یک پژوهشگر ادبی و حوزه سینما و عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی فارس، یکشنبه ۲۸ فروردین در نشست "هنر انقلاب؛ دیروز،امروز،فردا" با بیان اینکه انقلاب از نگاهی به معنی دگرگونی ارزشهای قدیمی و جایگزینی ارزشهای جدید، معنا میشود، انقلاب اسلامی ایران را تنها یک انقلاب سیاسی ندانست و گفت: با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، همه نهادهای فرهنگی، هنری و اجتماعی هم متحول شد و سینما هم از این تغییر و تحول بنیادین بی نصیب نماند.
سید محمد برفر، انقلاب اسلامی ایران را آخرین انقلاب کلاسیک جهان ارزیابی کرد که زمینه ساز تحول فکری در بسیاری از حوزه های فرهنگی و اجتماعی شد.
برفر که با موضوع سینما و انقلاب اسلامی در این نشست سخن می گفت تفکر برخی از انقلابیون را حذف سینما در سال های اول انقلاب می دانست که سرانجام با موضع گیری امام راحل ختم به خیر شد چرا که دفاع امام از فیلم گاو مهرجویی آغاز راهی شد که به تعبیر امام پایان دادن به فحشا در سینما بود نه خود سینما.
این پژوهشگر حوزه سینما به بررسی پیشینه سینمای ایران در قبل از انقلاب پرداخت و گفت: دو فیلم سیاوش در تخت جمشید فریدون رهنما و گاو داریوش مهرجویی که زمینه ای فلسفی داشت،تفکری شکل دادند که سینمای معنا گرا را دنبال کرد.
وی تشکیل حوزه اندیشه و هنر اسلامی را سرآغازی برای تشکیل سینمایی همسو با آرمان های انقلاب دانست و گفت: محسن مخملباف شاخص ترین چهره این جریان بود.او ابتدا فیلمنامه توجیه را نوشت که منوچهر حقانی پرست آن را کارگردانی می کند اما بعدها خودش فیلم می سازد و با ساخت فیلم توبه نصوح سعی دارد که به هنر اسلامی نزدیک شود.اکرچه آثار اولیه مخملباف آثار ضعیفی است اما او در بایکوت به لحاط تکنیکی متحول می شود و در ادامه نیز با ساخت آثاری چون عروسی خوبان و بایسیکل ران تلاش دارد اندیشه اسلامی را با فرم و محتوای بهتری در سینما عرضه کند.
برفر استفاده از مدیوم سینما در دهه اول انقلاب را توسط متولیان فرهنگی با آزمون و خطا توصیف کرد و گفت: دست اندرکاران فرهنگی انقلاب سرانجام قانع می شوند که برای تبیین آرمان های انقلاب سینما ظرفیت خوبی است که در این مسبر دچار آزمون و خطا می شوند و از ساخت فیلم پُرهزینه سفیر فریبرز صالح در زمان خود به ساخت فیلم روز واقعه با فیلمنامه بسیار خوب بهرام بیضایی می رسند.
این منتقد فیلم و سینما ظهور کارگردان هایی چون رسول ملاقلی پور و ابراهیم حاتمی کیا را به عنوان مولودان سینمای انقلاب باعث رشد ساخت آثار انقلابی با محتوای اسلامی در سینما دانست و گفت : در دهه شصت تا اواسط دهه هفتاد آثار بسیار خوبی در جهت اهداف متعالی انقلاب در سینما ساخته می شود اما پس از دوم خرداد ۷۶ و آزادی نسبی که در حوزه سینما به وجود آمد متاسفانه سینما گران نتوانستند از این آزادی در جهت آرمان های انقلاب حرکت کنند بلکه دنبال مسائل غریزی رفتند!
