«حسین مسرّت» در گفتوگو با خبرنگار ایسنا از «میرزا سید محمّد رضوی» معروف به نواب وکیل به عنوان یکی مشاهیر صاحب نفوذ و معتبر یزد یاد میکند و راجع به زندگینامه وی اظهار میکند: میرزا سید محمد رضوی فرزند میرزا سید حسن رضوی و بی بی فاطمه بود که در صفر ۱۲۷۹ هجری قمری در یزد به دنیا آمد، جدّ وی عبدالحی اهل خراسان بود که به هنگام پادشاهی فتحعلی شاه قاجار به یزد آمد و با یکی از دختران «محمّدتقی خان بافقی» حاکم نامدار یزد ازدواج کرد و ساکن یزد شد و از این رو خاندان بزرگی با نام رضوی در یزد شکل گرفت.
وی اضافه میکند: با مرگ نوّاب رضوی بزرگ، ادارهی بخش مهمّی از اموال وی به میرزا سید حسن سپرده میشود و وی صاحب املاک زیادی در استان یزد از جمله پشتکوه، ارنان، جهان آباد، بخ، رشکوئیه، کمال آباد، کفیر و حسین آباد به صورت خالصه میشود و از این رو خانوادهی نواب هم به سبب موقعیت اقتصادی و هم موقعیت خانوادگی از احترام و جایگاهی رفیع در یزد برخوردار می شود.
به گفتهی مسرت، میرزا سید محمّد در ۱۲ سالگی به تعلیم دروس مقدّماتی مانند صرف زاهد، هدایۀ میبدی، صمدیّه، الفیّه و شرح سیوطی پرداخته و در ۱۶ سالگی به مدرسۀ علمیّه میرود. نخستین استاد وی میرزا سید حسین وامق، فرزند شاعر نامی عصر قاجار یزد، فدایی یزدی است که به وامق زاده هم معروف است که نزد او به آموزش فقه و اصول، علوم عربی و ادبی مشغول میشود.
این پژوهشگر یزدی در ادامه بیان میکند: وی پس از دو سال آموزش برای سرکشی به املاک خالصۀ پدر راهی پشتکوه میشود و در این مدّت، کلیه امور نیابتی پدر را در امور خالصه به عهده میگیرد و پس از مدّتی بواسطهی مسلط شدن در امور دیوانی، ملکی و غیره، نزد فردی به نام «غلامرضا مروستی»، علم حساب و حساب سیاق را فرا میگیرد. او همچنین مهارتهایی در تیراندازی، علوم جفر و خط سروی را نیز کسب میکند.
وی خاطرنشان میکند: میرزا محمّد در سال ۱۲۹۸ هجری قمری با دختر نوّاب میرزا علیرضا ازدواج میکند و بدین ترتیب پیوند خانوادهی نوّابهای رضوی با خانوادهی نوّابهای یزدی مستحکم میشود که حاصل این ازدواج چندین فرزند دختر و پسر است که پنج نفر از آنها در حیات پدر فوت کرده و او را داغدار میکنند.
مسرت عنوان میکند: میرزا سید محمّد، چند سالی را در پشتکوه میماند و چنان که از محتوای کتاب کشف حقایق که دربرگیرندهی خاطرات اوست برمیآید، در حدود سال ۱۳۰۵ قمری پس از ورود به شهر یزد وارد مسائل حوزهی سیاسی میشود و همراه پدر در تحولات یزد نقش پررنگی ایفا میکند؛ چنان که همراه او به تهران برای عزل حاکمان یزد، اقبال الملک و جلال الدوله سفر میکند و برای دیگر امور سیاسی، مکاتباتی انجام میدهد و با حاکمان یزد نیز مراوداتی دارد و از این رو در اوضاع سیاسی اجتماعی یزد در ردیف افراد دارای نفوذ و اعتبار قرار میگیرد و به همین دلیل نیز در انتخابات دورهی سوم مجلس شورای ملّی به همراه میرزا احمدخان قزوینی و میرزاعبّاس صرّاف بمی به وکالت از طرف مردم یزد انتخاب میشود.
وی ادامه میدهد: رضوی در ذیحجّۀ سال ۱۳۳۳ قمری وارد تهران میشود و چند روز پس از آن اعتبارنامهاش با اکثریّت آرا تصویب میشود و پس از آن به پیشنهاد «مؤتمن الملک» رئیس مجلس شورای ملّی و با توجه به مهارت نواب در علوم دفتری و علم حساب و حساب سیاق و با موافقت اکثریت نمایندگان به ریاست شعبه پنجم مجلس که کار آن رسیدگی به شکایات مربوط به حساب و مالیات و ارجاع آن به وزارت مالیه است، گمارده میشود اما با گسترش جنگ جهانگیر نخست و تنگ شدن حلقهی محاصرهی روسها و احتمال سقوط پایتخت ایران، مجلس تعطیل میشود و هم پیمانان آلمانی و عثمانی در مجلس راهی قم میشوند و پس از چند روز نوّاب هم به مهاجرین در قم میپیوندد و مجلس در تبعید را تشکیل میدهند و نوّاب به سمت منشی انتخاب میشود. مهاجرین در ادامه به کرمانشاه، خانقین، کاظمین و نجف میروند.
این نویسنده فرهنگی استان یزد میگوید: نواب پس از چند مدّت دشوار و سختی در حدود سال ۱۳۳۷ قمری وی به یزد برمیگردد و پس از آن دیگر مسافرتی به بیرون از یزد ندارد. او در سالهای پایانی عمرش یک چشمش نابینا و چشم دیگرش کمسو میشود و پس از فوت همسرش و کشته شدن پسرش جواد، یک مدّت خاطرهنویسی را به کناری مینهد و بخش پایانی را یکی از پسرانش بر پایهی گفتههای پدر مینویسد.
وی با بیان این که نواب سرانجام در سال ۱۳۱۷ هجری شمسی در ۷۸ سلگی در میگذرد، یادآور میشود: وی سفرنامههای تاریخی به نام «کشف حقایق یا سفر چهار ساعته» نوشته است که به غیر از خاطرات خود، حاوی رویدادهای تاریخی، سیاسی و اجتماعی یزد و ایران است و نسخهی منحصر بفرد این کتاب خطی در گنجینهی کتابهای خطّی کتابخانۀ وزیری یزد نگهداری میشود.
مسرت در پایان با بیان این که کتابچهای کوچک، دستنویس نوّاب وکیل، حاوی یادداشتهای او نیز در گنجینۀ اسناد میرزا محمّد کاظمینی در یزد وجود دارد، میگوید: البته چنان که نوّاب در کشف حقایق مینویسد مشاهدات خود را در سفرنامهای جداگانه نوشته که از این کتاب اطّلاعی در دست نیست.
انتهای پیام
نظرات