• دوشنبه / ۲ اسفند ۱۴۰۰ / ۱۶:۴۴
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1400120201650
  • منبع : نمایندگی خراسان رضوی

شاعر منظومه ابزورد:

ابزورد حاصل انتظاراتی است که برآورده نخواهد شد

ابزورد حاصل انتظاراتی است که برآورده نخواهد شد

ایسنا/خراسان رضوی شاعر منظومه ابزورد گفت: این کتاب یک ناله طولانی از این همه بیداد است. برای آرام کردن خودم به سراغ ابزورد رفته‌ام. انتظاری می‌کشم که می‌دانم برآورده نخواهد شد. از هر تغییر و بهبودی طمع بریده‌ام و با آرزو و امید آینده زندگی می‌کنم.

سید جواد اشکذری در جلسه نقد کتاب ابزورد که شامگاه یکشنبه، یکم اسفند ماه، در حوزه هنری خراسان رضوی برگزار شد، اظهار کرد: انسان امروز خیلی اتفاقات را می‌بیند اما با آرزو و امید آینده زندگی می‌کند. مثلا مادر شهیدی که ۳۰ سال انتظار بازگشت فرزندی مفقودالاثر را می‌کشد و هر پنجشنبه حیاط را جارو می‌کند که شاید گمشده‌اش بازگردد یا زنی که در مدت یک‌ربع در شلوغی میدان فردوسی عاشق مردی شده و هر روز سر همان ساعت با لباس قرمز دور میدان فردوسی با رویا و آرزوی دیدن آن مرد پرسه میزند تا دیوانه می‌شود. انسان امروز علی‌رغم این همه رنج باز با آرزو و امید آینده زندگی می‌کند.

وی در خصوص سابقه فعالیت‌های ادبی خود گفت: در سال‌های ۷۹ و ۸۰ دانشجویی فعال بودم و سیاست را دنبال می‌کردم اما خیلی زود متوجه شدم چیزی به نام سیاست وجود ندارد. آن سال‌ها شب شعرهای دانشگاه به شدت فعال بود. شعرها بیشتر فضای سیاسی داشت و ما دانشجویان از فضای باز سیاسی آن سال‌ها استفاده می‌کردیم. من هم به نوشتن علاقه‌مند بودم. همزمان با ازدواج از فضای سیاست فاصله گرفتم و به روزنامه‌ها و هفته‌نامه‌هایی مثل توس و یک‌هفتم پیوستم. آن سال‌ها همه نوشته‌هایم تشویق می‌کردند اما خودم نمی‌دانستم که چه دارم می‌نویسم.

این نویسنده و روزنامه‌نگار ادامه داد: آن روزها من با خودکار آبی روی کاغذهای کاهی می‌نوشتم و قلم سبزی هم بود که روی همان کاغذها با خطی ریز ایرادهای کارم را می گرفت. تا قبل از آن ویرایش‌ها و ایرادگیری‌ها من هم مثل هر نویسنده تازه کاری خودشیفته بودم و تصور می‌کردم بی‌نقص می‌نویسم. صاحب آن قلم سبز به من یاد داد باید به نوشتن ادامه دهم اما نوشته‌هایم پر از ایراد است. من هنوز آن دست‌نوشته‌ها را نگه‌داشته و قاب گرفته‌ام. قلم سبز او خیلی بیشتر از قلم آبی من که با خط درشت می‌نوشت در کار نویسندگی‌ام برجسته است. صاحب آن قلم عباس ساعی بود که برایم حکم استاد دارد. من هر چه در روزنامه‌نگاری دارم، خودم را مدیون او می‌دانم. او در حوزه روزنامه‌نگاری و رسانه حق زیادی به گردن من دارد. اگر آن قلم سبز نبود، مسیر روزنامه‌نگاری من به سمت دیگری می‌رفت و شاید هم‌اکنون این‌جا نمی‌بودم.

اشکذری با بیان اینکه تجربه شعری من به دهه ۷۰ باز می‌گردد، بیان کرد: آن سال‌ها در نشست‌های خاوران شرکت می‌کردم و به شکل محدود شعر می‌نوشتم اما بعدها تئاتر برایم جدی‌تر شد و در کنار حرفه روزنامه‌نگاری فعالیتم را در این حوزه پیش گرفتم. با این حال جزو کسانی نبودم که بخواهم به هر شکلی بنویسم و شرایط فکری و عاطفی‌ام مرا به سمت نوشتن می‌برد. گاهی چیزهایی می‌نوشتم یا صدایم را ضبط می‌کردم اما همیشه آن‌ را پاک می‌کردم تا اینکه در سال ۱۳۹۹ در طول یک ماه دچار گونه‌ای تجربه مسخ شدم. در آن روزها به شدت از خودم و خانواده‌ام دور شده بودم.

وی با اشاره به اینکه ابزورد محصول حالات روحی من در آن یک ماه است، عنوان کرد: خودم شعرهای این مجموعه را به عنوان منظومه‌ای مرتبط در نظر نمی‌گرفتم. هیچ نوع ویرایش مشخصی هم روی آن انجام ندادم و دستی در ترکیب کلمات آن نبردم. بعدها کار را به ویراستار و ناشر سپردم و آن‌ها به شکلی محدود چند کلمه از شعرها را جابه‌جا کردند. با این حال خودم ترجیح می‌دادم به همان شکل دست نخورده و بکر بماند. احساس می‌کنم پس از ۲۰ سال جایی در وجودم آن شاعر جوان دهه ۷۰ با تئاتری دهه ۸۰ و ۹۰ به هم رسیده‌اند و مجموعه ابزورد نقطه تلاقی این ۲ بخش وجودم است.

این نویسنده و روزنامه‌نگار گفت: تاکنون حدود ۲۰ کتاب از من چاپ شده اما این مجموعه با آثار دیگرم تفاوت دارد و برایم دوست‌داشتنی است. هیچوقت نمی‌خواستم این اثر را چاپ کنم اما دوستانم از جمله یوسف بینا و سعید شاد که کتاب را خواندند، معتقد بودند قابلیت انتشار دارد.

وی با پذیرش نقدهایی که به کتابش وارد شده بیان کرد: همیشه رابطه‌ام با ادبیات خوب بوده است. به عنوان یک روزنامه‌نگار و هنرجو همیشه با شاعران دمخور بوده‌ام و از کارهایشان استفاده کرده‌ام.

اشکذری تصریح کرد: شعرهای این مجموعه در حوزه اصلی جریان دارد؛ به همین نسبت برای هر شعر ۲ تیتر نوشته‌ام. یکی از جنس زندگی روزمره و واقعی است. یعنی قلمرو دونات، کرگدن، پارتنر و قرمه‌سبزی. یکی دیگر هم پرده‌های شعر و صحنه نمایش است. وقتی زندگی روزمره به شعر تبدیل می‌شود، عباراتی همچون «در قابی از چشم تو و غم من» رقم می‌خورد. قصد داشتم با زبان شعر از جذابیت‌های تئاتر استفاده کنم.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha