چه نخواهیم این سرنوشت محتوم همه ماست: وَ لَا تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَ تَذْهَبَ رِیحُکمُوَ اصْبرِواْ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابرِینَ(انفال: ۴۶)
همچنین محمد جواد ظریف در مقاله دیگری که در روزنامه ینیشفق چاپ ترکیه در فروردین ۱۳۹۷ منتشر کرد ، نوشت: " ایران، امنیت خود را در ارتباط با امنیت و ثبات همه همسایگان می بیند. این موضوع باید اولویت همه باشد. جمهوری اسلامی ایران بر این باور است که برای خروج از دهلیز تاریکی که موجب فرسودگی توان همه کشورها می شود، باید به عنوان نخستین گام یک پیمان امنیتی مبتنی بر اصول مشترک، اعتماد متقابل و گفتگو تاسیس شود. ایران بارها این را اعلام کرده و بر آمادگی خود برای همکاری با همه طرف ها برای دفاع از امنیت و منافع مشترک همچنین محافظت از روابط مبتنی بر حسن همجواری تاکید کرده است. همه کشورهای منطقه در مرحله کنونی در مقابل تاریخ و نسل های آینده و مردم خود مسئولیت تاریخی بر عهده دارند.
قدرت های خارجی که در منطقه حضور دارند همواره با انتخاب گزینه جنگ و سیاست های جنگ طلبانه اجازه برقراری صلح پایدار را نداده اند. آنان پیشتر از رژیم صدام برای حمله به ایران و کویت حمایت کردند و پس از آن نیز برای سرنگونی صدام با عراق وارد جنگ شدند. آنها در افغانستان از القاعده و طالبان حمایت کردند و بعدا برای اخراج این گروه ها از افغانستان نیز وارد جنگ دیگری شدند. آنها از گروه دیگری نیز برای فراهم کردن بهانه برای اشغال و نابودی سوریه به بهانه مبارزه با گروه های افراطی استفاده کردند.
در منطقه ای که ملتهای آن دارای کمترین اختلافات و بیشترین پیوندهای مشترک هستند، امنیت تبدیل به گوهری کمیاب شده است. نباید فراموش کرد که عربها، فارسها، ترکها، کردها و دیگر اقوام در طول تاریخ در کنار یکدیگر زندگی کردند و دارای تاریخ، فرهنگ و سنن مشترک و زبانهای نزدیک به هم هستند؛ چرا باید ریشه های مشترک را کنار بگذاریم و احساس کینه و نفرت را که موجب شعله ور شدن جنگ های جاهلانه می شود و نتیجه ای جز اشک چشم مادران در پی نخواهد داشت، ترجیح دهیم؟ ما نمی خواهیم بار دیگر شاهد جنگ های خونین و طولانی باشیم. اگر نمی خواهیم در تاریخ مان شاهد تکرار چنین مسائلی باشیم، باید بر میز مذاکره بنشینیم و اختلاف نظرهایمان را بر سر میز و نه در میدان های جنگ حل کنیم. این سخن به این معنی نیست که اختلاف نظرهایمان را فراموش کنیم. ما نباید اجازه دهیم خواسته های ما و اختلاف نظرهایمان بر دوستی ها تاثیر منفی بگذارد. پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران درباره بازسازی منطقه تامین منافع همه کشورهای منطقه و احترام به اختلاف نظرها را نیز مورد توجه قرار می دهد. اساس این پیشنهاد ضرورت جلوگیری از حاکمیت کشورهای بزرگ بر کشورهای کوچک منطقه است. کشورهای کوچک منطقه نیز باید از این طریق از حق مشارکت در حل مسائل منطقه برخوردار باشند و از حقوق خود محافظت کنند.
