به گزارش ایسنا، پلاسکو زنگ خطری بود که البته کسی را بیدار نکرد تا ساختمان هایی که شبیه بمب های ساعتی شده اند، در گوشه و کنار کشور به ترتیب آماده انفجار شوند. همان شش سال پیش که پلاسکو آتش گرفت و فروریخت، دستورهای مختلف رسید که به ساختمان های ناایمن رسیدگی شود اما داغ پلاسکو که سرد شد، این دستورها هم به بایگانی رفت تا نوبت متروپل رسید و آبادان و ایران در غم جانکاه دیگری فرو رفت. اما پلاسکو و متروپل آخرین ساختمان های ناایمن کشور نیستند. آتش نشانی اعلام کرده است که فقط در تهران۳۵۰۰ ساختمان ناایمن و ۱۲۹ ساختمان «بحرانی» شناسایی کرده است ولی چه اقدامی برای ایمن سازی آنها انجام شده است؟ هیچ. چند ساختمان ناایمن در کل کشور وجود دارد؟ نمی دانیم. اما می دانیم شش سال زمان لازم بود که این بمب های ساعتی خنثی شوند. حالا آتش نشانی می گوید حتما اسامی این ۱۲۹ ساختمان را منتشر می کند.
اظهارات دادستان کل کشور درباره رسیدگی به ساختمان های ناایمن تکان دهنده بود. حجت الاسلام و المسلمین منتظری دادستان کل کشور در پاسخ به این پرسش که چرا تاکنون به وضعیت ساختمان های ناایمن رسیدگی نشده است؟ گفت:«متاسفانه هر جا که رفتیم بخشهای مختلف به نحوی دنبال مقصر هستند که تقصیر را به گردن دیگری بیندازند اما این امری است که وابسته به چند دستگاه است. دستگاهها باید با هم تعامل و همکاری و هماهنگی داشته باشند و در آنجایی که به وظایفشان عمل کنند هر جا دیدند که جرمی واقع شده این جرم را به دستگاه قضایی اعلام کنند.»
معنای گفته های دادستان این است که اگر دستگاه ها همکاری می کردند شاید فاجعه متروپل رخ نداده بود و اگر باز هم دستگاه ها همکاری نکنند احتمال بروز فاجعه دیگری وجود دارد. البته میزان سود شخصی برخی مسئولان و فساد احتمالی شکل گرفته در مورد متروپل هم باید در دادگاه مشخص شود اما پرسش اصلی این است که چرا بعد شش سال از حادثه پلاسکو، به ساختمان های ناایمن رسیدگی نشد؟ چرا تن مسئولان با فروریختن پلاسکو نلرزید؟ چرا این مساله که به طور مستقیم با جان مردم در ارتباط است، در اولویت رسیدگی قرار نگرفت؟ اصلا مشخص است در کل کشور چند ساختمان شبیه پلاسکو یا متروپل وجود دارد؟ چرا این هماهنگی که دادستان می گوید، در میان دستگاه ها وجود ندارد؟ مگر مهم تر از جان مردم هم داریم؟
رئیس جمهور در جلسه هیات دولت به وزرای کشور و راه و شهرسازی دستور داد با فوریت سازههای ناایمن را در سطح کشور شناسایی و صاحبان آنها را مکلف به مقاومسازی این سازهها کنند. وزیر کشور هم در بخشنامهای خطاب به استانداران سراسر کشور، بر لزوم رعایت مقررات ملی ساختمان، ضوابط شهرسازی، ایمنی و اصول فنی و کنترل ساخت و سازها تاکید کرد و از آنها خواسته است که با استفاده از ظرفیت های قانونی، ضمن برخورد با تخلفات ساختمانی، از بهره برداری ساختمان های ناایمن جلوگیری کنند.محمدرضا رضایی کوچی رییس کمیسیون عمران مجلس اعلام کرده است که «ما گزارشی از نحوه امدادرسانی دستگاهها و اشخاص و دستگاههایی که در خصوص بروز این سانحه متخلف شناخته شده و قصوری داشتهاند را تهیه کرده و دو هفته آینده در صحن مجلس قرائت خواهیم کرد؛ همچنین افراد متخلف را هم به مردم و هم به دستگاه قضایی معرفی خواهیم کرد.»
اگر چه معرفی این افراد ضروری است اما باید رویهها اصلاح شود. امروز آبادان عزادار است، همانطور که تهران در عزای آتش نشانانش نشست اما اگر قرار است این عزاداری ها تمام شود، باید رویه مدیرت بحران در کشور تغییر کند. وقتی مشکلی شناسایی شده است، همه دستگاه ها برای حل آن کنار هم قرار بگیرند نه اینکه وقتی فاجعه رخ داد همه از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند. البته داستان این دستگاه ها قصه پر غصه ای است. وقتی نگاه سیستمی وجود ندارد، هر دستگاهی راه خود را رفته و اولویتش با دستگاه دیگری متفاوت می شود و اگر حرکتی هم آغاز می شود، ناتمام می ماند چه بسا دستگاه ها اقدامات یکدیگر را خنثی کنند. در همین موضوع ساختمان های ناایمن، آتش نشانی ساختمان های ناایمن در تهران را شناسایی کرده است اما قدمی برای تکمیل اقدام آتش نشانی برداشته نشده است. دوباره اظهارات دادستان کل کشور را مرور کنیم. منتظری در پاسخ به این سوال که الان چرا این اتفاق(شناسایی و مقاوم سازی ساختمان های ناایمن) رخ نمی دهد؟ گفت: «نخواستند. چه کار کنیم؟ وقتی دستگاه ها به وظایف و تکالیف خودشان عمل نمی کنند، ما چه کار کنیم؟ »
از کنار این اظهارات دادستان نباید به راحتی گذشت. این اظهارات آسیب های شیوه مدیریتی فعلی بحران در کشور را با زبانی ساده بیان کرده است. جملات کلیدی دادستان بیانگر این آسیب هاست. آن ها را مرور کنیم: «دستگاه قضایی که این وظیفه را ندارد»، «باید همه به وظیفه خودشان عمل کنند» «بخش های مختلف به نحوی دنبال مقصر هستند که تقصیر را به گردن دیگری بیندازند»،«ما چه کار کنیم؟»،«از آقایانی که مسئول هستند سوال کنید»
به هر حال جان مردم فدای بی مسئولیتی، ندانم کاری، تخلف، طمع و فساد شد. در کنار معرفی و مجازات مقصران فاجعه متروپل، باید سیستم مدیریت بحران در کشور اصلاح شود تا دیگر مسئولی پس از بروز فاجعه این پرسش را مطرح نکند که «ما چه کار کنیم؟». مسئولیت هر دستگاه و مسئول باید از قبل مشخص باشد تا وزارت کشور، وزارت راه و شهرسازی، دادستانی، شهرداری ها ، سازمان نظام مهندسی و آتش نشانی در قالب یک سیستم یکپارچه بدانند که «باید چه کنند» تا از بروز فاجعه جلوگیری شود.
انتهای پیام
نظرات