براساس این پژوهش، بیشتر دانشمندان علوم شناختی بر این باورند که حافظه مهمترین کارکرد شناختی انسان است و به نظر میرسد که اندیشهها و تصورات ما حاصل عملکرد حافظه باشد و ادراک و اندیشه انسان از آن سرچشمه بگیرد. محققان در پژوهشی با عنوان «اثر تابش امواج وای فای بر حافظه کاری» آوردهاند، حافظه از پدیدههای بیشمار هستی، واحدی یکپارچه میسازد. تمام شناخت و تجارب ما از دنیای اطراف که پایه کلیه علوم علمی و عملی ماست، در حافظه ذخیره میشود.
این پژوهش توسط شهرام بهبهانیان دانشجوی دکتری علوم اعصاب شناختی، علیرضا مرادی استاد روانشناسی بالینی، رضا خسروآبادی استادیار گروه مدلسازی شناختی و وحید نجاتی دانشیار علوم اعصاب شناختی انجام شده که نشان میدهد، حافظه را میتوان مجموعه متعدد بازتواناییهای شناختی دانست که اطلاعات را نگهداری و تجارب گذشته فرد را برای هدف کنونی وی بازسازی میکند.
دانشمندان حوزه شناختی، عموما، حافظه را که شامل فرایندهای اکتساب و ضبط، رمزگردانی، ذخیره و بازیابی اطلاعات است، توانایی ذخیرهسازی، دستکاری و پردازش اطلاعات مرتبط با تجارب موقت و دائمی و استفاده از آنها در تعاملات بعدی با محیط میدانند. به همین علت، حافظه در سیستم شناختی انسان، یک توانایی مرکزی شناخته میشود.
یکی از کارکردهای مهم شناختی، حافظه کاری است که عمل ذخیرهسازی موقت و دستکاری اطلاعات ضروری برای انجام وظایف شناختی پیچیده مانند درک زبان، یادگیری و استدلال را فراهم میکند. به این نوع حافظه، حافظه فعال، که اصطلاحی جدید است، میگویند. دانشمندان، حافظه کاری یا حافظه فعال را جایگزین حافظه کوتاهمدت کردهاند، زیرا حافظه کوتاهمدت نمیتواند یک حافظه منفعل باشد و اطلاعات در آن دستکاری میشود. از اینرو، ظرفیت حافظه کوتاهمدت جای خود را به ظرفیت پردازش داده است.
حافظه فعال در واقع تلفیقی از حافظه کوتاهمدت و عنصر توجه برای انجام تکالیف ذهنی خاص است، بنابراین این حافظه سیستم فعال و پویایی است که برای اندوزش و دستکاری موقتی اطلاعات و به منظور انجام تکالیف شناختی پیچیده مانند یادگیری، استدلال، ادراک و تفکر به کار میرود. هنگامی که فرد اطلاعاتی را مرور ذهنی، بازیابی و یادآوری میکند، در واقع آن اطلاعات از حافظه بلندمدت به حافظه کاری منتقل میشود.
همچنین حافظه کاری فعالانه با اطلاعاتی ارتباط دارد که در فرایند انتقال به حافظه بلندمدت قرار دارند. در مجموع، میان حافظهها نمیتوان سرحد مشخصی تعیین کرد. مطالعات تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی شواهد مستحکمی دال بر درگیر بودن ناحیه کارکردی پیشپیشانی در عملکرد حافظه کاری دارد. همچنین براساس آن، نیمکره راست با پردازش اطلاعات فضایی و نیمکره چپ با پردازش اطلاعات کلامی مرتبط است.
به دنبال پیشرفت بشر در حوزههای مختلف علوم، دانشمندان توانستند منابع مختلف انرژی جهان را شناسایی و از آن استفاده کنند. یکی از اشکال انرژی که در زندگی مدرن امروزی کاربرد فراوانی دارد، انرژی حاصل از تابش امواج الکترومغناطیس است. امروزه از این امواج در صنایع مختلف پزشکی، نظامی، لوازم خانگی و مخابرات استفاده میشود.
به دنبال گسترش جهانی استفاده از ابزارهای مخابراتی مانند تلفن همراه، رادیو، تلویزیون و دیگر سیستمهای مخابراتی، میتوان گفت که بشر امروزی در اقیانوسی از امواج الکترومغناطیس غوطهور است. این امواج که با حرکت ذره باردار الکتریکی ایجاد میشوند، دو منشأ طبیعی اجرام آسمانی و مصنوعی ساخته دست بشر دارند. میدان مغناطیسیای که توسط ابزار و به طور مصنوعی ایجاد میشود، بسیار قویتر از میدان ایجاد شده به واسطه منابع طبیعی است.
به دنبال نگرانیهای عمومی در مورد اثر استفاده از این امواج بر سلامت انسان، سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۶، تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کرد. اخیرا به اثر احتمالی میدان مغناطیسی بر عملکردهای شناختی و عصب - رفتاری نیز توجه شده است. اساس بحث اثرگذاری امواج الکترومغناطیس بر دستگاه عصبی این است که این امواج با ایجاد میدان مغناطیسی و الکتریکی میتوانند بر فعالیت الکتریکی مغز تأثیر گذاشته و باعث تغییر پتانسیل غشا در نواحی مختلف سیستم عصبی و اندامهای حسی شوند.