احترام به حق حاکمیت ملی که در اسناد سازمان ملل نیز بر آن تاکید شده است، خودداری از توسل به زور و تهدید دیگر کشورها، تلاش برای حل بحران ها از راه های مسالمت آمیز، خودداری از مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر، حق کشورها برای تعیین سرنوشتشان، مبنای تامین امنیت مشترک ما و کشورهای همسایه است که با آنان دارای مرزهای مشترک زمینی و دریایی هستیم. علاوه بر اینها برای برقراری امنیت مشترک، اطلاع رسانی درباره برگزاری رزمایشهای نظامی، شفافیت فعالیتهای نظامی، کاهش بودجه تسلیحاتی و گام های جدی دیگری مانند دیدارهای متقابل فرماندهان نظامی که میتواند اعتماد متقابل را تقویت کند، ضروری است. ما با اقدامات آسانی مانند تشویق گردشگری میان کشورهایمان، سرمایهگذاریها و طرحهای مشترک در بخش امنیت هستهای، مقابله با آلودگی محیط زیست و مدیریت بحرانها نیز میتوانیم در این جهت گام برداریم."
در ادامه تلاش ها برای حل مسائل منطقه در بستر گفتوگوهای منطقهای ، تهران در مهرماه ۱۳۹۸ طرحی به نام «ابتکار صلح هرمز» را ارائه کرد و در همین راستا حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی، رییس جمهور وقت ایران در سخنرانی خود در هفتاد و چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل در مهرماه ۱۳۹۸ در تشریح جزییات این طرح گفت: بنا به مسئولیت تاریخی کشورم در حفظ امنیت، صلح، ثبات و پیشرفت در منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز، همه کشورهایی را که از تحولات خلیج فارس و تنگه هرمز متأثر میشوند به «ائتلافِ امید» HOPE یعنی «ابتکار صلح هرمز» (Hormoz Peace Endeavor) دعوت میکنم هدف "ائتلاف امید" ارتقای صلح، ثبات، پیشرفت و رفاه کلیه ساکنان حوزه تنگه هرمز و تفاهم متقابل و روابط صلح آمیز و دوستانه میان ایشان است. این ابتکار حوزههای مختلف همکاری مانند تأمین همگانی امنیت انرژی، آزادی کشتیرانی و انتقال آزادانه نفت و سایر منابع نسبت به کشورهای حوزه تنگه هرمز و فراتر از آن را در بر میگیرد.
در راستای تبیین هرچه بیشتر "طرح صلح هرمز" محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه وقت ایران نیز در ۱۷ مهرماه ۱۳۹۸ در مقاله ای در روزنامه الرای کویت نوشت : "منطقه هرمز اهمیتی راهبردی در تجارت بینالملل و انرژی دارد. روزانه حدود ۱۵ میلیون بشکه نفت از این منطقه در اختیار مصرفکنندگان قرار میگیرد و هم زمان حجم انبوهی از کالا میان کشورهای وابسته به این منطقه و بیرون آن دادوستد میشود. برای کشورهای منطقه، امنیت و ثبات با هدف تضمین دسترسی به بازارهای بینالمللی ضرورتی انکارناپذیر است. قرنها است که امنیت منطقه را کشورهای منطقه تامین میکنند و آن بدون همکاری و تعامل میسر نیست.
شرایط بحرانی کنونی ما را باید به این باور برساند، آن چه که منطقه برای نیل به امنیت پایدار بدان نیاز حیاتی داشته و متاسفانه تاکنون از آن بی بهره بوده، رسیدن به این باور مشترک است که امنیت از طریق خریدهای هنگفت تسلیحات و پیمانهای نظامی با قدرتهای خارجی که با مداخلات مکرر و حمایت از رژیم صهیونیستی بیشترین تهدید را متوجه امنیت منطقه کردهاند، حاصل نمیشود، بلکه امنیت در گرو اعتماد و تکیه بر مردم و توانمندیهای ملی و تقویت ارتباطات حسن همجواری با دیگر کشورهای منطقه است. منطقه ما از فقر گفتمان جامع منطقهای در حوزههای مختلف رنج میبرد که میتواند ریشه صلح و آبادانی را برای همیشه بخشکاند. منطقه ما، بیش از متهم سازیهای، لفاظیهای تند و ستیزه جویانه و انباشت و رقابت تسلیحاتی به گفتمان درون منطقهای نیازمند است.