انقلاب بخشی از فرهنگ پایداری و مقاومت
معاون حوزه هنری استان فارس نیز در بخشی از این نشست، ضمن بیان اینکه انقلاب به عنوان یک پدیده سیاسی اجتماعی، بخشی از یک موضوع کلی تر با عنوان «فرهنگ پایداری و مقاومت» است، هنر و ادبیات پایداری را مفهومی گسترده دانست که می تواند سطح و شکل های مختلفی داشته باشد، از انقلاب علیه استبداد داخلی گرفته تا جنگ و دفاع در مقابل دشمن خارجی.
عبدالرضا قیصری پایداری در مقابل وسوسه های نفس و یا مظاهر طبیعت را نیز ذیل ادبیات پایداری تعریف و خاطرنشان کرد: همه آثاری که در زمان مبارزات و پس از پیروزی انقلاب و متاثر از رویداد تولید شده اند را می توان در دایره هنر و انقلاب اسلامی دسته بندی کرد.
وی با بیان اینکه الگوی ادبیات مبارزه عموما از ادبیات سوسیالیستی گرفته می شد گفت:ادبیات داستانی سوسیالیستی پیش از انقلاب وجود داشت و کارهای جدی هم علیه رژیم وقت می نوشتند اما طبیعی است که با نگاه اسلامی نبود اما با ورود نویسندگانی که همسو با اعتقادات انقلاب بودند،نوع خاص ادبیات انقلاب اسلامی شکل گرفت که در شعر موسوی گرمارودی و خانم طاهره صفارزاده را می توان مثال زد.
این شاعر ونویسنده معتقد است امروز در حوزه ادبیات داستانی انقلاب پیشرفت خوبی داشته ایم و توانسته ایم آثاری با اصول و تکنیک های لازم در این زمینه ارائه بدهیم که می توان از امیرحسین فردی،میرشکاک،مصطفی مستور،مرتضی سرهنگی،سید مهدی شجاعی،احمد دهقان،علی موذنی،اکبر صحرایی،حبیب احمد زاده و چند نفر دیگر به صورت شاخص یاد کرد و به تعبیر رهبر معظم انقلاب کشور ما را از بخشی ادبیات وارداتی بی نیاز کرد.
وی در عین حال گفت: ادبیات انقلاب در قیاس با ادبیات دنیا هنوز فاصله دارد و بر اساس فرموده رهبر معظم انقلاب اگر می خواهیم انقلاب را معرفی کنیم،نیازمند آثار درخشانی در آن حوزه هستیم.
به باور این شاعر اگر ما بر سر سفره فرهنگ و تمدن بشری یک چیزی را بخواهیم ارائه کنیم، ارائه ادبیات عرفانی است که عمدتا در شعر نهفته است. لذا ما برای آینده نیازمند توسعه در حوزه نوشتاری هستیم .
قیصری اضافه کرد: شعر در پیش از انقلاب راه محض ادبی خود را پیش گرفته بود اما با وقوع انقلاب به ظرفیت های مخاطب پسند خودش برگشت و شاعر توانست با این روش فضای حماسی به وجود آورد اما پس از مدتی آن حماسه جای خود را به تعقل داد.
این شاعر همچنین شعر اعتراض و خود اتهامی را محصول انقلاب اسلامی دانست که به عنوان مثال در بسیاری از آثاری از این دست شاعر از خودش گلایه می کند که از شهدا و آرمان آنها جا مانده است.
هنر ایران قابل پیش بینی نیست
یک کارشناس ارشد نقاشی نیز در بخشی از این نشست، وضعیت هنر ایران را از دوره قاجار به بعد متاثر از هنر غرب دانست و اضافه کرد: این تاثیر با ظهور هنر مدرن در اروپا با مرکزیت پاریس شدت گرفت و سفر برخی به اروپا منجر به ورود برداشتی سطحی از مدرنیته شد.
