حسن اوجاقلو در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به اینکه ایران کشوری خشک و نیمهخشک محسوب میشود و میانگین بارش حدود ۲۵۰ میلیمتر در سال بوده، با توجه به اینکه این میزان در سالهای اخیر نیز کمتر شده است، اظهار کرد: با احتساب مساحت کشور و این حجم از بارندگی، سالانه به عدد حدودی ۴۰۰ میلیارد مترمکعب میرسیم؛ در واقع میتوان گفت حدود ۴۳۰ میلیارد مترمکعب حجم آبی است که تولید میشود که از این مقدار ۶۵ تا ۷۰ درصد به طریق تبخیر از دسترس ما خارج و به چرخه هیدرولوژیکی برمیگردد.
وی با بیان اینکه از این ۳۰ درصد باقی مانده بخشی رودخانههای مرزی را ایجاد و در نهایت عددی حدود ۱۰۰ تا ۱۳۰ میلیارد مترمکعب که اصطلاحاً حجم آب تجدیدپذیر برای مصرف قابل استفاده است، افزود: این میزان در واقع حجم آبی است که میتوانیم روی آن برنامهریزی کنیم و حتی مجاز به مصرف کل آن نیستم؛ چراکه بخشی از این مقدار قابل مصرف نیز دوباره به چرخه هیدرولوژیکی از طریق حقآبههای زیستمحیطی، رودخانهها و تالابها باز خواهد گشت.
اوجاقلو با بیان اینکه طبق استانداردهای بینالمللی کشورهایی که حدود ۳۰ درصد یا کمتر از این حجم آب تجدیدپذیرشان استفاده میکنند در وضعیت سبز قرار دارند، اضافه کرد: در کشور ما طبق آمار بیش از ۷۰ درصد از حجم منابع آب تجدیدپذیر مصرف میشود و به اصطلاح ما در یک شرایط فوق بحرانی به لحاظ استفاده بالا از منابع آبی هستیم.
وی با اشاره به اینکه بیلان آب (بودجه آب که تفاوت بین ورودی و خروجی است) در برخی از دشتهای کشور از جمله دشت ابهر و قیدار منفی شده است، ادامه داد: با توجه به اعداد، میتوانیم متوجه شویم علت اصلی بحران کمآبی مربوط به برداشتهای بیش از حد مجاز است.
این محقق با بیان اینکه خود این برداشتها علل متفاوتی اعم از افزایش جمعیت، نیاز به مواد غذایی، استراتژیک بودن شرایط تولید مواد غذایی به خصوص در کشورهای در حال توسعه، عوامل اجتماعی و سیاسی به خصوص اشتغال در حوزه کشاورزی دارد، اظهار کرد: کشاورزی بیش از ۲۰ درصد از اشتغال را در ایران تشکیل داده و از طرفی حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد از منابع آب شیرین ما در اختیار بخش کشاورزی بوده، از این رو بیش از صنعت این آب در کشاورزی مصرف و با توجه به اینکه در کشورهای توسعه یافته حجم مصرفی آب قابل دسترس در کشاورزی کمتر از ۷۰ و در صنعت ۲۰ درصد است؛ با وجود این مسائل به اجبار فشار به سمت منابع آبی و خاکی کشور است.
اوجاقلو با بیان اینکه شاید در محافل عموم تغییر اقلیم سبب کمبود آب باشد اما باید در نظر داشت که تغییر اقلیم فرآیندی است که در سیر زمانی گسترده و پیوسته اتفاق میافتد، افزود: این تغییرات بیشک میتواند یکی از دلایل کاهش بارش و تاثیرگذار بر منابع آبی باشد اما دلیل اصلی نیست؛ چراکه اگر بارش نرمال ۲۵۰ میلیمتر در سالهای پیش را نیز داشته باشیم، باز نمیتوان انتظار داشت شرایط بهتر شود، از این رو توسعه بیرویه برداشت از منابع آبی اصلیترین علل بحران آب است.
وی با تاکید بر اینکه اقلیم نیز در کمبود آب و بارش دخیل بوده اما نه به طور قطعی، بیان کرد: تنها راهکارهای مدیریتی میتواند پاسخگوی کمبود منابع آبی شود. راهکارهای سازهای امروزه جوابگوی مسئله کاهش آب نیست و با توجه به اینکه راهحلهای سازهای اثرگذاری خودشان را دارند اما با توجه به شرایط فعلی و عملکرد گذشته این راهکار جوابگوی کمبود منابع آبی نخواهد بود.
هئیت علمی مهندسی آب دانشگاه زنجان با تاکید بر ارائه راهحلهای مدیریتی برای مصرف آب، اذعان کرد: یکی از این راهکارهای سازهای، توسعه روشهای آبیاری نوین مثل آبیاری تحت فشار بود که از دهه ۷۰ در کشور آغاز و دهه ۸۰ توسعه چشمگیر سیستمهای آبیاری را شاهد بودیم، دولتهای مختلف آمدند و یارانه و سرمایههای کلانی برای احیا و راهاندازی این سیستمها خرج شد اما آیا اثربخشی مطلوبی داشت و ما را به اهداف مورد انتظار رساند، برای پاسخ به این سئوالات باید آمار را بررسی کنیم این مقدار سرمایهای که صرف این تکنولوژی شد، آیا توانست جلوی مصرف آب را بگیرد یا کم کند؟ با نگاه به این شرایط توسعه این سیستمها به هر دلیلی اثربخش نبوده است.