جمهوری اسلامی ایران در گذشته با درک خطرات پیش رو، دو ابتکار «مجمع گفتگوی منطقه ای» و «پیمان عدم تعرض» را پیشنهاد داده است. اکنون با آگاهی از افزایش تهدیدات و چالشها، برای نجات منطقه از لبه پرتگاه ویرانی، ضرورت تحقق گفتمان جدید در منطقه را بیش از گذشته احساس میکنیم؛ حفاظت از منطقه را مسئولیت مشترک تمامی کشورهای متعلق به آن میدانیم و اطمینان داریم با مشارکت تمامی کشورهای حوزه هرمز میتوان در امواج پرتلاطم، منطقه را به ساحل آرامش و پیشرفت و شکوفایی هدایت نمود. تامین امنیت منطقهای مسئولیت اصلی همه کشورهای منطقه است و امنیت باید درون زا و با پرهیز از مداخلات خارجی باشد. سرنوشت مردم و ملتهای منطقه خلیج فارس بنا به علقههای مشترک دینی، فرهنگی، سنتی، تاریخی، جغرافیایی و خانوادگی به یکدیگر پیوند خورده است و امنیت در آن قابل تجزیه و تفکیک نیست، یا همه از امنیت در این منطقه بهره می برند یا همه از آن محروم می شوند. بر این مبنا «پویش صلح هرمز» توسط رئیس جمهور روحانی در سخنرانی خود در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد ارائه گردید.
«پویش صلح هرمز» با مشارکت هشت کشور وابسته به آن شامل پادشاهی عربستان سعودی، جمهوری عراق، سلطنت عمان، امارات عربی متحده، دولت کویت، دولت قطر، پادشاهی بحرین و جمهوری اسلامی ایران از ظرفیت لازم و کافی برای تحقق امنیت فراگیر در منطقه از طریق گفتمان درون منطقهای برخوردار است.
این طرح بر اصولی چون تعهد به اهداف و اصول ملل متحد، حسن همجواری، احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی، خدشه ناپذیری مرزهای بینالمللی، حل و فصل مسالمت آمیز تمامی اختلافات، رد تهدید یا توسل به زور و یا مشارکت در هرگونه ائتلاف یا پیمان نظامی علیه یکدیگر، عدم مداخله در امور داخلی و روابط خارجی یکدیگر، احترام به مقدسات و نمادهای (رموز) ملی، مذهبی و تاریخی یکدیگر و احترام متقابل، منافع متقابل و جایگاه برابر کلیه دولتهای منطقه استوار است و دستیابی به اهداف عالی شامل ارتقای صلح، ثبات، پیشرفت و رفاه کلیه دولتها و مردمان منطقه، تشویق تفاهم متقابل و روابط صلح آمیز و دوستانه، همکاری در ریشهکن کردن تروریسم، افراطیگری و تنشهای فرقهای، خنثی سازی تنشها و حل و فصل کلیه اختلافات و درگیریها به شیوه مسالمت آمیز و از طریق گفتگو، تقویت ارتباطات و هشدارهای پیشگیرانه، تأمین همگانی امنیت انرژی، آزادی کشتیرانی و انتقال آزادانه نفت و سایر منابع، حمایت از محیط زیست و گسترش همکاری، تعامل، کسب و کار، تجارت و سرمایهگذاری در سطوح و حوزههای مختلف در میان دولتها، مردمان و بخش خصوصی را دنبال میکند.
دستیابی به اهداف مورد اشاره، از طریق برگزاری نشستها در سطوح مختلف کارشناسی، وزیران و سران کشورها و نیز متخصصان، اندیشکدهها و بخش خصوصی و تشکیل گروههای اقدام لازم در حوزههای دارای اولویت دنبال خواهد شد.
پیمان عدم تجاوز و عدم مداخله، کنترل تسلیحات و اقدامات اطمینان ساز، ایجاد مناطق عاری از سلاحهای کشتار جمعی، ارتباطات نظامی و تبادل اطلاعات و دادهها، خطوط تماس دائمی، سامانههای هشدار پیشگیرانه، مبارزه با مواد مخدر، تروریسم و قاچاق انسان، بهبود امنیت انرژی و آزادی کشتیرانی برای همه، سرمایهگذاری مشترک در نفت، گاز، انرژی، ترانزیت و حمل و نقل، ارتقای تعاملات بخش خصوصی، کسب و کار و تجارت، همکاریهای فرهنگی و اجتماعی از جمله گفتگوی بین مذاهب، تبادلات فرهنگی و توریسم، همکاریهای علمی از جمله تبادل دانشمندان و دانشجویان، و پروژههای مشترک علمی و فناوری، همکاری در حوزههای نوظهور سایبری منجمله امنیت سایبری، ایمنی هستهای، حفاظت از محیط زیست به ویژه محیط زیست دریایی و آثار منفی گرد و غبار و ریزگردها و همکاریهای انساندوستانه به ویژه در مورد مهاجران، پناهجویان و افراد بیخانمان میتواند از مصادیق حوزه های همکاری و موضوعات مورد بحث در گروههای اقدام و نشستهای ۸ کشور در نظر گرفته شوند.
