اما علاوه بر جشنهای چهارگانه، هر ماه هم جشن مخصوص خودش را داشت. در تقویم ایران باستان هر روز برای خود یک نام داشت و زمانی که یک روز و یک ماه همزمان میشد، جشن ماهانه در آن روز برپا میکردند و ماه سرد و پربرف اسفند هم بینصیب از این شادی نبود زیرا که بر این باور بودند که اسفند یعنی پاک و مقدس و نام فرشتهای است که زمین را سرسبز و پاک نگه میدارد.
اسفند یا اسپند، در متون پهلوی به معنای برکت بخشنده آمده است. دوازدهمین ماه سال و پنجمین روز از هرماه شمسی است که نگهبان آن، «سفندارمذ» است و شش جشن مخصوص به خود داشته است.
جشن سپندارمذگان، آیین نکوداشت بانوان ایرانی است. «سپندارمذ» به معنی فروتنی و پاکی است و پنجمین روز ماه اسفند، زمان برگزاری جشن سپندارمزگان یا اسفندگان بوده است. در این جشن الهه نگهبان بانوان پارسا و نیکخواه ستایش میشد. در این جشن مردان برای بانوان خود هدیه آورده و آنان را گرامی میداشتند. محبت و عشق مفاهیم اصلی این جشن بود.
جشن نوروز رودها و آبهای روان در ۱۳ اسفند برگزار میشد. در این روز بود که ایرانیان به لایروبی و پاکسازی رودخانهها، قناتها و چشمهها میپرداختند و در پایان کار، عطر و گلاب بر آب و مسیر آن میپاشیدند که میتوان گفت نمایانگر توجه اقوام ایرانی به پاکیزگی و حفظ محیط زیست است.
چهاردهمین روز و به قولی بیستمین روز اسفند، روز برپایی جشن گلدان یا درختکاری است. در این روز به استقبال از عید نوروز و بهار، گل و گیاهان را در گلدان میکاشتند تا در زمان تحویل سال، سبزی سفره هفتسین باشد در حالی که امروزه، سبزههای نوروزی در روز سیزدهم تلف شده و هزینه مالی آن باعث خسارت به مردم و زباله آن نیز طبیعت را آلوده میکند.
روز نوزدهم ماههای ایران باستان در تقویم اوستایی روز فروردین نام دارد بنابراین ۱۹ اسفند جشن فروردگان است. این جشن برای بزرگداشت درگذشتگان بوده و مردم بر سر مزار رفتگان خود میرفتند و بر این باور بودند که ارواح درگذشتگان آنها میتوانند در این شادی با آنها سهیم شود.
مردم، آرامگاه درگذشتگان را با آب و گلاب میشستند و گل و گیاه بر سر مزار آنها میگذاشتند هرچند که هنوز هم ایرانیان در آستانه سال نو یا پس از تحویل سال به آرامستانها میروند و به این ترتیب آغاز سال جدید را با عزیزان درگذشته خود جشن میگیرند.
۲۳ اسفند جشن پایان فصل زمستان است. این روز در ایران باستان پایان سال بوده است و مردم روی پشتبامها آتش بر میافروختند زیرا اعتقاد داشتند که از ۲۵ اسفند تا پایان سال، شب و روز برابر بود و انسان در این پنج روز آفریده شده است. این جشن پنج روز و به قولی ۱۰ روز ادامه داشته است.برخی نیز ۲۹ اسفند را جشن پایان فصل زمستان میدانند.
چارشنبه سوری یا چهارشنبه سوری، یکی دیگر از جشنهای ایران بوده است که در این جشن مردم به استقبال بهار میروند. چارشنبه سوری، مراسم آتشافروزی و جشن و سرور در چارشنبه آخر سال است. آتش برای ایرانیان باستان، مقدس و همپایه فرزند اهورامزدا محسوب میشد و از اینرو پیش از جشن نوروز در سیصد و شصتمین روز سال آتش بر میافروختند .
از رسوم چهارشنبهسوری، نیایش، سر زدن به بزرگترها، پخت آش نذری، پختن حلوا و روشن کردن آتشبر بام خانهها برای طلب گرما و نور بوده که امروزه جای خود را به آدابی دیگر داده است.
نکته اساسی در برپایی جشنهای ایرانی، ارتباط آن با پدیدههای طبیعی است. این مراسم، بر پایه احترام و پاسداشت طبیعت و حفظ محیط زیست بوده است و هیچگاه بهانهای برای اذیت گیاهان و حیوانات نبوده است.
منبع:
محمدجعفر، یاحقی؛ (۱۳۸۶) فرهنگ اساطیر؛ فرهنگ معاصر.
انتهای پیام
نظرات