وی با تاکید بر اینکه علم مهندسی آب مخالف توسعه سیستمهای آبیاری نوین یا تحت فشار نیست، اضافه کرد: باید از خودمان سئوال میکردیم که این توسعه صحیح بوده! آیا مطالعات و ارزیابیهای مستمر انجام و نظارتی از عملکرد سیستمها صورت گرفت؟ اگر به پاسخ این سئوالات برسیم بیشک به جواب چرایی بحران آب کم و بیش نزدیک خواهیم شد.
این پژوهشگر حوزه آب با بیان اینکه در شرایط کنونی راهکارهای مدیریتی باید در اولویت باشد، تصریح کرد: راهکارهای سازه میتواند حائز اهمیت باشد اما زمانی که ابتدا راهحلهای مدیریتی را در پیش بگیریم؛ در این مسائل نیازمند یک مطالعه دقیق از راهکارهای سازهای همانند تجهیز و توسعه سیستمهای آبیاری نوین باید میبود ولی تاکید ما حالا این است که مسئله کمبود آب باید تبدیل یک باور و اعتقاد در سطح کلان شود.
وی با اشاره به اینکه مسئله بحران آب در باید سطوح بالای تصمیمگیری قرار گیرد، مطرح کرد: اهمیت مسئله مصرف صحیح آب باید در سطح کلان کشوری به جامعه تبیین شود. تا زمانی که در سطح کلان تصمیمگیریها و اعتقاد به این قضیه مورد توجه نباشد نباید انتظار تحول خاصی را داشت، از این رو اولین کلید اصلی حل این چالش این است که در سطح کشور به قضیه کمبود آب به طور واقعبینانه نگاه شود.
اوجاقلو با تاکید بر حذف و مقابله جدی برداشتهای غیرمجاز و توسعه بیرویه؛ کشت حفاظت و کنترل این مسائل را حائز اهمیت دانست و تشریح کرد: وقتی این دیدگاه و باور مهم شکل بگیرد در عمل نیز شاهد تغییرات خواهیم بود اما دومین نکته قابل توجه انسجام بین سازمانی وزارتخانهها است. سالها است دو وزارتخانه نیرو و جهادکشاورزی همدیگر را متهم ایجاد بحران آب میکنند. به نظر شاید یک سازمان مستقل در این میان میتوانست این بحث را به طور مستقل پیگیری کند؛ چراکه انسجام در دستگاههای دولتی و سازمانیهای ذیربط برای حفاظت، تامین و توزیع آب مهم و ضروری است؛ شاهد بودیم که منابع آب تحت نظارت وزارت نیرو بوده و تحویل آب به طریق وزرات کشاوزی انجام شده، در واقع مصرف عمده آب در کشاورزی است.
وی عامل مهم مدیریت آب را آگاهی مردم دانست و با تاکید بر اهمیت افزایش فرهنگ و مطالعات اجتماعی دقیقتر، ابراز کرد: اگر باور کمبود آب و اهمیت مدیریت آن در سطح کلان به واقعیت بپیونند در سطح مردم نیز این احساس ایجاد میشود که باید در مصرف آب که سرمایه و حق خودشان است به درستی استفاده کنند.
این محقق با بیان اینکه مردم باید باور کنند که آب مال خودشان است و از آن حکومت یا دولتها نیست، اظهار کرد: اگر حس مسئولیت اجتماعی در جامعه بیدار شود مردم خود را در حفاظت و نگهداری همچنین بهرهوری صحیح از منابع آبی سهیم خواهند دانست.
اوجاقلو با تاکید بر ایجاد تشکلهای مردمی، ادامه داد: در بسیاری از کشورها دخالت دولت در بسیاری از امور از جمله مسئله آب در پایینترین حد قرار دارد و مردم، کشاورزان، حقآبهبرها گروه و تشکلاتی ایجاد میکنند تا با نظارت عالیه دولت بهرهبرداری و هدایت آب را در دست گیرند.
این استاد دانشگاه با انتقاد از اینکه جامعه احساس مسئولیت کافی، عاقبتاندیشی در بحث آب را درک و لمس نکرده است، افزود: فرهنگ استفاده صحیح باید تقویت شود تا تغییر تفکر سنتی و این حس مسئولیت را شاهد باشیم؛ گذر از این مرحله نیازمند ایجاد باور استفاده درست از آب در سطح ملی است.
اوجاقلو با تاکید بر اهمیت نظارتها با توجه به اینکه مسئله کمبود منابع آبی شوخی بردار نیست و در برخی از مناطق مرکزی و شرقی شاهد فرونشستها و خطر جدی هستیم، یادآور شد: مماشات یا توصیههای اجرایی دیگر کارساز نیست و در حوزه کشاورزی باید نظارت و کنترل تشدید منظور شود.