همچنین از ظرفیت سازمان ملل برای ایجاد یک پوشش بینالمللی و رفع نگرانیهای احتمالی برخی از طرفها و تامین منافع مشروع جامعه بینالمللی استفاده خواهد شد."
بر اساس این گزارش محمد ایرانی سفیر ایران در کویت نیز مقالهای در تاریخ ۶ آبان ۱۳۹۸ با عنوان «پویش صلح هرمز، جهت آیندهای درخشان در منطقه» به اهداف این طرح و ارسال آن از سوی رئیس جمهور به سران همه کشورهای منطقه پرداخت و نوشت:" دکتر حسن روحانی رئیس جمهور اسلامی ایران براساس اصول برگرفته از قانون اساسی و در تریبون نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد «پویش صلح هرمز» را که یک برنامه همکاری منطقه ای شامل ۸ کشور جهت ایجاد صلح پایدار و دراز مدت در تمام منطقه میباشد، مطرح نموده است. هدف از این طرح رئیس جمهور ایران که برای تمام کشورهای منطقه از جمله کشور برادر کویت ارسال شده است، برقراری امنیت در خلیج فارس، دریای عمان و تنگه هرمز با مشارکت تمام کشورهای منطقه و به دور از دخالت نیروهای بیگانه است که تا کنون برای منطقه، گذرگاه های آبی، امنیت دریانوردی، نفت و انرژی مشکلات و تهدیدهایی را به دنبال داشته است، همچنین از دیگر مزایای این ابتکار ارتقای صلح، ثبات، توسعه و رفاه ساکنان منطقه، تضمین امنیت دریانوردی، تشویق تجارت، اقتصاد، تحکیم روابط فرهنگی و اجتماعی، تفاهم متقابل، تقویت مناسبات دوستانه، همکاری میان ملت ها، رسیدگی به تمام اختلافات جهت ایجاد امنیت جمعی بیشتر می باشد که تمام کشورها و مناطق را دربر می گیرد.
این طرح همچنین به منظور مقابله با نزاع های فرقه ای، خاموش کردن ناآرامی ها و جنگ های کنونی به روشهای مسالمتآمیز و از طریق گفتوگو، همکاری برای نابودی تروریسم و افراط گرایی، تحقق امنیت گروهی، احترام به حاکمیت کشورها و تمامیت ارضی آنها، مقابله با تهدیدها و خشونت ها و عدم دخالت در امور داخلی دیگر کشورها است. این طرح دربرگیرنده حمایت کشورهای عضو در رفع اختلافات میان کشورهای منطقه جهت تضمین آینده روشن و درخشان برای نسلهای آینده است که از رقابت و کینه توزی به ستوه آمده و در رؤیای انسجام و همگرایی دوباره به منظور سرمایه گذاری، پیشرفت های علمی و احیای راه گذشتگان خود می باشند که نهال علم و دانش را بناکردند و دوره طلائی تمدن اسلامی را رقم زدند. "
در همین راستا در ۱۷ دی ۱۳۹۸ " اولین مجمع گفتوگوی تهران؛ بیست و سومین کنفرانس بینالمللی خلیج فارس» در مرکز مطالعات سیاسی و بین الملل وزارت امور خارجه با حضور محمد جواد ظریف و یوسف بن علوی وزیر خارجه وقت عمان با محوریت «صلح هرمز» برگزار شد و در اسفندماه ۱۳۹۹ نیز دومین «مجمع گفتوگوی تهران» برگزار شد.
