شب شعر زیارت سرخ به یاد طلبههای شهید حرم مطهر رضوی، حجج اسلام محمد اصلانی و محمدصادق دارایی سعات ۱۶ امروز، ۳۰ فروردین ماه، با حضور شاعران آئینی برجسته مشهد در سالن همایشها و نمایشگاههای آستان قدس رضوی واقع در پارکینگ شماره یک حرم مطهر برگزار میشود.
در این شب شعر که به همت موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی و سازمان علمی فرهنگی آستان قدس رضوی برگزار میشود، شاعرانی چون حجتالاسلام سید حسن مبارز، سید فضلالله قدسی، سید روحالله موید، حجتالاسلام سید ابوالفضل مبارز، سید رضا یعقوبی آل و حجتالاسلام سید حسین سیدی به شعرخوانی در رابطه با طلبههای شهید حرم رضوی، محکومیت تکفیریها و حفظ وحدت بین مردم ایران و افغانستان خواهند پرداخت.
حجتالاسلام سید حسن مبارز شعری که در این شب شعر قرائت خواهد کرد را در اختیار ایسنا قرار داده و نوشته است:
این شعر خطاب به جیرهخواران آمریکا و انگلیس سروده شده که هدفشان ایجاد تفرقه بین مردم افغانستان و ایران است.
به خموشانِ فرومایۀ تاریکنهاد
به تباهانِ همآغوشیِ با زوزۀ باد
به شبِ سرزده در خانه، به بیداد، به داد
به تماشای غمِ غمزدگان با دل شاد
چه بگوییم که این جادۀ بیراه شده
با خیالاتِ خوشِ فاصله همراه شده
جیره خوارانِ شکمباره شمایید نه ما
این شمایید که در بند هوایید نه ما
بر سر سفرۀ بیگانه گدایید نه ما
این شمایید که به باید به خود آیید نه ما
مگر این شعر بر این درد قراری باشد
در زمستان نیاسوده بهاری باشد
ساده میگویم، میگویم اجیرید شما
میگویم که از این شرم بمیرید شما
راه دارید؟ ندارید، اسیرید شما
از شما خیر ندیدیم کویرید شما
نگذارید بگوییم که آغاز شود
نگذارید سر صحبتمان باز شود
کور باد آنکه نگه سوی اجانب دارد
آنکه از کیسهی روباه مواجب دارد
کور باد آنکه چنین یار و مصاحب دارد
خوردن از سفرهی بیگانه عواقب دارد
هان برادر نفروشید یهودا نشوید
باز گردید به خود باز که رسوا نشوید
ما دو رودیم که یک راه به دریا داریم
دو صداییم که در حنجرهای جا داریم
دو برادر که هوای دل هم را داریم
چشم امّید به آرامش فردا داریم
ما دو همسایۀ هم، حامیِ هم، بیداریم
حرمت شادیِ هم، حرمتِ غم را داریم
گرچه امروز دو نیمایم و دو عنوان هستیم
ما دو جسمیم ولی یک دل و یک جان هستیم
ما همان بلخ و بخارا و خراسان هستیم
همگی روی به یک قبله مسلمان هستیم
سرنوشتی که یکی هست، جدا بی معناست
ما یکی بوده و هستیم، دوتا بی معناست
ما شهیدان به خونخفتۀ باور هستیم
همه در کشتی تاریخ، شناور هستیم
چشمتان کور که ما نخل تناور هستیم
چه بخواهید و نخواهید، برادر هستیم
جزءِ لاینفکِ از جان و جهانم هستند
خوب یا بد همه هم کیش و زبانم هستند
ما یکی بوده و هستیم - خدا آگاه است -
چشم ما در شب تاریک به سوی ماه است
روزهای خوش تاریخیِمان در راه است
با تو ای عشق، جهان منظرهای دلخواه است
«خلوتی کو که خیالات تو آنجا ببرم
دیده بر بندم و دل را به تماشا ببرم»
انتهای پیام
نظرات