فرزاد قائمی در گفتوگو با ایسنا به مناسبت بزرگداشت عطار نیشابوری، در رابطه با ویژگیهایی که عطار را از دیگر شاعران کهن متمایز کرده، اظهار کرد: نخستین ویژگی عطار که او را از شاعران سده دور جدا میکند، بیتعلقی او به دربار و نظامهای سیاسی معاصر اوست. تقریبا اکثر شاعران کلاسیک فارسی، یا کلیت اشعار و یا بخش عمدهای از اشعارشان در نسبت با دربار سروده شده؛ یا قصاید مدحی دارند که در مدح ممدوحان سروده شده، یا حداقل کتابها و منظومههایی را به نام ممدوحان صاحب قدرت منتشر کردهاند. یا اینکه مشابه مکاتباتی که مولانا با صاحبان قدرت عصر سلجوقیان داشته، با اهل قدرت مناسباتی داشتهاند، اما عطار در شغل پزشکی و داروشناسی فعالیت داشته و با وجود اینکه در دوران اوج عظمت نیشابور عصر سلجوقی میزیسته به هیچکدام از دربارها پا نگذاشته، هیچ کتابی را به نام ممدوحی منتشر نکرده و هیچ شعری را به نام صاحب مقامی تخلص نکرده و چنانکه خود نیز بارها در آثارش اشاره کرده با شاعران دیگر از این حیث متفاوت است.
وی افزود: وجه دیگری که در شعر عطار بسیار برجسته است ایجاد در قصهگویی است. در مجموع مثنویهای عطار هزاران حکایت و داستان وجود دارد که در حداکثر ایجاد سروده شده و از این حیث شاید فقط بتوان عطار را با سعدی مقایسه کرد. نکته دیگری که عطار را از دیگر شاعران متمایز میکند، توانایی تاثیرگذاری بر مخاطب عام است. از این حیث وقتی عطار را با مولانا مقایسه میکنیم، حتی حکایات مشابه آنها در زبان عطار بسیار سادهتر بیان شده که این سادگی در عین تاویلپذیری و ظرفیت بالای معنایی، شعر عطار را از دیگر شاعران ادبیات تمثیلی و تعلیمی ممتاز میکند.
این استاد زبان و ادبیات فارسی در رابطه با وجوه کمتر شناختهشده آثار عطار بیان کرد: آثار عطار را میتوان به چهار بخش تقسیم کرد که مهمترین بخش آثارش مثنویهای اوست. از میان این مثنویها بیشتر منطقالطیر و تا حدی اسرارنامه شناخته شده و دو مثنوی دیگر او یعنی الهینامه و مصیبتنامه کمتر مورد توجه قرار گرفته، درحالیکه ظرفیت بسیار زیادی برای تاثیرگذاری بر مخاطب دارد. بخش دوم آثار عطار غزلیات، قصاید و رباعیات اوست که در دیوان او قرار گرفته و این آثار نیز از مثنویهای او کمتر شناخته شده است.
قائمی ادامه داد: بخش سوم آثار عطار مجموعه رباعیاتی موسوم به مختارنامه که به عطار منسوب است وجود دارد اما سبکی از رباعیاتی را در میان اشعار میبینیم که به آثار شاعر همشهری او، یعنی خیام شباهت دارد. اگرچه مضامینی در رباعیات عطار وجود دارد که در رباعیات خیام یا منسوب به او بیسابقه یا کمسابقه است.
وی خاطرنشان کرد: بخش چهارم آثار عطار نیز مربوط به تذکره منثور تذکرةالاولیاء است که اگرچه شناخته شده است اما یک ویژگی کمتر شناخته شده این اثر، گرایشی است که عطار به اهلبیت(ع) دارد. عطار نیشابوری هم در تذکرةالاولیاء از حضرت علی(ع) و دیگر اهلبیت(ع) در مقام سالکان کامل یاد میکند و هم اشعار بسیاری در فضیلت حضرت علی و حسنین(ع) سروده که این اشعار در دیوان، منطقالطیر، الهینامه، اسرارنامه و مصیبتنامه به صورت فراوان آمده است.