به گزارش ایسنا، طرح صلح هرمز نیز علیرغم این که با استقبال برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله قطر، عمان، عراق و حتی کویت روبرو شد، ولی با توجه به عدم استقبال عربستان که نقشی تعیین کننده در منطقه و حوزه خلیج فارس دارد و همچنین دیگر تحولات رخ داده در منطقه به نتیجه مشخص و معینی نرسید؛ چنان که برخی از کارشناسان در مورد دلایل عدم موفقیت این ابتکار میگویند :طرح صلح هرمز یکی از ابتکارات منطقه ای محور جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر بود که با هدف تنظیم مناسبات منطقه ای در حوزه خلیج فارس مبتنی بر امنیت و منافع جمعی طراحی و پیشنهاد گردید. این طرح گرچه در محتوی و هدف محل مناقشه و اختلاف نظر نبوده و از منظر سیاسی مورد استقبال مخاطبان منطقه بوده است، اما در حوزه عمل و حرکت به سمت مشورت و همکاری، از رویکردها و ملاحظات سیاسی متأثر گردید. در این خصوص توجه به بازه زمانی ارائه این طرح نیز حائز اهمیت است که آمریکا بههمراه برخی شرکای غربی و غیرغربی خود به دنبال ایجاد نوعی ترتیبات مشترک امنیت دریایی در حوزه خلیج فارس بوده که البته توفیقی نیافت و نیز کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس تحت تاثیر زورآزمایی و نزاع سنگین عربستان و چند متحد عربش با قطر قرار داشتند، فلذا چه بسا شرایط سیاسی منطقه مناسب موفقیت ابتکار هرمز نبوده است.
در دولت سیزدهم نیز همواره وزیر امور خارجه و رییس جمهور بارها با تاکید بر سیاست خارجی متوازن و پویا بر این موضوع تاکید کرده اند که تعامل با همسایگان و پیشبرد همکارهای سیاسی و اقتصادی با آنها در الویت قرار دارد و به نظر می رسد یکی از راهکارهای جدی دولت سیزدهم در موضوع خنثی کردن تحریم ها افزایش تعاملات اقتصادی و بارزگانی با همسایگان است.
در طول چند ماه اخیر شاهد افزایش رفت و آمدهای هیات های سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی بین ایران و کشورهای همسایه و منطقه بوده ایم و تماسهای تلفنی بین مقامات دیپلماتیک ایران و کشورهای همسایه از جمله کشورهای حوزه خلیج فارس و رایزنی های آنها در مورد مسائل دو جانبه و منطقه نسبت به قبل رشدی نسبی داشته است. در چارچوب همین رایزنی ها مقامات کویت و امارات اعلام کرده اند که بعد از چند سال بار دیگر تصمیم گرفتهاند که سطح مناسبات سیاسی خود با ایران را به سطح سفیر ارتقا دهند و به زودی سفرای جدید آنها راهی تهران خواهند شد .
همچنین تاکنون ۵ دور مذاکرات بین ایران و عربستان از سال ۱۴۰۰ در سطح امنیتی و اطلاعاتی در بغداد برگزار شده است و اکنون مقامات دو کشور ایران و عربستان تصمیم گرفتهاند که این گفتوگو ها را به سطح سیاسی ارتقا بدهند، که در صورت موفقیت این دور از مذاکرات می توان امیدوار بود که دو کشور به سمت بازگشایی سفارتخانههای خود در تهران و ریاض حرکت کنند.
