حجت سالارمحمدی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به اثرش در جشنواره بینالمللی هنرهای شهری مشهد اظهار کرد: این طرح پاویون «خشت و خورشید خراسان» نام دارد که ایده اولیه آن بر اساس برج رادکان در میل رادکان انتخاب شده که حد فاصل مشهد و چناران قرار دارد. گفته میشود این برج را خواجهنصیرالدین طوسی حدود ۸۰۰ سال پیش ساخته و کارکرد آن در نجومشناسی، تشخیص فصلها، آغاز سال، ماههای سال، شب یلدا و همه اتفاقات طول سال است.
وی ادامه داد: این طرح ترکیبی از ماهی نوروز با ۳۶ ستون است و هر سه ستون یک ضلع از ۱۲ ضلع سال است که نشان از ۱۲ ماه سال دارد. ما این ستونها را به نیمستون تبدیل کرده و بخشی را به آکواریوم استوانهای تغییر دادهایم.
سالار محمدی با اشاره به اینکه این اثر در رودپارک که انتهای بولوار معلم قرار دارد، اجرا و نصب شد، تصریح کرد: در راستای ایجاد تعامل میان این اثر هنری و مردم بازیها، سرگرمیها و آیتمهای تصویری را در این مکان تعبیه کردهایم تا افراد با آن سرگرم شوند که محتوای آموزشی نیز دارد.
وی با اشاره به نقاط قوت و ضعف این دوره از جشنواره خاطرنشان کرد: زمان شروع این فراخوان مناسب بود اما برنامهریزی جشنواره با ضعیفهایی همراه بود. متاسفانه فرآیند مشخص کردن مکان جانمایی اثر در سطح شهر بیشتر از ۲ هفته طول کشید که باعث شد مقداری زمان را از دست بدهیم و پیشرفت کارمان کم شود.
این کارشناس هنری با اشاره تنوع موضوعات جشنواره هنرهای شهری مشهد بیان کرد: امسال مباحث به نحوی بود که دست هنرمندان را بازتر کرد و شامل موضوعات مختلف بود که نکته مثبتی محسوب میشود و طرحهای پذیرفته شده موضوعات گستردهتری را شامل شد اما اگر سال آینده محدودیتها را کمتر کنند، دست هنرمند بازتر است و کیفیت آثارش بهتر خواهد بود و خلاقیت بیشتری خواهد داشت.
وی هنر تعاملی در کشور را در موضوع هنرهای تجسمی و تصویری نوپا بیان کرد و افزود: هنرمندی که آثار هنری خلق میکند، علاقه دارد تعاملی زیرپوستی با مخاطب برقرار کند اما در موضوع هنرهای شهری به دلیل اینکه مخاطب عام است، باید آن را به راحتی درک کند و نیازی به درک عمیق نداشته باشد. مخاطب امروزی با فیلم و حرکت تصویر ارتباط بیشتری برقرار میکند و در بخش هنرهای تجسمی تعداد علاقهمندان و کسانی که صبورانه آن را درک میکنند، کم است و به همین دلیل زیاد دیده نمیشود.
سالارمحمدی هنر فاخر را ابهامآلود دانست و گفت: اگر بخواهیم هنر فاخر را از هنر معناگرا جدا کنیم، مقداری از مردم دور و محدود میشود و نمیتواند با مردم عام کوچه و خیابان ارتباط برقرار کند. مردم هنر معناگرا را دوست دارند اما معنای عمیق آن در میان مخاطب عام جایگاهی ندارد زیرا سرعت پیشرفت فناوری صبوری را از آنها گرفته است.
این کارشناس هنری تصریح کرد: به نظر من به عنوان کسی که در جایگاه معلم در کنار دانشآموزان قرار دارد، فرهنگ میان این نسل مرده است و نفسهای آخرش را میکشد.
انتهای پیام
نظرات