این استاد زبان و ادبیات فارسی اضافه کرد: این بخش از اشعار عطار و گرایش و ارادت او به اهلبیت(ع)، با وجود تعلقش به اهلسنت زمینهای در اندیشه و آثار او به وجود آورده که مورد توجه و تتبع پژوهشگران قرار نگرفته است. برخی پژوهشگران مانند رسول جعفریان عطار را در شمار بخشی از شاعران اهل تسنن یاد میکند که از آنها به عنوان تسنن دوازده امامی یاد میکنند. این تعبیر نشان میدهد که عطار سرسلسله شاعران و اندیشمندانی است که زمینه را برای گسترش تشیع در قرنهای بعد فراهم کرده است.
صحت قتل عطار به دست مغولان مورد تردید است
قائمی در رابطه با نحوه درگذشت عطار نیشابوری عنوان کرد: درباره درگذشت عطار در منابع دو روایت وجود دارد. برخی روایات فوت او را در حین قتلعام نیشابور در حمله مغول در سال ۶۱۸ هجری قمری ذکر میکند، اما روایت دوم که بر مبنای موجود قابل تاملتر است، اینگونه ذکر میکند که عطار ۱۰ پس از قتلعام نیشابور چشم از حیات بسته است. درباره کشته شدن او به دست مغولان افسانههای بسیاری در میان مردم وجود دارد که صحت آنها مورد تردید است.
وی در پاسخ به اینکه چرا اشعار عطار نسبت به شاعران دیگر مانند حافظ، سعدی، مولانا و فردوسی در میان مردم مورد توجه و خوانش قرار نمیگیرد، تصریح کرد: با اینکه عطار نیشابوری از شاعران شناختهشده زبان و ادب فارسی در سطح جهان است و منطقالطیر او به اغلب زبانهای دنیا ترجمه شده است، در مقایسه با شاعرانی مانند حافظ، سعدی، فردوسی و مولانا در بین عام و خاص اقبال کمتری دارد. این اقبال کمتر به دو دلیل است که یکی از آنها مضامین شعر اوست که این تفاوت در قیاس با شعر فردوسی، حافظ و سعدی به روشنی مشخص است. داستانهای حماسی و پهلوانی شاهنامه، حکمت عام و مسائل اجتماعی سعدی و تغزل و نقدهای اجتماعی حافظ با مضامین تمثیلی و تعلیمی عرفانی عطار متفاوت است و برای درک ظرایف شعر عرفانی نیاز به دانستن مقدماتی است که بدون تلقین این مقدمات، دریافت رموز شعر به شکل کامل میسر نخواهد بود.
این استاد زبان و ادبیات فارسی افزود: دلیل دیگر زبان و سبک اشعار عطار است که با توجه به تعلق شعر او به دوران اوج شعر فارسی در قرن ششم، در این عصر زبان شعر با پیچیدگیهایی کنایی و استعاری و تلفیق اصطلاحات علمی به حدی از پیچش معنایی رسیده که برای مخاطب با دانش عمومی به طور کامل امکانپذیر نیست که در مقایسه با زبان سهل و ممتنع سعدی، زبان تصویری و دلچسب حافظ و سبک حماسی و نمایشی شاهنامه دانش بیشتری برای دریافت معنا و ظرایف هنری و فکری نیاز دارد. البته که وجود سنتهایی مانند نقالی، شاهنامهخوانی و حافظخوانی و تدریس گلستان سعدی در مکاتب، یکی از زمینههای رواج بیشتر آثار حافظ، سعدی و فردوسی بوده است.
قائمی با اشاره به ظرفیت استفاده از آثار عطار نیشابوری در قالب آثار نمایشی و سینمایی بیان کرد: در آثار عطار ظرفیتی وجود دارد که بازآفرینی آنها در هنر مدرن از نیازهای فرهنگ و ادبیات ما در عصر جدید است. اگرچه در سالهای اخیر اقتباسهایی در قالب نمایش از داستانهای عطار انجام شده اما داستانهای متعدد مثنویهای عطار بیش از این در قالب هنر و رسانه امروز را دارد. لذا ضرورت دارد تا نخبگان، پژوهشگران و هنرمندان عطار را بیشتر بشناسند و ظرایف فکری و چهره زیبا و رحمانی دین را که از طریق اشعار عارفانه عطار قابل درک است برای مخاطبان ترسیم کنند.
انتهای پیام
نظرات