این محقق با اشاره به تحویل آب به صورت حجمی به کشاورزان، اذعان کرد: تحویل آب در کشور ما به صورت کنترل شده و هوشمند نیست. طی این سالها کشاورز ما به یک سطح از دانش و آگاهی نسبی رسیده است اگر محدویت منابع آبی را ببیند، قطعاً به دنبال استفاده بهینه از آن نیز خواهد بود.
وی دیگر راهکار مدیریت منابع محدود آبی را کنترل سطح کشت دانست و تشریح کرد: اگر آب به صورت حجمی تحویل داده شود مثل بنزین، به طور فرض به یک هکتار زمین ۵۰۰۰ مترمکعب آب تحویل داده و مدیریت این حجم آب که متناسب با سطح کشت و نوع محصول است به کشاورزان بسپاریم شاهد تحولات شگرف خواهیم بود؛ اگر چه باید تمهیداتی از نظر ارزشافزوده محصولات کشت شده و بازار متناسب برای کشاورزان نیز در نظر گرفته شود، تنها در این حالت شاهد مشارکت بهرهبرداران و تناسب محصول با مساحت زیر کشت خواهیم بود.
اوجاقلو ادامه داد: در بسیاری از کشورها استفاده از منابع آبی به خصوص کشاورزی تا یک حد مجاز و رایگان است؛ اگر کشاورز به درک این مسئله برسد که منابع آبی محدود و ملزم به استفاده صحیح است، خواهیم دید کشاورز با استفاده از علم و مشارکت با کارشناسان کشاورزی، بهرهوری خود را افزایش میدهد.
این مدرس دانشگاه، تجمیع منابع آب را راهحل دیگری بیان کرد و ادامه داد: در دهه پنجاه ۴۰ هزار حلقه چاه در سطح کشور حفر کرده بودیم اما حالا بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار حلقه چاه شمارش شده است که این قضیه علاوه بر بحران کمبود آب، خاک نیز را متاثر قرار میدهد و تنها راهکاری که میشود ارائه داد تجمیع این چاهها و منابعی آب است؛ به طور مثال در یک منطقه میشود به جای حفر ۱۰۰ چاه ۵ چاه با ایستگاه پمپاژ ایجاد کنیم که متولی این ایستگاهها آب منطقهای باشد و کنترل استفاده اینها به دست همان تشکلهایی که کشاورزان را به مصرف درست و به اندازه هدایت میکنند یعنی برحسب مساحت زیر کشت مزراع و نوع محصول، بهرهبرداران مجاز به استفاده مشخص باشند.
وی با تاکید بر اینکه درصورتی که باور مدیریت بهینه آب و کمبود منابع به جامعه تفهیم شود مردم حس مشارکت بالایی خواهند داشت و بهتر از دولت اقدام برای حفاظت از آب اقدام خواهند کرد، یادآور شد: بررسیها نشاگر این بوده که بهرهوری در جاهایی که منابع آبی مشترک است به طور نسبی بهتر از مناطقی بوده که چاههای شخصی وجود دارد.
این پژوهشکر حوزه آب، کنترل سطح کشت، بهینهسازی الگوی کشت با محوریت قرار دادن محصولات استراتژیک را از وظایف جهاد کشاورزی برشمرد و ادامه داد: تصوری از مصرف آب زیاد محصول هندوانه در اذعان عمومی ایجاد شده که لازم است بدانید هندوانه در لیست مصارف آبی محصولات مرکز تحقیقات در رده بالایی قرار ندارد. اگر یک هکتار گندم به طور میانگین ۵۰۰۰ مترمکعب آب مصرف کند هندوانه هم در این سطح در بیشترین حالت ۷۰۰۰ مترمکعب آب مصرف که تفاوت بسیار فاحش نیست. با توجه به اینکه دوره کشت هندوانه هم محدودیتهایی دارد؛ اگرچه شاید مزراعی پر مصرف را ببینیم اما مشکل بحران آب منحصر به یک کشت خاص یا منطقه خاص نیست.
وی با بیان اینکه باید متمرکز این مسئله باشیم که سطح زیر کشت کدام محصول آبی مدنظر بالا است، خاطرنشان کرد: ما مازاد تولید در گوجهفرنگی یا هندوانه داریم اما این دو محصول عامل اصلی این بحران نیستند، در ابتدا باید محصول پر آببر و سطح زیر کشت آن مشخص شود؛ باید با استفاده از دانش به سمت کشتهایی با نیاز آبی کم، ارقام مقاوم به خشکی و کم آبی برویم، با اولویت قرار دادن محصولات استراتژیک به جای توسعه مزارع به سمت بهرهوری کشت را بالا برده باآگاهی به اینکه مدیریت منابع حاصلخیزی، تغذیه، مکانیزه و مبارزه با آفات هر کدام در جایگاه خود میتواند در این بهرهوری و کاهش استفاده از منابع آبی مهم باشد و این مسئله نیازمند اعتقاد و عزم جدی در صحنه عمل است چالشهای پیشرو ما بسیار زیاد است ولی باید ارزش آب را قابل درک برای جامعه کنیم.
انتهای پیام
نظرات