به گزارش ایسنا، روزنامه رای الیوم در تحلیلی به قلم عبدالباری عطوان، نویسنده سرشناس جهان عرب و سردبیر این روزنامه نوشت: هدف و اهمیت شورای ریاستی یمن که عبدربه منصور هادی، رئیس جمهور برکنار شده یمن روز پنجشنبه تشکیل آن را اعلام کرد در متحد و یکپارچه کردن بیشتر اقشار قبیله ای، جغرافیایی و سیاسی یمن نهفته است، این امر باعث می‌شود که تقریبا تمام اقشار یمنی در یک جبهه واحد در مقابل انصارالله بایستند و به این نهاد سیاسی جدید مشروعیت داده شود؛ نهادی که عربستان و امارات به میزان سه میلیارد دلار از آن حمایت کرده‌اند.

در این تحلیل آمده است: چه بسا محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان که با این اقدام "هوشمندانه" همه را غافلگیر کرد، از بار سنگین منصور هادی و معاون قدرتمند وی ژنرال علی محسن الاحمر رهایی یافت اما باز هم دو چالش اصلی در برابر این شورای ریاستی باقی می ماند؛ یکی اتحاد و تداوم همبستگی میان اعضای آن و کنار گذاشتن بلندپروازها برای رسیدن به قدرت و دیگری که چالش مهم‌تری است موافقت جنبش انصارالله و دولت آن در صنعا در به رسمیت شناختن این نهاد جدید و در نهایت مذاکره با آن است.

در این گزارش آمده است: این شورای ریاستی که حامیان سعودی و اماراتی به صورت توافقی دکتر رشاد العلیمی را به عنوان رئیس آن انتخاب کردند متشکل از ۸ عضو است که چهارتای آن ها از شمال و چهارتای دیگر از جنوب هستند و وجه اشتراک آن‌ها داشتن پیشینه نظامی و امنیتی و اتخاذ مواضع بر علیه انصارالله یمن است. ترکیبی سیاسی، جغرافیایی و قبیله ای که جدایی طلبان، اسلام گرایان، قبایل، سکولارها، شیوخ قبایل و رهبران شبه نظامی را شامل می شود و تنها وجه اشتراک آن ها دشمنی با جنبش انصارالله و نپذیرفتن همزیستی با آن‌ها و یا نرفتن زیر بار رهبری آن ها به عنوان قوی‌ترین طرف در یمن است.

نویسنده آورده است: اظهارات اخیر عبدربه منصور هادی در برابر دوربین ها و خواندن بیانیه عزل و برکناری وی و همچنین اعلان تاسیس شورای ریاستی جدید و واگذاری بدون بازگشت تمام اختیارات، ما را به یاد موضع سعد الحریری، نخست وزیر پیشین لبنان می اندازد، زمانی که بیانیه استعفای خود از حکومت و اقامت اجباری را با اکراه و تحقیرآمیز قرائت کرد و اگر واسطه گری امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه نبود با الگو برداری از کسانی که وارد هتل ریتز کارلتون شده‌اند و اغلب آن ها شاهزادگان ارشد بودند، تا به امروز تحت اقامت اجباری بود.

در بخش دیگری از این تحلیل آمده است: مشروعیت بخشیدن به شورای ریاستی جدید یمن تنها از طریق به رسمیت شناختن آن از سوی ملت یمن و موافقت انصارالله برای مذاکره با این نهاد امکان پذیر است؛ مذاکره ای که در راستای رسیدن به راه حل سیاسی و تقسیم قدرت و در نهایت پایان دادن به جنگ باشد. البته با توجه به شرایط کنونی مطلع شدن از نتایج انتخابات و همه پرسی مردم یمن مساله سختی است اما مطلع شدن از موضع جنبش انصارالله به نظر می رسد آسان تر است، این درحالی است که انصارالله تاکنون موضع رسمی و شفافی در این خصوص نداشته است اما اطلاعات و داده های موجود "غیرمثبت" است.

نویسنده آورده است: محمد البخیتی، عضو دفتر سیاسی جنبش انصارالله یمن که مسئولیت گفت وگو با رسانه ها را برعهده دارد، غافلگیری اش نسبت به این امر را انکار نکرد اما هرگونه گفت وگو با شورای ریاستی جدید را رد کرد و گفت که " گفت وگو باید میان یمنی ها و کشورهای چهارگانه متجاوز باشد، ما با دست نشانده‌های کشورهای متجاوز گفت وگو نمی کنیم".

وی همچنین انتقاد شدید اللحنی علیه العلیمی، رئیس شورای ریاستی داشت و وی را دست نشانده آمریکا توصیف کرد.

البخیتی تاکید کرد که العلیمی با یادداشتی مبنی بر " مخالفت با وجود پایگاه های آمریکایی در خاک یمن" مخالفت کرد. وی گفت که مشروعیت واقعی برای کسی است که از استقلال کشور دفاع کند و این شورای ریاستی مشروع نیست زیرا در امتداد اشغالگری به وجود آمد.

عطوان می گوید: چه بسا شاهزاده بن سلمان، حاکم فعلی عربستان با این کودتای نرم از منصور هادی رهایی یافت، فردی که از نظر وی مانعی در برابر یکپارچه کردن جبهه ای علیه انصارالله بود اما او(ولیعهد عربستان) ممکن است با آوردن این ۸ عضو جدید در شورای ریاستی مانع بزرگ تری را ایجاد کرده باشد زیرا اختلافات آن ها باهم زیاد است و نباید فراموش کنیم که افراد برکنار شده مانند منصور هادی و معاون وی حامیان و قبایل خود را دارند و آن ها نیز می‌توانند مانع باشند و چه بسا  "برادر" توصیف کردن حوثی ها توسط منصور هادی یک روز قبل از برکناری یکی از این پیام ها در  این راستا باشد.

نویسنده در پایان آورده است: با توجه به گام های قبلی و مشابه اتخاذ شده بهتر است بگوییم که این شورای ریاستی ترجیحا برای جنگیدن با انصارالله تشکیل شده است نه صلح با آن ها مگر اینکه معجزه ای رخ داده و شورای ریاستی جدید عبدالملک الحوثی را به عنوان رهبر یمن پذیرفته باشد چرا که با گذشت هفت سال از جنگ و شهید شدن ۳۷۷ هزار یمنی دیگر جنگ یمن محدود به یمنی ها نیست و تبدیل به جنگ بر سر قدرت شده نه تقسیم آن و هرکس خلاف آن را بگوید نه یمن را می شناسد و نه عربستان را. هر کس قدرت دارد تصمیم نهایی را اتخاذ خواهد کرد و ما در زمان معجزه ها نیستیم و امیدواریم که اشتباه کرده باشیم.

انتهای پیام