از سوی دیگر، مغز به دلیل داشتن فعالیت الکتریکی، دارای میدان مغناطیسی بوده و میتواند تحت تأثیر دیگر امواج مغناطیسی قرار گیرد. امواج الکترومغناطیس دستساز بشر نیز از جنس امواج پلاریزه محسوب میشوند. این امواج از دو راه میتوانند باعث تغییرات زیستی شوند؛ یا از طریق تداخل در فرایند زیستی در حال انجام و شدت بخشیدن به آن یا با اعمال نیرو موجب چرخش مولکولهای قطبی و یونهای آزاد سلول زنده شوند، به طوری که هم محور میدان تابش امواج شوند.
این نیرو که باعث چرخش محوری یونها میشود، میتواند با وارد کردن نیروی الکترواستاتیک بر گیرندههای حساس به ولتاژ، برکانالهای یونی اثر گذاشته و موجب تداخل عملکرد این کانالها شود و در تعادل یونی الکتروشیمیایی سلول تغییر ایجاد کند. از منظر زیستی، این دو خصوصیت باعث فعالتر شدن امواج الکترومغناطیس دستساز بشر نسبت به امواج طبیعی غیریونیزه میشود.
نتایج مطالعات نیز نشان داده که قرار گرفتن در معرض امواج الکترومغناطیس میتواند باعث ایجاد تغییرات زیستی، رفتاری و شناختی انسان و حیوان شود. در مورد نحوه اثرگذاری امواج بر کارکردهای شناختی تاکنون دو مکانیسم حرارتی و غیر حرارتی پیشنهاد شده که اثر حرارتی شناختهشدهترین مکانیسم مفروض است. حرارت بافتهای بدن در محدودهای معین است و سازوکارهای مهمی در هیپوتالاموس آن را کنترل میکند.
بنابراین، استفاده گسترده از تلفن همراه و فنآوریهای مرتبط با امواج الکترومغناطیس، محققان را بر آن داشت که به بررسی آثار احتمالی این امواج بر موجود زنده بپردازند. بیشتر مطالعاتی که تاکنون شده، با آثار زیستی ناشی از امواج مرتبط بوده است، اما تحقیقات مرتبط با تأثیرات احتمالی آن بر کارکردهای شناختی و فرایندهای مغزی محدود است. از طرفی این تحقیقات محدود به طیف فرکانسی ۸۰۰ تا۱۰۰۰مگاهرتز بوده که در فنآوری گوشی تلفن همراه به کار رفته است.
یافتههای این مطالعه نشان داد که تابش این امواج میتواند باعث کاهش معنادار زمان واکنش در آزمون حافظه کاری شود که اثر مشاهده شده موقتی و گذرا بوده و براساس نتایج پیگیری ۲۴ ساعت بعد، کارکرد حافظه کاری به سطح اولیه بازگشته است. یافته دیگر این تحقیق نشان داد که تابش امواج، تفاوت معناداری در میانگین نرخ پاسخگویی صحیح در آزمون حافظه کاری به وجود نیاورده است.
همانگونه که مشاهده میشود، نتایج تحقیقات شناختی در حوزه الکترومغناطیس متفاوت است که این، نتیجهگیری در مورد آن را بسیار دشوار میکند. یکی از عللی که میتواند باعث نتایج بسیار متفاوت شود، روشهای مختلف به کار رفته در اجرای تحقیق و روش ارزیابی است. علت دیگری که میتوان مطرح کرد، متغیرهای متعدد مرتبط با موج الکترومغناطیس مانند شکل موج، فرکانس، شدت تابش، پهنای پالس و نرخ تکرار پالس است. برای مثال، قدرت نفوذ امواج با فرکانس کمتر در بافت زنده بیشتر است.
همچنین تحقیقات صورت گرفته در حوزه امواج، فرضیه اثربخشی پنجرهای را مطرح کرده که براساس آن اثربخشی امواج در طیف محدودی مشاهده میشود و در فرکانسهای خارج از محدوده مورد نظر اثر آن ضعیف یا ناپدید میشود. اساس بحث اثرگذاری امواج الکترومغناطیس بر سیستم عصبی مرکزی این است که این امواج با ایجاد میدان مغناطیسی و الکتریکی میتوانند بر فعالیت الکتریکی مغز تأثیر گذاشته و باعث تغییر پتانسیل غشای نواحی مختلف سیستم عصبی و اندامهای حسی شوند.
از سوی دیگر، مغز به دلیل داشتن فعالیت الکتریکی دارای میدان مغناطیسی بوده و میتواند تحت تأثیر دیگر امواج مغناطیسی قرار گیرد. این تحقیق نشان داد تابش کوتاه مدت امواج وای فای میتواند باعث کاهش موقتی زمان واکنش در انجام آزمون حافظه کاری شود، اما اثرمعناداری بر نرخ صحیح پاسخگویی دیده نشد. در مجموع یافتههای این تحقیق، این فرض را که امواج الکترومغناطیس بر کاردکردهای شناختی تاثیرگذار است، تقویت میکند.
این پژوهش در نشریه تازههای علوم شناختی منتشر شده است.
انتهای پیام
نظرات