همان طور که اشاره شد یکی از موانع در راستای گسترش روابط ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس و منطقه تلاشهای برخی از کشورهای ثالث برای عدم بهبود این روابط است چنان که به تازگی قبل از برگزاری اجلاس جده در عربستان در جریان سفر جو بایدن رییس جمهور آمریکا به منطقه، برخی از مقامات آمریکایی و رژیم صهیونیستی و رسانههای وابسته به آنها تلاش کردند که یک فضای روانی سنگینی را علیه ایران ایجاد کنند و اجلاس جده را به سمت احیای موضوع «ناتو عربی» که از زمان ترامپ مطرح شده بود سوق دهند و با صحبتهای پادشاه اردن قبل از برگزاری این اجلاس فضای جدی تری در این زمینه به وجود آمد گرچه بعدا ملک عبدالله دوم گفت در حال حاضر چنین چیزی مورد بحث نیست. آنها در همین چارچوب موضوع تشکیل" سامانه دفاعی مشترک در منطقه با حضور رژیم صهیونیستی و تشکیل" ائتلاف منطقهای علیه ایران" را نیز مطرح کردند، ولی خوشبختانه کشورهای منطقه به این گونه طرح ها بی توجهی کردند و از این موضوع استقبال نکردند. چنان که دیدیم در نشست جده سخنرانان صحبتی از این موضوع نکردند و حتی محمد بن سلمان ولیعهد سعودی نیز به صورت ملایم در مورد ایران صحبت کرد و فیصل بن فرحان وزیر امور خارجه عربستان نیز در سخنرانی خود در این نشست گفت: «نمی دانم نام ناتوی عربی از کجا آمده است.»
در واقع با درایت کشورهای حوزه خلیج فارس این ایده ای که رژیم صهیونسیتی و آمریکاییها به نوعی به دنبال آن بودند، محقق نشد؛ چرا که آنها متوجه هستند که نباید به سمت محوربندی سلبی در برابر ایران حرکت کنند. ممکن است که رژیم صهیونیستی از این محوربندی منافعی داشته باشد و به تلاشهای خود در این زمینه ادامه می دهد ولی منافع کشورهای حاشیه خلیج فارس با منافع رژیم صهیونیستی در این زمینه همپوشانی ندارد.
گفتوگوی تلفنی اخیر وزیر خارجه با وزیران امورخارجه کشورهای منطقه از جمله وزیران امور خارجه عراق، کویت، امارات و عمان نشان میدهد که ایران در پیشبرد سیاست همسایگی خود جدی است و در این مدت به توفیقات نسبی نیز در این زمینه رسیده است، توفیقاتی که برای پایدار ماندن آن، ایران راه سختی در پیش رو دارد و در این زمینه ضمن رفع موانع گسترش روابط دوجانبه و تلاش برای ارتقای سطح همکاری های سیاسی و اقتصادی با این کشورها می بایست مراقب کارشکنی ها و تلاش های کشورهای ثالث از جمله آمریکا و رژیم صهیونیستی هم باشد؛ چرا که قطعا منفعت آنها به خصوص منفعت امنیتی اسراییل در افزایش شکاف و ایجاد تعارض در روابط ایران و کشورهای خلیج فارس و دیگر کشورهای منطقه است و در همین ارتباط سیاست ایران هراسی را با جدیت بیشتر دنبال میکنند در این راستا که این تصور و ذهنیت غلط را همچون سال های اخیر در بین برخی از کشورهای منطقه به وجود آورند که دشمن اصلی آنها رژیم صهیونسیتی نیست؛ بلکه ایران است که درصدد است حوزه نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد و امنیت و ساختار حکومتی و جمعیتی کشور های منطقه را تحت تاثیر خود قرار دهد.
در حال حاضر شرایط منطقه ای تا حدود زیادی تغییر کرده است، آمریکا توفیق چندانی در پیشبرد ائتلاف سازی های منطقه ای نداشته است، تنشها در روابط عربستان و قطر فروکش کرده و گسلهای درون شورای همکاری فعلا از فعالیت باز ایستاده است. بی اعتمادی به آمریکا و حمایت های موثر این کشور افزایش یافته است. همهگیری کرونا و پس از آن جنگ اوکراین جهان را با چالش های کم سابقه و نیز با اولویت های جدید در حوزه اقتصاد، امنیت انرژی و غذایی مواجه کرده است. در حوزه منطقه ای نیز کشورهای مهم دیگری از جمله مصر و اردن نیز حضور دارند که به لحاظ جغرافیا از کشورهای حاشیه خلیج فارس محسوب نمی شوند، اما نقش منطقه ای و منافع منطقه ای دارند. بنابراین این گونه بنظر می رسد که منطقه غرب آسیا نیازمند شکلدهی گفتوگوهای جدید چندجانبه به منظور دستیابی به چارچوب های مناسب برای همکاری دسته جمعی با هدف تامین منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی مشترک است که قطعا ایران می تواند در این زمینه نقش مهمی را ایفا کند.
انتهای پیام
نظرات