محمدجواد زارع مهذبیه، گفت: پس از این دوران و در دهه ٤٠ حضور تعدادی از هنرمندان در دانشگاه های هنر پاریس تا حدودی وضعیت را بهتر کرد چرا که فهم بهتری از مدرنیته و جنبش های هنری به واسطه حضور بلند مدت تر اتفاق افتاد و تاثیرات مثبتی در روند هنر معاصر ایران گذاشت که جریان سقاخانه را می توان از تاثیرات این دوره دانست.
به گفته این کاریکاتوریست، هنر نوگرا با رویکرد روشنفکری قبل از انقلاب محل بحث و درگیری بین هنرمندان بود گالری های شمال تهران با میدان دادن به این نگرش و طرد هنرمندان دیگر وضعیت نامناسبی را رقم زده بود و با شروع انقلاب و تحولات آن، هنر نوگرا نیز به طور کامل به حاشیه رفت.
زارع مهذبیه در ادامه گفت: توجه به اتفاقات و موضوعات انقلاب نگاه جامعه را به خود خیره کرده بود در همچین فضایی برخی از هنرمندان نوگرا مهاجرت کردند و برخی نقاشی را کنار گذاشتند و برخی دیگر به جریان هنر انقلاب پیوستند.
به اعتقاد وی؛ هنر انقلاب تقریبا تا اواسط دهه ٧٠ جریان غالب هنری ایران بود و پس از آن جای خود را به گرایش های هنری همراه با هنر غرب داد.
این کارشناس ارشد نقاشی افزود: در دهه هفتاد اتفاق ویژه دیگری هم افتاد سال ها هنر معاصر ایران در پی ایجاد هویت در هنر بود و این اتفاق در دهه ٧٠ شکل گرفت .هنری برگرفته از هویت ایرانی با شیوه بیان متناسب با فضای هنری جهان موفق به شکل گیری هویت در هنر ایران شد که همچنان به آفرینش های خود ادامه می دهد.
زارعمهذبیه با بیان اینکه فردای هنر ایران را به سادگی نمی توان پیش بینی کرد، گفت: وضعیت قابل مشاهده این روزهای ایران نوید خلق آثاری چشمگیر با تکیه بر فرهنگ و تمدن ایران می دهد.
این هنرمند همچنین با بیان اینکه فضای هنری انقلاب اسلامی تا حدودی تاثیر گرفته از انقلاب های کمونیستی بود، گفت: مثلا در حوزه نقاشی مشت گره کرده و کشاورزان متاثر از آن فضا بود اما چون شعار انقلاب اسلامی نه شرقی نه غربی بود، همزمان از کمونیست ها نیز اعلام انزجار کردیم هرچند که شاید برخی آثار به لحاظ فرم شبیه آثار انقلاب های کمونیستی بود. اما به هر حال با وقوع انقلاب مباحثی چون ایثار، شهادت طلبی و مستضعفین مطرح می شود که باورهای اسلامی را در خود داشت. در حوزه گرافیک پوستر به کمک مردم می آید و محتوای انقلاب تمام هنرمندان را به خود جلب کرده بود.
زارعمهذبیه در بخشی از سخنان خود ارائه تندیس و یا مجسمه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را نشان دهنده هنر انقلابی ندانست و گفت: پوسته را می گیریم محتوا را رها می کنیم! هنرمندان تجسمی باید فرم را در خدمت ترویج و نگرش حاج قاسم سلیمانی به خدمت گیرند که در نهایت باعث بلوغ و رشد فکری جامعه شود.
این کاریکاتوریست همچنین گفت: بعد از انقلاب و از جانب هنرمندان انقلابی در حوزه کاریکاتور فعالیت های گسترده ای صورت گرفت و همیشه جزو ۵ کشور این حوزه در دنیا بوده ایم.از جمله در مفاهیمی چون بشر دوستی،تروریسم،ترویج انسان دوستی،مبارزه با سرمایه داری،ترویج صلح و مراقبت از محیط زیست و در بحث پرتره نیز کاریکاتوریست های خوبی توانستیم پرورش دهیم.
انتهای پیام
نظرات